فاطمه ضامنی، پروین نصیری، محسن مهدینیا، احمد سلطانزاده،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: کاهش سطح سلامتی نیروی کار یکی از چالشهای مهم در صنایع میباشد. مطالعات مختلف نشان داده اند که میزان بهرهوری در صنایع با سلامتی نیروی شغلی دارای ارتباط معنی دار می باشد. بعلاوه، سلامتی کارکنان در محیط های شغلی می تواند تحت تاثیر متغیرهای مختلف مانند استرس شغلی، رضایت شغلی و همچنین کار در شیفت های غیرمتداول قرار گیرد. مطالعه حاضر با هدف تجزیه و تحلیل روابط علّت- معلولی پارامترهای نوبتکاری، استرس شغلی، رضایت شغلی با سطح سلامتی در یک صنعت پتروشیمی صورت گرفته است.
روش کار: این مطالعه مقطعی در سال ۱۳۹۶ اجرا شد. نمونه مورد مطالعه شامل ۲۰ نفر از خبرگان HSE بودند که بر اساس نمونهگیری هدفمند قضاوتی انتخاب و به مطالعه وارد شدند. برای جمع آوری دادهها از ابزار پرسشنامه ماتریسی ۴×۴ تشکیل شده از ۴ متغیر اصلی شامل نوبتکاری، استرس، رضایت شغلی و سطح سلامتی استفاده شده است. تجزیهوتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار متلب و روش دیمتل فازی انجام شد. همچنین برای هر متغیرمورد ارزیابی دو مقدار کلیدی D+R و D-R به دست آمد که به ترتیب میزان تعامل و نوع تعامل متغیر با سایر متغیرها را نشان میدهند.
یافته ها: ۰/۶۰%از خبرگان شرکت کننده در این مطالعه مرد و ۰/۴۰% نیز زن بودند. تنها ۰/۱۰% این افراد دارای تحصیلات دکتر بودند. بعلاوه، میانگین سن و سابقه کاری افراد مورد مطالعه به ترتیب ۳۴/۹±۶۴/۳۹ و ۱۰/۷±۲۲/۱۰ سال بود.
نتایج نشان داد پارمترهای نوبتکاری، استرس و رضایت شغلی به دلیل مثبت بودن مقادیر D-R به عنوان عوامل اثرگذار و متغیر سلامتی شغلی با کسب مقدار منفی D-R، به عنوان عامل اثرپذیر میباشد. بعلاوه این نتایج نشان داد که میزان تاثیر این پارامترها بر سلامتی با دو مکانیسم مستقیم و غیرمستقیم میباشد.
نتیجه گیری: نتایج بکارگیری روش دیمتل فازی بیانگر این بود که سلامت شغلی در محیطهای صنعتی بزرگ میتواند تحت تاثیر پارامترهای مختلف با اندازه اثر متفاوت قرار گیرد، لذا توجه به بر هم کنش این فاکتورها در تحلیل سلامتی و عوامل موثر بر آن بسیار مهم میباشد. بنابراین، سطح سلامتی در محیط ای صنعتی پرچالش مانند صنایع پتروشیمی می تواند تحت تاثیر نوبتکاری به عنوان یک علت ریشهای قرار گیرد. این علت ریشه ای در کنار رضایت شغلی اثر معنیداری بر افزایش سطح استرس و کاهش سطح سلامتی دارند. بر این اساس، هر گونه اقدام برای افزایش سطح سلامتی بایستی بر بهبود الگوهای نوبتکاری و افزایش سطح رضایت شغلی کارکنان به عنوان علل ریشهای و موثر بر سطح سلامتی متمرکز شود.
خانم آیدا نقشبندی، آقای عمران احمدی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: شناسایی و مدلسازی علل اصلی حوادث، میتواند نقش مهمی در پیشگیری از آنها داشته باشد. هدف این مطالعه، شناسایی و مدلسازی علل حوادث گودبرداری و لولهگذاری خطوط لوله گاز با استفاده از شبکه بیزین و دیمتل فازی میباشد.
روش کار: در این مطالعه، حوادث شغلی حین عملیات گودبرداری و لولهگذاری خطوط لوله گاز، با استفاده از روش Bowtie ، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. روش دیمتل فازی، برای تعیین روابط بین علل ریشهای حوادث و روش AHP فازی برای مقایسه زوجی علل و تعیین وزن آنها، استفاده شد. در نهایت خروجیهای Bowtie و Dematel، در شبکههای بیزی ترسیم و ریسک فاکتورهای مهم دخیل در حادثه تعیین شدند.
یافته ها: مهمترین ریسک فاکتورهای دخیل در حوادث ریزش دیواره کانال، شامل مدیریت ریسک (با وزن ١٦ درصد)، ارزیابی صلاحیت (با وزن ٢/١٤ درصد)، نظارت (با وزن ٨/١٣ درصد)، سیستم مجوز کاری (با وزن ٧/١٣ درصد)، رعایت قوانین و دستورالعملها (با وزن ٤/١٣ درصد)، آموزش (با وزن ٤/١١ درصد)، سیستم HSE (با وزن ٥/٩ درصد) و مدیریت پیمانکار (با وزن ٨ درصد)، شناسایی شدند.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج بهدستآمده در این مطالعه، میتوان گفت که مدیریت ریسک و ارزیابی صلاحیت، با درصد وزنی بالاتر، نقش مهمتری در وقوع حادثه ریزش دیواره کانال دارند. از نتایج این مطالعه، میتوان برای اولویتبندی اقدامات اصلاحی جهت جلوگیری از حوادث ناشی از ریزش دیواره کانال در عملیات گودبرداری و لولهگذاری خطوط لوله گاز استفاده کرد.