جستجو در مقالات منتشر شده


۳۹ نتیجه برای بهداشت

آرام تیرگر، فرشته غلامی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: ورود ناخواسته سوزن به بدن و خطر انتقال طیف وسیعی از عوامل بیماری زا یک مشکل کاملا" شناخته شده و ناشی از مواجهه شغلی در پرسنل بهداشتی– درمانی به ویژه حرفه پرستاری است. با توجه به کثرت شاغلین این حرفه از سویی و امکان پیشگیری از بسیاری آسیب های ناشی از سوزن، هدف از انجام این مطالعه، بررسی وضعیت این مشکل شغلی و تعیین برخی عوامل مرتبط با آن در میان پرستاران بوده است.

روش کار: مطالعه حاضر به صورت مقطعی و سرشماری در میان ۳۴۰ تن از پرستاران شاغل در بیمارستان های دولتی و یک بیمارستان غیر دولتی شهرهای بابل و امیرکلا (از شهرهای شمال کشور) و با حداقل یک سال سابقه کار طی فصول پاییز و زمستان به اجرا در آمد. جهت جمع آوری داده ها از پرسشنامه هایی به همین منظور مشتمل بر اطلاعات فردی و برخی عوامل موثر شغلی مانند کسب آموزش های لازم، عادات شغلی نادرست مانند گذاردن مجدد درپوش سوزن استفاده شد. برای پردازش داده ها از نرم افزار آماری SPSS و شاخص های آمار توصیفی به همراه آزمون آماری کای دو استفاده گردید. 

یافته ها: ورود ناخواسته سوزن به بدن پرستاران مورد بررسی با میانگین سنی ۷/۷ +- ۳۳/۸ سال و میانگین سابقه کار ۸+-۱۰/۳ سال، از نسبتی برابر با ۵۹/۷ درصد برخوردار بوده وانجام آزمون آماری کای دو گویای اختلاف معنی دار آماری بین وقوع آسیب در گروه های مختلف از نظر سن، سابقه کار و کسب آموزش هم چنین عوامل خطری نظیر گذاردن مجدد درپوش سوزن بود.

نتیجه گیری: با توجه به اثرات مثبت آموزش و اثرات منفی عادات کاری نادرست، تکمیل و تکرار آموزش های حرفه ای برای پرستاران ضروری است.


مسعود ریسمانچیان، فریده گلبابایی، یداله مرتضوی، غلامحسین پورتقی، عباس رحیمی فروشان،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: امروزه تحقیقات تجربی وآزمایشگاهی متعددی در حوزه های مختلف عوامل شیمیایی محیط کار روی ترکیبات آلی فرار با استفاده از دستگاه گازکروماتوگراف انجام می شود که مستلزم صرف وقت و هزینه زیادی است.دتکتور فتو یونیزان یکی از روش‌های جایگزین مورد علاقه محققین در این زمینه است.این مطالعه با هدف امکان سنجی جایگزینی دتکتور فتو یونیزان با دستگاه گازکروماتوگراف انجام شد.

روش کار: در این مطالعه پس از ساخت غلظت معین زایلن در هوا، نتایج اندازه گیری حاصل ازدتکتور فتو یونیزان و روش مرجع مقایسه شد. این مقایسه در ۴ محدوده غلظت و ۳ محدوده رطوبتی انجام گردید.

یافته ها: نتایج حاصل از مطالعه نشان‌دهنده تفاوت معنی دار مقادیر قرائت شده با دتکتور فتو یونیزان در مقایسه با روش مرجع بود ولی ضریب همبستگی نتایج دو روش صرفنظر از میزان رطوبت در تمام موارد از ۹۹/۰ بالاتر بود.

نتیجه گیری: علی‌رغم تفاوت نتایج حاصل از دتکتور فتو یونیزان با روش مرجع به‌دلیل خطی بودن پاسخ دستگاه و ضریب همبستگی خوب نتایج دو روش مورد آزمون و مرجع در مواردی‌که تغییرات غلظت آلاینده در مطالعه ای مورد نظر باشد این جایگزینی قابل اجرا و در غیر این‌صورت کالیبراسیون دتکتور با ترکیب مورد آزمون ضروری است.

 


آرام تیرگر، زهرا آقالری، فاطمه سالاری، مریم رجبعلیان،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: دامپروری در ایران به‌دلیل برخی خصوصیات برجسته مانند اشتغال زایی و تولید مواد اولیه برخی از صنایع، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. بر اساس آمارها، تعداد قابل ملاحظه ای از نیروهای کار نیز در این بخش اشتغال دارند. اما علیرغم چنین شرایطی، اطلاعات موجود در خصوص شرایط بهداشتی دامداری ها و کارگران آن‌ها بسیار اندک است. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت بهداشتی دامداری‌ها و پرسنل‌شان در شهر بابل بوده است.

روش کار: این مطالعه به‌صورت مقطعی و توصیفی در میان دامداری های صنعتی و سنتی مناطق روستایی شهر بابل (۵۲= n) طی زمستان سال ۱۳۸۹ به اجرا در آمد. نمونه ها به‌شکل سرشماری و از کلیه واحدهای فعال جمع‌آوری گردید. از این تعداد، ۱۹ واحد به‌دلیل عدم فعالیت از مطالعه حذف گردیدند. داده ها با استفاده از فرم جمع آوری اطلاعات متناسب با اهداف پژوهش و از طریق مصاحبه و مشاهده مستقیم توسط تکنیسین بهداشت محیط جمع آوری گردید. جهت پردازش اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی و همچنین آزمون آماری کای دو استفاده شد. سطح معنی داری نتایج ۰۵/۰>P در نظر گرفته شد.

یافته ها: پردازش داده ها نشان داد که میانگین سابقه کار کارگران دامداری ها ۹/۱۲±۱/۱۵ سال، نسبت بیسوادی در آنان ۳۰% و پوشش واکسیناسیون علیه بیماری کزاز ۴۳ درصد بود. تنها حدود یک چهارم کارگران دارای کارت بهداشتی بوده و ۳۶ درصد از آن‌ها مورد معاینات پزشکی دوره‌ای قرار گرفته بودند. ۷/۵۵% در هیچ دوره آموزشی مرتبط با مسایل ایمنی و بهداشتی شرکت ننموده و حدود نیمی از آنها (۳۴ نفر) دچار حوادث ناشی از کار شده اند. حدود ۶۰ % از واحد ها فاقد توالت بهداشتی بودند. انجام آزمون آماری کای دو گویای ارتباط معنی داری میان نتایج مربوط به سطح تحصیلات و سابقه کار دامداران با پیروی از برخی مقررات ایمنی و بهداشتی بوده است.

نتیجه گیری: نتایج گویای ضرورت توجه هر چه بیشتر از سوی مسوولین ذیربط در خصوص نظارت بر حسن اجرای قوانین و همچنین اجرای برنامه های آموزشی و ارتقاء آگاهی های بهداشتی دامداران است. 


امیراشکان نصیری‌پور، هانیه نیکومرام، فرهاد غفاری، ملاحت تاج‌الدینی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: رعایت الزامات سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE-MS) و عملکرد مناسب HSE کارکنان، یکی از عوامل اثرگذار در موفقیت سازمان ها محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه فرهنگ سازمانی با عملکرد HSE کارکنان در شرکت خودروسازی سایپا بود. روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کارکنان تولیدی شرکت خودروسازی سایپا (N=۴۸۶۵ ) تشکیل می دادند که از این تعداد، ۳۵۶ نفر با استفاده از فرمول نمونه گیری جامعه محدود انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و این پرسشنامه مشتمل بر سه بخش اطلاعات شخصیتی (دموگرافیک)، فرهنگ سازمانی و عملکرد HSE کارکنان بود که برای تبدیل گزینه های کیفی پرسشنامه به مقادیر کمی، از روش اعداد فازی مثلثی استفاده شد. داده ها از دو روش خودپاسخگویی و مشاهده از نمونه های پژوهش اخذ و با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن، مورد تحلیل قرار گرفتند. پژوهش های مختلفی در زمینه فرهنگ ایمنی، نهادینه‌سازی و ارزیابی فرهنگ HSE و نقش آن در بهره‌وری سازمان‌ها و هم‌چنین در زمینه‌های مختلف فرهنگ سازمانی سازمان‌ها انجام شده، ولی براساس جستجوهای انجام گرفته، درخصوص بررسی تأثیر شاخص‌های مختلف فرهنگی در سازمان‌ها بر عملکرد HSE کارکنان مطالعاتی یافت نشده است از این‌رو پژوهش حاضر برای اولین بار در صنایع کشور انجام گرفته است. یافته ها: از بین شاخص های فرهنگ سازمانی در سازمان مورد مطالعه، شاخص کنترل ( با نمره میانگین ۵۵/۰) وضعیت بهتری نسبت به سایر مولفه ها داشت. هم‌چنین در بین شاخص های عملکرد HSE کارکنان شرکت مورد مطالعه، شاخص عملکرد و اجرا ( با نمره میانگین ۶۶/۰) دارای وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر مولفه ها بود. بین عملکرد HSE کارکنان با هرکدام از مولفه های فرهنگ سازمانی ( به غیر از شاخص سیستم پاداش دهی با سطح معنی دار ۱۱۲/۰ و ضریب همبستگی اسپیرمن ۰۸۴/۰ ) رابطه معنی داری مشاهده شد. نتیجه گیری: با توجه به رابطه مثبت بین فرهنگ سازمانی و عملکرد HSE کارکنان در شرکت مورد مطالعه، هرچه به شاخص های فرهنگ سازمانی توجه بیشتری مبذول گردد، عملکرد HSE کارکنان بهبود می یابد و با اقداماتی از قبیل بهبود و تقویت شاخص های فرهنگی که بیشترین تأثیر را بر عملکرد HSE کارکنان دارند، می توان شاهد بهبود بیشتر فرهنگ سازمانی و عملکرد HSE کارکنان این سازمان بود.
محمد جواد جعفری، ناهید شفیعیان، سعاد محفوظ‌پور، یدالله محرابی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: رضایت شغلی پرستاران همواره مورد توجه بیمارستان‌ها بوده است. رضایت شغلی عاملی است که بر کیفیت خدمات ارایه شده توسط پرستاران تأثیر گذار است. بسیاری از پرستاران به‌دلیل عدم رضایت از کار، شغل خود را ترک می‌کنند. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت ایمنی و بهداشت حرفه ای بیمارستان شهدای عشایر شهر خرم آباد و ارتباط آن با میزان رضایت مندی شغلی پرستاران شاغل در آن انجام شد. روش کار: در این پژوهش توصیفی - همبستگی نمونه گیری به روش سرشماری و با مشارکت ۲۳۹ پرستار شاغل در ۱۸ بخش این بیمارستان انجام گرفت. داده های مورد نیاز شامل ویژگی های فردی و شغلی پرستاران، وضعیت ایمنی و بهداشت حرفه ای بیمارستان از دیدگاه پرستاران و سنجش رضایت شغلی با استفاده از پرسشنامه شاخص توصیفی شغل گردآوری شد. پرسشنامه‌های مورد استفاده پس از اعتبار بخشی در اختیار پرستاران قرار داده شد و پس از تکمیل جمع‌آوری گردید. داده ها به‌وسیله نرم افزار SPSS۱۹، در سطح معنی داری p<۰,۰۵ با آزمون های کروسکال والیس، من ویتنی و آزمون همبستگی اسپیرمن آنالیز گردید.. یافته ها: بررسی نتایج در چهار حیطه ایمنی و بهداشت حرفه ای نشان داد که نمره وضعیت ایمنی و بهداشت حرفه ای بیمارستان از دیدگاه اکثریت پاسخ گوها (۳/۵ ± ۲/۲۳) در سطح ضعیف و رضایت مندی شغلی نیز با کسب میانگین نمره (۴/۵ ± ۸/۳۱) در سطح ضعیف بود. رابطه بین وضعیت ایمنی و بهداشت حرفه ای بیمارستان و میزان رضایت از شغل پرستاری معنی دار بود(p-value=۰.۰۰۱). نتیجه گیری: میزان رضایت از شغل پرستاران و هم‌چنین وضعیت ایمنی و بهداشت حرفه‌ای بیمارستان مورد مطالعه نیاز به ارتقاء دارد.
عبداله اردشیر، رضا مکنون، محمد رکاب اسلامی، زینب جهانتاب،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: با توجه به افزایش جمعیت و نیاز بیش از پیش افراد به سکونت در شهرها،شاهد رونق روزافزون بلندمرتبه سازی در ایران هستیم.از طرفی پروژه های ساخت به دلیل ماهیت مبهم و پیچیده، دارای ریسک های متعددی می‌باشند که یک گروه از ریسک ها، ریسک های بهداشتی می باشند.این ریسک ها یا اثرات کوتاه مدت دارند یا اثرات آنها پنهان بوده و در دراز مدت اثر منفی خود را بروز می دهند و مشکلات و بیماری های عدیده و حتی مرگ را برای افراد همراه دارند.

.

روش کار: این مقاله ریسک های بهداشتی در ساخت پروژه‌های بلند مرتبه را شناسایی، ارزیابی و رتبه بندی می‌کند. ریسک ها از طریق مصاحبه با افراد با سابقه در زمینه بلند مرتبه سازی و همچنین چک لیست های تخصصی ایمنی و بهداشت، شناسایی و با استفاده از نظر متخصصین ارزیابی شدند و برای کمی سازی با توجه به ماهیت مبهم ریسک ها و وجود عدم قطعیت، از محاسبات اعداد ذوزنقه ای فازی استفاده گردید. در نهایت پس از ارزیابی ریسک ها و وزن‌دهی، درجه بحرانی بودن هر ریسک محاسبه و ریسک ها برای پاسخ رتبه بندی شدند.

.

یافته ها: پس از ارزیابی ها، فاکتور ریسک برای بیشتر ریسک ها بالای ۵/۰ به‌دست آمد که نشان از اهمیت این ریسک‌ها در پروژه های عمرانی دارد.همچنین نشان دهنده این مهم است که ریسک های بهداشتی باید قبل از شروع پروژه ارزیابی شوند و برای کاهش و یا حذف آنها اقدامات لازم صورت گیرد.

.

نتیجه گیری: در پروژه های بلند مرتبه سازی، مدیریت ریسک‌های بهداشتی بسیار مهم است و این ریسک‌ها به‌صورت مستقیم و غیر مستقیم بر روی زمان، کیفیت و هزینه پروژه تاثیرات قابل توجهی می گذارند. بنابراین بررسی و کنترل ریسک های بهداشتی در مرحله طراحی و اجرا لازم و ضروری است. بسیاری از این ریسک ها، با استفاده از وسایل حفاظت فردی قابل پیشگیری و کنترل هستند و این نشان دهنده اهمیت بسیار زیاد این وسایل می باشد که در این میان نقش فرهنگ سازی و آموزش به افراد درگیر در پروژه و لزوم استفاده از وسایل حفاظت فردی بسیار مهم و ضروری است.


مهدی جهانگیری، مسعود نقاب، رضا رستمی، ماندانا آقابیگی، وحید خادمیان، فروغ زارع دریسی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: بیوآئروسُل‌‌های منتشر شده از فرایندهای تصفیه پساب می توانند حاوی عوامل بیماریزای موجود در فاضلاب باشند و سلامت کارکنان شاغل در تصفیه خانه های فاضلاب را در معرض خطر قرار دهند. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی وضعیت انتشار بیوآئروسُل‌ها در واحدهای مختلف یک تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی بود.

روش کار: این مطالعه به شکل مقطعی در بخش های مختلف یک تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی انجام شد. برای این منظور از محیط های کشت آگار خونی و دکسترو آگار و نمونه بردار تک مرحله ای آندرسون با دبی ۳/۲۸ لیتر در دقیقه استفاده شد. مدت زمان نمونه برداری به طور متوسط ۱۰ دقیقه بود. نمونه های جمع آوری شده بلافاصله در آزمایشگاه به مدت ۴۸ ساعت در انکوباتور قرار گرفته و سپس مورد شمارش قرار گرفتند.

یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه میانگین تراکم ‌ بیوآئروسُلهای باکتریایی و قارچی در کل واحدهای تصفیه پساب به ترتیب CFU/m۳ ۳۰/۲۳± ۸۶/۴۱۲ و CFU/m۳ ۹۹/۲۳± ۷۲/۵۳ اندازه گیری شد. آلودگی میکروبی هوا در فاصله ی یک کیلومتری (نقطه مرجع) ۱۷ برابر کمتر از میانگین تراکم اندازه گیری شده در واحدهای تصفیه پساب بود.

نتیجه گیری: فرایندهای تصفیه پساب می توانند سبب آلودگی هوای اطراف تصفیه خانه به بیوآئروسُل‌ها به ویژه باکتری‌ها شوند که ضروری است اقدامات لازم جهت کنترل انتشار آلودگی و حفاظت از سلامت کارکنان در برابر مخاطرات ناشی از استنشاق آنها به عمل آید.


رضوان عابدینلو، نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، حامد جلیلیان، سپیده مجدآبادی، علی اصغر فرشاد، علی اکبر صادقی، حسن عماری،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: محیط محله نقش مهمی در سلامتی ساکنین دارد. این مطالعه به منظور ارزیابی بهداشت، ایمنی و محیط محلات مرفه و محروم شهر تهران انجام گرفته تا بتواند با بهره گیری از رویکرد ابتکارات جامع محور، سلامت محله را بهبود بخشد.

.

روش کار: در این مطالعه میدانی، مولفه‌های موثر در قالب ابزار سنجش اندازه گیری بهداشت، ایمنی و محیط محله از طریق مشاهده، مصاحبه با ساکنین محله، نتایج اندازه گیری‌های قبلی و همچنین مرور مستندات مورد بررسی قرار گرفت. تعداد ۱۰ محله از طریق نمونه‌گیری خوشه‌ای از ۳۷۴ محله شهر تهران انتخاب شد. به منظور مقایسه داده‌های میدانی و امکان تصمیم گیری در مورد وضعیت محلات نمونه، از روش کنترل چارت استفاده گردید.

.

یافته ها: نتایج سنجش میدانی مطالعه حاضر نشان داد بطور کلی وضعیت HSE در محله‌های مرفه و محروم شهر تهران در مرز هشدار قرار دارد.

.

نتیجه گیری: ابتکارات جامع محور می‌تواند الگوی مناسب برای توانمندسازی جوامع محلی در راستای ارتقای مولفه‌های بهداشت، ایمنی و محیط زیست محله باشد.


عبداله اردشیر، رضا مکنون، محمد رکاب اسلامی زاده، زینب جهانتاب،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: پروژه های بلند مرتبه سازی به دلیل افزایش جمعیت، توسعه شهرها و هم‌چنین مهاجرت افراد به شهرهای بزرگ روز به روز رو به افزایش هستند و به‌دلیل این‌که این پروژه های عمرانی در درون شهرها واقع اند و در تماس مستقیم با مردم شهر می‌باشند، از لحاظ خطرهای HSE از اهمیت ویژه‌ای نسبت به سایر پروژه‌های عمرانی برخوردارند. از طرفی در اکثر حوادث و رویدادها، سازمآن‌ها نسبت به هزینه واقعی آن بینش کافی ندارند.بنابراین شناسایی و ارزیابی و مدیریت خطرهای HSE بسیار ضروری ومهم است.

.

روش کار: در این مقاله خطرهای HSE در ساخت پروژه های بلند مرتبه که بر سلامت افراد و محیط زیست اثر منفی دارند،شناسایی، ارزیابی و رتبه‌بندی شدند. خطرها از طریق چک لیست و مصاحبه با افراد با سابقه در زمینه بلند مرتبه سازی شناسایی و ارزیابی شده و برای کمی سازی با توجه به ماهیت مبهم خطرها و وجود عدم قطعیت از ترکیب اعداد فازی و روش تحلیلی سلسله مراتبی AHP استفاده گردید. در نهایت پس از ارزیابی، خطرها برای پاسخ رتبه‌بندی می‌شدند.

.

یافته ها: با استفاده از روش AHP وزن ۳۴۶/۰ برای بهداشت، ۳/۰ برای ایمنی و ۳۵۴/۰ برای محیط زیست به‌دست آمد. از این اعداد می‌توان به این نتیجه رسید که در سلامت افراد در مجموعه کارگاه و بیرون از آن، خطرهای محیط زیستی و بهداشتی از خطرهای ایمنی مهمتر هستند.

.

نتیجه گیری: نتایجی که از این تحقیق به‌دست آمد نشان داد که خطرهای HSE بسیار بحرانی هستند و باید در پروژه‌های عمرانی قبل از شروع پروژه برای کنترل آن‌ها اقداماتی انجام شود. هم‌چنین نتایج دیگر نشان داد که بسیاری از خطرهای HSE به دلیل نبودن فرهنگ درست HSE در سازمان و در پروژه می‌باشد که می‌توان با فرهنگ سازی درست بسیاری از خطرهای HSE را کاهش داد.


محمد سعید پورسلیمان، وحید کاظمی مقدم، میلاد درخشان جزری،
دوره ۵، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: حوادث مرتبط با کار ممکن است موجب خسارت به انسان، محیط زیست و هم‌چنین اتلاف زمان و هزینه گردد. به‌منظور کاهش حوادث، سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست ایجاد گردید. در این مطالعه تاثیر استقرار این سیستم مدیریتی بر کاهش حوادث و پیامد‌های حاصل از آن و شاخص‌های عملکردی ایمنی در شرکت پتروشیمی کرمانشاه مورد بررسی قرار گرفت.

.

روش کار: در این مطالعه، سوابق حوادث با استفاده از فرم گزارش حادثه ۳۰۱ OSHA در طول ۴ سال جمع آوری شد. سپس میانگین سالیانه حوادث و پیامد‌های آن و شاخص‌های عملکرد ایمنی محاسبه و گزارش گردید. سپس تاثیر استقرار این سیستم بر حوادث و پیامد‌های آن و شاخص‌های عملکرد ایمنی، در ۲ سال قبل و ۲ سال بعد از استقرار سیستم با استفاده از تحلیل‌های آماری بررسی گردید.

.

یافته ها: نتایج نشان داد که استقرار این سیستم ارتباط معناداری با متغیرهای ضریب شدت و تکرار حادثه، ضریب شدت حادثه، روزهای تلف شده، حوادث جزیی و حوادث کل داشته است (Pv<۰,۰۵) و مقدار این متغیر‌ها بعد از استقرار سیستم کاهش یافته اند. اما استقرار این سیستم تاثیری بر شاخص‌های ضریب تکرار حادثه و حوادث ناتوان کننده نداشته است (Pv>۰.۰۵).

.

نتیجه گیری: استقرار سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست در کل چرخه فرآیند شرکت پتروشیمی کرمانشاه، موجب کاهش حوادث و پیامد‌های حاصل از آن و اکثر شاخص‌های عملکرد ایمنی شده است و به‌طور کلی وضعیت ایمنی بهبود قابل ملاحظه ای داشته است.


سارا طرزی مقدم، سید ابوالفضل ذاکریان ،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: سیستم مراقبت بهداشتی از بزرگ‌ترین بخش‌ها در بیشتر کشورها بوده و سیستمی اجتماعی-تخصصی است که مردم نقش غالبی را در آن ایفا می‌کنند. امروزه مراکز درمانی با سه مشکل اصلی روبه‌رو هستند: ۱)هزینه‌های درمانی، ۲)کیفیت و تقاضاهای بیمار و ۳) پیچیدگی سیستم مراقبت بهداشتی. این مشکلات ضرورت نیاز به کاربرد رویکردها و مدل‌های ارگونومی را در مراکز درمانی نشان می‌دهند. هدف از این مطالعه بررسی مدل‌های ارگونومی کاربردی در مراکز درمانی بود.
 

روش کار: این پژوهش به روش مروری انجام شده است. جستجوی مقالات از سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴ در سایت‌هایScienceDirect, ProQuest, PubMed  و با کلمات اصلی Ergonomics, Healthcare, Human factors, model صورت گرفت.
 

یافته‌ها: در مجموع ۸۵ مقاله مورد بررسی قرار گرفت. با ارزیابی عنوان‌ها، ۳۰ مقاله مرتبط و با بررسی چکیده‌ها ۱۵ مقاله و در نهایت پنج مقاله که فول تکست آن‌ها در دسترس بود انتخاب شدند. این مقالات به مدل‌های کاربردی ارگونومی در مراقبت بهداشتی اشاره دارد: ۱) مدل SEIPS ، ۲) DIAL-F، ۳) مدل بیمار- کارکنان- تجهیزات پزشکی، ۴) مدل وظیفه-پزشکی و ۵) مدل وظیفه- فرآیند- وظیفه.
 

نتیجه گیری: بیشتر مطالعات انجام شده بر کاربرد رویکردهای ارگونومی در مراکز درمانی تأکید می‌ورزند. با استفاده از مدل‌های شاخص ارگونومی می‌توان مشکلات مراکز درمانی را به حداقل رساند. این رویکردهای ارگونومی به ایجاد فرآیندهای درمانی مردم-محور، طراحی کاربر-محور، محیط‌های کاری درمانی، کاربرد مؤثرتر منابع و افزایش انگیزش کارکنان مراقبت بهداشتی کمک می‌کنند.


کیکاوس ازره، محسن پورصادقیان، محمد جواد فانی، محمد رضازاده، اردلان سلیمانیان،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: مطالعات محدودی بر روی ارزیابی مواجهه رانندگان تاکسی‌ها با ارتعاش تمام بدن انجام شده است بنابراین این مطالعه با هدف ارزیابی مواجهه با ارتعاش تمام بدن و شوک‌های مکرر در رانندگان تاکسی‌های درون شهری و مقایسه روش‌های مختلف ارزیابی در این محیط شغلی انجام شد.

روش کار: فرایند اندازه گیری و ارزیابی مطابق با روش کار ارایه شده در استانداردهای  ISO ۲۶۳۱-۱,۵ و با استفاده از  دستگاه ارتعاش سنج  و آنالیزور SVAN ۹۵۸  انجام گردید. اندازه گیری به کمک شتاب سنج سه محوره در شرایط معمول کاری روزانه در سطح نشیمن‌گاه صندلی در ۹ تاکسی  انجام گرفت.

یافته ها: نتایج اندازه گیری در روش‌های ISO ۲۶۳۱-۱ به‌طور کلی ریسک بزرگ‌تری را در مقایسه با روش فشار تراکمی استاتیک معادل روزانه ، Sed ، ارایه شده در ISO ۲۶۳۱-۵ نشان داد. مدت زمان محاسبه شده برای سطح عمل مواجهه در روش ریشه میانگین مربعات شتاب، مقدار ارتعاش و  فشار تراکمی استاتیک معادل روزانه  به ترتیب ۵۵/۴ ، ۵۴/۳ و ۷۰/۳۱ ساعت برآورد شد.

نتیجه گیری: تفاوت زیاد در زمان‌های حدود عمل و مجاز برآورد شده مواجهه  در روش‌های  مختلف بیان‌گر عدم هم‌خوانی روش‌های ارزیابی مذکور بود. بنابراین انجام پژوهش‌های آتی جهت اصلاح حدود ارایه شده در استاندارد ضروری است.


نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، علی اصغر فرشاد، رضوان عابدینلو، حامد جلیلیان،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: در سال‌های اخیر میل فزاینده‌ای به ارزیابی ویژگی‌های فیزیکی محله‌های برخوردار و محروم به منظور توضیح اختلافات سلامت اجتماعی به وجود آمده است. محیط محلی نقش بارزی بر سلامت ساکنین آن دارد. در مطالعات محدود گذشته، بخش‌های محدودی از جنبه‌های مختلف در نظر گرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی قابلیت اعتماد ابزار ارزیابی بهداشت، ایمنی و محیط (NHSE) در یکی از محله‌های شهر تهران طرح ریزی شده است.

روش کار: مؤلفه‌‌ها و بخش‌های ابزار سنجش NHSE با استفاده از نتایج مطالعات گذشته و مصاحبه با متخصصین شهری استخراج شد. ابزار سنجش در یکی از محله های شهر تهران توسط ۵ نفر مشاهده‌گر استفاده گردید تا قابلیت اعتماد درون مشاهده‌ای و بین مشاهده‌ای آن آزمون شود. در تحلیل داده‌ها از ضریب آلفای کرونباخ، هم‌بستگی درون طبقه‌ای و ضریب کاپا استفاده شد.

یافته ها: هم‌بستگی درون طبقه‌ای و آلفای کرونباخ همه مولفه‌های ابزار به میزان ۸۶/۰ محاسبه شد. مقدار کاپای محاسبه شده برای قابلیت اعتماد بین مشاهده‌ای در ردیف ۶۶/۰-۵۷/۰ و برای قابلیت اعتماد درون مشاهده‌ای در ردیف ۶۲/۰-۴۷/۰ تعیین شد.

نتیجه گیری: ابزار NHSE از قابلیت اعتماد بین مشاهده‌ای، تکرارپذیری و پایایی درونی مطلوبی برای سنجش مؤلفه‌های بهداشت، ایمنی و محیط محله برخوردار است.


بهرام هراتی، سید جمال الدین شاه طاهری، علی کریمی، کمال اعظم، علیرضا احمدی، مریم افضلی راد، علی هراتی،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: در طول ده سال گذشته، بسیاری از گروه‌های متخصص ملی و بین المللی جهت بهبود وضعیت محیط کار از روش ارزیابی ریسک استفاده می‌کنند. این مطالعه با هدف بررسی ریسک مواجهه کارکنان با آلاینده‌های هوا در یکی از صنایع خودروسازی به منظور ارزیابی ریسک بهداشتی در منطقه تنفسی کارکنان انجام گرفت.  

روش کار: مطالعه حاضر به صورت مقطعی در سال ۱۳۹۴ انجام گرفت. روش‌های شماره ۷۶۰۲ و NIOSH ۱۵۰۱ جهت نمونه برداری و آنالیز ترکیبات BTEX و سیلیس از منطقه تنفسی کارکنان استفاده گردید. تعداد ۴۰ نمونه از ترکیبات BTEX اندازه‌گیری و آنالیز آنها توسط گازکروماتوگرافی مجهز به آشکارساز شعله ای یونی انجام گرفت. تعداد ۶ نمونه هوا برای برآورد تراکم سیلیس در منطقه تنفسی کارکنان اندازه‌گیری شد. آنالیز نمونه‌های سیلیس با استفاده از روش اسپکتروفتومتری انجام گرفت. درجه خطر (HR) و درجه مواجهه کارکنان با مواد شیمیایی (ER) محاسبه شده و سپس سطح ریسک بهداشتی مواجهه با مواد شیمیایی تعیین گردید. در نهایت، برآورد ریسک نسبی ابتلا به سرطان خون ناشی از مواجهه با بنزن تعیین گردید.

یافته ها: کارکنان واحد مورد بررسی در طول فعالیت کاری خود با ۵ ماده شیمیایی سیلیس، بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن مواجهه داشتند. در میان آلاینده‌های موجود در منطقه تنفسی کارکنان، سیلیس و بنزن به عنوان خطرناک ترین آلاینده و دارای سطح ریسک بالا شناسایی شدند. با توجه به نتایج برآورد ریسک نسبی ابتلا به سرطان خون ناشی از مواجهه با بنزن، مواجهه تجمعی کارکنان برابر ۱/۲۳ پی پی ام در سال برآورد گردید که ریسک نسبی ابتلا به سرطان خون کارکنان مواجهه یافته با بنزن برابر ۱/۱ محاسبه شد. نتایج آزمون‌های آماری اختلاف معنی داری بین مواجهه کارکنان با آلاینده ها، با سن و سابقه کار را نشان داد به طوری که با افزایش سن و سابقه کار میزان مواجهه کاهش می‌یابد (P<۰,۰۰۱).

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که در صنعت خودروسازی بنزن و سیلیس دارای بالاترین ریسک می‌باشند. هم‌چنین کارکنان سالن رنگ صنایع خودروسازی که به طور مستقیم در مواجهه با بنزن هستند، در معرض خطر ابتلا به سرطان خون می‌باشند.


پریسا مشعشعی، جلیل نظری، سید شمس الدین علیزاده،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: رﺷﺪ ﺟﻤﻌﻴﺖ و ﺗﻮﺳﻌﻪ ﺑﻲ روﻳﻪ ﺷﻬﺮﻫﺎ ﺑﺎﻋﺚ ﺗﻮﻟﻴﺪ روزاﻓﺰون اﻧﻮاع ﻣﻮاد زاﻳﺪ ﺟﺎﻣﺪ ﺷﺪه اﺳﺖ و در این بین، رفتگران بنا بر ماهیت شغلی خود در معرض انواع خطرات و مواد سمی قرار می‌گیرند. هدف از انجام این مطالعه شناسایی عوامل خطر ایجاد کننده حوادث و بیماری در رفتگران شهر تبریز و در نهایت ارایه‌ی راه‌کارهایی مناسب جهت کنترل و رفع آنها به منظور ارتقاء سطح سلامت و ایمنی آنها می‌باشد.

روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی- مقطعی است که در یک بازه زمانی سه ماه در سال ۱۳۹۵ بر روی ۱۵۰ نفر از رفتگران شاغل در پنج منطقه (مناطق ۲، ۵، ۶، ۷و ۹) شهرداری شهر تبریز انجام گرفت. روش جمع آوری داده‌ها از طریق پرسش‌نامه خودساخته بود. اعتبار محتوی پرسش‌نامه به صورت کیفی،  با استفاده از روش پانل خبرگان و پایایی پرسش‌نامه از طریق محاسبه آلفای کرونباخ انجام شد. داده‌ها پس از جمع آوری توسط نرم افزار SPSS-۱۶ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.

یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که ۷/۳۶% افراد حداقل یک مورد حادثه را طی دو سال گذشته تجربه کرده اند. سوابق بیماری افراد مورد مطالعه نشان داد که کمردرد با ۷/۲۰% و بعد از آن مشکلات پوستی  با ۷/۱۰% بالاترین میزان شیوع و بیماری کلیه/مثانه و تیرویید با ۷/۰% کم‌ترین میزان شیوع را داشت. درصد علایم اختلالات اسکلتی و عضلانی  به ترتیب در دست، کمر، پاها بیش‌ترین میزان و در آرنج و ران کم‌ترین میزان را داشت. یافته‌های پژوهش نشان داد که ۷۰/۵۰% از افراد مورد مطالعه با کسب میانگین نمره ۸۲/۱۶۸ دارای وضعیت ایمنی و بهداشت نامطلوب، ۷۱/۲۱% از افراد دارای وضعیت متوسط و ۸۱/۲۶% از افراد دارای وضعیت نامطلوب بودند. از میان مولفه‌های ایمنی و بهداشت به ترتیب مولفه لباس کار و سایر لوازم حفاظت فردی و مشکلات روانی با کسب درصد بالای ۸۰ درصد جزء نامطلوب ترین مولفه‌های ایمنی و بهداشت و مولفه معاینات ادواری و برنامه‌های آموزشی ایمنی و بهداشت از وضعیت مطلوبی برخوردار بودند.

نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان داد که بیش از نیمی از رفتگران (۷۰/۵۰%) دارای وضعیت ایمنی و بهداشتی نامطلوب بودند. کمبود یا عدم استفاده از تجهیزات حفاظت فردی و مشکلات روانی در بین این کارگران بیش‌تر از سایر مسایل مشهود بوده و نیاز به اقدامات اساسی در این زمینه دارد.


فرانک مساکینی، فاطمه نوربخش، سحر هنرمند جهرمی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: عفونت های بیمارستانی به عنوان  یکی از مهم ترین عوامل  خطر در بخش های مراقبت بهداشتی شناخته می شوند و بهداشت دست به ویژه در گروه پرستاری اولین گام در کنترل این عفونت ها می باشد. این مطالعه با هدف مقایسه اثر شستن دست  به روش معمولی با مواد ضد عفونی کننده بدون آب درآلودگی میکروبی دست پرستاران بیمارستانی انجام شده است.

روش کار: از دست ۳۰ نفراز پرستاران دربخش های داخلی، جراحی، اطفال، اوژانس، CCU، ICU و قلب در۴ مرحله  قبل  و بعد از شست و شو با صابون و قبل و بعد از شست و شو با مایع hand rub نمونه گیری به عمل آمده و نمونه ها در محیط  بلاد آگار و  ائوزین متیلن بلو کشت و سپس با رنگ آمیزی گرم، تست کاتالاز، مانیتول سالت آگار و کواگولاز تشخیص داده شدند.  

یافته ها: نتیجه مطالعه نشان داد از ۳۰ نمونه کشت دست در محیط EMB ،تمام نمونه ها فاقد رشد و در محیط بلادآگار، تمام  نمونه ها  قبل از شست و شو با صابون و نیز مایع با بنیان الکلی بدون آب hand rub دارای کشت مثبت استافیلوکوک بوده و بیش ترین اثربخشی پس ازاستفاده از مایع الکلی hand rub می باشد. هم  چنین کشت نمونه ها در محیط مانیتول وانجام تست کواگولاز بیان گر رشد (۸۰%) استافیلوکوک (کوآگولاز منفی) و (۲۰%) استافیلوکوک اورئوس (کواگولازمثبت) بودند.

نتیجه گیری: در مطالعه حاضر، شست و شو با صابون تاثیری در میکروب زدایی  کف دست کارکنان نداشته است اما ضدعفونی  با مایع الکل hand rub، ارتباط  معنی داری را در کاهش بار میکروبی کشت دست  کارکنان  نشان می دهد که بیان گر این است مایع الکل از مایع صابون در کاهش آلودگی موثرتر بوده است.


سید محمد مهدی هزاوه ای، سیده ملیکا خارقانی مقدم، فهیمه باقری خولنجانی، حسین ابراهیمی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: استرس شغلی به عنوان یکی از مهم ترین خطرات شغلی در عصر مدرن می باشد. انجمن ملی ایمنی حرفه ای آمریکا، پرستاری را در رأس ۴۰ حرفه پر استرس معرفی کرده است. در این حرفه، روش های آموزشی متعددی جهت کاهش استرس و عوامل استرس زا مطرح می گردد. لذا این مطالعه در زمینه پاسخ گویی به سوال «آیا استفاده از برنامه های آموزش بهداشت می تواند در کاهش استرس شغلی پرستاران موثر باشد ؟» انجام گرفت.

روش کار: جستجوی الکترونیکی با استفاده از کلمات کلیدی فارسی و انگلیسی از پایگاه های بانک اطلاعاتی مقالات علوم پزشکی ایران(Iran Medex)، پایگاه اطلاعات علمی(SID)،  BioMedCentral PubMed, ScienceDirect, انجام شد و در مجموع ۳۴۱۲ مقاله به دست آمد. مقالات بر اساس معیارهای ورود تعریف شده مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت ۹ مقاله واجد شرایط، مورد بحث و بررسی نظام مند قرار گرفت.

یافته ها: از میان مطالعات مورد بررسی، ۷ مطالعه از مداخلات آموزشی بدون استفاده از مدل های آموزش بهداشت و مداخلات آموزشی و۲ مطالعه بر مبنای مدل های آموزش بهداشت بودند. نتایج اکثر مطالعات بیان گر اثر معنی دار مداخلات آموزشی بر کاهش استرس شغلی بوده و استفاده از  مدل های آموزش بهداشت در مداخلات تاثیر بیش تری بر کاهش استرس شغلی داشته است.

نتیجه گیری: نتایج به دست آمده نشان می دهد که توجه به مداخلات و برنامه های آموزشی مبتنی بر تئوری ها و مدل های مناسب آموزش بهداشت به منظور کاهش استرس شغلی در پرستاران حایز اهمیت است.


فریبرز امیدی، رضا علی فلاح زاده، فاطمه دهقانی، بهرام هراتی، سعید براتی چمگردانی، وحید غریبی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: کارگران صنایع تولید فولاد به طور گسترده با ترکیبات آلی فرار مواجهه دارند. با توجه به اثرات بهداشتی این ترکیبات، هدف از این مطالعه تعیین میزان مواجهه شغلی با ترکیبات BTEX و هم چنین ارزیابی ریسک سرطان زایی ناشی از بنزن و غیر سرطان زایی این ترکیبات در یک صنعت فولاد بوده است.

روش کار: این مطالعه مقطعی در واحد تولید کک یک صنعت تولید فولاد انجام شد. پس از جمع آوری نمونه های فردی از منطقه تنفسی کارگران و تجزیه ی آن با دستگاه گاز کروماتوگرافی مجهز به آشکار ساز یونش شعله ای (GC-FID) مطابق روش شماره ۱۵۰۱ انستیتوی ملی ایمنی و بهداشت شغلی (NIOSH ۱۵۰۱)، میزان مواجهه با ترکیبات BTEX به صورت کمی تعیین شد. در مرحله ی بعد، با استفاده از روش شبیه سازی مونت کارلو ریسک سرطان زایی برای بنزن و ریسک غیر سرطان زایی برای ترکیبات BTEX محاسبه گردید.

یافته ها: نتایج آنالیز نمونه ها نشان داد که مقدار غلظت بنزن در بخش های انرژی و بیوشیمی و تصفیه بنزول بیش تر از حد مجاز مواجهه شغلی می باشد. در بین واحدهای مطالعه شده، بخش تصفیه بنزول به عنوان آلوده ترین بخش، دارای بالاترین غلظت از ترکیبات BTEX بود. ریسک غیر سرطان زایی برای کلیه ترکیبات BTEX در تمام بخش های مورد مطالعه کوچک تر از یک به دست آمد. مقدار ریسک سرطان زایی برای بنزن در واحدهای انرژی و بیوشیمی، تصفیه بنزول و کوره آزمایشی بالاتر از حداکثر مقدار قابل قبول تعیین شده توسط آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده (US EPA) می باشد.

نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن غلظت بنزن در واحدهای انرژی و بیوشمی و تصفیه بنزول و هم چنین بالا بودن ریسک سرطان زایی آن‌، بهبود سیستم های کنترلی موجود و به کار گیری سیستم های کنترلی فنی و مهندسی پیشرفته برای کنترل میزان مواجهه شغلی الزامی است.


مجتبی ذکایی، محسن فلاحتی، هادی اسدی، مسعود رفیعی، محمد نجفی، اعظم بیابانی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: در سراسر دنیا تلاش های بسیاری انجام می شود تا ابزارهای مناسبی برای تحقق توسعه پایدار شهری و دست یابی به یک شهر پایدار انتخاب و به کار گرفته شود. استقرار سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE-MS)،
یکی از ابزارهای تحقق توسعه پایدار شهری است. سنجش عمل کرد یک سازمان در حوزه HSE پیش نیازی برای بهبود مستمر می باشد که روح سیستم های مدیریتی جدید HSE است. لذا هدف اصلی از انجام این پژوهش ارایه یک الگوی کاربردی جهت رتبه بندی کمی مناطق مختلف شهرداری تهران از لحاظ عمل کرد HSE با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه می باشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-کاربردی، پس از تعیین محورهای عمل کردی و شاخص های ارزیابی عمل کرد مربوط به هر یک از آن ها (۲۹ محور عمل کردی و ۱۵۴ شاخص ارزیابی عمل کرد) از طریق طراحی پرسش نامه و بر اساس نظرات گروه خبرگان، وزن محورها و شاخص های عمل کردی با استفاده از روش فرآیند تحلیل سلسله مراتبی مشخص شد.   
یافته ها: در این مطالعه محورهای عمل کردی فرآیند محور HSE نسبت به محورهای نتیجه محور HSE ارزش وزنی بالاتری را به خود اختصاص داد. در محورهای عمل کردی فرآیند محور HSE، محورهای عمل کردی«تعهد و رهبری» و «شناسنامه HSE مشاغل»، در محورهای عمل کردی نتیجه محور HSE، محورهای عمل کردی «ایمنی» و «بهداشت» و در محورهای عمل کردی مدیریت شهری، محورهای عمل کردی«پایداری اقتصادی» و «معماری و شهرسازی» به ترتیب بالاترین و پایین ترین ارزش وزنی را کسب نمودند.
نتیجه گیری: نتایج ارزیابی و اعتبارسنجی شاخص ها و محورهای عمل کردی منتخب نشان داد که در طراحی و تعیین مدل ارزیابی عمل کرد HSE شهرداری ها، علاوه بر محورها و شاخص های حوزه HSE، فاکتورهای تاثیر گذار بر مدیریت شهری می تواند تاثیر چشم گیری بر عمل کرد شهرداری ها در حوزه HSE داشته باشد.
محسن صادقی یارندی، فریده گلبابایی، علی کریمی، علی اصغر ساجدیان، وحید احمدی،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: ۳،۱- بوتادین یکی از مهم ترین ترکیبات سرطانزای موجود در هوای تنفسی کارکنان شاغل در صنایع پتروشیمی می باشد. یکی از مهم ترین راه های تعیین سطح اثرات سرطانزایی و بهداشتی ناشی از مواجهه تنفسی با آلاینده های موجود در محیط کار، استفاده از روش های ارزیابی ریسک می باشد. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی مقایسه ای ریسک سرطانزایی مواجهه تنفسی با ۳،۱- بوتادین در یک صنعت پتروشیمی با استفاده از دو روش سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا و دپارتمان بهداشت شغلی سنگاپور انجام گردید.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مقطعی بوده و در سال ۱۳۹۷ در یک صنعت پتروشیمی تولید کننده کوپلیمرهای آکریلونیتریل، بوتادین و استیرن (ABS) انجام گردید. میزان مواجهه تنفسی با ۳،۱- بوتادین با استفاده از متد شماره ۱۰۲۴ انستیتو ملی ایمنی و بهداشت شغلی اندازه گیری گردید. سپس به منظور ارزیابی ریسک سرطانزایی از دو روش سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا (USEPA) و دپارتمان بهداشت شغلی سنگاپور استفاده گردید.  
یافته ها: نتایج نشان داد که میانگین مواجهه تنفسی با ۳،۱- بوتادین در بین کلیه افراد مقدار ۳۶۷/۰±  ۲۵۳/۰ پی پی ام  بوده و در کلیه موارد پایین تر از حد مجاز مواجهه می باشد. میانگین شاخص سرطانزایی طول عمر (LCR) در روش پیشنهادی سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا  در بین کلیه افراد مورد مطالعه مقدار ۳- ۱۰ ×۷۱/۲ مشخص گردید. همچنین در این روش ۲/۸۲ درصد از افراد مورد مطالعه در محدوده ریسک سرطانزایی قطعی و ۸/۱۷ درصد نیز در محدوده ریسک احتمالی قرار دارند. نتایج حاصل از روش دپارتمان بهداشت شغلی سنگاپور نیز نشان داد که ۲/۹۱ درصد از افراد مورد مطالعه در محدوده ریسک سرطانزایی احتمالی و ۸/۸ درصد از افراد نیز در محدوده ریسک قطعی قرار دارند.
نتیجه گیری: یافته های مطالعه حاضر نشان داد که نتایج روش ارزیابی ریسک نیمه کمی سنگاپوری سازگاری مناسبی با نتایج روش کمی پیشنهادی توسط سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا ندارد. لذا با توجه به دقت و جامعیت بالای روش ارزیابی ریسک سازمان حفاظت محیط زیست آمریکا به عنوان روشی مرجع در دنیا به منظور ارزیابی ریسک سرطانزایی و بهداشتی مواجهه با مواد شیمیایی، پیشنهاد می گردد در مطالعات آینده از این روش به جای روش سنگاپوری استفاده گردد.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb