۳۰ نتیجه برای عملکرد
مسعود ریسمانچیان، فریده گلبابایی، یداله مرتضوی، غلامحسین پورتقی، عباس رحیمی فروشان،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: امروزه تحقیقات تجربی وآزمایشگاهی متعددی در حوزه های مختلف عوامل شیمیایی محیط کار روی ترکیبات آلی فرار با استفاده از دستگاه گازکروماتوگراف انجام می شود که مستلزم صرف وقت و هزینه زیادی است.دتکتور فتو یونیزان یکی از روشهای جایگزین مورد علاقه محققین در این زمینه است.این مطالعه با هدف امکان سنجی جایگزینی دتکتور فتو یونیزان با دستگاه گازکروماتوگراف انجام شد.
روش کار: در این مطالعه پس از ساخت غلظت معین زایلن در هوا، نتایج اندازه گیری حاصل ازدتکتور فتو یونیزان و روش مرجع مقایسه شد. این مقایسه در ۴ محدوده غلظت و ۳ محدوده رطوبتی انجام گردید.
یافته ها: نتایج حاصل از مطالعه نشاندهنده تفاوت معنی دار مقادیر قرائت شده با دتکتور فتو یونیزان در مقایسه با روش مرجع بود ولی ضریب همبستگی نتایج دو روش صرفنظر از میزان رطوبت در تمام موارد از ۹۹/۰ بالاتر بود.
نتیجه گیری: علیرغم تفاوت نتایج حاصل از دتکتور فتو یونیزان با روش مرجع بهدلیل خطی بودن پاسخ دستگاه و ضریب همبستگی خوب نتایج دو روش مورد آزمون و مرجع در مواردیکه تغییرات غلظت آلاینده در مطالعه ای مورد نظر باشد این جایگزینی قابل اجرا و در غیر اینصورت کالیبراسیون دتکتور با ترکیب مورد آزمون ضروری است.
امیراشکان نصیریپور، هانیه نیکومرام، فرهاد غفاری، ملاحت تاجالدینی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: رعایت الزامات سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE-MS) و عملکرد مناسب HSE کارکنان، یکی از عوامل اثرگذار در موفقیت سازمان ها محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه فرهنگ سازمانی با عملکرد HSE کارکنان در شرکت خودروسازی سایپا بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کارکنان تولیدی شرکت خودروسازی سایپا (N=۴۸۶۵ ) تشکیل می دادند که از این تعداد، ۳۵۶ نفر با استفاده از فرمول نمونه گیری جامعه محدود انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و این پرسشنامه مشتمل بر سه بخش اطلاعات شخصیتی (دموگرافیک)، فرهنگ سازمانی و عملکرد HSE کارکنان بود که برای تبدیل گزینه های کیفی پرسشنامه به مقادیر کمی، از روش اعداد فازی مثلثی استفاده شد. داده ها از دو روش خودپاسخگویی و مشاهده از نمونه های پژوهش اخذ و با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن، مورد تحلیل قرار گرفتند. پژوهش های مختلفی در زمینه فرهنگ ایمنی، نهادینهسازی و ارزیابی فرهنگ HSE و نقش آن در بهرهوری سازمانها و همچنین در زمینههای مختلف فرهنگ سازمانی سازمانها انجام شده، ولی براساس جستجوهای انجام گرفته، درخصوص بررسی تأثیر شاخصهای مختلف فرهنگی در سازمانها بر عملکرد HSE کارکنان مطالعاتی یافت نشده است از اینرو پژوهش حاضر برای اولین بار در صنایع کشور انجام گرفته است.
یافته ها: از بین شاخص های فرهنگ سازمانی در سازمان مورد مطالعه، شاخص کنترل ( با نمره میانگین ۵۵/۰) وضعیت بهتری نسبت به سایر مولفه ها داشت. همچنین در بین شاخص های عملکرد HSE کارکنان شرکت مورد مطالعه، شاخص عملکرد و اجرا ( با نمره میانگین ۶۶/۰) دارای وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر مولفه ها بود. بین عملکرد HSE کارکنان با هرکدام از مولفه های فرهنگ سازمانی ( به غیر از شاخص سیستم پاداش دهی با سطح معنی دار ۱۱۲/۰ و ضریب همبستگی اسپیرمن ۰۸۴/۰ ) رابطه معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به رابطه مثبت بین فرهنگ سازمانی و عملکرد HSE کارکنان در شرکت مورد مطالعه، هرچه به شاخص های فرهنگ سازمانی توجه بیشتری مبذول گردد، عملکرد HSE کارکنان بهبود می یابد و با اقداماتی از قبیل بهبود و تقویت شاخص های فرهنگی که بیشترین تأثیر را بر عملکرد HSE کارکنان دارند، می توان شاهد بهبود بیشتر فرهنگ سازمانی و عملکرد HSE کارکنان این سازمان بود.
حامد آقائی، حسین کاکویی، سید جمال الدین شاهطاهری، فریبرز امیدی، صفورا عارفیان، کمال اعظم،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: PAHها، ترکیباتی با حلقه های بنزنی ناشی از سوخت ناقص مواد آلی هستند که از آسفالت داغ متصاعد میشوند. این ترکیبات به دلیل پایداری، تجمع پذیری زیستی، اثرات سرطانزایی و جهش زایی به عنوان یکی از نگرانی های جوامع علمی در محیط کار و محیط زیست بهشمار میروند. از آنجایی که آسفالتکاران نیز به واسطه شغل خود با این ترکیبات مواجه هستند، لذا در این تحقیق سعی شده است با اندازهگیری غلظت PAH ها در منطقه تنفسیشان میزان مواجهه آنها را موردارزیابی قرار دهیم.
.
روش کار: در این مطالعه نمونه های هوای تنفسی کارگران با روش ۵۵۰۶ NIOSH و با استفاده از فیلتر PTFE و جاذب XAD-۲ جمع آوری گردید. به منظور استخراج آنالیت ها از فیلتر و جاذب از حمام التراسونیک و حلال استونیتریل استفاده شد. همچنین جهت آنالیز نمونه ها HPLC-UV مورد استفاده قرار گرفت.
.
یافته ها: در نمونه های مورد مطالعه حداکثر میزان مواجهه با ∑PAH مربوط به وظیفه کمک فینیشر با ۴۸/۱۷۵۴ نانوگرم برمتر مکعب و حداقل میزان مواجهه مربوط به وظیفه چرب کن با ۶۵/۲۴ نانوگرم بر مترمکعب به دست آمد. در میان آسفالتکاران میزان مواجهه با نفتالین بیش از سایر هیدروکربن های چند حلقه ای آروماتیک بود (دامنه ۷۲/۶۴۸-۳۵/۲ نانو گرم بر متر مکعب). در وظایف مختلف آسفالتکاری میزان مواجهه با PAH ها در وظیفه کمک فینیشر با اکثر وظایف دیگر اختلاف معناداری را نشان داد.
.
نتیجه گیری: برآورد غلظت هیدروکربن های چند حلقه ای آروماتیک در منطقه تنفسی آسفالتکاران نشان داد که میزان مواجهه با این ترکیبات پایین تر از حدود مجاز اعلام شده توسط NIOSH ،ACGIH ،OSHA و ایران می باشد. با توجه به پتانسیل سرطانزایی بالای برخی از این ترکیبات و عدم تعیین حدود مجاز شغلی برای آنها مانند کریزن و بنزو آلفا آنتراسن پیشنهاد می شود که ضمن استفاده از راهکارهای فنی برای کنترل مواجهه با PAH ها از وسایل حفاظت فردی مناسب از قبیل ماسک تنفسی و لباس های مناسب استفاده شود. این مطالعه همچنین نشان داد که بین میزان مواجهه در اکثر وظایف آسفالتکاری با هیدروکربن های چند حلقه آروماتیک اختلاف معناداری وجود دارد که می تواند ناشی از نزدیکی به منبع آسفالت داغ و همچنین گازهای خروجی از اگزوز ماشین الات راهسازی باشد.
مهسا ناصرپور، محمد جواد جعفری، محمد رضا منظم، حمیدرضا پورآقا شاهنشین، مهناز صارمی، سارا جام بر سنگ،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: در اکثر محیطهای صنعتی، افراد روزانه در معرض مواجهه با صدا قرار دارند. مواجهه با این عامل مخاطره آمیز فیزیکی میتواند اثرات زیان بار فوری و تاخیری را در پی داشته باشد. از جمله اثرات مواجهه با صدا میتوان به افت عملکردهای شناختی در افراد اشاره نمود که پیامد اصلی آن بروز حوادث شغلی است. در این مطالعه سعی شده است تا تأثیر مواجهه با ترازهای مختلف انواع صداهای با اندیس هارمونیک متوسط ، زیر و بم بر عملکردهای شناختی مورد بررسی قرار گیرد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی ۳۳ دانشجو در محدوده سنی ۳۵-۲۳ سال به انجام آزمونهای شناختی پرداختند. در حین انجام این آزمونها افراد با سه نوع صدای متوسط، زیر و بم در چهار تراز ۴۵، ۷۵، ۸۵ و ۹۵ دسیبلآ مواجهه یافتند. برای ارزیابی عملکرد شناختی این افراد از آزمون نرم افزاری عملکرد پیوسته استفاده شد که درصد توجه و زمان واکنش افراد را مورد بررسی قرار داد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که در مواجهه با صداهای متوسط با اندیس هارمونیک ۳+ در فرکانس ۱۰۰۰ هرتز بیشترین درصد توجه (۸۸/۹۹%) مربوط به تراز صدای ۹۵ دسیبلآ است. بیشترین درصد توجه (۱۰۰%) در مواجهه با صداهای زیر با اندیس هارمونیک ۵/۱- در فرکانس ۸۰۰۰ هرتز و همچنین بالاترین درصد توجه(۹۲/۹۹%) در صداهای بم با اندیس هارمونیک ۵/۴+ در فرکانس ۵۰۰ هرتز به ترتیب مربوط به ترازهای صدای ۹۵ و ۸۵ دسیبلآ میباشد. همچنین نتایج حاصل نشان داد که تاثیر صداهای بم با اندیس هارمونیک ۵/۴+ و فرکانس ۵۰۰ هرتز بر کاهش درصد توجه بیشتر از صداهای زیر با اندیس هارمونیک ۵/۱- و فرکانس ۸۰۰۰ هرتز است. در مواجهه با صداهای متوسط با اندیس هارمونیک ۳+ در فرکانس ۱۰۰۰ هرتز طولانیترین زمان واکنش (۵۹۴/۲ ثانیه) مربوط به تراز صدای ۸۵ دسیبلآ میباشد. طولانیترین زمان واکنش در صداهای زیر با اندیس هارمونیک ۵/۱- و فرکانس ۸۰۰۰ هرتز (۷۸۶/۲ ثانیه) و صداهای بم با اندیس هارمونیک۵/۴+ و فرکانس ۵۰۰ هرتز (۵۹۴/۲ ثانیه) نیز به ترتیب به ترازهای صدای ۸۵ و ۷۵ دسیبلآ تعلق دارد. نتایج نشان داد که صداهای بم ( فرکانس ۵۰۰ هرتز) در مقایسه با صداهای زیر (فرکانس ۸۰۰۰ هرتز) باعث افزایش زمان واکنش افراد میشود.
فریده گل بابایی، زهرا پنجعلی، مریم برهانی، عبدالرسول رحمانی، مریم افضلی، مهدی اصغری،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: شاید یکی از مهم ترین فاکتورها در صنایع و سازمان ها عملکرد شغلی افراد باشد. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر همزمان صدا، روشنایی و استرس گرمایی بر عملکرد شغلی کارکنان میباشد.
.
روش کار: در این مطالعه توصیفی - تحلیلی ۳۰ نفر از پرسنل یک شرکت قطعه ساز خودرو در شهر تهران به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. در مطالعه اصلی، ضمن کنترل و محدود کردن عوامل مداخله گر، تاثیر همزمان صدا، روشنایی و استرس حرارتی بر عملکرد شغلی شرکت کنندگان، ۲ سری آزمایش ذهنی و دستی بهعمل آمد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از SPSS نسخه ۱۸ و از آمار توصیفی و آزمونهای آنالیز واریانس و توکی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
.
یافته ها: نتایج نشان داد با افزایش میزان صدا و شاخص استرس حرارتی(۳۴۴/۰ = r , ۰۴۶/۰ =p) و کاهش روشنایی(۴۷۲/۰ = r , ۰۰۸/۰- =p) زمان انجام آزمون جایگذاری مینه سوتا افزایش یافته است. همچنین نتایج حاکی از آن بود که با افزایش میزان صدا و شاخص استرس حرارتی (۴۷۸/۰ = r , ۰۰۷/۰ =p) و کاهش روشنایی (۵۲۳/۰ = r , ۰۰۳/۰ =p) زمان در انجام آزمون چالاکی ابزار دستی افزایش یافته است. با استفاده از آزمون ضریب همبستگی پیرسون بین میزان روشنایی (۴۰۷/۰= r, ۰۱۴/۰ =p) و میزان شاخص استرس حرارتی و صدا (۳۸۹/۰ = r, - ۰۰۷/۰ =p) با عملیات ذهنی در حدسطحی و میانی رابطه وجود دارد.
.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد که افزایش صدا و استرس گرمایی و کاهش روشنایی سرعت انجام آزمونهای دستی و دقت و زمان محاسبات ریاضی را کاهش میدهد. بههمین دلیل نتایج این مطالعه میتواند تاییدی بر تاثیر فاکتورهای مختلف محیطی بر عملکرد شغلی افراد باشد؛ به گونهای که باتغییر فاکتورهای مختلف محیطی، زمان انجام آزمونهای دستی و دقت و زمان در آزمونهای ذهنی تغییر مییابد.
سمیه چهاردولی، مجید معتمد زاده، یداله حمیدی، رستم گلمحمدی، علیرضا سلطانیان،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: یکی از مفاهیم قابل توجه در ارگونومی رویکرد طراحی شغل می باشد. صاحب نظران معتقدند تلفیق ماکروارگونومی و طراحی شغل می تواند منجر به ارتقا بهره وری در سازمان گردد. لذا این پژوهش با بررسی ارتباط عوامل طراحی شغل، عملکرد و رضایت شغلی انجام شد.
.
روش کار: این مطالعه توصیفی-تحلیلی در یکی از بانکهای شهر همدان صورت گرفت. جهت جمعآوری دادهها از پرسشنامههای طراحی شغل، رضایت شغلی و شاخص عملکرد بانک استفاده گردید. برای تعیین ارتباط بین دو متغیر نیز از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.
.
یافتهها: این مطالعه نشان داد رویکرد انگیزشی، کمترین رویکرد (۳,۸%) و رویکرد مکانیکی، رویکرد غالب (۷۴.۷%) در شعب بوده است و اکثریت شعب وضعیت متوسطی از لحاظ رضایت شغلی داشتهاند. همچنین بین طراحی شغل (رویکرد انگیزشی و رویکرد ادراکی) و رضایت شغلی همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. به علاوه نتایج نشان دادند که بین طراحی شغل (رویکرد انگیزشی) و رضایت شغلی با عملکرد نیز همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰=p).
.
نتیجه گیری: با توجه به نقش طراحی شغل در رضایت شغلی و عملکرد کارکنان، میتوان اظهار داشت که طراحی مجدد شغل به سمت رویکرد انگیزشی و توجه به اصول ارگونومی در محیط کار میتواند در بازدهی و بهرهوری سازمان نقش مؤثری ایفا نماید.
طیبه رحیمی پردنجانی، علی محمدزاده ابراهیمی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر با هدف آزمودن الگویی از روابط تعهد مدیریت به ایمنی و وظیفه شناسی با عملکرد ناامن با میانجی گری خودکارآمدی ایمنی انجام شد.
.
روش کار: طرح پژوهش همبستگی از طریق الگویابی معادلات ساختاری انجام شد و نمونه پژوهش شامل ۲۶۵ نفر از کارکنان عملیاتی یک شرکت صنعتی بودند که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. شرکت کنندگان در این پژوهش مقیاس جوّ ایمنی، فرم کوتاه پرسشنامه شخصیتی نئو (NEO)، مقیاس خودکارآمدی ایمنی و پرسشنامه عملکرد ناامن را تکمیل نمودند. روایی و پایایی همه پرسشنامه ها قابل قبول گزارش شده است. ارزیابی الگوی پیشنهادی با استفاده از الگویابی معادلات ساختاری (SEM) براساس نرم افزار AMOS- ۲۱ و SPSS- ۱۹ انجام گرفت. جهت آزمودن اثرات واسطه ای از روش بوت استراپ در برنامه ماکرو آزمون پریچر و هیز استفاده شد.
.
یافته ها: نتایج نشان داد که الگوی پیشنهادی از برازندگی خوبی برخوردار است. تعهد مدیریت به ایمنی و وظیفه شناسی اثر مستقیمی بر عملکرد ناامن و خودکارآمدی ایمنی دارد. همچنین اثر واسطه ای خودکارآمدی ایمنی در رابطه بین تعهد مدیریت به ایمنی و وظیفه شناسی با عملکرد ناامن مورد تائید قرار گرفت.
.
نتیجه گیری: بنابراین سازمان ها می توانند با افزایش تعهد مدیران به ایمنی و وظیفه شناسی کارکنان خود و نیز آموزش به کارکنان و سرپرستان برای تقویت خودکارآمدی ایمنی، عملکرد ناامن و به دنبال آن حوادث شغلی را کاهش دهند.
عباس خالقی نژاد، محمد ضیاءالدینی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: پژوهش حاضر، در پی وارسی رابطه بین جو ایمنی و عملکرد ایمنی کارکنان با توجه به نقش میانجی دانش ایمنی و انگیزش ایمنی است.
روش انجام کار: این پژوهش از نظر هدف، پژوهشی کاربردی است و بر اساس روش گردآوری دادهها، توصیفی- پیمایشی میباشد و از نظر روش تجزیه و تحلیل دادهها، از نوع همبستگی است. جامعه آماری این پژوهش تمامی کارکنان این واحد به تعداد ۴۵۲۵ نفر را در بر میگیرد. این تحقیق در دیماه سال ۹۳ انجام شد. جمع آوری دادهها از طریق چهار پرسشنامه (جو ایمنی، دانش ایمنی، انگیزش ایمنی و عملکرد ایمنی) صورت گرفت. تعداد ۳۵۴ نفر به عنوان حجم نمونه با استفاده از فرمول کوکران و به روش تصادفی طبقه ای تعیین شدند. پرسشنامهها به نسبت تعداد کارکنان در هر واحد توزیع و سپس جمع آوری شد. پاسخ دهندگان مطابق مقیاس لیکرت از کاملاً موافق تا کاملاً مخالف که در دامنه (۱) تا (۵) امتیازدهی شده بود، به گزینهها پاسخ دادند.
یافتهها: دادههای بهدست آمده از طریق پرسشنامه، با استفاده از نرم افزار SmartPLS مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نرمال بودن متغیرها با استفاده از آزمون کلموگروف - اسمیرنوف که فرض نرمال بودن متغیرها تایید شد. برای تجزیه و تحلیل داده از روش حداقل مجذورات جزیی (PLS) و برای آزمون فرضیههای تحقیق نیز از روشهای الگویابی معادلات ساختاری (SEM) استفاده شد. جهت بررسی پایایی ابزار تحقیق از روش آلفای کرونباخ و ضریب پایایی ترکیبی (CR) استفاده شده است که ضریب مربوط به همه متغیرها بالاتر از ۰,۷ و قابل قبول میباشد. برای سنجش روایی پرسشنامه از میانگین واریانس استخراج شده (AVE) نیز استفاده گردید که بیش از ۴/۰ و درحد نسبتاً قابل قبولی بود. همچنین برای بررسی برازش مدل ساختاری از معیارهای ضرایب معناداریZ، R_square، Q۲ و در نهایت از معیار اندازه تاثیرf ۲ استفاده شده است که نتایج بهدست آمده نشان دهنده برازش مناسب مدل میباشد.
نتیجه گیری: نتایج بهدست آمده تمامی فرضیات تحقیق را مورد حمایت قرار میدهد و نشان میدهد جو ایمنی به طور مستقیم بر عملکرد ایمنی تاثیر دارد. همچنین دانش ایمنی و انگیزش ایمنی نقش واسطه ای را در رابطه بین جو ایمنی و عملکرد ایمنی دارند. علاوه بر آن دانش ایمنی از طریق انگیزش ایمنی نیز بر عملکرد ایمنی تاثیر گذار است. با توجه به نتایج تحقیق پیشنهاد میشود جو ایمنی کارکنان با تقویت مولفههای موثر بر آن با توجه به مدل تحقیق بهبود یابد، دانش ایمنی کارکنان ارتقاء یافته و انگیزش ایمنی کارکنان نیز تقویت گردد. همچنین پیشنهاد میشود عوامل فردی و سازمانی دیگر نیز شناسایی و به مدل وارد شود. علاوه بر آن میتوان با شناسایی متغیرهای مداخله گر نقش آنها را نیز در عملکرد ایمنی مورد مطالعه قرار داد.
آتنا رفیعی پور، پروین نصیری، امید گیاهی، محمد رضا منظم اسماعیل پور، ابوالفضل ذاکریان، فاروق محمدیان،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مواجهه با ارتعاش به عنوان یکی از پیامدهای صدای صنعتی و یا استفاده از وسایل مولد ارتعاش می تواند باعث عدم آسایش، کاهش کارایی و سطح ایمنی در محیط های کاری شود. از این رو در مطالعه حاضر به بررسی تأثیر ارتعاش تمام بدن بر عملکرد ذهنی و زمان پاسخ دهی افراد پرداخته شد.
روش کار: در پژوهش حاضر ۴۰ نفر از دانش جویان پسر دانش گاه علوم پزشکی تهران به طور تصادفی انتخاب شده و به دو گروه ۲۰ نفره تقسیم شدند. هر گروه در یکی از دو آزمون پورد پگ بورد و محاسبات ریاضی شرکت داده شدند. هر یک از افراد نمونه در هر مرحله از آزمون با ارتعاش تمام بدن در دو شتاب ۸m/s۲/۰و ۱m/s۲/۱ و نیز یک حالت شاهد شامل وضعیت بدون ارتعاش مواجهه داده شدند و زمان پاسخ دهی و عملکرد ذهنی آن ها مورد بررسی قرار گرفت.
یافته ها: در مطالعه حاضر میانگین زمان پاسخ دهی به آزمون دستی پورد پگ بورد در شتاب ارتعاشی m/s۲ ۰، ۸/۰ و ۱/۱ با یک روند کاهشی به ترتیب معادل ۷/۲±۶۵/۱۹۷، ۵۸/۳±۳۱/۱۷۶ و ۹۲/۲±۵۸/۱۷۷ به دست آمد که باعث کاهش معنادار در صحت انجام آزمون می شود. هم چنین نتایج نشان داد که ارتعاش تمام بدن بر کارایی ذهنی در حد سطحی تأثیرگذار نیست اما در سطوح میانی و عمقی این تفاوت به لحاظ آماری معنادار می باشد(۰۰۱/۰>p).
نتیجه گیری: بر اساس نتایج به دست آمده ارتعاش تمام بدن یک عامل موثر بر زمان پاسخ دهی و عملکرد ذهنی افراد می باشد که می تواند منجر به کاهش در صحت انجام کار شود.
فریده گلبابائی، رضوان عابدینلو، نازنین فکری، اشکان شاپسندی، حمزه محمدی،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: طی دودهه گذشته صنعت کاشی و سرامیک به طور قابل توجهی در ایران گسترش یافته است.مطالعات متعدد نشان داده اند که استنشاق طولانی مدت گردوغبار سرامیک و کاشی طی فرآیند تولید با افزایش ریسک ابتلا به پنوموکونیوزیس، برونشیت مزمن وپیشرفت بیماری سیلیکوزیس، سرطان ریه، و بیماری های انسدادی ریوی مزمن(COPD )وبرخی بیماری های ریوی دیگر مرتبط هستند.
روش کار: اطلاعات دموگرافیک و شاخص های ویوی مربوط به کارگران شاغل در بخش های مختلف یک شرکت بزرگ کاشی و طی سال های ۱۳۸۹ تا ۱۳۹۳ مورد بررسی و تحلیل قرار گرفت.تعداد ۱۲۰ نفر از کارمندان و کارگران کارخانه که سابقه ی کاری آنها بیش از ۵ سال بود، به مطالعه وارد شدند.شاخص های اسپیرومتری از پرونده پزشکی کارگران برای گروهای مختلف و برای ۵ سال پیاپی استخراج گردید. به جهت بررسی روند هر یک از شاخص های اسپیرومتری، به صورت دقیق تر از روش معادلات برآوردی تعمیم یافته(GEE) - (Generalized Estimation Equation)استفاه شد. تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ی ۲۳ صورت گرفت.
نتیجه گیری: فاکتور روندتغییرات تنها برای شاخص های FEV۱.FVC و FEF۲۵-۷۵معنی دار بود، برای سایر شاخص ها روند تغییر تنها در بعضی سال ها مشاهده شد.
اگرچه داده های پنج ساله افت قابل توجهی را درتمامی پارامترهای اسپیرومتری طی ۵سال نشان نداد اما باتوجه به وجود روند افت در برخی شاخصها و همچنین قطعی بودن تاثیرسوء گردوغبار سیلیس و سایر ترکیبات برروی سیستم تنفسی ، لزوم اجرای کنترلهای مدیریتی و مهندسی و حفاظت کارگران درمحیطهای کاری امری ضروری است.
میلاد عباسی، مهران پورحسین، حمزه محمدی، فریده گلبابایی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: مطالعات زیادی در زمینه بررسی اثر تنش های حرارتی بر عملکردهای شناختی انجام شده است اما نتایج متناقضی در این زمینه وجود دارد. لذا این مطالعه به منظور مروری بر تاثیر تنش های حرارتی بر عملکرد های شناختی انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه مروری، کلیه مقالات چاپ شده به زبان انگلیسی در زمینه تاثیر تنش های حرارتی بر عملکرد های شناختی، ادراک و سایکوموتور از سال ۱۹۷۰ تا سال ۲۰۱۸ مورد بررسی قرار گرفتند. برای این منظور جستجوی نظام مند مقالات با استفاده از کلمات کلیدی استرس یا تنش حرارتی، عملکرد شناختی، حافظه، استرین گرمایی، درک، سایکوموتور، زمان واکنش، عملکرد ذهنی، حالت یا خلق وخو، پاسخ ذهنی، خطا، عملکرد وظیفه، خستگی، هوشیاری، هایپرترمی و گرمازدگی در پایگاه های اطلاعاتی Scopus, Web of Science, Science Direct, Pub Med, Springer, Wiley Online Library و ProQuest انجام گردید. از ۱۵۷ بازیابی شده مرتبط با موضوع، در نهایت با توجه به معیارهای ورودی تعیین شده ۳۹ مقاله مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: در این میان ۹ (%۲۳) مقاله در سالهای قبل از ۲۰۰۰ میلادی و ۳۰ مطالعه بعد از ۲۰۰۰ میلادی به چاپ رسیده بودند. از تعداد کل مقالات، ۱/۵%( ۲ مقاله) در ورزشکاران، ۲/۱۰% (۴ مقاله) در مشاغل مختلف، ۲/۱۰% (۴ مقاله) در دانشجویان، ۲/۱۰% (۴ مقاله) در سربازان نظامی و ۲/۶۴% (۲۵ مقاله) در افراد عادی انجام شده بودند. براساس نتایج این مطالعات تنش حرارتی های بعنوان یک عامل زیان آور جهت افت عملکرد شناختی اعم از درک مطلب، حافظه، تمرکز، محاسبات ریاضی، تست ردیابی، زمان واکنش، دریافت و رمزگشایی پیام متنی و عددی، هوشیاری بصری، محاسبات ذهنی، خواندن متن، تست اشکال پنهان و تسلط کلامی شناسایی شدند.
نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعات استرس حرارتی بعنوان یک عامل زیان آور جهت اختلال در عملکردهای شناختی معرفی شده است اما توصیف نتایج مطالعات به یک روش سیستماتیک کار دشواری است زیرا متغیرهای مخدوش کننده زیادی از قبیل نوع کار، مدت زمان مواجهه، مهارت و سطح سازش فرد ایفای نقش می کنند.
عبدالصمد احمدوند، رضا ارجمندی، علی محمدی، عادل مظلومی، سید علی رضا میرزا حسینی،
دوره ۱۰، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: ارزیابی عملکرد HSE مبتنی بر مدل های تحلیلی به روز از جمله مهندسی تاب آوری بخصوص در صنایع خودروسازی که از پیامدهای هر سه گروه ایمنی ، بهداشت و محیط زیست متأثر می باشد از اهمیت بسیار بالایی برخوردار است. مطالعه حاضر با هدف مروری بر عوامل موثر بر ارزیابی عملکرد مدیریت HSE مبتنی بر مهندسی تاب آوری بصورت موردی در صنایع خودروسازی انجام شده است.
روش کار: برای جمع آوری و طبقه بندی داده ها، مقالات انتشار یافته مورد جستجو و استناد قرار گرفت. در این مطالعه پایگاه های اینترنتیمعتبرشامل:Google Scholar ، Web of SciencesScopus ، PubMed مورد جستجو قرار گرفتند. همچنین پایگاه های اینترنتی فارسی شامل magiran ، civilica، SID مورد بررسی قرار گرفتند . در مجموع تعداد ۲۱۱ مقاله استخراج شد که پس از غربالگری آنها توسط یک تیم چهار نفره از کارشناسان ارشد HSE به لحاظ محتوایی و موضوعی و حذف مقالات غیرمرتبط ، متن کامل مقالات مرتبط دریافت شده و مورد بررسی جزئی تر قرار گرفتند و درنهایت ۱۸ مقاله انتخاب و مورد مطالعه کامل قرارگرفت.
یافته ها: یافته های حاصل از ۱۸ مقاله مورد مطالعه نشان داد که عملکرد HSE در صنایع مختلف می تواند تحت تأثیر عوامل متعدد قرار گیرد که از جمله مهمترین عوامل می توان به فرهنگ سازمانی، یادگیری و آموزش ، عوامل سیاسی/ اقتصادی ، شایستگی و مهارت کارکنان، استراتژی و برنامه های کلان سازمان، دارایی و منابع مالی اشاره نمود. در صنعت خودروسازی نیز با توجه به تهدیدات برون سازمانی و ضعف های درون سازمانی ممکن است شرایطی بوجود بیاید که علاوه بر بروز اشکالاتی در فرآیندهای مختلف، عملکرد مجموعهHSE را نیز تحت تاثیر قرار دهد. از جمله عوامل برون سازمانی می توان به تحریم ها، مشکلات اقتصادی و اجتماعی در سطح کلان ، نبود قطعات و تجهیزات تولیدی اشاره کرد و در بعد درون سازمانی کاهش تولید ، کاهش بودجه تخصیصی به مدیریت ها و افزایش حوادث و بیماری ها، بالا رفتن هزینه های پزشکی و درمانی، افزایش انتظارات کارکنان و غیره از جمله عواملی هستند که می توانند عملکرد مدیریتهای HSE را تحت تاثیر قرار دهند.
نتیجه گیری: براساس مطالعه مدلهای مختلف ارائه شده در زمینه تاب آوری، می توان نتیجه گرفت که عملکرد HSE سازمان ها ، مجزا ازدیگر فاکتورهای مدیریتی و تصمیم گیریهای کلان سازمان نمی باشد، بلکه بسیاری از عوامل برون سازمانی و درون سازمانی شاخص های HSE را تحت تاثیر قرار می دهد، لذا از این منظر توجه به مقوله تاب آوری در مدیریت HSE ضروری است به دلیل اینکه در مراحل مختلف دوره عمر یک سازمان و شرایط متعدد آن اگر مدیریت HSE همگام و متناسب با فاکتور های تاثیر گذار حرکت نکند، موضوع HSE در سازمان به یک مقوله انفعالی و کم اهمیت جلوه خواهد کرد .
سمیه میرزا، نبی اله منصوری، رضا ارجمندی، رضا عزیزی نژاد،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: صنایع نفت و پتروشیمی اولین صنایعی بودند که سیستم مدیریت سلامت ،ایمنی و محیط زیست را توسعه دادند و برای حفظ و صیانت از نیروی انسانی متخصص، در کنار کاهش اثرات سوء صنعت بر محیط زیست، این نظام را در سازمان های تحت پوشش خود مستقر نمودند. هر چند این نظام در مطالعات مختلف مورد واکاوی عمیق قرار گرفته است. ولی متاسفانه بیشتر ارزیابی ها به صورت کیفی انجام گرفته است. در سالهای اخیر،ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت سلامت،ایمنی و محیط زیست به علت عدم وجود ارزیابی های کمی مناسب با محدودیت روبرو بوده است.
روش کار: در این تحقیق توسعه معیارها و زیر معیارهای سیستم مدیریت سلامت، ایمنی ومحیط زیست بارویکردی متفاوت بررسی شد و با استفاده از نظر خبرگان و با توجه به دسته بندیهای انجام شده پرسشنامه ای برای تعیین مقایسات زوجی تدوین شد.برای تعیین روابط بین معیارها از تکنیک DMATEL و برای تعییین وزن اهمیت آنها از روش تحلیل شبکه استفاده شد و در یک مطالعه موردی بین دو کارخانه مورد ارزیابی و مقایسه قرار گرفت.
یافته ها: ارزیابی عملکرد نشان داد که معیار رهبری با وزن نرمال شده ۸/۱ از بیشترین تاثیرگذاری برخوردار هست و همچنین معیار های ارزیابی و مدیریت ریسک با وزن نرمال شده ۸/۰، معیار طرح ریزی با وزن نرمال شده۴۰/۰ ، .معیار خط مشی با وزن نرمال شده ۳۳/۰، .معیار سازمان با وزن نرمال شده ۳۱/۰ ، .معیار اجرا و پایش با وزن نرمال شده۲۲/۰ و .معیار ممیزی و بازنگری با وزن نرمال شده ۱۲ /۰ به ترتیب اولویت اول تا هفتم قرار دارد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که مهمترین معیارهای بهداشت، ایمنی و محیط زیست، رهبری است. تفاوت معنی دار بین نمره نهایی معیار رهبری و سایر معیارها اهمیت حیاتی آن در ارزیابی عملکرد سیستم مدیریت سلامت، ایمنی و محیط زیست به را نشان می دهد. مدیریت می تواند با مشارکت کارمندان و اختصاص بودجه مناسب و حمایت از ابتکارات ابتکاری برای بهبود برنامه های سیستم مدیریت سلامت، ایمنی و محیط زیست ، بهتر و موفق تر باشد.
محسن مهدینیا، مصطفی میرزایی علیآبادی، احمد سلطانزاده، علیرضا سلطانیان، ایرج محمدفام،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: آگاهی موقعیتی ایمنی یکی از فاکتورهای مهم مؤثّر بر قابلیت اطمینان و عملکرد ایمنی اپراتورها میباشد که خود تحت تأثیر متغیرهای مختلفی قرار میگیرد. شناسایی این متغیرها و نحوه روابط آنها در بهینهسازی اقدامات کنترلی نقش اساسی خواهد داشت و مطالعه حاضر نیز با همین هدف انجام شد.
روش کار: این مطالعه بر مبنای نظرات متخصصان آگاهی موقعیتی و با استفاده از یک روش تصمیمگیری چند معیاره فازی انجام شد. جهت کمی سازی نظرات متخصصان و برای کاستن از خطای ناشی از ارزیابی ذهنی آنها از روابط متغیرها، از اعداد فازی مثلثی استفاده گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که متغیرهای سازمانی همراه با «دانش ایمنی/شغلی» و « تجربه در وظیفه» مهمترین و ریشهایترین متغیرهای پیشبینی کننده آگاهی موقعیتی میباشند. از گروه متغیرهای سازمانی مورد مطالعه نیز «نگرش ایمنی سازمان»، «طراحی ایمن سیستمها» و «آموزش» مهمترین متغیرهای تعیین کننده تغییرات آگاهی موقعیتی میباشند.
نتیجه گیری: بر اساس تجمیع نظرات خبرگان مبتنی بر منطق فازی، مهمترین متغیرهای مؤثر بر آگاهی موقعیتی و روابط علت و معلولی آنها شناسایی شدند. متغیرهای سازمانی اصلیترین متغیرهای تعیین کننده آگاهی موقعیتی میباشند. برای بهبود آگاهی موقعیتی بهترین نتایج با اصلاح متغیرهای ریشهای مؤثر یعنی متغیرهای سازمانی وبرخی متغیرهای فردی بدست میآید.
سجاد سمیعی، محسن صادقی یارندی، رضا پوربابکی، صبا کلانتری، فریده گلبابایی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: از دیدگاه بهداشت شغلی، سیستم تنفسی یکی از مهم ترین دستگاه های بدن است که می تواند تحت تاثیر عوارض، اختلالات و پیامدهای نامطلوب در محیط های کاری قرار گیرد. اسپیرومتری یکی از مهم ترین ابزارهای غربالگری و آزمایش تخصصی در معاینات ادواری شاغلان می باشد. در این مطالعه فاکتورهای موثر بر عملکرد ریوی کارکنان بخش های مختلف دانشگاه علوم پزشکی تهران مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی – تحلیلی و مقطعی بوده و در سال ۱۳۹۷ به منظور تعیین پارامترهای موثر بر عملکرد ریوی افراد بر اساس اطلاعات بدست آمده از فاز ثبت نام مطالعه کوهورت سلامت کارکنان بر روی ۳۰۰ نفر از کارمندان دانشگاه علوم پزشکی تهران انجام پذیرفت. پس از جمع آوری داده ها، آنالیز اطلاعات توسط نرم افزار SPSS نسخه ۲۵ انجام گرفت. به منظور تحلیل داده ها از آزمون های آماری پارامتریک تی دو نمونه ای مستقل، آنالیز واریانس یکطرفه و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید. جهت تعیین میزان تاثیر متغیرهای مستقل بر پارامترهای عملکرد ریوی مورد مطالعه از مدل رگرسیون خطی چندگانه استفاده گردید.
یافته ها: مشاهده گردید که بین پارامترهای FVC و FEV۱ و استعمال سیگار ارتباط معنی داری وجود دارد
(۰۵/۰ > P-value). بین توده بدون چربی بدن (FFM)، سن و شاخص توده بدنی (BMI) با پارامتر FEV۱/FVC نیز ارتباط معنی داری مشاهده گردید (۰۵/۰ > P-value). همچنین مشخص گردید بین نوع شغل افراد و پارامتر FVC ارتباط معنی داری وجود دارد (۰۵/۰ > P-value).
نتیجه گیری: در مطالعه حاضر مشخص شد که نوع شغل افراد در عملکرد ریوی آنان تاثیر بسزایی دارد که دلیل آن مواجهه تنفسی با آلاینده های مختلف در گروه های شغلی مختلف می باشد. از دیگر عوامل تاثیر گذار در عملکرد ریوی افراد طی مطالعه حاضر می توان به سن، شاخص توده بدنی، شاخص توده چربی بدن، شاخص توده بدون چربی بدن و استعمال سیگار اشاره نمود.
رستم اسماعیلی، احمد علی بابایی، غزاله منظمی تهرانی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: هر کشوری جهت توسعه و پیشرفت، به حفظ سرمایه انسانی خود از طریق پیشگیری از حوادث نیاز دارد. بنابراین این مطالعه با هدف بررسی ارتباط سرمایه گذاری های ایمنی با شاخص های عملکرد ایمنی با در نظر گرفتن اثر تعاملی سطح خطر پروژه در صنعت ساخت و ساز انجام شده است.
روش کار: انجام مطالعه به روش صورت «مطالعه موردی چندگانه» در ۵ کارگاه ساختمانی بزرگ شهر تهران در سال ۱۳۹۷ انجام گرفته است. جهت جمع آوری داده های مورد نیاز مطالعه از پرسشنامه به همراه مصاحبه و بررسی مستندات ایمنی استفاده شد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از ویرایش ۱۸ نرم افزار آماری SPSSانجام گرفت.
یافته ها: بین انواع سرمایه گذاری های ایمنی (کل سرمایه گذاری های ایمنی، سرمایه گذاری پایه ایمنی و سرمایه گذاری داوطلبانه ایمنی) و ضریب تکرار حادثه (AFR) (۰۵/P-value < ۰ ،۹۳۶/۰- = r ) همبستگی قوی معکوس وجود دارد و بین سرمایه گذاری های ایمنی با عملکرد ایمنی همبستگی قوی مستقیم (۰۵/P-value <۰ ،۹۳۹/۰= r) وجود دارد. همچنین تأثیر انواع سرمایه گذاری های ایمنی بر شاخص های عملکرد ایمنی تحت شرایط مختلف پروژه (سطح خطرات پروژه) یکسان نمی باشد و زمانی که سطح خطر پروژه بالا باشد، تأثیر کل سرمایه گذاری های ایمنی و اجزاء آن، بر عملکرد ایمنی بیشتر است.
نتیجه گیری: افزایش در میزان سرمایه گذاری های ایمنی باعث بهبود عملکرد ایمنی از طریق کاهش حوادث می شود. همچنین سرمایه گذاری در هر دو جزء ایمنی (سرمایه گذاری پایه ایمنی و سرمایه گذاری داوطلبانه ایمنی) می تواند باعث بهبود عملکرد ایمنی شود. نتایج تحقیق حاضر می تواند به عنوان مبنایی برای کمک به پیمانکاران و شرکت های ساختمانی جهت سرمایه گذاری در ایمنی و تعیین بودجه مناسب برای مدیریت ایمنی پروژه ساختمانی باشد.
سپیده کیوانی، محمدرضا منظم اسماعیل پور، فاطمه فصیح رامندی، اکبر احمدی آسور، ملیحه کلاهدوزی، زهرا هاشمی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: در مطالعات متعددی عملکرد آکوستیکی مواد جاذب طبیعی مورد بررسی قرار گرفته است. برخی از این مواد در محدوده فرکانسی کمتر از ۱۰۰۰ هرتز عملکرد ضعیفی دارند. در مطالعه حاضر، سعی گردید تا نقش توالی قرارگیری ساختارهای دو لایه مرکب متشکل از الیاف طبیعی و مصنوعی در بهبود ضریب جذب صوتی لیف طبیعی در محدوده فرکانس پایین(۶۳ تا ۱۰۰۰ هرتز) بهوسیله مدلسازی با روش عددی اجزاء محدود بررسی گردد.
روش کار: در این پژوهش، عملکرد آکوستیکی ساختارهای دو لایه متشکل از مواد جاذب طبیعی و مصنوعی با روش عددی اجزاء محدود و مدل Johnson-Champoux-Allard در نرم افزار COMSOL نسخه ۵,۳a بررسی گردید. مواد جاذب صوتی مورد مطالعه شامل لیف خرما، فوم پلیاورتان و لاستیک بود. همچنین، هر یک از ساختارهای دو لایه مرکب متشکل از ضخامت۱۰ میلی متری لیف خرما به همراه ضخامت۱۰ میلی متری از هر یک از مواد جاذب مصنوعی شامل لاستیک یا فوم پلیاورتان بود که با چینش متفاوت مواد جاذب در هر ساختار، در مجموع چهار نوع ساختار دو لایه مرکب بررسی گردید.
یافته ها: جایگاه قرارگیری لیف طبیعی میتواند نقش مهمی در عملکرد صوتی ساختارهای دو لایه مرکب مورد بررسی ایفا نماید. به طوریکه در مقایسه ساختارهای دو لایه مورد بررسی با یکدیگر مشخص شد که هنگامیکه در ساختارهای دو لایه مرکب با ضخامت ۲۰ میلیمتر، لیف طبیعی بهعنوان اولین لایه مواجهه یافته با صوت نرمال بود، روند عملکرد آکوستیکی تقریبا مشابه با ساختار تک لایه متشکل از ماده طبیعی با ضخامت ۲۰ میلیمتر دیده شد؛ اما، زمانیکه در ساختارهای مرکب، جاذب مصنوعی اولین لایه مواجهه یافته با صوت بود، روند عملکرد جذب صوتی بهبود پیدا کرد.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج بدست آمده، ساختار مرکب دارای لایه فوقانی با چگالی بیشتر و تخلخل کمتر، روند جذب صوتی بهتری نسبت به ساختار تک لایه شامل ماده جاذب طبیعی را نشان داد.
مریم بابایی، سحر رضایان، سید علی جوزی،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: ارزیابی عملکرد سازمان به طور جامع و در خور اعتماد همواره یکی از دغدغههای اصلی ذینفعان و مدیران سازمان میباشد. ارزیابی عملکرد میتواند باعث آگاهی از میزان پیشرفت در بهبود عملکرد هر سازمان به ویژه در بخش ایمنی، بهداشت و محیطزیست(HSE) گردد، و در نتیجه انگیزه و فرصت لازم برای ارتقاء کیفیت عملکرد HSE را ایجاد نماید. رویکرد اعطا جوایز ملی کیفیت و سرآمدی سازمان بر این واقعیت تاکید دارد که بقاء در رقابت جهانی، مستلزم بهبود عملکرد سازمان در مقیاس جهانی است.
روش کار: در این پژوهش مدل تعالی سازمانی EFQM به عنوان یک ابزار فراگیر و دارای نگرش جامع به تمامی زوایای سازمانها، به کمک مدیران میآیند تا آنها را در شناخت دقیقتر سازمان خود یاری نماید. این مطالعه در گروه صنعتی تهران و در سال ۱۳۹۷ انجام گرفته است. و در آن ارزیابی عملکرد این گروه صنعتی در طراحی و ساخت یکی از سدهای جنوب کشور مورد ارزیابی و تحلیل قرار گرفته است. ابزار گردآوری اطلاعات شامل پرسشنامه استاندارد خودارزیابی براساس الگوی تعالی سازمانی EFQM بوده که روایی و پایایی آن ارزیابی شده و ضریب آلفای کرونباخ آن ۹۷۱/۰ به دست آمده است.
یافته ها: در حوزه معیارهای توانمندسازها، بعد رهبری با امتیاز ۳۶/۷۶ دارای بهترین درصد امتیازی و بعد فرآیندها با امتیاز ۰۴/۷۲ از کمترین امتیاز برخوردار بوده است که این بعد به همراه ابعاد کارکنان، منابع و شرکا، نیازمند بهبود میباشند. درحوزه معیارهای نتایج، بعد نتایج کلید عملکرد با امتیاز ۷۹/۷۷ دارای بهترین درصد امتیازی و بعد نتایج مشتریان با امتیاز ۱۳/۶۹ از کمترین امتیاز برخوردار بوده است که نشان دهنده این موضوع است که سازمان مورد نظر باید این بخشها را بهبود بخشد.
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه در مجموع حاکی از وضعیت مناسب این سازمان از نظر معیارهای الگوی سرآمدی در اجرای پروژه حاضر است. نتایج این مدل، عموماً برای تحلیل نظاممندسازمان به منظور رسیدن به نگرشی جامع از سازمان و چالشهای آن به کار گرفته میشود.
میلاد عباسی، محمدرضا منظم، منصور شمسی پور، حسین عرب علی بیک،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: عملکرد شغلی یک ساختار اصلی در روانشناسی صنعتی و سازمانی است. مدل های عمومی و اختصاصی متعددی برای ارزیابی عملکرد شغلی فردی وجود دارند. اگرچه این روشها ممکن است اطلاعات ارزشمندی را ارائه دهند، اما هیچ یک از آنها پیچیدگی و طیف وسیعی از رفتارهایی را که عملکرد شغلی فردی را تشکیل می دهند، پوشش نمی دهند. لذا این مطالعه مروری با هدف شناسایی تمامی مدل های موجود و ادغام آنها جهت دستیابی به یک مدل مفهومی جامع برای ارزیابی عملکرد شغلی فردی انجام گردید.
روش کار: برای دستیابی به اهداف این مطالعه، جستجوی نظام مند در پایگاه های اطلاعاتی از قبیل
PubMed, Scopus,Embase, و ProQuest انجام گردید. علاوه بر این، لیست منابع مقالات کاملا مرتبط نیز مورد بررسی و جستجو قرار گرفت. در نهایت با تکیه برا معیارهای ورود و خروج، مقالات مرتبط شناسایی و مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: جستجوی انجام شده در PubMed, Scopus,Embase و ProQuest در مجموع منجر به یافتن ۱۲۷۵۴ مقاله شد. پس از حذف مقالات تکراری و غیر مرتبط در نهایت ۱۵۵ مقاله واجد شرایط، انتخاب شدند. از این تعداد، ۸۳ مقاله بر اساس معیارهای خروج از مطالعه حذف شدند و ۷۲ مطالعه باقی ماند. با غربالگری براساس متن کامل مقاله، ۱۰ مطالعه غیرمرتبط و ۵ مطالعه در خارج از دسترس نیز حذف شدند. نهایتا با بررسی مراجع ذکر شده در مقالات منتخب، ۴ مقاله واجد شرایط دیگر که در استراتژی جستجو بازیابی نشده بودند، اضافه شدند. در نهایت، ۶۱ مقاله برای بررسی بیشتر انتخاب شدند. از این میان، ۱۹ مقاله به مدل عمومی و ۱۹ مقاله به مدل اختصاصی ارزیابی عملکرد شغلی فردی پرداخته بودند. ۲۳ مقاله باقی مانده نیز به توصیف و معرفی مدل ها پرداخته بودند.
نتیجه گیری: براساس مرور مطالعات، یک ساختار مفهومی برای ارزیابی عملکرد شغلی فردی استخراج گردید. ابعاد این ساختار عبارت بودند از: عملکرد وظیفه، عملکرد زمینه ای، عملکرد تطبیقی و رفتار کاری ضد تولید. این ابعاد تمامی رفتارهایی را که عملکرد شغلی فرد را تحت تاثیر قرار دهند پوشش دهد. با این وجود ممکن است بسته به زمینه کاربرد، اهمیت و جایگاه ابعاد اصلی متفاوت باشد. همچنین این مدل می تواند به عنوان یک مبنای نظری برای تحقیقات آینده در نظر گرفته شود.
طالب عسکری پور، مجید معتمد زاده، رستم گلمحمدی، محمد بابامیری، مریم فرهادیان، حامد آقائی، محمدابراهیم غفاری، الهه کاظمی، مهدی سماواتی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: شواهد تجربی اخیر تائید کرده است که روشنایی علاوه بر تسهیل دید، میتواند بر عملکردهای فیزیولوژیکی و عصبی-رفتاری انسان تأثیر بگذارد که بهعنوان اثرات غیر تصویری روشنایی شناخته میشوند. این مطالعه، باهدف بررسی اثرات غیر تصویری شدت روشنایی و دمای رنگبر سطح هوشیاری و عملکرد شناختی انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه ۲۲ شرکتکننده در مواجهه با روشنایی شامل روشنایی خیلی کم (>۵ لوکس-کنترل) و وضعیتهای روشنایی با دمای رنگ ۴۰۰۰، ۸۰۰۰ و ۱۲۰۰۰ کلوین درشدت روشنایی ۳۰۰ و ۵۰۰ لوکس قرار گرفتند. ضمن استفاده از یک رویکرد چند معیاره، دادههایی شامل قدرت سیگنالهای مغزی (آلفا، الفا-تتا، بتا و تتا)، شاخصهای خوابآلودگی و خلقوخوی و آزمونهای شناختی برای سنجش توجه پایدار، هوشیاری روانی – حرکتی، حافظه کاری و ظرفیت مهاری، جمعآوری گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که وضعیتهای روشنایی ۵۰۰ لوکس در دمای رنگ ۸۰۰۰ و ۱۲۰۰۰ کلوین، قدرت سیگنالهای مغزی نرمالایز شده آلفا، آلفا-تتا، شاخص خوابآلودگی و میانگین زمان پاسخ در آزمونهای شناختی سنجش هوشیاری روانی- حرکتی (PVT)، توجه پایدار (CPT) و ظرفیت مهاری (GO/NO-GO) را بهصورت معنی داری، در مقایسه با وضعیت روشنایی خیلی کم (کنترل) کاهش دادهاند. شرکتکنندگان وضعیت خلقوخوی بهتری در وضعیت روشنایی ۸۰۰۰ کلوین در مقایسه با سایر وضعیتهای روشنایی گزارش کردهاند. همچنین در مقادیر اندازهگیری شده متغیرهای موردبررسی، درشدت روشنایی ۳۰۰ و ۵۰۰ لوکس، تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: استفاده از مداخلات روشنایی میتواند بهعنوان یک راهکار کمکی، برای بهبود سطح هوشیاری و عملکرد باهدف ارتقاء سطح سلامت عمومی و ایمنی، افزایش کارایی و بهرهوری استفاده شود.