جستجو در مقالات منتشر شده


۱۱ نتیجه برای تولوئن

فریده گلبابایی، حمیدرضا پورآقا شاهنشین، محمدرضا پورمند، علی کریمی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره ۲، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: به منظور کنترل آلاینده های گازی شکل حاصل ازمنابع آلودگی هوا، روش های مختلفی وجود دارد که از جمله کاراترین و مقرون به صرفه ترین آن‌ها می توان به بیو فیلتراسیون اشاره نمود. هدف از این مطالعه استفاده از گونه خالص سودوموناس پتیدا به عنوان بستر متحرک در یک بیوراکتور دو فازی همزن‌دار با ۱۰% فاز آلی جهت حذف آلاینده تولوئن از جریان هوا میباشد. تولوئن (متیل‌بنزن)، گروه ترکیبات آروماتیک است و به عنوان یک حلال شیمیایی کاربرد دارد. غلظت‌های کم تا متوسط تولوئن، سب خستگی، سرگیجه، ضعف، رفتار نامتعادل، نقصان حافظه، بی‌خوابی، کم‌اشتهایی و کم شدن دید و شنوایی می‌گردد. روش کار: در این مطالعه تجربی در ابتدا باکتری سودوموناس به صورت خالص در فاز آبی حاوی محلول مواد مغذی و ریز مغذی تکثیر شده و با آلاینده تولوئن خو می گیرد. سپس محلول حاوی میکروارگانیزم سودوموناس پتیدا به همراه ۱۰% روغن سیلیکون وارد تانک اصلی بیوراکتور شده و هم چنین جریان هوای حاوی غلظت های معین تولوئن در ۵ محدوده غلظتی از Mg/m ۳۲۸۳ تا Mg/m ۳۴۷۱۰ ودو هواگذرm۳/h ۰,۰۶ وm۳/h ۰.۱۲وارد بیو راکتور میشود. پس از آن مقدار آلاینده و میزان co۲ در ورودی و خروجی بیوراکتور اندازه گیری میگردد. در نهایت کارایی بیوراکتور حاوی سودوموناس پتیدا طی ۱۷ روز کاری برای هر متغیر بررسی می شود. یافته ها: یافته های حاصل بیانگر این مطلب بود که در هواگذرهای m۳/h ۰.۰۶وm۳/h ۰.۱۲بیوراکتور حاوی گونه خالص سودوموناس پتیدا به ترتیب کارایی حداقل ۹۷% و ۲۵% را در محدوده غلظتی Mg/m ۳۲۸۳ تا Mg/m ۳۴۷۱۰ نشان میدهد. تحلیل های آماری صورت گرفته توسط روش ANOVA بیانگر این مطلب بود که در دو هواگذر m۳/h ۰.۰۶و m۳/h ۰.۱۲، راندمان حذف و درصد معدنی شدن اختلاف معنی داری را نشان می دهند.(Pvalue =۰.۰۱). نتیجه گیری: نتایج حذف بسیار بالا به علت شرایط بهینه ایجاد شده برای سودوموناس در بیوراکتور دو فازی همزندار با ۱۰% فاز آلی می باشد.
مسعود نقاب، کیامرث حسین زاده، جعفر حسن زاده،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: بنزین مخلوط پیچیده ای از بالغ بر ۵۰۰ هیدرو کربن مختلف است. حذف سرب از بنزین توام با افزودن مقدار قابل توجهی از هیدروکربن‌های عطری تک حلقه‌ای دارای سمیت کلیوی و کبدی، نظیر تولوئن و زایلن همراه بوده است. هدف اصلی این مطالعه، تعیین این نکته بود که آیا مواجهه با بنزین بدون سرب تحت شرایط کاری عادی با عوارض کبدی و کلیوی همراه است یا خیر.

.

روش کار: در این مطالعه مقطعی، تعداد ۲۰۰ نفر از کارگران دارای مواجهه شغلی با بنزین بدون سرب در پمپ بنزین‌های شیراز و ۲۰۰ نفر فاقد مواجهه مورد بررسی قرار گرفتند.با استفاده از روش‌های استاندارد غلظت تولوئن و زایلن در هوا اندازه گیری شد. علاوه بر آن نمونه خون و ادرار برای آزمایشات روتین بیوشیمیایی عملکرد کلیه و کبد از کارگران گرفته شد.

.

یافته ها: میانگین هندسی غلظت بنزن، تولوئن و زایلن در هوای پمپ بنزینها به ترتیب ۲۴/۰، ۳۷/۰و۶۴/۰ پی پی ام بدست آمد. نتایج آزمایشات بیوشیمیایی خون نشان داد میانگین بیلی‌روبین مستقیم،آسپارتات آمینوترانسفراز،آلانین آمینو ترانسفراز، اوره خون و کراتینین به‌طور معنی داری در گروه دارای مواجهه بیش از گروه مرجع بوده، آلبومین سرم،پروتیین، سدیم و پتاسیم در گروه مواجهه به‌طور معنی داری کمتر از گروه فاقد مواجهه می‌باشد. بیلی‌روبین توتال،آلکالین فسفاتاز و پتاسیم هیچ تفاوت معنی داری بین دو گروه نداشت. میانگین تمام پارامترها در هر دو گروه مواجهه و فاقد مواجهه در محدوده طبیعی قرار داشت.

.

نتیجه گیری: میانگین مواجهه کارگران پمپ بنزینها با تولوئن و زایلن از حدود مجاز مواجهه شغلی این ترکیبات کمتر است. با این‌وجود، چنین مواجهه‌ای موجب تغییراتی جزیی، تحت بالینی و پیش پاتولوژی در تست‌های عملکردی کلیه و کبد کارگران مواجهه یافته شده است، اگرچه اهمیت کلینیکی و ارزیابی نتایج درازمدت تغییرات مشاهده شده در تست‌های عملکرد کبد و کلیه کارگران مواجهه یافته در مقایسه با گروه فاقد مواجهه نیازمند مطالعات بیشتری است.


روح اله قاسمی، فریده گلبابایی، محمد جواد جعفری، محمدرضا پورمند، ساسان رضایی، رامین نبی زاده، انسیه ماسوریان،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: امروزه آلودگی هوا به عنوان موضوع مهم محیطی و بهداشتی مطرح است. فرآیندهای کنترلی بیولوژیکی به دلیل دوام، صرفه اقتصادی و دوست دار محیط زیست توانستند جایگزین مناسبی برای روش های فیزیکوشیمیایی شوند. فناوری بیولوژیکی برمبنای فعالیت میکروارگانیسم ها قراردارد. در این مطالعه، قابلیت باکتری سودوموناز پوتیدا  و قارچ پلاروتوس استراتوس در تصفیه جریان گازی آلوده حاوی تولوئن و تجزیه بیولوژیکی آن تحت شرایط عملیاتی مشابه مورد مقایسه قرار گرفت.
روش کار: بدین منظور، یک بیوفیلتر شامل دو ستون موازی در مقیاس آزمایش گاهی طراحی و ساخته شد و آزمایشات در این دو ستون برمبنای اندازه گیری کارایی حذف، ظرفیت حذف و افت فشار صورت گرفت، به گونه ای که در یکی از ستون ها باکتری و در دیگری قارچ تلقیح شد.   
یافته ها: آزمایشات مربوط به باکتری ۲۰ روز و آزمایشات مربوط به قارچ ۱۴ روز به طول انجامید. میزان بار ورودی برای بیوفیلتر باکتریایی و برای بیوفیلتر قارچ به ترتیب عبارت از i ۱۱,۶۵±۲.۲۶ g/m۳.h و ۱۱.۹۴±۲.۵۶ بودند. نتایج نشان داد بیوفیلتر قارچی ظرفیت حذف بالاتری را نسبت به بیوفیلتر باکتریایی دارد (۹.۶۵±۳.۵۳ دربرابر g/m۳.h ر ۹.۱۸±۲.۶)، هرچند، افت فشار نیز در بیوفیلتر قارچی بالاتر از بیوفیلتر باکتریایی بود (۱.۱±۰.۳۲ دربرابر mm water ر۱±۰.۲۸).
نتیجه گیری: با توجه به نتایج به دست آمده بیوفیلتراسیون قارچی در حذف تولوئن از جریان هوا کاراتر می باشد.
سمیه فرهنگ دهقان، فریده گل بابایی، اصغر صدیق زاده، حمزه محمدی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: باوجود اقبال روز افزون کاربرد فیلترهای نانولیفی برای تصفیه آلاینده‌های ذره‌ای از جریان هوا، مطالعات کم تری به بحث در خصوص امکان سنجی کاربرد آن ها در حذف آلاینده‌های گازی پرداخته است، درحالی که در اکثر محیط های کاری هر دو شکل آلاینده وجود دارد. تولوئن ماده‌ای سمی و موتاژنیک می‌باشد  و مواجهه مزمن با غلظت‌های پایین آن ممکن است باعث طیف وسیعی از اثرات سوء سلامتی بر افراد در معرض مواجهه شود. مطالعه حاضر با هدف تولید نانوالیاف پلیمری بر پایه نانولوله کربنی تک جداره  از طریق روش الکتروریسی و پردازش سطح آن با پلاسمای سرد و هم چنین ارزیابی عمل کرد آن در حذف گاز تولوئن انجام گرفت.
روش کار: لایه‌های نانولیفی توسط فرآیند الکتروریسی از محلول الکتروریسی شامل پلیمر پلی آکریلونیتریل (PAN) و نانولوله کربنی تک جداره (SWNT) به نسبت ترکیبی ۱:۹۹ تحت شرایط عملیاتی  ولتاژ کاربردی: ۲۰ کیلوولت ، فاصله سوزن تا صفحه جمع‌آوری کننده: ۱۰سانتی متر، میزان تزریق: ۱ میلی‌لیتر بر ساعت، قطر سوزن: گیج ۱۸ و سرعت چرخش درام  ۱۰۰۰- ۵۰۰ دور در دقیقه تولید شدند.  سطح نانوالیاف تولیدی مورد پردازش پلاسما قرار گرفتند. دستگاه پلاسمای مورد استفاده با منبع تغذیه فرکانس رادیویی (۱۳/۵۶ مگاهرتز با توان ۲۰ وات) ، گاز تشکیل‌دهنده آرگون و فشار عملیاتی ۲/۰  بود. شرایط آزمون نمونه‌های تولیدی برای حذف گاز تولوئن مطابق استاندارد ISO ۱۰۱۲۱-۱:۲۰۱۴ آماده گردید که روش آزمون عمل کرد مدیاهای تصفیه هوا نوع فاز گازی را برای انواع مدیاهای صفحه تخت ارایه می‌دهد. به منظور اندازه گیری غلظت بخار تولوئن از دستگاه قرائت مستقیم Firstcheck مجهز به دتکتور PID استفاده گردید. مطالعات ریخت شناسی الیاف با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی انجام شد.   طیف سنجی مادون قرمز- تبدیل فوریه (FTIR) به منظور شناسایی ترکیبات آلی و گروه های عاملی در نانوالیاف صورت گرفت.  
یافته ها: نتایج حاصل از آنالیز تصاویر نشان داد که میانگین قطر الیاف ۱۹/۷±۱۶/۱۶۹ نانومتر و میانگین ضریب تغییرات آن ۲۳/۰ محاسبه گردید. ریخت شناسی الیاف، یکنواخت و  دانه دار تعیین شد. میانگین ضخامت، درصد تخلخل و ضریب نفوذپذیری هوا مدیا  به ترتیب ۱۵/۰ میلی متر،۴۳ درصد و ۷۵/۵ دارسی مشخص گردید. میانگین درصد کارایی نانوالیاف  PAN/SWNT پردازش شده با پلاسما در حذف گاز تولوئن ۹۸ درصد و میانگین افت فشار آن ها حدود ۱۰۰ پاسکال به دست آمد. طیف FTIR مدیای آزمون نشان داد که پیک‌های ظاهر شده در طول موج‌های معین مربوط به ارتعاش گروه‌های آلیفاتیک C-H باندهای  C-C و C=O مربوط به پلیمر PAN‌ و نانولوله کربنی می‌باشد.
نتیجه گیری: حذف گاز تولوئن از طریق ساخت نانوالیاف هیبریدی PAN و SWNT پردازش شده با پلاسما محقق شد. نانوالیافی با مشخصات ریخت شناسی یکنواخت تولید شدند و کارایی حذف مناسب و افت فشار پایین  از خود نشان دادند.
راضیه جانی زاده، علی خوانین، محمد شریف حسینی، الهام یحیائی، عاطفه محمدی نژاد، حسن اصیلیان مهابادی،
دوره ۱۱، شماره ۲ - ( ۳-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: با توجه به توسعه روزافزون استفاده از ترکیبات آلی فرّار ازجمله تولوئن و اثرات سوء آن‌ها برسلامتی افراد، روش‌های متنوعی از جمله تلفیق پلاسمای سرد و کاتالیست/فتوکاتالیست  جهت کنترل این ترکیبات توسعه یافته است.هدف از انجام این مطالعه کارایی تلفیق فتوکاتالیست HZSM-۵/TiO۲ و پلاسمای سرد جهت حذف بخارات تولوئن است.
روش کار: جهت تهیه فتوکاتالیست از زئولیت HZSM-۵ و TiO۲ در ۳ و ۸ درصد وزنی استفاده شد. ذرات TiO۲ با استفاده از روش تلقیح بر روی زئولیت HZSM-۵ نشانده شدند. برای بررسی خصوصیات فتوکاتالیست از آزمون‌های پراش اشعه ایکس، میروسکوپ الکترونی روبشی و تعیین سطح ویژه استفاده گردید. بخارات تولوئن در غلظتppm  ۲±۵۸ با استفاده از سیستم دینامیک تولید و در فشار و دمای محیط و رطوبت ۶ درصد از راکتور حاوی ۱ گرم فتوکاتالیست به‌طور مداوم عبور داده شد. درنهایت راندمان حذف  برای سه حالت پلاسما ، پلاسما و فوتوکاتالیست ۳ و ۸ درصد وزنی در محدوده ولتاژی ۴۰۰۰ تا ۸۰۰۰ ولت بافاصله ۵۰۰ ولت محاسبه گردید.  
یافته ها: در مطالعه حاضر راندمان حذف بخارات تولوئن به ترتیب ۹/۴۴، ۳۶/۷۵ و ۶۸/۶۶ درصد برای پلاسما ، HZSM-۵/TiO۲ ۳% و HZSM-۵/TiO۲ ۸% وزنی بدست آمد که HZSM-۵/TiO۲ ۳% بهترین راندمان را نشان داد. همچنین با افزایش ولتاژ، راندمان حذف نیز افزایش یافت به‌طوری‌که در ولتاژ ۷۰۰۰ ولت به حداکثر خود رسید.
نتیجه گیری: افزودن فتوکاتالیست HZSM-۵/TiO۲ به پلاسمای سرد سبب افزایش قابل‌ملاحظه‌ای در راندمان حذف آلاینده گردید و همچنین HZSM-۵/TiO۲ ۳% بهترین راندمان را نشان داد. استفاده از این تلفیق می‌تواند راهکار مؤثری برای حذف بخارات تولوئن در محیط‌های صنعتی بدون به مصرف انرژی بالا باشد. با توجه به نتایج به‌دست‌آمده پیشنهاد می‌شود این تلفیق برای سایر ترکیبات آلی فرار نیز موردبررسی قرار گیرد.
مهتا فولادی، رکسانا موگویی، سید علی جوزی، فریده گلبابایی، گلناز تجدد،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: گیاه پالایی یکی از تکنیک‌های حذف ترکیبات آلی فرار از هوا می باشد. بنزن و تولوئن از انواع ترکیبات آلی فرار هستند که در بسیاری از محیط های شغلی وجود دارند. گیاهان قادر به جداسازی بنزن و تولوئن از هوا بوده و استفاده از گیاهان راه حلی ساده و سازگار با طبیعت برای کاهش تراکم این ترکیبات در هوا و بهبود کیفیت هوای محیط های شغلی می باشد. مقاله پیش رو به بررسی توانایی گیاه پالایی گونه گیاهی Danae racemosa و Hedera helix  در کاهش تراکم بنزن و تولوئن هوا پرداخته است.
روش کار: دو گونه گیاهی Danae Racemosa و Hedera helix هر بار به تنهایی درون یک اتاقک در معرض ppm ۲۵۰ بنزن و ppm ۲۵۰ تولوئن قرار داده شد و میزان کاهش بنزن و تولوئن طی ۶ روز درون اتاقک مورد بررسی قرار گرفت. سپس هر گیاه سه مرتبه با فاصله یک روز استراحت در مواجهه با در ppm ۲۵۰ بنزن و ppm ۲۵۰ تولوئن قرار داده شد و روند کاهش و زنده بودن گیاه در اثر مواجهه مداوم با این ترکیبات مورد بررسی قرار گرفت.  
یافته ها: در پایان روزششم میزان غلظت بنزن و تولوئن توسط گیاه Danae Racemosa کاهش قابل توجه یافته و غلظت آن به صفر میکرولیتر رسیده است. همچنین نتایج نشان می دهد که غلظت بنزن در پایان روز ششم و غلظت تولوئن در پایان روز پنجم توسط گیاه Hedera helix به صفر میکرولیتر رسیده است. مقایسه تغییرات جذب بین روزهای  اول و سوم در تزریق های متوالی بین دو گیاه نشان می دهد که میزان کاهش بنزن و تولوئن روند افزایشی بیشتری را در گیاه Danae racemosa از خود نشان داده است.
نتیجه گیری: مطالعه ثابت کرده است گیاه Danae Racemosa  وHedera helix برای گیاه پالایی بنزن و تولوئن در محیط مناسب می باشد. 
امیرحسین خوش اخلاق، فریده گلبابایی، مجتبی بیگزاده، سید جمال الدین شاه طاهری،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: تولوئن یکی از آلاینده های شیمیایی تلقی می شود که می تواند مشکلاتی را بر سلامتی افراد بویژه کارگران شاغل در معرض ﻣﻮاﺟﻬﻪ ﺑﺎ آن ایجاد نماید و به علت سرعت تبخیر بالا و انتشار سریع در محیط پیرامون، منجر به مواجهه بسیاری از شاغلین و افراد در معرض و متعاقب آن اثرات جبران ناپذیر بر سلامت آنان در مشاغل مختلف می گردد. بنابراین حذف آن بسیار حائز اهمیت می باشد. در تحقیق حاضر با استفاده از چارچوب فلز-آلی مس، تحت شرایط مختلف عملیاتی به مطالعه روش حذف این آلاینده پرداخته شده است.
روش کار: در این مطالعه چارچوب فلز-آلی مس با استفاده از روش تک ظرف و درجا سنتز شد. ویژگی های فیزیکی و مورفولوژی جاذب توسط تکنیک های BET، XRD، FTIR و SEM مورد بررسی قرار گرفت. کارائی جاذب در حذف تولوئن از جریان هوا تحت سیستم جذبی دینامیک با بررسی تاثیر متغیرهای وزن جاذب، غلظت آلاینده و رطوبت صورت پذیرفت. برای ارزیابی داده ها از معادلات ایزوترم، ترمودینامیک و سینتیک استفاده گردید.  
یافته ها: نتایج آزمایش های تعیین ویژگی های چارچوب فلز-آلی مذکور، بیانگر تشکیل کریستال های خالص 
Cu-BDC با میانگین و توزیع اندازه ذرات برابر nm ۹۵/۱ بود. سطح ویژه محاسبه شده به روش BET برای نمونه مذکور برابر m۲ g-۱ ۶۸۶ و حجم کلی حفرات ساختاری cm۳ g-۱ ۳۳۵/۰ بود. وجود میکروپورها باعث افزایش ظرفیت جذب دینامیک تولوئن شد. براساس یافته ها، جذب سطحی تولوئن بر روی جاذب مذکور از مدل ایزوترم لانگمویر و مدل سینتیک شبه درجه دو پیروی می نماید. براساس نتایج مطالعات ترمودینامیک، تغییرات آنتروپی (°ΔS) برابر 
kJ mol-۱ K-۱ ۰۴۴/۰- و تغییرات آنتالپی  (°ΔH)برابر kJ mol-۱ ۶۷/۱۵- محاسبه شد. همچنین میزان انرژی آزاد گیبس (ΔG°) منفی محاسبه گردید که بیانگر خودبه خودی و گرمازا بودن فرآیند جذب سطحی می باشد. واجذب دمایی تولوئن از جاذب پس از سه آزمایش ۷۷% حاصل شد.
نتیجه گیری: با توجه به نتایج این مطالعه می توان از چارچوب فلز-آلی میکروپروس مس بدلیل ارزان بودن، دسترسی بالا، ظرفیت جذب بالا و واجذب دمایی مناسب در شرایط عملیاتی مختلف برای جذب سطحی تولوئن استفاده نمود.
زهرا اعلائی، روح اله قاسمی، محمدرضا پورمند، علی کریمی، انسیه ماسوریان، فریده گلبابایی،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: تولوئن از رایجترین نوع ترکیبات آلی فرار است که سمی بوده و سبب آسیب کبد و کلیه می شود. این ترکیب در بسیاری از صنایع شیمیایی به طور گسترده مورد استفاده قرار می گیرد. از این رو حذف تولوئن از جریان هوای خروجی صنایع دارای اهمیت است. بنابراین هدف از انجام این مطالعه، بررسی مقایسه ای نقش کربن فعال دست نخورده و تثبیت شده با باکتری سودوموناس پوتیدا و همچنین بررسی عملکرد سیستم بیوفیلتراسیون باکتری سودوموناس پوتیدا تثبیت شده بر کربن فعال به منظور جذب و تجزیه تولوئن از جریان هوا در یک سیستم بیوفیلتراسیون و احیا کربن فعال است.
روش کار: ابتدا به منظور رشد باکتری، پیش کشت به مدت ۲۴ ساعت بر روی انکوباتور شیکردار با سرعت ۱۵۰rpm در دمای ۳۰ درجه سانتی گراد قرار گرفت و سپس باکتری ها بر روی کربن فعال قرار داده شدند و عمل تثبیت صورت گرفت. در ادامه ۲ ستون با کربن فعال دست نخورده و کربن فعال تثبیت شده با باکتری پر شد. کارایی هر کدام از سیستم ها با حجم بستر، گذر حجمی گاز و تراکم های مختلف از آلاینده در دو سیکل مورد بررسی قرار گرفت. سیکل اول به منظور بررسی میزان کارایی دو سیستم در حذف تولوئن و سیکل دوم به منظور بررسی احیای کربن فعال بعد از خاموشی سیستم صورت گرفت. به منظور بدست آوردن مقدار جذب تولوئن در سیستم بیوفیلتراسیون، تراکم های مختلفی از تولوئن ساخته و به سیستم وارد شد. با نمونه برداری از ورودی و خروجی ستون ها و تزریق نمونه ها به دستگاه گاز کروماتوگرافی مقدار کارایی حذف تولوئن در شرایط مختلف مطالعه بدست آمد.   
یافته ها: نتایج تست های آماری نشان داد که افزایش حجم بستر و کاهش گذر حجمی گاز کارایی حذف تولوئن را به طور چشمگیری افزایش می دهد. نتایج عملکرد بیوفیلتر نشان داد که حداکثر کارایی کربن فعال دست نخورده و تثبیت شده در سیکل اول به ترتیب معادل %۹۵ و %۸۹ در مدت زمان ۱۴ ساعت بود. کربن فعال تثبیت شده در سیکل دوم توانایی جذب تولوئن را با کارایی %۸۱ داشته در حالی که کربن فعال دست نخورده به مراتب کارایی خیلی کمتری از خود نشان داد و این مقدار تقریبا %۲۸ بود. همچنین با توجه به معنی داری در اختلاف میانگین کارایی ها می توان بهترین عملکرد سیستم را در جریان هوای ۱ لیتر بر دقیقه، تراکم ورودی ۴۵ پی پی ام و حجم بستر ۲۶۰ میلی لیتر مشاهده نمود.
نتیجه گیری: کارایی حذف تولوئن در کربن فعال دست نخورده در سیکل اول بالاتر از کربن فعال تثبیت شده بود اما در سیکل دوم کارایی حذف کربن فعال تثبیت شده به مراتب بالاتر از کربن فعال دست نخورده بود. که می توان نتیجه گرفت، کربن فعال تثبیت شده توسط باکتری های موجود احیا شده و این عمل طول عمر و ظرفیت کربن فعال را افزایش می دهد.

سمانه خداوردلو، محمدرضا پورمند، انسیه ماسوریان، روح اله قاسمی، صبا کلانتری، فریده گلبابایی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: تولوئن یکی از رایج‌ترین ترکیب آلی فرار است. مواجهه طولانی مدت با آن منجربه اثرات سوء سلامتی می‌شود. بیوفیلتراسیون یکی از روش‌های کنترل آلاینده‌های آلی هوا است. در این مطالعه باکتری سودوموناس پوتیدا با قابلیت تخریب هیدروکربن انتخاب و توانایی آن در تجزیه بیولوژیکی تولوئن مورد بررسی قرار گرفت.
روش کار: آزمایشات به دو شیوه، در دو روز و به مدت پنج ساعت انجام شد. هر شیوه شامل سه راکتور نمونه (A، B، C) و یک راکتور شاهد (D) بود. در شیوه اول مقدار باکتری در راکتورهای نمونه ۵/۰، ۱ و ۲ مک فارلند و میزان تزریق تولوئن به راکتورها یکسان (۵/۰ میکرولیتر) و در شیوه دوم، میزان تزریق تولوئن به راکتورهای نمونه ۵/۰، ۱ و ۵/۱ میکرولیتر و نیز ۵/۱ میکرولیتر در راکتور شاهد و مقدار باکتری در آنها یکسان (۱ مک فارلند) بود. نمونه‌های گازی تولوئن و نیز CO۲ به صورت دوره‌ای آنالیز شد.
یافته ها: در شیوه اول تجزیه تولوئن بین سه راکتور اختلاف معنی داری داشت (۰۰۲/۰=p-value). نتایج شیوه دوم نیز بین سه راکتور اختلاف معنی‌دار داشت (۰۰۱/۰>p-value). تجزیه تولوئن در دو شیوه نیز با هم اختلاف معنی داری داشت (۲۳۲/۰=p-value). مقدار تولید CO۲ در شیوه دوم (۰۰۳/۰=p-value) و شیوه اول (۰۰۱/۰>p-value) اختلاف معنی‌دار داشت ولی در مقایسه دو شیوه باهم اختلاف معنی داری مشاهده نشد(۱۵/۰=p-value).
نتیجه‌گیری: افزایش غلظت باکتری در راکتورهای رشد منجر به افزایش تجزیه تولوئن در زمان کوتاه تری می‌شود ولی افزایش تولوئن در راکتورهای رشد با روند تجزیه بیولوژیکی اثر همسو ندارد.
مهدی علی نیا آهندانی، صبا کلانتری، منیره خادم، فاطمه جعفری، کمال اعظم، فریده گلبابایی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: ترکیبات آلی فرار (VOC’s)، از جمله آلاینده‌های خطرناک هوا هستند که جهت نمونه‌برداری از آن‌ها از لوله‌های جاذب نمونه‏‌‏بردار زغال فعال استفاده می‌شود. هدف این مطالعه، بررسی ساختار و عملکرد لوله‌ جاذب زغال فعال ساخت داخل در مقایسه با نمونه تجاری متداول آن در بازار جهت نمونه‌برداری از ترکیبات آلی فرار، به‌ویژه تولوئن، می‌باشد.
روش کار: در این مطالعه تجربی از دو نوع لوله جاذب نمونه‏‌‏بردار زغال فعال ساخت داخل و مدل تجاری شرکت SKC به‌عنوان نمونه مرجع استفاده شد. جهت بررسی ساختار ریخت شناسی از میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، تعیین ساختار تخلخل از آنالیز BET و جهت پایش عنصری از آزمون EDAX  استفاده شد. به منظور بررسی عملکرد جذبی، تحت شرایط یکسان، غلظت های مختلف آلاینده از لوله ها عبور داده شد و نتایج در روزهای ۰، ۱۵ و ۳۰ آنالیز شدند. در نهایت امکان کاربرد عملی  لوله های جاذب نمونه‏‌‏بردار به منظور نمونه‏‌‏برداری از تولوئن در هوای یک واحد جایگاه سوخت نیز بررسی شد.  
یافته ها: نتایج نشان داد سطح ویژه و حجم منافذ لوله جاذب نوع تجاری با تفاوت اندکی از لوله جاذب ساخت داخل بیشتر است. نتایج تست EDAX مقادیر اندک (۱%) از عناصر ناخالصی در جاذب ساخت داخل را نشان داد. بررسی اثر زمان بازیافت و تراکم ورودی آلاینده در هردو جاذب معنادار شد. نتایج فاز میدانی نشان داد میانگین جذب در جاذب های ساخت داخل و نوع تجاری تفاوت معناداری با یکدیگر ندارند. میزان صحت و دقت عملکرد لوله جاذب ساخت داخل به ترتیب ۷۷/۹۰ و ۷۶/۹۱ درصد به‌دست آمد. با بررسی تاثیر روز بازیافت در فاز میدانی، این ارتباط برای جاذب ساخت داخل به صورت معنادار، و برای جاذب تجاری ارتباطی یافت نشد.
نتیجه گیری: کارایی جذب تولوئن توسط لوله های جاذب ساخت داخل در نمونه‏‌‏برداری از تراکم های بالا با نوع تجاری آن علارغم وجود تفاوت های ساختاری اندک شباهت بسیاری داشته، اما برای کاربرد در محیط هایی با تراکم پایین (۱۰ ppm و کمتر) توصیه نمی شود.
 
حسینعلی رنگ کوی، مجتبی سراجی، بهزاد فولادی دهقی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده

مقدمه: یکی از رایج‌ترین آلاینده‌ها در محیط‌های صنعتی و محصور تولوئن می‌باشد. حذف تولوئن به روش های مختلف ممکن است. استفاده همزمان و تلفیقی از دو روش جذب سطحی و تجزیه فتوکاتالیستی در قالب یک فرآیند از جمله نوآوری‌های مهم در حذف آلاینده تولوئن در فاز گاز می‌باشد. هدف از این مطالعه تعیین کارایی ایروژل نانوکامپوزیتی گرافن اکسید احیاشده /نانولوله کربنی/تیتانیوم دی اکسید (RGO/CNT/TiO۲) در حذف فتوکالیستی بخارات تولوئن بود.
روش کار: در این مطالعه، ایروژل های RGO/CNT/TiO۲ به روش کاهش آبی - حرارتی تهیه گردید. ویژگی ایروژل های فتوکاتالیستی با استفاده از روش مساحت سطحی BET ، تصاویر میکروسکوپ الکترونی روبشی (SEM)، پراش پرتو ایکس (XRD) و طیف سنجی مادون قرمز (FT-IR) مورد بررسی قرار گرفت. کارایی جذب و تجزیه فتوکاتالیستی بخارات تولوئن با استفاده از ایروژل RGO/CNT/TiO۲ با درصد وزنی ۵ % CNT و ایروژل RGO/TiO۲ ، تحت شرایط جریان مداوم تولوئن مطالعه گردید.  
یافته ها: نتایج حاصل‌از بررسی‌های تعیین سطح ویژه با روش BET و تصاویر SEM حاکی از حضور ذرات تیتانیوم دی اکسید در سطح و حفرات شبکه ایروژل ها بودند. آنالیز XRD اثباتی بر ساختار شبکه‌ای بلورین ایروژل ها بود و آزمایش FT-IR نشان دهنده پیوندهای ایجاد شده میان عناصر ایروژل ها بود. نتایج حاکی از آن بود که ایروژل نانوکامپوزیتی %۵ RGO/CNT/TiO۲ ، کارایی بیشتری در مقایسه با ایروژل RGO/TiO۲  داشت و نشان داد با افزودن CNT  راندمان جذب و تجزیه فتوکاتالیستی افزایش می‌یابد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که افزایش درصد وزنی CNT در ایروژل RGO/CNT/TiO۲ و استفاده از آن در فرآیند تجزیه فتوکاتالیستی تولوئن کارایی مناسبی جهت حذف بخار آلاینده تولوئن دارد. بنابراین استفاده تلفیقی از فناوری فتوکاتالیستی در کنار فناوری جذبی در جهت تصفیه VOC محیط های داخلی شیوه‌ی مناسبی باشد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb