جستجو در مقالات منتشر شده


۶ نتیجه برای مدل سازی

عادل مظلومی، علی اکبر کیخامقدم، سید فرهاد طباطبایی، حمیدرضا مختاری نیا،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: روش‌های متعددی برای ارزیابی ارگونومیکی عوامل خطرکمردرد در محیط کار وجود دارد که شامل روش‌های بیومکانیکی، فیزیولوژیکی و فیزیکی-روانی می‌باشند. مدل سازی دیجیتالی انسان(DHM) نیز ابزاری مبتنی بر کامپیوتر جهت ارزیابی ارگونومیکی بوده که دارای مزایایی هم‌چون صرفه جویی در وقت و زمان در ارزیابی ها و نیز ارزیابی فعالانه راهکارهای ارگونومی در محیط دیجیتالی می باشد. این مطالعه با هدف ارزیابی علل کمردرد های شغلی با استفاده از مدل سازی دیجیتالی انسان و ارایه راهکارهای مناسب انجام گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر به‌صورت موردی نیمه تجربی در بخش مونتاژ موتور یکی از صنایع خودروسازی اجرا گردید. ابتدا با بررسی شیوع کمردرد ، ویژگی های شغلی و عوامل خطر کمردرد در جمعیت مورد مطالعه و در ایستگاه‌های کاری مورد بررسی قرار گرفت، سپس ایستگاه‌های پر خطر تعیین شد و در نهایت یک ایستگاه کاری جهت شبیه سازی و ارزیابی در نرم افزارهای مدل سازی دیجیتالی انسان شامل ۳DSSPP و Catia انتخاب گردید. ۲۲ پوسچر از لحظه برداشتن و گذاشتن بار از سه وظیفه موجود ایستگاه جهت شبیه سازی مطالعه شدند. پس از ارزیابی در محیط دیجیتالی، نقاط خطر شناسایی و راهکارهای مورد نظر ارایه گردید.
یافته ها:
با افزایش ابعاد آنتروپومتریکی، فاصله افقی بار تا بدن و کاهش ارتفاع محل گذاشتن بار، نیروی فشاری و برشی وارد بر دیسکL۵/S۱ افزایش یافته و درصد افراد قادر به انجام وظیفه در هر مفصل با افزایش ابعاد آنتروپومتریکی کاهش یافت. برآورد آسیب به لیگامنت نیز در پوسچرهای دارای خمش شدید کمر افزایش بیش‌تری داشت. امتیازRULA نیز با وضعیت نامناسب کمر و دست‌ها افزایش یافت. نتایج نشان داد که نقاط خطر در وظایف مورد بررسی، بیش‌تر مربوط به ارتفاع پایین پالت ها در محل برداشتن و گذاشتن بار و هم‌چنین فاصله افقی زیاد بار از بدن بود.
نتیجه گیری: در این مطالعه عوامل بیومکانیکی مؤثر بر افزایش احتمال بروز کمردرد شامل ویژگی های آنتروپومتریکی(قد و وزن)، فاصله افقی بار تا بدن، ارتفاع محل برداشتن و گذاشتن بار و خمش و پیچش تنه بودند.این مطالعه نشان داد که DHM، ابزاری مؤثردر ارزیابی وظایف شغلی و طراحی محیط کار بوده که می‌توان نقاط خطر در هر وظیفه را شناسایی کرده و به نقاط ایده‌آل در طراحی دست یافت. با استفاده از DHM می‌توان راهکارهای مداخله‌ای مورد نظر را در محیط مجازی اجرا کرده و با ارزیابی مجدد، از اثربخش بودن راهکارها در محیط واقعی اطمینان حاصل نمود.


محمد کمائی، سید شمس الدین علیزاده، عبدالرحمن کشوری، زینب خیرخواه، پریسا مشعشعی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: فعالیت‌های صنعتی، بخشی از تلاش انسان برای رسیدن به رفاه و آسایش بیش‌تر است، اما در این فعالیت ها مخاطرات مربوط به آن ها نیز در حال گسترش می‌باشد. شناسایی دقیق خطرات در صنایع نفت و گاز و ارزیابی و مدیریت ریسک با هدف کاهش شدت و تکرار حوادث پیش از وقوع آن ها و به حداقل رساندن صدمه به انسان و اموال از اهمیت ویژه ای برخوردار می‌باشد. هدف از این مطالعه بررسی مخزن کروی گاز نفتی مایع شده تحت فشار در ناحیه مخازن یک پالایش‌گاه و ارزیابی ریسک پدیده توسعه بخارات مایع در حال جوش می‌باشد.

روش کار: در این مطالعه ارزیابی ریسک پدیده توسعه بخارات مایع در حال جوش (BLEVE) با روش Bowtie و نیز بررسی پیامد ناشی از موج انفجار پدیده BLEVE، انجام و مقدار موج انفجار حاصل از این پدیده و تأثیرات آن بر روی تجهیزات و ادوات کناری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای این منظور از نرم افزار PHAST نسخه ۵۴/۶ جهت مدل سازی پدیده BLEVE استفاده شده است.

یافته ها: در این ارزیابی به طور کلی پنج علت و دو پیامد جهت ایجاد پدیده BLEVE شناسایی شدند. اقدامات کنترلی جهت پیش‌گیری از ایجاد پدیده BLEVE  به طور کلی ۴۳ مورد و اقدامات کنترلی جهت کاهش پیامد و اثرات ۳۱ مورد تعیین شدند. طبق تجزیه و تحلیل به عمل آمده مشخص شد که موج انفجار ناشی از مخزن کروی LPG، می‌تواند مخازن کناری LPG را دچار انفجار کرده که این امر سبب زنجیره ای شدن انفجارات خواهد شد.

نتیجه گیری: با استفاده از نتایج حاصل از مدل سازی و ارزیابی ریسک می‌توان به درستی علل ایجاد و آسیب پدیده BLEVE برای انسان و تجهیزات مجاور را مشخص و بر اساس آنها اقدامات کنترلی پیش‌گیرانه را اجرا و با طراحی و جانمایی مناسب، حریم ایمنی محل اسکان کارکنان، تجهیزات و ادوات مجاور را تعیین نمود.


رسول یاراحمدی، ذبیح اله دمیری، جواد شریفی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: امروزه بسیاری از صنایع مدرن به محیط عاری ازآلودگی ذرات و بدون باکتری با ملاحظات اتاق پاک نیازمند هستند. اتاق پاک محیطی است که در آن پارامترهای تعداد ذرات هوابرد، دما، رطوبت، فشار هوا و الگوی جریان هوا تحت کنترل می‌باشد . لذا هدف از این مطالعه ارزیابی پارامتر‌های عمل‌کردی اتاق پاک در یک صنعت دارویی منتخب می‌باشد.

روش کار: مطالعه حاضر یک پژوهش تجربی کاربردی در یک صنعت دارویی در سال ۱۳۹۴ می‌باشد. در این مطالعه سرعت جریان هوا و هواگذر با استفاده از دستگاه هود قرائت مستقیم و میزان دما، رطوبت و اختلاف فشار در اتاق‌های پاک با استفاده از دستگاه مولتی سنسور اندازه گیری گردید. برای تعیین میزان نشتی فیلترهپا و شمارش غلظت ذرات در اتاق پاک بر اساس استاندارد ۳ ISO ۱۴۶۴۴- (سال ۲۰۰۵) از دستگاه آئروسل فتومتر و دستگاه شمارش گر ذرات استفاده گردید. در این مطالعه ۶ اتاق پاک مربوط به۳ کلاس پاکیزگی B، C و D (مطابق با کلاس بندی استاندارد اروپا) مورد بررسی قرار گرفت .هم چنین در این مطالعه الگوی جریان به صورت ۲ و ۳ بعدی با استفاده از نرم افزار دینامیک سیالات محاسبه ای (CFD) شبیه سازی گردید.

یافته ها: اندازه گیری پارامترهای هواگذر و سرعت جریان هوا، دما(میانگین دما برابر ۲۰ درجه سانتیگراد)، رطوبت نسبی(کم‌تر از ۵۰ درصد)، فشار( اختلاف فشار کم‌تر از ۱۵ پاسکال) برای هر۳ کلاس پاکیزگی نتایج قابل قبول در حد استاندارد ارایه دادند. هم چنین نتایج حاصل از مدل سازی نشان داد که الگوی جریان هوا در اتاق در مسیرهای صحیحی در گردش می‌باشد . در مورد تست نشتی فیلتر‌ها، از ۲۹ فیلتر مورد تست ۵ فیلتر دارای نشتی بود و در نهایت تعیین گردید که میانگین راندمان فیلتر‌های هپا در حذف ذرات ۹۹/۹۹ درصد می‌باشد.

نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که حجم بالای هوا و کیفیت مطلوب هوای ورودی به اتاق‌های پاک در بهینه بودن راندمان فیلتر هپا و غلظت ذرات هوابرد در اتاق پاک تاثیر می‌گذارد و سه پارامتر عمل‌کردی سرعت جریان هوا، افت فشار و میزان نفوذ در تعیین عامل کیفیت تاثیرگذار هستند . هم چنین این مطالعه نشان داد که غلظت ذرات هوابرد در اتاق‌های پاک به میزان هواگذر و سرعت جریان هوا بستگی دارد و انتخاب الگوی مناسب جریان هوا بر انتشار ذرات در اتاق پاک تاثیر می‌گذارد.


بهرام هراتی، علی کریمی، علی عسکری، فاطمه دهقانی، عارف نصرالهی،
دوره ۸، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: آگاهی از شعاع های انفجار، آتش و خسارت ناشی از آن می تواند نقشی مهم در دست یابی به اقدامات پیش گیرانه از حوادث داشته باشد. لذا این مطالعه با هدف مدل سازی و ارزیابی پیامدهای حاصل از نشت پروپیلن اکساید یک صنعت پتروشیمی انجام شده است.
 

روش کار: روش مورد استفاده در مطالعه حاضر QRA است که شامل ۷ مرحله می باشد. در مطالعه حاضر جهت بررسی و مدل سازی نحوه انتشار پروپیلن اکساید، نخست با اطلاعات واحد فرآیندی آشنا شده، در ادامه با انجام ارزیابی ریسک به روش HAZOP ،خطرات موجود شناسایی گردید. مراحل ارزیابی پیامد در یک واحد فرآیندی شامل انتخاب سناریو، تعیین مشخصات سناریو، مدل سازی پیامدهای ناشی از سناریوی انتخابی، تحلیل نتایج و تعیین درصد مرگ و میر می باشد. مدل سازی پیامد و ارزیابی نشت پروپیلن  توسط نرم افزار PHAST ورژن ۵۱/۶ انجام گردید.
 

یافته ها: منحنی های حاصل از محدوده آتش ناگهانی انتشار پروپیلن اکساید نشان می دهد که در سناریوی نشتی ۵ میلی متر تا شعاع ۱۵/۰ متر و در سناریوی با نشتی ۲۵ میلی متر تا شعاع ۱/۱ متر و در سناریوی با نشتی ۱۰۰ میلی متر تا شعاع ۳۹ متر را تحت تاثیر قرار می دهد. حداکثر شدت تابش حریق فورانی در نقطه اولیه سناریوی ۵ میلی متر حریق ۴/۲ کیلووات بر مترمربع، در سناریوی نشتی ۲۵ میلی متر شدت تابش در فاصله ۵ متری از حریق شدت تابش به حداکثر مقدار ۹ کیلووات بر متر مربع، در سناریوی با نشتی ۱۰۰ میلی متر حریق فورانی شدت تابش در نقطه اولیه حریق ۱۴ کیلووات بر متر مربع بوده که حداکثر شدت تابش گرمایی در فاصله ۵ متری به مقدار ۵/۱۶ کیلووات بر متر مربع می رسد و حداکثر تا فاصله ۸۰ متری اطراف مخزن را تحت تاثیر قرار می دهد. میزان درصد مرگ و میر کارکنانی که با حریق فورانی مواجهه دارند، ۵۰ درصد می باشد.
 

نتیجه گیری: بسیاری از حوادث ناشی از نشتی و انفجار مخازن به دلیل خوردگی و پوسیدگی اتصال ها و تجهیزات می باشدکه  می توان با انجام بازرسی های فنی و بازدیدهای مستمر از روی دادن بسیاری از حوادث جلوگیری نمود.


مرتضی چراغی، بابک امیدوار، علی اکبر اسلامی بلده، حمیدرضا جعفری، علی محمد یونسی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: ارزیابی ریسک از اصلی ترین ابزارها در مدیریت ایمنی شناخته می شود که با ایجاد بستر اطلاعاتی مناسب، مدیران ایمنی را در انتخاب بهتر اقدامات اصلاحی یاری می نماید. هدف از این مطالعه انتخاب اقدامات اصلاحی بهینه از بین اقدامات پیشنهادی توسط کارشناسان با توجه به در نظر گرفتن الزامات استانداردها و هم چنین محدودیت هایی از جمله هزینه بر اساس مدل‌سازی ریاضی می باشد.

روش کار: در این مطالعه مدلی برای انتخاب بهینه اقدامات اصلاحی ارایه شده است که بر طبق آن اقدامات اصلاحی بر اساس اهداف (افزایش میزان کاهش ریسک) و محدودیت های موجود از جمله هزینه و سطح ریسک قابل قبول سازمان انتخاب می گردد. با توجه به گستردگی تعداد جواب‏ها‏ی مساله و استفاده متغیر‏ها‏ی دودویی در مساله، برای حل مساله از الگوریتم ژنتیک استفاده ‌شد.

یافته ها: برای نشان دادن توان مندی این روش در یک صنعت تولید برق تعداد ۴۰ خطر شناسایی شده و مقدار ریسک آن ها تخمین زده شد، سپس برای هر کدام از آن خطرات، اقدامات اصلاحی ممکن تعیین گردید. با استفاده از مدل پیشنهادی، اقدامات اصلاحی به صورت بهینه انتخاب گردید که با کم ترین هزینه ممکن کلیه ریسک ها به زیر سطح ریسک قابل قبول سازمان تقلیل یافتند.

نتیجه گیری: در این مطالعه نشان داده شد که انتخاب اقدامات اصلاحی با استفاده از مدل سازی ریاضی انتخابی مناسب، با دقت بالا در کم ترین زمان حاصل می گردد. این روش به عنوان روشی جایگزین روش های کیفی و مبتنی بر نظر کارشناسان پیشنهاد می گردد.


داوود محمودی، جلیل نظری، لیلا راستگو، محمد اصغری جعفرآبادی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: صنعت قالیبافی یکی از مهمترین صنایع دستی کشور بشمار می رود. این حرفه جزء مشاغل سخت و زیان آور بوده، که شاغلین در آن اغلب در شرایط نامساعد، ناایمن و غیرارگونومیک فعالیت می کنند. مطالعه حاضر با رویکرد ارگونومیکی با استفاده از مدل سازی آماری به بررسی تاثیر ویژگی های فردی، شغلی و  شرایط کارگاهی بر سلامت عمومی زنان قالیباف پرداخته است.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی-تحلیلی می باشد. جمعیت مورد مطالعه را زنان قالیباف با حداقل سابقه یکسال که در کارگاه های خانگی روستاهای مشگین شهر مشغول بکار بودند تشکیل داده است. ابزار گردآوری اطلاعات مورد نیاز نیز پرسشنامه ترکیبی شامل سؤالات مربوط به مشخصات فردی، سلامت عمومی (GH۲۸)، سوابق بیماریNIOSH  و چک لیست شرایط کارگاهی می باشد. اطلاعات پس از جمع آوری و ورود به رایانه با استفاده از مدل سازی آماری براساس مدل خطی عمومی به صورت یک و چند متغیره مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.    
یافته ها: ۴/۳۷% مورد مطالعه مورد مطالعه از نظر سلامت عمومی دارای وضعیت نامطلوب (بیمار) بودند. برای بررسی ارتباط عوامل داخلی و خارجی در بافندگان فرش با وضعیت سلامت عمومی از مدل رگرسیون لجستیک استفاده شد. طبق این مدل، بین وضعیت سلامت عمومی با سن، سابقه شغلی، سابقه بیماری، تعداد زایمان، زایمان غیر طبیعی و داشتن سابقه حادثه در محیط کاررابطه آماری معنی دار (۰۵/p<۰) وجود دارد. ولی بین وضعیت سلامت عمومی با شرایط کارگاهی (در قالب یک متغیر) هیچگونه رابطه معنی داری مشاهده نشد.
نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، بطور کلی می توان گفت که متغیرهای فردی و شغلی از مهمترین عوامل تأثیرگذار بر روی سلامت عمومی قالیبافان خانگی می باشند. اگر چه در مدل مورد بررسی، شرایط کارگاهی ارتباط معنی داری را با مؤلفه های سلامت عمومی نشان نداد، ولیکن این امر نیاز به مطالعات بیشتری دارد. در این راستا  انجام مطالعاتی در جهت شناسایی عوامل مؤثر در سلامت عمومی قالیبافان (بویژه شرایط کارگاهی) به صورت عینی و ذهنی پیشنهاد می گردد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb