۴ نتیجه برای کیفیت زندگی کاری
عادل مظلومی، زینب کاظمی، رامین مهرداد، مهرداد حلمی کهنه شهری، مهران پورحسین،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: کیفیت زندگی کاری شکل جدیدی از رضایت شغلی است که احساسات فرد درباره تمامی جنبههای کاری خود را شامل میشود. هدف از مطالعه حاضر تعیین ویژگیهای سایکومتریک نسخه فارسی پرسشنامه WRQoL-۲ برای استفاده در جامعه پرستاران میباشد.
روش کار: در مطالعه حاضر، از روش ترجمه معکوس بهمنظور تأیید ثبات زبانشناسی پرسشنامه استفاده میشود. سپس، مطالعه مقطعی در میان ۲۷۰ نفر از پرستاران یکی از بیمارستانهای تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت. پایایی پرسشنامه با استفاده از روش آزمون-بازآزمون و اعتبار ساختاری آن با استفاده از آزمون تحلیل عاملی بررسی شد. بهعلاوه، اعتبار افتراقی این پرسشنامه از مقایسه میانگین نمرات کیفیت زندگی کاری در دو گروه از پرستاران راضی از درآمد و ناراضی از درآمد خود به دست آمد.
یافته ها: در خصوص پایایی، ملاحظه گردید که ضریب تکرارپذیری برای تمامی ابعاد پرسشنامه WRQoL-۲ در سطح قابلقبولی میباشد. طبق تحلیل عاملی مؤلفههای مربوط به پرسشنامه در مطالعه حاضر ۶ مؤلفه کیفیت زندگی کاری شناسایی گردید که در مقایسه با نسخه اصلی پرسشنامه برخی سؤالات در گروههای متفاوتی قرار گرفتند. در خصوص روایی افتراقی، در مورد تمامی مؤلفهها، بهجز مؤلفه استرس در کار، مقدار P-value کمتر از ۵۰/۰ به دست آمد.
نتیجه گیری: با توجه به سطح قابلقبول روایی و پایایی بهدستآمده برای پرسشنامه WRQoL-۲، استفاده از این پرسشنامه باری ارزیابی کیفیت زندگی کاری پرستاران در بیمارستانها پیشنهاد میگردد.
حسن صادقی نایینی، مریم عربشاهی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده
یکی از اهداف عالی امروز جوامع ، چه در کشورهای توسعه یافته و چه رو به رشد، حصول درجات بالاتری از پایداری و ارتقا سطح کیفیت زندگی افراد است. توسعه پایدار یک رویکرد فراگیر و انسان محور است که می تواند ارتباط منطقی و سینرژیک با ارگونومی برقرار کند، چرا که ارگونومی نیز علمی چند نظامه و انسان محور است و در پی ارتقا کیفیت زندگی افراد است. تلفیق سینرژیک و هم افزای این دو حیطه موضوع اصلی این مقاله است. این بررسی از دومرحله تشکیل شده که در فاز نخست و در قالب یک مقاله مروری به کمک دو موتور جستجوی«PubMed» و«EBSCO» و اعمال کلید واژه های «ارگونومی» و «پایداری»، تلاش شده است تا کیفیت تلفیق این دو حوزه مورد دقت قرار گیرد. فاز دوم این تحقیق را یک مطالعه توصیفی تشکیل داده که در آن تعداد ۳۸ پرسش نامه که در محیط گوگل طراحی و ارسال شده، مورد ارزیابی قرار گرفت. پرسش نامه ها از سوی کارشناسان داوطلب و فعال در حوزه سلامت حرفه ای تکمیل گردید. نتایج بخش مروری و بررسی اولیه مقالات دریافت شده مبتنی بر معیارهای گزینش و حذف مقالات، منجر به حصول ۱۲ مقاله شد. ارزیابی دقیق مقالات نشان داد که فصول مشترک بین ارگونومی صنعتی و پایداری می تواند به رویکردی جدید در برنامه ریزی های سلامت پایدار محیط های کار بینجامد.نتایج بخش دوم این پژوهش نشان داد که متوسط درصد پوشش موضوعات ارگونومی با وجوه اجتماعی ، اکولوژیک و اقتصادی پایداری به ترتیب ۱۶، ۱۰ و ۱۲ درصد بوده است. تلفیق ویژگی های ارگونومی و مفاهیم پایداری به ویژه با تاکید بر حیطه های اجتماعی در هر دو رویکرد، می تواند فرآیندی موثر و قابل اجرا را در راستای ارتقا سطح ارگونومی صنعتی و کیفیت زندگی کاری افراد به همراه داشته باشد
آیسا قاسمی کوزه کنان، وحید احمدی مشیران، محسن صادقی یارندی، حامده گل محمدپور، بابک سرباز، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: یکی از موارد مرتبط در حیطه منابع انسانی، کیفیت زندگی کاری است که از مهمترین عوامل اثر گذار بر آن بارکار به شکل های بارکار ذهنی و فیزیکی می باشد، بطوری که افزایش بارکار، می تواند باعث کاهش سطح عملکرد در یک و یا چند وظیفه شود.لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی ارتباط بارکار ذهنی- فیزیکی با کیفیت زندگی کاری کارگران در یک صنعت ریخته گری انجام پذیرفت.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و مقطعی بوده و بر روی ۲۱۸ نفر از کارگران مرد یک صنعت ریخته گری انجام پذیرفت. در ابتدا بعد از بررسی شغلی، واحدهای با تنش های کاری بالا انتخاب گردیدند. برای جمع آوری و بررسی متغیرهای بار ذهنی و فیزیکی به ترتیب از پرسشنامه ناسا-تی ال ایکس و پرسشنامه بار فیزیکی استفاده شد. از پرسشنامه والتون نیز برای ارزیابی کیفیت زندگی کاری، استفاده شد. در نهایت تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و تحلیلی(ضریب همبستگی پیرسون، آزمون آنالیز واریانس یکطرفه و رگرسیون خطی چندگانه) در محیط نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ انجام پذیرفت.
یافته ها: میانگین نمره کلی بارکار ذهنی و بارکار فیزیکی به ترتیب مقادیر ۱۴/۱۰ ± ۸۷/۷۰ و ۷۴/۲ ± ۱۸/۱۴ و میانگین نمره کلی کیفیت زندگی کاری نیز مقدار ۳۲/۱۱ ± ۷۶/۹۰ بدست آمد. مشخص گردید که ارتباط معکوس و معنی داری بین میانگین کیفیت زندگی کاری با بار فیزیکی (۰۰۱/۰=P) و بارکار ذهنی (۰۱/۰=P) وجود دارد. نتایج مقایسه میانگین کیفیت زندگی کاری در بین گروه های مختلف متغیرهای دموگرافیک نشان داد که فقط بین گروه های سنی مختلف و کیفیت زندگی کاری ارتباط معنی داری وجود دارد (۰۰۳/۰=p). در نهایت مشخص گردید متغیرهای بارکار فیزیکی، بارکار ذهنی و سن توامان بر میانگین نمره کیفیت زندگی کاری افراد تاثیر معنی داری دارند (۰۵/۰ >P).
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که بین کیفیت زندگی کاری با بارکار ذهنی و فیزیکی ارتباط معناداری وجود دارد. از این رو پیشنهاد می شود که جهت افزایش سطح کیفیت زندگی کاری کارکنان اقدامات سازمانی و اجرایی با تمرکز بر کاهش بارکار ذهنی و فیزیکی انجام پذیرد.
دلنیا جهانی، فرانک جبارزاده تبریزی، عباس داداش زاده، پروین سربخش، مینا حسین زاده،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: پرستاران بخش اورژانس در محیطی پراسترس کار میکنند که این میتواند سلامت روانی آنها را تحت تأثیر قرار داده و باعث کاهش کیفیت زندگی کاری آنها شود. انطباقپذیری مسیر شغلی بهعنوان توانمندی فردی قلمداد میشود که کارکنان را قادر میسازد تا خود را به بهترین شکل با تغییرات دنیای کاری هماهنگ ساخته و از پیامدهای منفی ناشی از عدم تناسب با شغل در امان بمانند. لذا مطالعه حاضر با هدف تعیین انطباقپذیری مسیر شغلی و ارتباط آن با کیفیت زندگی کاری در پرستاران شاغل در بخش اورژانس انجام شد.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع توصیفی-همبستگی بود که با مشارکت ۱۰۴ نفر از پرستاران شاغل در بخش اورژانس بیمارستانهای آموزشی-درمانی تبریز که با روش نمونهگیری طبقهای تصادفی انتخاب شده بودند، انجام گردید. برای جمعآوری اطلاعات از چکلیست اطلاعات دموگرافیک، فرم فارسی پرسشنامه انطباقپذیری مسیر شغلی ساویکاس و پرسشنامه کیفیت زندگی کاری بروکس و اندرسون استفاده شد. دادههای جمعآوریشده توسط نرمافزار آماری SPSS۱۶ و با استفاده از آمار توصیفی (فراوانی، میانگین و انحراف معیار) و آمار استنباطی (آزمون تی مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون خطی) تجزیهوتحلیل شدند.
یافته ها: در این مطالعه میانگین نمره کل انطباقپذیری شغلی و کیفیت زندگی کاری به ترتیب ۲۵/۰۱±۸۵/۵۵ از دامنۀ قابل کسب ۱۲۰-۲۴ و ۲۲/۵۶±۱۴۱/۱۵ از دامنۀ قابل کسب ۲۵۲-۴۲ بود که در حد متوسط میباشند. ۸۵/۶ درصد پرستاران شرکتکننده در این مطالعه از کیفیت زندگی کاری متوسط برخوردار بودند. همچنین نتایج همبستگی پیرسون نشان داد که بین نمره کل انطباقپذیری شغلی و تمامی ابعاد آن با نمره کل کیفیت زندگی کاری ارتباط مثبت و معنیداری وجود دارد (۰/۰۵>P). نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که انطباقپذیری مسیر شغلی بهطور معنیداری کیفیت زندگی کاری را پیشبینی میکند (۰/۰۰۱>P).
نتیجه گیری: انطباقپذیری مسیر شغلی و کیفیت زندگی کاری پرستاران شرکتکننده در این مطالعه در حد متوسط بود. ازآنجاییکه همبستگی بین انطباقپذیری شغلی پرستاران و کیفیت زندگی کاری وجود داشت و انطباقپذیری بهعنوان یک متغیر پیشبین در بهبود کیفیت زندگی کاری شناخته شد؛ لذا پیشنهاد میگردد بهمنظور بهبود کیفیت زندگی کاری پرستاران، اقداماتی در جهت افزایش انطباقپذیری شغلی از طریق آموزش یا مداخلات مشاورهای صورت گیرد.