۱۴ نتیجه برای دما
محمود اوصانلو، حمید شیرخانلو، ارکیده قربان دادرس،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: عنصر جیوه یکی از سمی ترین فلزات است که به سیستم عصبی و کلیه ها اسیب می زند، لذا پایش میزان بخارات جیوه در محیط زیست به خصوص در هوا بسیار ضروری است. هدف این مطالعه نمونه برداری بخارات جیوه از هوای محیط های صنعتی توسط نانو ذرات نقره می باشد.
.
روش کار: جاذب جدیدی از جنس نانو ذرات نقره بر روی بستری از جنس کوراتز ساخته شد. این جاذب قادر به نمونه برداری از مقادیر ناچیز بخارات جیوه ازهوا است. در این مطالعه، بخارات جیوه مورد نیاز بوسیله پایلوت دستگاه هیدرید ساز تولید شد و آنالیزهای مورد نیاز به وسیله دستگاه جذب اتمی با تکنیک بخار سرد انجام شد.
.
یافته ها: بخارات جیوه در فاز ساکن به میزان ۲۳۰۰ برابر تغلیظ می شوند (حد تشخیص دستگاه جذب اتمی ۱,۱۵ میکروگرم بر لیتر هوا است)، لذا بوسیله این فاز ساکن مقادیر جرمی جیوه تا حد ۰.۵ نانوگرم در لیتر هوا شناسایی می شود. مقدار شناسایی شده توسط روش پیشنهادی ۲۰۰ برابر کمتر از حد مواجهه با بخارات جیوه در استاندارد بین المللی اداره ایمنی و بهداشت شغلی (OSHA) است. برای واجذب دمایی جیوه از جاذب نانو ذرات نقره درجه حرارتی معادل ۲۴۵ درجه سانتی گراد از دستگاه تولید حرارتی با کنترل دما استفاده شد. زمان بهینه برای واجذب دمایی۱۵۰ ثانیه و تکرار پذیری روش ۵۸ مرتبه بدست آمد. بخارات جذب شده به روی جاذب نانو ذرات نقره حداقل به مدت ۸۰ روز در دمای اتاق (C◦۲۵) قابل نگهداری می باشند. از جمله مزایای روش می توان به میزان جاذب کم، قدرت جذب بالا، تکرار پذیری بالای جاذب برای نمونه برداری، هزینه پایین و دقت بالا اشاره نمود.
.
نتیجه گیری: این جاذب دارای قابلیت بالا برای نمونه برداری جیوه از هوا می باشد. براحتی قابل احیا مجدد بوده ودر دمای ۲۵ تا ۷۰ درجه سانتی گراد برای نمونه برداری مناسب است. به علت اکسید شدن نقره وکاهش سطح جذب نانو ذره از آون با دمای ۲۴۵ درجه سانتی گراد برای احیای نقره فلزی استفاده می گردد.
مجید حبیبی محرز، فریده گلبابایی، ایل ج یو، اصغر صدیق زاده، محمد علی منصورنیا، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: نانوالیاف ساخته شده از طریق فرآیند الکتروریسی گزینه مناسبی جهت ساخت بسترهای فیلترکننده ذرات ریز مقیاس معرفی شده اند. مطالعه حاضر با هدف ساخت بسترهای نانولیفی پلی اورتان از طریق فرآیند الکتروریسی و بررسی تاثیر پارامترهای مختلف از قبیل دانسیته فشردگی، سرعت سطحی فیلتراسیون و نوع ذره تست بر راندمان فیلتراسیون نانو ذرات از هوا و عامل کیفیت بسترهای نانولیفی پلی اورتان انجام گرفت.
روش کار: بسترهای نانولیفی از طریق فرآیند الکتروریسی محلول پلیمر پلی اورتان (۱۵ درصد وزنی) با سیستم حلال متشکل از دی متیل فرمامید و تتراهیدروفوران با نسبت اختلاط ۳ به ۲ تولید گردیدند. سپس سیستم تست عمل کرد فیلتراسیون در آزمایش گاه گروه مکانیک سیالات دانشگاه هانیانگ کشور کره جنوبی ساخته شد و راندمان فیلتراسیون و افت فشار بسترهای تولیدی مورد بررسی قرار گرفتند.
یافته ها: افزایش مدت زمان الکتروریسی، موجب افزایش دانسیته فشردگی، افت فشار اولیه و راندمان فیلتراسیون بسترها می شود وعامل کیفیت بسترها به دلیل افزایش افت فشار کاهش می یابد. با افزایش زمان الکتروریسی از ۱۵ دقیقه به ۴۵ دقیقه، افت فشار بستر از ۷ به ۳۲ پاسکال افزایش یافته و میانگین درصد کارایی به طور متوسط بین ۱۰-۹ درصد برای ذرات تست KCl و DEHS اضافه شد.هم چنین نتایج نشان داد که با افزایش سرعت سطحی از ۲ سانتی متر در ثانیه به ۵ و ۱۰ سانتی متر در ثانیه، راندمان فیلتراسیون برای ذرات با اندازه کم تر از ۴۲۵ نانومتر و عامل کیفیت در تمامی سایزها کاهش می یابد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج فوق می توان نتیجه گیری نمود که بسترهای ساخته شده از لحاظ راندمان فیلتراسیون و عامل کیفیت مقادیر قابل قبولی را به منظور کاربردهای فیلتراسیونی دارا می باشند. علاوه براین ضخامت و وزن پایه کم و هم چنین سهولت در تولید نیز از دیگر مزایای بسترهای نانولیفی نسبت به بسترهای معمول می باشد.
حمیدرضا حیدری، هدی رحیمی فرد، ابولفضل محمدبیگی، فریده گلبابایی، ربابه صحرانورد، زهرا شکری،
دوره ۸، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: با توجه به لزوم ارزیابی کارایی یک شاخص حرارتی جدید برای افراد و شرایط مختلف، هدف این مطالعه اعتبار سنجی شاخص جدید آنتالپی در ارزیابی استرس های حرارتی محیط های گرم و خشک می باشد.
روش کار: در این تحقیق که در یک منطقه گرم و خشک کشور انجام گرفت ۹۷ نفر از کارگران فضای سبز شهر قم به طور تصادفی انتخاب و مورد ارزیابی قرار گرفتند. در این مطالعه هم بستگی شاخص آنتالپی و شاخص دمای تر گویسان (WBGT) و نیز هم بستگی هر یک با پاسخ فیزیولوژیکی دمای عمقی بدن مورد بررسی و آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد صرف نظر از زمان اندازه گیری شاخص ها، هم بستگی شاخص آنتالپی با شاخص WBGT بهتر از هم بستگی آن با پارامتر دمای عمقی گوش بوده است (۷۵۶/۰=R۲ در برابر ۳۹۱/۰=R۲). با لحاظ کردن زمان اندازه گیری، مشخص گردید که با افزایش دما و کاهش رطوبت، میزان هم بستگی شاخص ها کاهش می یابد، اگرچه نسبت هم بستگی بیش تر بین دو شاخص آنتالپی و WBGT نسبت به آنتالپی و دمای عمقی گوش در این حالت نیز حفظ شده است.
نتیجه گیری: با توجه به سادگی اندازه گیری شاخص آنتالپی، عدم وابستگی آن به سنجش دمای گویسان و امکان برآورد آن با استفاده از پارامتر های هواشناسی و از سوی دیگر اعتبار مناسب شاخص آنتالپی در مقابل شاخص WBGT و دمای عمقی گوش، می توان شاخص آنتالپی را به عنوان جایگزین مناسبی برای شاخص WBGT و نیز یک شاخص غربال گری محیط های حرارتی روباز در محیط های گرم و خشک مورد توجه قرار داد.
محمد جواد جعفری، حسن اصیلیان مهابادی، غلام حیدر تیموری، محسن عطار، سهیلا خداکریم،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: افراد شاغل در معادن روباز، غالباً در فصول گرم سال در معرض استرس گرمایی شدید قرار دارند. برای ارزیابی استرس گرمایی از شاخص های متعددی استفاده می شود که یکی از آن ها شاخص ناراحتی می باشد. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی شاخص گرمایی ناراحتی اصلاح شده و بررسی ارتباط استرس گرمایی موجود در محیط کاری با پارامترهای فیزیولوژیکی بدن کارگران معدن روباز می باشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی ۱۲۰ نفر نمونه مرد شاغل در یک معدن روباز در تابستان ۱۳۹۳ انجام گرفت. پارامترهای فیزیولوژیکی افراد شامل دمای عمقی، دمای پوست، ضربان قلب و فشار خون سیستولیک و دیاستولیک براساس استاندارد ISO۹۸۸۶ اندازه گیری شد. متغیرهای محیطی در طول شیفت کاری و نیز به طور هم زمان با پارامترهای فیزیولوژیکی اندازه-گیری و ثبت شدند. شاخص های گرمایی ناراحتی اصلاح شده و دمای تر گویسان با استفاده از فرمول محاسبه گردید و با استفاده از نرم افزار SPSS۲۲ مورد تجزیه و تحلیل آماری انجام گرفت.
یافته ها: بر اساس معیار غربال گری شاخص ناراحتی، حدود ۲۹ درصد افراد سطح متوسط، ۶۸ درصد افراد سطح شدید و ۵/۲ درصد افراد سطح خیلی شدید مواجهه با استرس گرمایی را تجربه کردند و سطح سبک مواجهه با استرس گرمایی در افراد مشاهده نشد. شاخص ناراحتی با شاخص استاندارد ایزو ارتباط معناداری نشان داد. هم چنین بین شاخص ناراحتی و پارامترهای فیزیولوژیکی هم بستگی معناداری وجود داشت (۰۰۱/۰>P) و بیش ترین هم بستگی مربوط به دمای عمقی با مقدار ۵۸۹/۰ به دست آمد.
نتیجه گیری: درصد بالایی از کارگران معدن بر اساس معیارهای شاخص MDI در معرض خطر استرس گرمایی قرار داشتند، شاخص ناراحتی ارتباط متوسطی با پارامترهای فیزیولوژیکی کارگران معدن روباز داشت و با شاخص استاندارد WBGT ارتباط قابل قبولی نشان داد.
بهزاد فولادی دهقی، سید مسلم عابدینی، ساناز کریم پور، کامبیز احمدی انگالی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: تعیین توان هوازی افراد از اهمیت بالایی برخوردار است . حداکثر توان هوازی به حداکثر اکسیژنی اطلاق می شود که در مدت یک دقیقه میتواند در بدن مصرف شود و به عواملی مانند شرایط جسمی ، پارامترهای زیست محیطی و خصوصیات فیزیولوژیک فرد بستگی دارد. گرما و صدا از جمله عوامل تاثیرگذار برحداکثر ظرفیت جذب اکسیژن(VO۲max) می باشند که به شیوههای مختلف، کارایی دستگاه تنفس را تحت تاثیر قرار می دهند. لذا هدف از مطالعه حاضر بررسی اثر همزمان صدا و دما بر روی توان هوازی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اهواز می باشد.
روش کار: در این مطالعه ۵۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی اهواز بصورت داوطلبانه مشارکت کردند. حداکثر ظرفیت هوازی افراد با استفاده از دوچرخه ارگومتر و پرتکل آستراند در ۹ وضعیت مواجهه با دما ( ۲۱ ، ۳۸ ، ۴۸ درجه سانتی گراد ) ، شاخص استرس حرارتی ( ۳۴/۱۸ ، ۴۶/۳۲ ، ۲۵/۴۱ درجه سانتی گراد ) و صدا ( ۷۵ ، ۸۵ ، ۹۵ دسی بل) اندازه گیری شد. به منظور انجام آزمایش طبق پروتکل آستراند ، فرد در هر مرحله روی دوچرخه به مدت شش دقیقه با بار کاری ثابت و سرعت ۵۰ دور در دقیقه رکاب زده تا ضربان قلب وی به بیش از ۱۲۰ ضربه در دقیقه برسد. پایش ضربان قلب حین کار با دوچرخه ی ارگومتر با استفاده از یک سنسور با نام تجاری (Polar) که در زیر جناق سینه فرد نصب می گردید، انجام گرفت جهت آنالیز داده ها از نرم افزار SPSS۲۲ و آزمون فریدمن و آزمون t زوجی استفاده گردید.
یافته ها: میانگین توان هوازی در وضعیت دوم ( دما oC ۲۱ ، استرس حرارتی oC ۳۴/۱۸ و صدا dB ۸۵) و سوم ( دما oC ۲۱ ، استرس حرارتی oC ۳۴/۱۸ و صدا oC ۹۵) نسبت به وضعیت اول( وضعیت نرمال ) اختلاف معنی داری نداشت ولی از وضعیت سوم به بعد با افزایش میزان گرما و صدا توان هوازی نیز بصورت معنی داری (۰۰۱/۰ > P-value) کاهش یافت.
نتیجه گیری: از آنجا که یکی از اهداف علم ارگونومی ایجاد محیطی منطبق با ظرفیت های انسان می باشد، آگاهی از توان هوازی افراد امری ضروری است. باتوجه به تاثیر گرما و صدا بر روی توان هوازی افراد و ارتباط مستقیم توان هوازی با توان جسمی ،جهت حفاظت از سلامت افراد و افزایش بهره وری آنها ، انجام اقدامات کنترلی در محیط های گرم و پرسروصدا ضروری می باشد
وحید غریبی، ابولفضل محمدبیگی، مهدی اسدی قالهری، حمیدرضا حیدری،
دوره ۱۰، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف اصلی بررسی انطباق دو شاخص دمای تر گویسان (WBGT) و استرین گرمایی پیش بینی شده(PHS) در ارزیابی شرایط گرمای محیطی و بار گرمایی تحمیل شده به افراد طراحی و به اجرا درآمد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی، ۱۶۳ کارگر نانوا وارد مطالعه شدند. استرس های حرارتی با استفاده از شاخص دمای ترگویسانWBGT و شاخص استرین گرمایی پیش بینی شده (PHS)، تعیین گردید. همزمان با ارزیابی استرس های حرارتی، پاسخ های فیزیولوژیک افراد شامل دمای تیمپانیک، ضربان قلب و میانگین دمای پوست ثبت گردید. در نهایت استرین های گرمایی پیش بینی شده بر اساس دو خروجی مهم مدل PHS شامل کل آب از دست رفته و دمای عمقی مورد ارزیابی قرار گرفت و ضمن مقایسه شاخص PHS با WBGT، مقادیر واقعی و پیش بینی شده دمای عمقی نیز مورد مقایسه و آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: بر اساس نتایج بدست آمده در مقایسه با دمای گوش، شاخص WBGT شرایط را کمتر از واقع و PHS شرایط را بیشتر از واقع برآورد می کند. همچنین شاخص WBGT با دمای عمقی گوش و نیز مولفه دمای رکتال پیش بینی شده شاخص PHS دارای بیشترین تطابق می باشد (مقدار Kappa به ترتیب برابر ۶۱۴/۰ و ۶۴۰/۰). در حالیکه مقدار Kappa بین میزان آب از دست رفته و شاخص WBGT، حاکی از عدم تطابق مناسب می باشد (۳۳۹/۰= Kappa).
نتیجه گیری: پیش بینی وضعیت استرین های گرمایی صرفا بر اساس شاخص PHS نمی تواند بازگو کننده بار گرمایی واقعی وارد بر افراد در محیط های حرارتی همچون نانوایی ها باشد و با برآورد بیشتر از واقع همراه است. بعبارتی دیگر، این شاخص بیشتر برای محیط های حرارتی داخلی پایا و با حداقل تغییرات در فاکتور های فردی و محیطی تاثیر گذار در استرس های حرارتی مناسب می باشد.
مهدی امیر خانی، فربد کوهپایه، محمدرضا رجبی، مجید نجفی کلیانی، جواد سلامی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: آسیب های شغلی بعنوان شایعترین خطرات مرتبط با کار در رشته های علوم پزشکی هستند. دانشجویان علوم پزشکی بدلیل آموزش در محیط بالینی و عدم تجربه کافی در معرض صدمه ناشی از سر سوزن و اجسام نوک تیز هستند. هدف از انجام این مطالعه بررسی فراوانی این صدمات و علل تاثیرگذار در بروز آن در دانشجویان رشته های مختلف علوم پزشکی بود.
روش کار: این مطالعه توصیفی-مقطعی در سال ۱۳۹۶ بر روی دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی فسا انجام شد. تمامی دانشجویان رشته های پزشکی، پرستاری، اتاق عمل، هوشبری و فوریت های پزشکی بصورت سرشماری وارد مطالعه و پرسشنامه سنجش صدمات بین آنها توزیع گردید. ابزار جمع آوری اطلاعات در این پژوهش پرسشنامه محقق ساخته ای شامل دو قسمت سنجش متغیرهای دموگرافیک و بررسی علل تاثیرگذار بر بروز صدمات بود. پس از تکمیل پرسشنامه توسط دانشجویان تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از آزمون های آماری و با کمک نرم افزار SPSS نسخه ۲۲ انجام گرفت.
یافته ها: نتایج این پژوهش نشان داد که تعداد ۷۴ نفر ( ۳/۲۴ درصد) از دانشجویان در طول دوران تحصیل، حداقل یکبار دچار آسیب ناشی از اجسام برنده شده بودند. ۲۶ نفر (۱/۳۵ درصد) از دانشجویان بی احتیاطی خود را عامل اصلی مواجهه عنوان کردند. تزریق عضلانی با ۲۰ مورد (۲۷ درصد) مهم ترین پروسیجر منجر به مواجهه بود. آزمون آماری مجذور کای نشان داد که بین فراوانی صدمات ناشی از اجسام برنده و جنسیت تفاوت آماری معناداری وجود دارد به طوری که مواجهه در آقایان بیشتر گزارش شد (P<۰,۰۵).
نتیجه گیری: نتایج بدست آمده نشان داد که صدمات ناشی از سر سوزن و اجسام نوک تیز در دانشجویان علوم پزشکی بالا می باشد. با توجه به این شیوع بالا، لازم است در برنامه های آموزشی و خصوصا در محیط بالین، آموزش ها و تمهیدات صحیح و دقیقی در خصوص لزوم رعایت موارد ایمنی و استفاده از تجهیزات محافظتی قبل و در حین کار با بیمار به دانشجویان آموزش داده شود. علاوه بر این، بدلیل عملکرد نادرست دانشجویان در زمان بروز آسیب، لازم است برنامه ریزی در خصوص آموزش دانشجویان و آگاهی از خطرات این صدمات صورت گیرد.
راضیه جانی زاده، علی خوانین، محمد شریف حسینی، الهام یحیائی، عاطفه محمدی نژاد، حسن اصیلیان مهابادی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: با توجه به توسعه روزافزون استفاده از ترکیبات آلی فرّار ازجمله تولوئن و اثرات سوء آنها برسلامتی افراد، روشهای متنوعی از جمله تلفیق پلاسمای سرد و کاتالیست/فتوکاتالیست جهت کنترل این ترکیبات توسعه یافته است.هدف از انجام این مطالعه کارایی تلفیق فتوکاتالیست HZSM-۵/TiO۲ و پلاسمای سرد جهت حذف بخارات تولوئن است.
روش کار: جهت تهیه فتوکاتالیست از زئولیت HZSM-۵ و TiO۲ در ۳ و ۸ درصد وزنی استفاده شد. ذرات TiO۲ با استفاده از روش تلقیح بر روی زئولیت HZSM-۵ نشانده شدند. برای بررسی خصوصیات فتوکاتالیست از آزمونهای پراش اشعه ایکس، میروسکوپ الکترونی روبشی و تعیین سطح ویژه استفاده گردید. بخارات تولوئن در غلظتppm ۲±۵۸ با استفاده از سیستم دینامیک تولید و در فشار و دمای محیط و رطوبت ۶ درصد از راکتور حاوی ۱ گرم فتوکاتالیست بهطور مداوم عبور داده شد. درنهایت راندمان حذف برای سه حالت پلاسما ، پلاسما و فوتوکاتالیست ۳ و ۸ درصد وزنی در محدوده ولتاژی ۴۰۰۰ تا ۸۰۰۰ ولت بافاصله ۵۰۰ ولت محاسبه گردید.
یافته ها: در مطالعه حاضر راندمان حذف بخارات تولوئن به ترتیب ۹/۴۴، ۳۶/۷۵ و ۶۸/۶۶ درصد برای پلاسما ، HZSM-۵/TiO۲ ۳% و HZSM-۵/TiO۲ ۸% وزنی بدست آمد که HZSM-۵/TiO۲ ۳% بهترین راندمان را نشان داد. همچنین با افزایش ولتاژ، راندمان حذف نیز افزایش یافت بهطوریکه در ولتاژ ۷۰۰۰ ولت به حداکثر خود رسید.
نتیجه گیری: افزودن فتوکاتالیست HZSM-۵/TiO۲ به پلاسمای سرد سبب افزایش قابلملاحظهای در راندمان حذف آلاینده گردید و همچنین HZSM-۵/TiO۲ ۳% بهترین راندمان را نشان داد. استفاده از این تلفیق میتواند راهکار مؤثری برای حذف بخارات تولوئن در محیطهای صنعتی بدون به مصرف انرژی بالا باشد. با توجه به نتایج بهدستآمده پیشنهاد میشود این تلفیق برای سایر ترکیبات آلی فرار نیز موردبررسی قرار گیرد.
طالب عسکری پور، مجید معتمد زاده، رستم گلمحمدی، محمد بابامیری، مریم فرهادیان، حامد آقائی، محمدابراهیم غفاری، الهه کاظمی، مهدی سماواتی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: شواهد تجربی اخیر تائید کرده است که روشنایی علاوه بر تسهیل دید، میتواند بر عملکردهای فیزیولوژیکی و عصبی-رفتاری انسان تأثیر بگذارد که بهعنوان اثرات غیر تصویری روشنایی شناخته میشوند. این مطالعه، باهدف بررسی اثرات غیر تصویری شدت روشنایی و دمای رنگبر سطح هوشیاری و عملکرد شناختی انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه ۲۲ شرکتکننده در مواجهه با روشنایی شامل روشنایی خیلی کم (>۵ لوکس-کنترل) و وضعیتهای روشنایی با دمای رنگ ۴۰۰۰، ۸۰۰۰ و ۱۲۰۰۰ کلوین درشدت روشنایی ۳۰۰ و ۵۰۰ لوکس قرار گرفتند. ضمن استفاده از یک رویکرد چند معیاره، دادههایی شامل قدرت سیگنالهای مغزی (آلفا، الفا-تتا، بتا و تتا)، شاخصهای خوابآلودگی و خلقوخوی و آزمونهای شناختی برای سنجش توجه پایدار، هوشیاری روانی – حرکتی، حافظه کاری و ظرفیت مهاری، جمعآوری گردید.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که وضعیتهای روشنایی ۵۰۰ لوکس در دمای رنگ ۸۰۰۰ و ۱۲۰۰۰ کلوین، قدرت سیگنالهای مغزی نرمالایز شده آلفا، آلفا-تتا، شاخص خوابآلودگی و میانگین زمان پاسخ در آزمونهای شناختی سنجش هوشیاری روانی- حرکتی (PVT)، توجه پایدار (CPT) و ظرفیت مهاری (GO/NO-GO) را بهصورت معنی داری، در مقایسه با وضعیت روشنایی خیلی کم (کنترل) کاهش دادهاند. شرکتکنندگان وضعیت خلقوخوی بهتری در وضعیت روشنایی ۸۰۰۰ کلوین در مقایسه با سایر وضعیتهای روشنایی گزارش کردهاند. همچنین در مقادیر اندازهگیری شده متغیرهای موردبررسی، درشدت روشنایی ۳۰۰ و ۵۰۰ لوکس، تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: استفاده از مداخلات روشنایی میتواند بهعنوان یک راهکار کمکی، برای بهبود سطح هوشیاری و عملکرد باهدف ارتقاء سطح سلامت عمومی و ایمنی، افزایش کارایی و بهرهوری استفاده شود.
اصغر هادی، علیقلی نیایی، اعظم سیفی، یحیی رسول زاده،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: رشد سریع جمعیت و صنعتی شدن باعث افزایش روزافزون آلایندههای شیمیایی شده است. فرمالدئید به دلیل توزیع گسترده در هوا و ماهیت بسیار سمی آن، یکی از رایجترین و شناختهشدهترین آلایندههای هوا میباشد. نتایج برخی مطالعات نشان میدهد که مواجهه کارکنان، هم در محیطهای صنعتی و هم در محیطهای بیمارستانی و آزمایشگاهی بیشازحد مجاز مواجهه میباشد؛ بنابراین وجود یک سیستم کنترلی مناسب برای کاهش میزان مواجهه کارکنان ضروری است. لذا این مطالعه با هدف سنتز و مشخصه یابی نانوفتوکاتالیست ناهمگن Ag۳PO۴/TiO۲ و بررسی کارایی این فتوکاتالیست در حذف فرمالدئید گازی انجام شد.
روش کار: از روش ترسیب درجا برای سنتز نانوکامپوریت Ag۳PO۴/TiO۲ استفاده شد. خواص ساختاری و مورفولوژی فتوکاتالیست سنتز شده با استفاده از آنالیزهای پراش اشعه ایکس (XRD)، میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، طیفسنجی جذبی مرئی-فرابنفش و آنالیز مساحت ویژه سطح (BET) تعیین گردید. تست راندمان تخریب فتوکاتالیست ناهمگن سنتز شده بر روی فرمالدئید گازی با استفاده از یک فتوراکتور استاتیک ۳/۲ لیتری انجام گرفت.
یافته ها: طیف جذبی UV-Vis نمونهAg۳PO۴/TiO۲ سنتز شده بهطور قابلتوجهی در مقایسه با TiO۲ به ناحیه نور مرئی گسترش پیدا کرده است. باند گپ نانوکامپوزیت سنتز شده eV ۲/۳ محاسبه شد. تصاویر SEM نشان داد که اندازه متوسط ذرات نانوکامپوزیت حدود ۱۰۲ نانومتر میباشد. نتایج تست راندمان تخریب نشان داد که ۶۳% فرمالدئید موجود در داخل فتوراکتور تحت تابش نور مرئی پس از ۹۰ دقیقه بهوسیله فتوکاتالیست Ag۳PO۴/TiO۲ حذف شده است.
نتیجه گیری: روش سنتز به کار گرفتهشده در این مطالعه جهت سنتز نانوکامپوزیت Ag۳PO۴/TiO۲ با توجه به آنالیزهای انجامگرفته بسیار کارآمد و مناسب بود. فتوکاتالیست Ag۳PO۴/TiO۲ عملکرد مناسبی تحت تابش نور مرئی داشت و از آن میتوان در سیستمهای کنترل آلاینده استفاده نمود.
فریده گلبابایی، محمدجواد شیخ مظفری، جمال بیگانه، سقراط عمری شکفتیک،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: مطالعات نشان دادهاند که معلمی از جمله مشاغل با ریسک بالای سلامتی است. آسم و دیگر بیماریهای تنفسی، مشکلات اسکلتی عضلانی و عوارض روانی در میان معلمان شایع هستند. علل این مشکلات را میتوان در ویژگیهای محیط کاری آنان جستجو کرد. لذا مطالعه حاضر به بررسی ارتباط کیفیت هوای محیطهای آموزشی و سلامت معلمان میپردازد.
روش کار: مطالعه مروری حاضر به منظور بررسی ارتباط میان سلامتی معلمان با ویژگیهای فیزیکی هوا شامل دما، رطوبت نسبی و نرخ تهویه محیطهای آموزشی انجام گرفته است. جستجو، در پایگاههای PubMed و Web of Science، با استفاده از کلیدواژههای teacher، temperature، humidity، ventilation، school، classroom، health symptoms و thermal comfort انجام گرفت. محدوده زمانی مطالعه، از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۲ بوده است.
یافته ها: از ۱۰۳ مقاله اولیه، در نهایت ۱۳ مقاله مورد بررسی نهایی قرار گرفتند. ۶ مطالعه به بررسی ناهنجاریهای صوتی معلمان در ارتباط با عوامل مختلف پرداخته بودند. ۲ مطالعه، ارتباط بین شیوع و تشدید علائم تنفسی و دما، رطوبت نسبی و نرخ تهویه مکانهای آموزشی را مورد بررسی قرار داده بودند و نشان دادند که تهویه و رطوبت نسبی با این علائم در ارتباط هستند. ۵ مطالعه نیز ارتباط آنها با علائم غیراختصاصی شایع در بین معلمان، مانند سردرد، استرس، مشکلات سینوسی، مشکلات آلرژیک و ...، بررسی کرده بودند. نتایج نشان داد که شیوع این علائم بالا و در برخی موارد مرتبط با پارامترهای مذکور بوده است.
نتیجهگیری: علائم و اختلالات صوتی، تنفسی، علائم آلرژیک و سایر علایم غیراختصاصی درمیان معلمان شایعاند و میتوانند با پارامترهای کیفیت محیط داخلی مکانهای آموزشی (از جمله دما، رطوبت نسبی و نرخ تهویه) مرتبط باشند و لذا با کنترل و تنظیم این پارامترها در مقادیر توصیه شده، میتوان از شیوع و یا تشدید آنها جلوگیری کرد.
صبا کلانتری، محمدرضا پورمند، انسیه ماسوریان، میرغنی سیدصومعه، زهرا برخورداریان، سارا حاجی نژاد، فریده گلبابایی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: از دهه های گذشته، محافظت از سیستم تنفسی یک موضوع حیاتی بوده است و بدین منظور راهکارهای مختلفی از جمله استفاده از ماسک های تنفسی پیشنهاد گردیده است. یکی از مهم ترین پارامترهای مورد سنجش در ماسک ها، کارایی آنها در میزان حذف ذرات و عوامل میکروبی است. در این راستا مطالعه حاضر با هدف ارزیابی فیلتراسیون باکتریایی و ذره ای ماسک های پزشکی انجام شد.
روش کار: در این مطالعه از استاندارد ملی ۶۱۳۸، منطبق بر استاندارد EN۱۴۶۸۳ استفاده گردید. سوسپانسیون باکتریایی استافیلوکوکوس اورئوس از طریق نبولایزر از سطح مقطع ماسک تحت دبی ۳/۲۸ لیتر بردقیقه عبور داده شد. در هر یک از طبقات برخورد دهنده نیز پلیت های حاوی آگار سویا قرار گرفت. کارایی فیلتراسیون باکتریایی (BFE) ماسک از طریق شمارش کلنی های باکتریایی عبوری احتمالی از مدیای ماسک تعیین گردید. برای کلیه ماسکهای تحت بررسی میزان افت فشار و کارایی بدام اندازی ذرات نیز تعیین گردید و ارتباط بین فیلتراسیون باکتریایی و ذرات مورد بررسی قرار گرفت..
یافته ها: براساس نتایج عملکرد بدام اندازی ذرات برای اندازه ذره ۳ میکرون، ماسکها به سه گروه دارای راندمان بالای ۹۹%، بالای ۹۵% و ۹۰% دسته بندی شدند. براساس استاندارد ملی ۶۱۳۸، کلیه ماسکها دارای افت فشار قابل قبول زیر ۴۰ پاسکال بودند. میزان فیلتراسیون باکتریایی مورد قبول برای ماسک های نوع I براساس استاندارد ملی ۶۱۳۸ بایستی بالای ۹۵ درصد باشد. نتایج نشان داد که ماسک های نوع A و B دارای میزان فیلتراسیون باکتریایی قابل قبول هستند و بین انواع ماسک های مورد بررسی از نظر راندمان باکتریایی و ذره ای همبستگی معنا داری وجود دارد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که انواع مختلف ماسک های تحت بررسی از نظر راندمان فیلتراسیون ذرات و باکتری اختلاف معنادار دارند. علاوه براین رابطه همبستگی معناداری بین راندمان فیلتراسیون باکتریایی و ذرات، وجود دارد.
نرمین حسن زاده رنگی، بیان حسینی، یگانه اختری، احسان فرورش، یحیی خسروی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
زمینه و هدف: این مطالعه با هدف ترسیم سیمای خدمات بهداشت حرفه ای ایران و تبیین چالش ها و رهیافت های اجرایی و تحقیقاتی با تمرکز بر پوشش خدمات و مداخلات انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه تلفیقی کمی و کیفی، داده ها از طریق چندجانبه نگری و بر اساس مرور اسناد سازمان های بین المللی نظیر سازمان بهداشت جهانی و سازمان بینالمللی کار، سیمای بهداشت حرفه ای کشورها، قوانین و مقررات، مطالعات گذشته و مصاحبه با خبرگان گردآوری شد. داده های کمی از پورتال وزارت بهداشت و بر اساس چک لیست استاندارد بازرسی و همچنین داده های ثانویه مرکز ملی آمار جمع آوری شد. داده های کیفی از طریق تحلیل محتوای استقرایی و قیاسی و داده های کمی از طریق آمار توصیفی تحلیل شد.
یافته ها: سیمای خدمات بهداشت حرفه ای در قالب ۴۵ شاخص در ۹ حیطه و ۶ نوع برای ایران اختصاصی سازی شد. پوشش خدمات بازرسی برای کارگاه های تحت پوشش (۹۳ درصد)، کل کارگاه های موجود (۳۹ درصد) و برای شاغلان تحت پوشش (۹۲ درصد) و برای کل شاغلان موجود (۱۵ درصد) است. پوشش خدمات در کارگاههای تحت پوشش شامل دسترسی به تسهیلات کامل بهداشتی (۴۸ درصد) و کنترل مواجهات شغلی (۱۸ درصد) است. پوشش خدمات برای شاغلان تحت پوشش شامل معاینات شغلی (۵۸ درصد)، آموزش بهداشت حرفهای (۶۲ درصد) و استفاده از وسایل حفاظت فردی (۶۶ درصد) است.
نتیجه گیری: مهمترین مداخله در حیطه درحیطه پوشش و پایداری خدمات، بجز بازرسی که جنبه حاکمیتی دارد، سایر خدمات به گستره ای از خدمت دهندگان حقوقی با رفع موانع موجود و با محوریت ارائه خدمات به کارگاه های کوچک برون سپاری شود. بازطراحی خدمات بهداشت حرفه ای تمرکز بر جنبه های اقتصادی کنترل ها، سلسله مراتب کنترل ها، اولویت بندی کنترلها، کنترل های کم هزینه و اثربخش مخصوصا در کارگاه های کوچک ضروری است.
شهرام وثوقی، انسیه السادات عالمشاه، ایرج علیمحمدی، جمیله ابوالقاسمی طالخونچه، سمیه تقی زاده،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: استرس گرمایی با افزایش موج گرمای جهانی یک عامل خطرناک محیطی رایج برای انسان در بسیاری از موقعیت های شغلی است که در هنگام انجام وظایف شناختی میتواند منجر به افزایش خستگی گردد. خستگی یک پدیده چند عاملی است که می تواند تحت تأثیر عوامل مختلفی از جمله متغیرهای محیطی، فیزیولوژیکی و روانی قرارگرفته و برمولفه های بیومکانیکی، فیزیولوژیکی و روانی تأثیر گذارد. مطالعه حاضر بر تاثیر مولفه های استرس حرارتی، فاکتورهای شغلی، فیزیولوژیکی و فرسودگی شغلی بر خستگی متمرکز است.
روش کار: این مطالعه توصیفی-تحلیلی بصورت مقطعی برروی ۱۸۹ نفر ازکارکنان عملیات شرکت مناطق نفت خیز جنوب واقع در استان خوزستان در ایستگاههای کاری سرپوشیده و روباز در تابستان سال ۱۴۰۳ انجام شد. استرس حرارتی محیطکار توسط شاخص WBGT و ارزیابی ریسک تنش حرارتی مورد بررسی قرارگرفت. اطلاعات دموگرافیک و شغلی افراد شامل سوالات مربوط به سن، قد، وزن، مصرف سیگار، وضعیت تاهل، تعداد ساعت خواب در شبانه روز، تعداد ساعت ورزش در طول هفته، سطح تحصیلات، سابقه کار، نوع و محل شغل و نوع شیفت کار(ثابت صبح کار یا نوبت کار) به وسیله پرسشنامه جمع آوری شد. متغیرهای فیزیولوژیک دمای پوست، دمای گوش، فشار خون وتعداد ضربان قلب نیز اندازه گیری شدند. به منظور بررسی خستگی کلی و فرسودگی شغلی، پرسش نامه خستگی چند بعدی (MFI) و فرسودگی شغلی مسلش توسط کارکنان تکمیل گردید. آنالیز دادهها با آزمون ANOVA ، تی مستقل، تی زوجی و ضریب همبستگی اسپیرمن در نرم افزار spss نسخه ۲۴ انجام شد.
یافته ها: نتایج نشان داد وضعیت مواجهه با استرس حرارتی ۹/۷۹ درصد شاغلین غیرمجاز میباشد. در میان مشاغل مختلف نیروهای تعمیرات بیشترین میانگین خستگی عاطفی(۳۸/۲۳)، مسخ شخصیت(۳۴/۱۵)، خستگی عمومی(۰۰/۱۰) و خستگی جسمی(۰۵/۹) را داشتند. میان استرس حرارتی و خستگی و کاهش انگیزه، میان تمامی مولفههای فرسودگی شغلی و خستگی عمومی و میان دمای عمقی، فشارخون و خستگی عمومی ارتباط آماری معنادار مشاهده شد(p<۰/۰۵). همچنین اختلاف میانگین خرده مقیاسهای خستگی در افراد متاهل و غیر متاهل، سیگاری و غیر سیگاری و افراد با سطح تحصیلات متفاوت معنادار نبود.
نتیجه گیری: خستگی با استرس حرارتی، متغیرهای فیزیولوژیک، فرسودگی شغلی، برخی عادتهای فردی مانند مقدار خواب و ورزش و نوع شغل افراد بصورت معنی دار ارتباط دارد. در شرایط کاری گرم، توجه به متغیرهای فیزیولوژیکی و عوامل محیطی میتواند به پیشبینی و مدیریت خستگی کمک کند.