جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای مدیریت ایمنی

مازیار ارسی، ایرج محمدفام، غلامعباس شیرالی، عباس مقیم بیگی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: مهندسی رزیلینس رویکردی جدید در حوزه دانش ایمنی است. هدف آن حفظ ظرفیت سازمان در یک حد قابل قبول برای مواجهه با بحران‌هاست. در واقع مهندسی رزیلینس به‌جای تکیه بر نقص‌ها، به‌دنبال نقاط قوت سازمان و شناختن شاخص‌هایی است که به بقاء سازمان کمک می‌کنند.

 .

روش کار: در این پژوهش ابتدا ۶ شاخص مهندسی رزیلینس انتخاب و در قالب یک فرم مقایسه زوجی برای صاحب نظران فرستاده شد. از طرف دیگر یک پرسشنامه که روایی و پایایی آن در مطالعات قبل سنجیده شده بود، بین کارکنان شرکت تقسیم شد تا نسبت به سنجش سطح رزیلینس در شرکت اقدام شود. در نهایت با آنالیز نتایج دو پرسشنامه، اولویت بندی اقدامات اصلاحی مشخص گردید.

 .

یافته ها: نتایج وزن‌دهی شاخص‌های رزیلینس نشان داد تعهد مدیریت حایز بیشترین ارزش بوده است و پس از آن فرهنگ صحیح رتبه دوم را دارد. نمرات شاخص ها بر مبنای پرسشنامه رزیلینس توزیع شده میان کارگران نیز نشان داد که هر ۶ شاخص، نمره نسبتاً مشابهی داشته و می‌توان آنها را نسبتاً مناسب ارزیابی کرد. نهایتاٌ نتایج اولویت بندی شاخص‌های مهندسی رزیلینس بر مبنای ترکیب نتایج پرسشنامه و نظر نخبگان نشان داد تعهد مدیریت به‌عنوان موثرترین شاخص رزیلینس در این سازمان می‌باشد.

 .

نتیجه گیری: تعهد مدیریت و فرهنگ موجود در سازمان مهم‌ترین عوامل تعیین‌کننده سطح رزیلینس شرکت، نیروی کار با تجربه مهم‌ترین نقطه قوت سازمان و تاثیر مشکلات مالی بر ایمنی و رزیلینس مهم‌ترین چالش پیش رو هستند.


محمد حاج آقازاده، حسین مروی میلان، فاطمه فرخی، سمیرا اروجلو،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: جو ایمنی درک مشترک کارکنان از الویت ایمنی در یک سازمان می‌باشد. هدف این مطالعه ارزیابی جو ایمنی با استفاده از پرسش‌نامه نوردیک در یک بیمارستان بود.

روش کار: در این مطالعه مقطعی ۹۲ پرستار شاغل در بخش‌های مختلف یک بیمارستان، پرسش‌نامه جو ایمنی نوردیک (NOSACQ-۵۰) را تکمیل کردند. پاسخ پرستاران در یک سری لیکرت ۴ تایی ثبت گردید. با استفاده از آماره‌های توصیفی و استنباطی، نتایج مورد تحلیل قرار گرفتند.

یافته ها: ۷۲% از پرستاران زن و بقیه (۲۸%) مرد بودند. میانگین امتیاز ابعاد جو ایمنی متفاوت بود. پرستاران کم‌ترین و بیش‌ترین امتیاز  را به ترتیب به ابعاد» اولویت و توانایی ایمنی مدیریت» و «ارتباط ایمنی متقابل، یادگیری‌ و اعتماد در توانایی ایمنی» دادند. میانگین امتیاز جو ایمنی در بین بخش‌های مختلف بیمارستان در گستره ۴۹/۲ تا ۶۷/۲ بود. میانگین امتیاز کسب شده در تمامی ابعاد جو ایمنی در بین گروه‌های سنی و سابقه کار از نظر آماری تفاوت معنی‌داری نداشت (۰۵/۰>P-value).

نتیجه گیری: بر‌اساس نتایج مطالعه می‌توان گفت که جو ایمنی در بیمارستان مورد مطالعه از دیدگاه پرستاران نسبتا مطلوب بود. با این حال باید تلاش هایی صورت گیرد تا جو ایمنی به‌ویژه در ابعاد مربوط به مدیریت ایمنی بهبود یابد. اقدامات کنترلی اصلاحی باید در تمامی بخش‌های بیمارستان و برای تمامی کارکنان آن با هر گروه سنی و سابقه کار به‌طور یکسان اجرا شود.


اسماء زارع، سعید یزدانی راد، فاطمه دهقانی، فریبرز امیدی، ایرج محمد فام،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: با وجود تلاش‌های مداوم برای کاهش خطای انسانی در سیستم‌های مختلف، اشتباهات و رفتار نا ایمن علت اصلی وقوع حوادث در محیط کار می‌باشد. مطالعات زیادی برای شناسایی و بهبود خطای انسانی در سال‌های اخیر انجام گرفته‌اند. تعداد زیاد مطالعات خطای انسانی با تنوع بالای مباحث، مرور کلی در این زمینه را برای محققان دشوار ساخته است. بنابراین یک مرور سیستماتیک مطالعات گذشته، بهترین راه برای به اشتراک گذاشتن یافته‌های مفید مطالعات و در دسترس قرار گرفتن گرایشات مطالعات آینده در زمینه خطای انسانی می‌باشد.

روش کار: مقالات بعد از جستجوی سیستماتیک در پایگاه‌های داده معتبر، بر اساس عنوان مقاله، سال انتشار، عنوان مجله/کنگره، شهر/ منطقه، سطح سازمان بندی، شغل مورد بررسی، نوع سازمان و روش استفاده شده رمزگذاری شدند و به بررسی دقیق براساس کدبندی‌ها پرداخته شد.

یافته ها: سه گروه مطالعات خطای انسانی شناسایی شدند. گروه اول مطالعات از جنبه مدیریت ایمنی، ارزیابی و برنامه ریزی ایمنی به بررسی خطای انسانی پرداخته‌اند. گروه دوم تاثیرات خصوصیات فردی مثل رفتار فرد، ادراک و میزان آموزش را بر میزان خطای انسانی بررسی کرده‌اند. گروه سوم اطلاعات حاصل از حوادث پیشین را برای بهبود رفتار افراد و کاهش خطای انسانی به کار گرفته‌اند. به‌منظور تعیین بهتر گرایشات مطالعات، از جنبه‌های زمانی و موضوعی به بحث راجع به مباحث پرداخته شده است.

نتیجه گیری: در آخر، در این مطالعه مروری، شکاف‌های مطالعاتی مرتبط با خطای انسانی شناسایی و راهکارهای مناسب ارایه گردید.


ویدا زراوشانی، فرحناز خواجه نصیری،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده


لیلا کیکاوسی آرانی، اصغر قهری، الهام احسانی چیمه،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: غرق‌شدگی از شایع‌ترین تروماهای دریایی است. هر چند امروزه در دنیا، غرق‌شدگی موردتوجه سیاست‌گذاران سلامت قرار گرفته است ولی مسئله غرق‌شدگی در مدیریت ایمنی دانش‌آموزان مغفول مانده است. این پژوهش با هدف بررسی پیش‌بینی کننده‌های اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از ترومای غرق‌شدگی در دانش‌آموزان غرب شهر تهران با رویکرد مدیریت ایمنی انجام شد.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی– تحلیلی) مقطعی) بود. جامعه آماری پژوهش، والدین دانش آموزان مشغول به تحصیل در دوره اول ابتدایی مدارس منتخب دولتی غرب تهران در سال تحصیلی ۱۴۰۱- ۱۴۰۰ بودند (۳۰۰۰=N). نمونه‌گیری به روش تصادفی در دسترس بود. ۳۴۰ نفر از والدین مشارکت نمودند. ابزار گردآوری داده‌ها پرسشنامه محقق ساخته با رویکرد جدید مدیریت ایمنی (پیشگیری از وقوع حادثه با اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه) بر اساس مدلی انگیزش محافظت (مدل رفتاری پیشگیرانه) بود که پایایی و روایی آن بررسی شد. تحلیل داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار ۲۶ SPSS و آزمون‌های همبستگی پیرسون و رگرسیون خطی انجام شد.  
یافته ها: مدل موردمطالعه ۶۷% واریانس رفتارهای پیشگیرانه از ترومای دریایی غرق‌شدگی را تبیین نمود. ۶۹,۷% از دانش آموزان سابقه استفاده از کلاس‌های شنا را نداشتند. بیشترین همبستگی بین رفتار پیشگیرانه از غرق‌شدگی و هزینه‌های درک شده بود (۰.۵۷۹-=r و ۰.۰۱>P). تعداد ۲۳۷ دانش‌آموز (۶۹.۷%) هرگز رفتار پیشگیرانه «یادگیری فنون شنا یا کسب توانایی شنا از مربیان حرفه‌ای شنا « از خود نشان ندادند.
نتیجه گیری: رابطه معنادار بین بیشتر سازه‌های مدل انگیزش محافظت با اتخاذ رفتارهای پیشگیرانه از غرق‌شدگی و وجود بیشترین همبستگی بین رفتار پیشگیرانه و هزینه درک شده، بر طراحی برنامه‌های آموزشی رایگان در جهت افزایش دانش و انگیزش دانش آموزان درباره رفتارهای پیشگیرانه از غرق‌شدگی تأکید دارد.

 
علی ناصری، وجیهه هوشیار،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: کووید ۱۹ پاندمی بود که بسیاری از مشاغل را با مشکلات عدیده‌ای روبرو کرد و باعث ایجاد ناامنی زیادی در بین مشاغل شد که کارگران و کارکنان زیادی را با استرس از دست دادن شغل خود دچار مشکلات فراوانی کرد. لذا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل تاثیر اقدامات مدیریت ایمنی محل کار بر رفتار شهروند سازمانی با توجه به نقش ناامنی شغلی و ریسک ادراک شده مرتبط با ویروس کرونا در میان کارکنان سازمان تامین اجتماعی مشهد انجام گرفت.
روش کار: پژوهش حاضر از نظر هدف، کاربردی و از لحاظ جمع‌آوری داده‌ها، توصیفی پیمایشی است. جامعه آماری این پژوهش، کلیه کارکنان سازمان تامین اجتماعی شهر مشهد می‌باشند که تعداد آنها۵۶۰ نفر است. حجم نمونه براساس جدول مورگان و با استفاده از روش غیرتصادفی دردسترس تعداد ۲۲۵ نفر تعیین شد. ابزار گردآوری داده‌ها، پرسشنامه استاندارد وو و همکاران (۲۰۲۲) است که جهت بررسی روایی، از روایی سازه و روش تحلیل عاملی تاییدی بهره برده شد و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ و پایایی ترکیبی استفاده شد، نتایج نشان داد که پرسشنامه از روایی و پایایی مناسب برخوردار است. همچنین، تجزیه و تحلیل داده‌ها به روش مدل معادلات ساختاری و با استفاده از نرم‌افزار smart pls انجام پذیرفت.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان داد که اقدامات مدیریت ایمنی محل کار بر رفتار شهروندی سازمانی و ریسک ادراک شده کرونا تاثیرگذار است. همچنین، ریسک ادراک شده مرتبط با کرونا بر ناامنی شغلی درک شده تاثیر مثبت دارد. اما ریسک ادراک شده مرتبط با کرونا بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیرگذار نیست و رابطه بین اقدامات مدیریت ایمنی محل کار و رفتار شهروندی سازمانی را میانجی‌گری نمی‌کند. اقدامات مدیریت ایمنی محل کار بر ناامنی شغلی درک شده تاثیرگذار است و ناامنی شغلی بر رفتار شهروندی سازمانی تاثیرگذار است.
نتیجه‌گیری: از یافته‌های پژوهش می‌توان چنین استنباط کرد که اقدامات مدیریت ایمنی محل کار یکی از مهم‌ترین برنامه‌ها و استراتژی‌های سازمان‌ها در افزایش رفتارهای شهروندی و همراهی کارکنان از طریق پشتیبانی و حمایت کارکنان و فراهم کردن شرایط ایمنی در سازمان است.

 
الهه چوبینه، صابر اعظمی آغداش، علی اسماعیلی، سید شمس‌الدین علیزاده،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: انتشار غیرمنتظره مایعات و گازهای بسیار خطرناک در صنایع شیمیایی فرایندی سال ها گزارش شده است. اگر این مواد به درستی کنترل نشوند، احتمال وقوع فاجعه وجود دارد. در کشورهای در حال توسعه و توسعه یافته، موضوع مدیریت ایمنی فرآیند همچنان مورد بحث می باشد. PSM برای مدیریت ریسک پرسنل، اموال، محصول، محیط‌زیست و اعتبار شرکت ایجاد شده است. این مطالعه با هدف بررسی و گردآوری چالش‌ها و دستاوردهای اجرای PSM و توصیه‌هایی جهت بهبود آن انجام شده است.
روش کار: طی یک بررسی سیستماتیک، مجموعه‌ای از مقالات علمی منتشر شده در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۳، از پایگاه‌های اطلاعاتی مانند Science Direct، Web of Science، PubMed و Scopus انتخاب شدند. پس از بررسی کامل چکیده، عناوین و متون کامل آنها، در نهایت ۴۹ مقاله برای ورود به پژوهش انتخاب و بر اساس معیارهای مختلف از جمله سال انتشار، نویسندگان، دستاوردها، چالش ها و ... دسته بندی شدند.  
یافته ها: PSM در ایالات متحده به دلیل تعداد بالای صنایع شیمیایی فرآیندی و وجود آن در قالب قانون  OSHA در این کشور، بیشترین مطالعه را داشته است. حوزه های عملیاتی، ممیزی و منابع دارای بیشترین تعداد چالش در مسیر پیاده سازی PSM می باشد و کاهش شدت رویدادهای شیمیایی فرآیندی و افزایش بهره وری از مهمترین دستاوردهای پیاده سازی PSM به شمار می روند.
نتیجه گیری: ایمنی فرایند به‌عنوان یک حوزه بین‌رشته‌ای به مهارت‌های فنی و عملیاتی زیادی نیاز دارد. برنامه‌های مدیریت ایمنی فرایند در طول سال‌ها بهبود یافته‌اند و پیاده‌سازی آنها مؤثرتر شده است؛ ولی با این‌حال، حوادث هنوز اتفاق می‌افتد و با رشد صنایع شیمیایی فرآیندی و افزایش تقاضا، احتمال افزایش تعداد حوادث وجود خواهد داشت. برای دستیابی به تعالی در ایمنی فرایند و حفظ آن، نگاهی عمیق به موضوعات مقررات مبتنی بر ریسک، شایستگی، برتری عملیاتی و درس‌گرفتن از حوادث ضروری است.
 
علی محمدی، محمود صمدیان، علی بهروزی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده

مقدمه: یکی از ابزارهای مورد استفاده جهت ارزیابی عملکرد مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای، مدل مدیریت ایمنی کیفیت جامع (TQSM) می باشد. در مطالعه حاضر، عملکرد مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای در دو کارخانه تولید روغن خوراکی با استفاده از مدل مذکور مورد ارزیابی قرار گرفته است.
روش کار: ۷۸ معیار در چهار حیطه اصلی مدل TQSM شامل مدیریت کیفیت جامع (TQM)، خطوط راهنمای سیستم مدیریت کیفیت(ISO ۹۰۰۱) ،  برنامه حفاظت داوطلبانه(VPP)  و مدیریت ایمنی فرآیند (PSM) در کارخانه های سبوس مازند و مینو کاسپین، واقع در استان مازندران مورد ارزیابی قرار گرفت. جامعه مطالعه، ۲۰ نفر از هر کارخانه با شرایط مدیر، سرپرست و یا عضو کمیته حفاظت فنی و بهداشت کار و با حداقل سابقه کار یک سال در آن مسئولیت بودند که با روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. با توجه به نوع صنعت، دو کارخانه مذکور در زمان انجام این مطالعه دارای سیستم های مستقر و فعال مدیریت کیفیت (ISO ۹۰۰۱)، مدیریت رضایتمندی مشتریان (ISO ۱۰۰۰۲) و HACCP (تجزیه و تحلیل خطر و کنترل نقاط بحرانی) بودند.   
یافته ها: نتایج نشان داد که مجموع امتیاز کسب شده در کارخانه های سبوس مازند و مینو کاسپین در حیطه های ۴ گانه فوق الذکر، به ترتیب ۱۱/۵۲ و ۸/۵۱ در حیطه TQM، ۹۴/۴۳ و  ۵/۴۵ در حیطه ۹۰۰۱ QMS-ISO، ۲۳/۴۵  و  ۴۵/۴۶ در حیطه VPP، و ۲۲/۳۰  و ۰۶/۳۰ در حیطه PSM بوده است. مجموع امتیاز کسب شده در مدل TQSM  در شرکت سبوس مازند ۵۱/۱۷۱  امتیاز و در شرکت مینو کاسپین ۸۱/۱۷۳ امتیاز بود که معادل ۹۷/۵۴% و ۷/۵۵% حداکثر امتیاز قابل دستیابی در این مدل بود. اختلاف معناداری بین میانگین امتیازات کسب شده در ۴ حیطه فوق در دو شرکت مشاهده نگردید (۰۵/۰ نتیجه گیری: هر دو شرکت از منظر سطح کلی عملکرد مدیریت بهداشت حرفه ای و ایمنی در حد متوسط قرار داشتند. معیارهای ارزیابی در چهار حیطه در مدل TQSM نشان دهنده وضعیت های ضعیف و متوسط در زیرحیطه های مورد ارزیابی بود. با استفاده از این مدل، معیارهای سازمانی و عملیاتی نیازمند تلاش و تمرکز بیشتر جهت ارتقاء سطح عملکرد مدیریت ایمنی و بهداشت حرفه ای در دو کارخانه بخوبی متمایز گردید. 
 


صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb