۸۹ نتیجه برای ایمنی
زهرا زمانیان، مهدی جهانگیری، محمد امین نوروزی، اسداله افشین، علی نعمتی، امیرحسین داودیان طلب، حامد آقایی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
نیلوفر دامیار، رستم گلمحمدی، ایرج محمدفام، جواد فردمال،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
ایرج محمدفام،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: بازارها فعال ترین و فراگیرترین مرکز حیات شهری در ایران بوده و بنابر ماهیت خاص خود، هم زمان کارکردهایی اقتصادی و اجتماعی نیز دارند. ماهیت و شدت خطرات به همراه کمیت و کیفیت مواد موجود در بازارها، باعث شده است که ارزیابی ایمنی بازارها به صورت پیش گیرانه اهمیت روزافزونی پیدا کند. هدف اصلی این مطالعه ارایه الگویی برای ارزیابی و مدیریت ریسک های ایمنی در بازارهای شهری است.
روش: با شناحت سیستم مورد مطالعه و بر اساس نتایج مطالعات قبلی، بررسی الگوهای مشابه، مصاحبه با کارشناسان، مقایسه زوجی و به کارگیری روش دلفی، الگوی ارزیابی و مدیریت ریسک طراحی گردید. الگو در بازار همدان تأیید و تصدیق شد.
یافته ها: نتایج نشان داد که از نظر خطرات کلی، ۲۰/۵ % درصد مناطق در ناحیه خطر بالا و ۷۹/۵ % درصد باقی مانده در ناحیه احتیاط قرار داشتند.
نتیجه گیری: استفاده از ۲۲ پارامتر برای تعیین درجه خطر مناطق بازار و تعیین هم زمان چهار خطر کلی، پیشگیرانه، شناسایی و کنترلی از نقاط قوت الگوی حاضر بود.
محمد جواد جعفری، فریبا کوهی، محمد موحدی، تیمور الله یاری،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: ایمنی مشاغل پرمخاطره به ویژه در فعالیت های پالایشگاهی دارای اهمیت خاصی است. در این مقاله، مخاطرات جوشکاری در پالایشگاه تهران با استفاده از روش آنالیز ایمنی شغلی ارزیابی شده و اثربخشی راه های کنترلی در کاهش خطر مخاطرات مورد مطالعه قرار گرفته است. این مطالعه توصیفی بر روی ۳۳ مخاطره از مجموع ۱۰ مرحله ای عملیات جوشکاری در پالایشگاه تهران انجام شد.
روش: به منظور اجرای روش آنالیز ایمنی شغلی، پس از تشکیل تیم مطالعه مراحل عملیات جوشکاری با استفاده از ۲ روش مشاهده و مصاحبه با شاغلین تعیین گردید. سپس مخاطرات هر مرحله با استفاده از روش مشاهده، مصاحبه پر کردن چک لیست آنالیز ایمنی شغلی شناسایی شد. برای ارزیابی میزان خطر مخاطرات موجود، از عدد اولویت ریسک استفاده گردید. عدد اولویت خطر، طبق استاندارد شماره AS/NZS ۲۰۰۴/۴۳۶۰ کشورهای نیوزیلند و استرالیا از عدد احتمال وقوع رویداد و شدت پیامد برآورد گردید. ارزیابی خطر برای شرایط موجود و در صورت اعمال راهکارهای کنترلی توصیه شده انجام شد و اثر بخشی راه های کنترلی از طریق آزمون های آماری ارزیابی گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که در شرایط موجود ۲۷/۳ درصد از مخاطرات مورد بررسی دارای عدد اولویت خطر ۵ با پتانسیل خطر فوق العاده بالا، ۳% مخاطرات دارای عدد اولویت خطر ۴ با پتانسیل خطر بالا و ۶۹/۷% دارای عدد اولویت خطر ۳ با پتانسیل متوسط می باشد. همچنین نتایج نشان داد که در صورت اعمال راه های کنترلی توصیه شده از سوی تیم کارشناسی، ۲۱/۲% مخاطرات مورد بررسی دارای عدد خطر ۴ با پتانسیل خطر بالا، ۶/۱% دارای عدد اولویت خطر ۳ با پتانسیل خطر متوسط، ۴۸/۵% دارای عدد خطر ۲ با پتانسیل خطر پایین و ۱۸/۲% دارای عدد خطر ۱ با پتانسیل خطر ناچیز خواهند شد.
نتیجه گیری: آزمون های آماری نتایج نشان داد که در صورت اجرای راهکارهای کنترلی، میانگین کمیت های احتمال وقوع، شدت پیامد و عدد اولویت خطر به صورت معنی داری کاهش می یابند.
مرتضی اوستاخان، امیرعباس مفیدی، محسن مشکانی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: وقوع حوادث شغلی در محیط های تولیدی علاوه بر تحمیل هزینه های مستقیم و غیر مستقیم، بر بهرهوری مفید کار نیز تأثیر گذار خواهد بود. این در حالی است که در فضای رقابتی بین صنایع مختلف، کسب سود بیشتر در مقابل هزینه های کمتر همواره از اصلیترین دغدغه های مدیران بوده است. در نتیجه توجه به عوامل ایمنی در محیط های تولیدی در جهت کاهش حوادث شغلی و به تناسب آن کاهش هزینه ها می تواند برای رسیدن به این هدف مؤثر باشد.
روش کار: این مقاله یک روش ارزیابی ریسک برای تعیین سطح ایمنی موجود در محیط های تولیدی با استفاده از روش فازی و به کمک نرم افزار MATLAB ارایه شده است.
یافته ها: اجزای اصلی این مدل شامل سه پارامتر احتمال حادثه، شدت حادثه و سطح ایمنی موجود می باشند. برای این منظور از آمار حوادث منتشر شده و علل پیشنهاد شده توسط سازمان تأمین اجتماعی استفاده شده است.
نتیجه گیری: علاوه بر این از نظریه کارشناسان ایمنی و بهداشت در تعیین شدت حوادث نیز بهره گرفته شده است. در روش فازی از روش استنتاج فازی مدل ممدانی به دلیل سهولت و کاربرد بیشتر استفاده شده است.کاربرد مدل معرفی شده با ارایه یک مطالعه کاربردی بیان شده است.
فاطمه ملک پور، یوسف محمدیان، علیرضا ملک پور، سجاد سلیمی، علیرضا سرکاری،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: هر سال در کشور ایران، هزاران نفر در اثر تصادفات رانندگی جان خود را از دست می دهند و در بین حوادث رانندگی، تصادفات رانندگان موتور سوار مرگ آور است. نگرش به ایمنی، پیش بینی کننده رفتار مخاطره آمیز فرد است. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین شخصیت، نگرش به ایمنی و رفتارهای مخاطره آمیز در رانندگان می باشد.
روش کار: در این مطالعه از بین رانندگان شاغل موتور سیکلت سوار در شهر تهران، ۲۵۴ نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامههای شخصیت، نگرش به ایمنی و رفتار های مخاطره آمیز توسط این افراد پر شد و توسط نرم افزار SPSS۱۶ آنالیز گردید.
یافته ها: بین حیطه های مختلف شخصیت (نگرانی ، عصبانیت، حالت احساس و هیجان، نوع دوستی، بیهنجاری) و نگرش به ایمنی (جریان ترافیک در برابر اطاعت از قوانین، رانندگی با سرعت، رانندگی با هیجان) از لحاظ آماری ارتباط معنی داری یافت شد(P=۰/۰۰۱).
نتیجه گیری: نگرش به ایمنی پیش بینی کننده رفتار های مخاطره آمیز فرد است و شخصیت نیز به طور غیر مستقیم بر رفتارهای مخاطره آمیز از طریق تاثیر بر نگرش به ایمنی موثر میباشد.
امیرحسین داودیان طلب، فرید امیر زاده، محسن مشکانی، سعیده پور احمد، اسدالله افشین، امیرعباس مفیدی، بهروز براتی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: در حین عمل جراحی در اتاقهای عمل، خطر بروز آتش سوزی وجود دارد. کارشناسان تخمین میزنند سالانه در حدود ۱۰۰ مورد آتش سوزی در اتاقهای عمل بیمارستانهای آمریکا رخ میدهد که ۱۰ تا ۲۰ مورد به جراحات شدید و ۱ تا ۲ مورد به مرگ افراد منجر میشود. این گونه حوادث علیرغم پایین بودن میزان تکرار، از شدت بالایی برخوردار بوده و در صورت وقوع میتوانند آسیبهای جدی یا مرگ بیماران را به همراه داشته باشند.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی در بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. در این مطالعه میزان آگاهی پرسنل اتاق عمل به روشهای پیشگیری و کنترل حریق، همچنین ارتباط این دو فاکتور با نوع شغل و سابقه کاری مورد بررسی قرار گرفت. از طرفی تمامی پرسنل اتاق عمل بیمارستانهای دانشگاه علوم پزشکی شیراز به صورت سرشماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه و به منظور بررسی ارتباط میان میزان آگاهی پرسنل اتاق عمل با دو فاکتور نوع شغل و سابقه کار، از آزمون آماری کای اسکوئر استفاده شد. همچنین برای انجام تحلیلهای آماری، نرم افزار SPSS نسخه ۱۴ بهکار گرفته شد.
یافته ها: در این مطالعه از مجموع ۲۲۰ پرسشنامه آگاهی از روشهای پیشگیری از حریق، ۷۲/۱۹% دارای آگاهی کامل، ۶۲/۱۹% دارای آگاهی نسبی، ۳۷/۱۹% دارای آگاهی کم و ۹۷/۴۰% فاقد آگاهی بودند. در رابطه با پرسشنامه آگاهی از روشهای کنترل حریق نیز، ۲۴% دارای آگاهی کامل و ۷۶% فاقد آگاهی بودند. نتایج آزمون آماری نشان داد که میان آگاهی نسبت به روشهای کنترل حریق و سابقه کار رابطه معناداری وجود دارد (۰۵/۰>pvalue)، اما میان آگاهی نسبت به روشهای کنترل حریق و نوع شغل رابطه معناداری مشاهده نگردید. همچنین هیچ رابطه ای میان آگاهی از روشهای پیشگیری از حریق با سابقه کار و عنوان شغلی شرکت کنندگان دیده نشد.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد، میزان آگاهی پرسنل اتاق عمل در خصوص روشهای کنترل و پیشگیری از حریق پایین میباشد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که میزان آگاهی از روشهای کنترل نسبت به روشهای پیشگیری حریق پایینتر است. با توجه به بالقوه بودن خطر حریق در اتاق عمل و آسیب پذیر بودن بیماران و کارکنان در شرایط جراحی، پیشنهاد میشود اقداماتی به منظور افزایش سطح آگاهی صورت پذیرد که از آن جمله میتوان به برنامه نیاز سنجی آموزشی، برگزاری کارگاه های آموزشی در خصوص روشهای پیشگیری و کنترل حریق اشاره نمود.
ایرج علیمحمدی، حسن جهانی هاشمی، علی اصغر فرشاد، مرتضی امینی، بهزاد حقّی، سمیّه نوری علی بیک کندی، اکرم مومنیزاده،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: آسیبها و حوادث شغلی همواره به عنوان یکی از معضلات پر اهمیت در محیطهای کاری مطرح بودهاند. به دنبال ارایه مدل دومینوی هاینریش این اندیشه شکل گرفت که مهمترین عامل بروز حادثه، انسان است. به همین جهت یکی از روشهای قطعی در کاهش حوادث کنترل رفتارهای ناایمن در بین کارگرها است که آن هم از طریق ارتقاء سطح فرهنگ ایمنی عملی خواهد شد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی برای بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. تعداد ۳۰۳ پرسشنامه تکمیل و با استفاده از نرمافزار SPSS۱۷ تجزیه و تحلیل شدند.
یافته ها: در ارزیابی پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ، ۸۶/۰ به دست آمد. ساختار عاملی پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل عاملی بررسی شد. ضریب KMO و آزمون کرویت بارتلت به ترتیب برابر ۹۰۹/۰ و ۰۵۷/۹۷۸۵ به دست آمد. همچنین چرخش واریماکس نشان داد که تمامی سوالهای آزمون بر روی عوامل بار میشوند.
نتیجه گیری: نتایج این بررسی حکایت از اعتبار و روایی مطلوب و مناسب این پرسشنامه برای استفاده در صنایع شوینده و پاک کننده در داخل کشور دارد. فرهنگ ایمنی در صنایع شوینده و پاک کننده شامل ۵ بُعد میباشد که با توجه به بارهای عاملی پرسشها، عوامل به نامهای «تعهد مدیریت»، «آموزش و تبادل اطلاعات»، «محیط حمایتی»، «عوامل بازدارنده» و «اولویت به ایمنی» نامگذاری شدند. به جز بُعد ۴ و بُعد ۵، بین بقیه ابعاد با یکدیگر و با فرهنگ ایمنی نهایی همبستگی مثبت و معنیداری وجود دارد. از میان همبستگیهای به دست آمده، فرهنگ ایمنی بیشترین همبستگی مثبت را با بُعد «تعهد مدیریت» دارد (۹۵۲/۰=r)، بنابراین این بُعد، قویترین همبستگی را با فرهنگ ایمنی دارا میباشد.
امیراشکان نصیریپور، هانیه نیکومرام، فرهاد غفاری، ملاحت تاجالدینی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: رعایت الزامات سیستم مدیریت بهداشت، ایمنی و محیط زیست (HSE-MS) و عملکرد مناسب HSE کارکنان، یکی از عوامل اثرگذار در موفقیت سازمان ها محسوب می شود. هدف پژوهش حاضر، تعیین رابطه فرهنگ سازمانی با عملکرد HSE کارکنان در شرکت خودروسازی سایپا بود.
روش کار: پژوهش حاضر از نوع مطالعات همبستگی بود و جامعه آماری پژوهش را کارکنان تولیدی شرکت خودروسازی سایپا (N=۴۸۶۵ ) تشکیل می دادند که از این تعداد، ۳۵۶ نفر با استفاده از فرمول نمونه گیری جامعه محدود انتخاب و مورد مطالعه قرار گرفتند. ابزار گردآوری داده ها پرسشنامه و این پرسشنامه مشتمل بر سه بخش اطلاعات شخصیتی (دموگرافیک)، فرهنگ سازمانی و عملکرد HSE کارکنان بود که برای تبدیل گزینه های کیفی پرسشنامه به مقادیر کمی، از روش اعداد فازی مثلثی استفاده شد. داده ها از دو روش خودپاسخگویی و مشاهده از نمونه های پژوهش اخذ و با استفاده از آزمون های آمار توصیفی و ضریب همبستگی اسپیرمن، مورد تحلیل قرار گرفتند. پژوهش های مختلفی در زمینه فرهنگ ایمنی، نهادینهسازی و ارزیابی فرهنگ HSE و نقش آن در بهرهوری سازمانها و همچنین در زمینههای مختلف فرهنگ سازمانی سازمانها انجام شده، ولی براساس جستجوهای انجام گرفته، درخصوص بررسی تأثیر شاخصهای مختلف فرهنگی در سازمانها بر عملکرد HSE کارکنان مطالعاتی یافت نشده است از اینرو پژوهش حاضر برای اولین بار در صنایع کشور انجام گرفته است.
یافته ها: از بین شاخص های فرهنگ سازمانی در سازمان مورد مطالعه، شاخص کنترل ( با نمره میانگین ۵۵/۰) وضعیت بهتری نسبت به سایر مولفه ها داشت. همچنین در بین شاخص های عملکرد HSE کارکنان شرکت مورد مطالعه، شاخص عملکرد و اجرا ( با نمره میانگین ۶۶/۰) دارای وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر مولفه ها بود. بین عملکرد HSE کارکنان با هرکدام از مولفه های فرهنگ سازمانی ( به غیر از شاخص سیستم پاداش دهی با سطح معنی دار ۱۱۲/۰ و ضریب همبستگی اسپیرمن ۰۸۴/۰ ) رابطه معنی داری مشاهده شد.
نتیجه گیری: با توجه به رابطه مثبت بین فرهنگ سازمانی و عملکرد HSE کارکنان در شرکت مورد مطالعه، هرچه به شاخص های فرهنگ سازمانی توجه بیشتری مبذول گردد، عملکرد HSE کارکنان بهبود می یابد و با اقداماتی از قبیل بهبود و تقویت شاخص های فرهنگی که بیشترین تأثیر را بر عملکرد HSE کارکنان دارند، می توان شاهد بهبود بیشتر فرهنگ سازمانی و عملکرد HSE کارکنان این سازمان بود.
فریبا کیانی، محمدرضا خدابخش،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: آسیب های شغلی از عوامل مهم مرگ و میر و ناتوان ساز هزاران نفر در محیط کاری می باشد، بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر آسیب های شغلی از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش ها نشان می دهند که سبک رهبری تبادلی سرپرست نقش مهمی در تاثیر گذاری بر آسیب های شغلی دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک رهبری تبادلی در پیش بینی آسیب های شغلی کارکنان شرکت ذوب اهن اصفهان انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی- همبستگی بر نمونه ۱۸۹ نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان در سال ۹۱- ۱۳۹۰ انجام گرفت، که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. اجرای پژوهش با استفاده از مقیاس سبک رهبری تبادلی سرپرست (Bass and Avolio, ۱۹۹۰)، پرسشنامه هوشیاری ایمنی (Barling, et al., ۲۰۰۲) و پرسشنامه رویدادهای مرتبط با ایمنی و آسیب های شغلی (Barling, et al., ۲۰۰۲) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نگارش ۱۸ و آماره های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد سبک رهبری تبادلی سرپرست با هوشیاری ایمنی و رویدادهای مرتبط با ایمنی رابطه معنی داری داشت (p< ۰,۰۵). همچنین تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که سبک رهبری تبادلی سرپرست از طریق افزایش هوشیاری ایمنی و کاهش رویدادهای مرتبط با ایمنی، آسیب های شغلی را کاهش داد.
نتیجه گیری: این پژوهش از اهمیت سبک رهبری تبادلی و آموختن آن به مدیران و سرپرستان سازمان ها حمایت می کند. نتایج و پیامدهای پژوهش و پیشنهادات برای تحقیقات آینده در این مقاله تشریح و تبیین می شود.
محمد جواد جعفری، ناهید شفیعیان، سعاد محفوظپور، یدالله محرابی،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: رضایت شغلی پرستاران همواره مورد توجه بیمارستانها بوده است. رضایت شغلی عاملی است که بر کیفیت خدمات ارایه شده توسط پرستاران تأثیر گذار است. بسیاری از پرستاران بهدلیل عدم رضایت از کار، شغل خود را ترک میکنند. این مطالعه با هدف بررسی وضعیت ایمنی و بهداشت حرفه ای بیمارستان شهدای عشایر شهر خرم آباد و ارتباط آن با میزان رضایت مندی شغلی پرستاران شاغل در آن انجام شد.
روش کار: در این پژوهش توصیفی - همبستگی نمونه گیری به روش سرشماری و با مشارکت ۲۳۹ پرستار شاغل در ۱۸ بخش این بیمارستان انجام گرفت. داده های مورد نیاز شامل ویژگی های فردی و شغلی پرستاران، وضعیت ایمنی و بهداشت حرفه ای بیمارستان از دیدگاه پرستاران و سنجش رضایت شغلی با استفاده از پرسشنامه شاخص توصیفی شغل گردآوری شد. پرسشنامههای مورد استفاده پس از اعتبار بخشی در اختیار پرستاران قرار داده شد و پس از تکمیل جمعآوری گردید. داده ها بهوسیله نرم افزار SPSS۱۹، در سطح معنی داری p<۰,۰۵ با آزمون های کروسکال والیس، من ویتنی و آزمون همبستگی اسپیرمن آنالیز گردید..
یافته ها: بررسی نتایج در چهار حیطه ایمنی و بهداشت حرفه ای نشان داد که نمره وضعیت ایمنی و بهداشت حرفه ای بیمارستان از دیدگاه اکثریت پاسخ گوها (۳/۵ ± ۲/۲۳) در سطح ضعیف و رضایت مندی شغلی نیز با کسب میانگین نمره (۴/۵ ± ۸/۳۱) در سطح ضعیف بود. رابطه بین وضعیت ایمنی و بهداشت حرفه ای بیمارستان و میزان رضایت از شغل پرستاری معنی دار بود(p-value=۰.۰۰۱).
نتیجه گیری: میزان رضایت از شغل پرستاران و همچنین وضعیت ایمنی و بهداشت حرفهای بیمارستان مورد مطالعه نیاز به ارتقاء دارد.
قاسم طوری، عادل مظلومی، مصطفی حسینی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: در تقابل انسان - ماشین رفتار انسان نقش تعیین کننده ای در ایجاد ریسک و بروز حادثه دارد. مدل های فرهنگ ایمنی زمینه ساز ارزیابی فرهنگ ایمنی بوده و با ارایه یک دیدگاه کلی محقق را به سمت جنبه های موثر بر ایمنی سازمان هدایت می کند. هدف از مطالعه حاضر طراحی و ارایه پرسشنامه اختصاصی فرهنگ ایمنی مطابق با مدل بومی در یک صنعت خودروسازی می باشد.
.
روش کار: در این مطالعه مقطعی - تحلیلی، پرسشنامه ای بر مبنای سه دسته عوامل مدیریتی، فردی و سازمانی، با ۱۶ مولفه و ۳۷ سوال طراحی و بین سی نفر از کارکنان یک شرکت خودروسازی توزیع شد و پایایی و روایی آن مورد مطالعه قرار گرفت.
.
یافته ها: در خصوص پایایی پرسشنامه عدد آلفای کرونباخ ۸۵۵/۰ بهدست آمد. در ارتباط با روایی پرسشنامه، محتوای آن از جنبه های ساده و مفهوم بودن با روش تحلیل خبرگان (Expert analysis)
توسط چند نفر از متخصصین ایمنی و بهداشت حرفه مورد بررسی قرار گرفت. همچنین طبق تحلیل عاملی صورت گرفته، این بررسی از نظر مولفه های تشکیل دهنده فرهنگ، دارای ده مولفه موثر شناخته شد.
.
نتیجه گیری: تاکنون ابزاری اختصاصی جهت ارزیابی فرهنگ ایمنی که مطابق با یک مدل بومی ارایه شود، وجود نداشتهاست. نتایج مطالعه حاضر نشان داد که ارزیابی فرهنگ ایمنی با استفاده از پرسشنامه طراحی شده در این صنعت مورد اعتماد و معتبر می باشد.
ایرج محمد فام، حیدر محمدی، فرشید قربانی شهنا، علی رضا سلطانیان،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: در سیستم های مدیریت HSE شایستگی به عنوان یکی از ابزارهای مهم جهت انتخاب مدیران و تخصیص منابع در نظر گرفته شده است. فقدان مدیران شایسته HSE می تواند عملکرد مناسب سیستم مدیریتی را تحت شعاع قرار دهد. از طرف دیگر داشتن مدیر و پرسنل شایسته می تواند کاهش زمان انجام فعالیت ها و عملکرد بهتر را سبب گردد. مطالعه حاضر با هدف ارایه الگویی جهت انتخاب مدیران HSE انجام شده است.
.
روش کار: در این مطالعه با بررسی مدل های مشابه، چارچوب اولیه انتخاب گردید. ابعاد مدل و وزن آنها با استفاده از تکنیک بحث کانون تعیین گردید. الگوی بهدست آمده در یک شرکت صنعتی بزرگ بهکار گرفته شد. با ارزیابی نتایج حاصله و اصلاح نارساییهای شناسایی شده مدل تصدیق گردید.
.
یافته ها: الگوی بهدست آمده دارای سه طیف شایستگی فنی، رفتاری و مفهومی بود. مهمترین بعد در مدیران سطح ۱ و ۲ بعد فنی و در مدیران سطح ۳ بعد رفتاری بود.
.
نتیجه گیری: مدیران HSE در سطوح مختلف نیازمند شایستگی های متفاوتی هستند که با استفاده از الگوی حاضر، می توان این شایستگی ها را در بدو استخدام مورد ارزیابی قرار داده و از آن به عنوان مبنایی برای پایش افراد در بازههای زمانی پیش روی استفاده نمود.
ایرج علیمحمدی، مرتضی امینی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: به دنبال بررسی Heinrich در سال ۱۹۳۱ و ارایه مدل دومینوی وی این اندیشه شکل گرفت که مهمترین عامل بروز حادثه، انسان است. طبق گفته وی در بروز حوادث ۸۸% رفتار نا ایمن، ۱۰% شرایط نا ایمن و ۲% نیز فاکتورهای پیشبینی نشده نقش دارند. بنابراین هدف از انجام این مطالعه، بررسی فرهنگ ایمنی افراد و عوامل موثر بر آن در یک واحد شوینده و پاک کننده میباشد.
.
روش کار: در این مطالعه به منظور تعیین سطح فرهنگ ایمنی در شرکت شوینده و پاک کننده، از پرسشنامه استاندارد فرهنگ ایمنی که در سال ۱۳۸۹ تهیه شده بود استفاده گردید. ابعاد فرهنگ ایمنی در این پرسشنامه شامل: ۱- تعهد مدیریت، ۲- آموزش و تبادل اطلاعات، ۳- محیط حمایتی، ۴- عوامل بازدارنده و ۵- اولویت به ایمنی میباشد. پس از جمعآوری پرسشنامهها، دادهها جهت انجام آنالیزهای آماری به رایانه منتقل و با استفاده از نرم افزار SPSS۱۷ آنالیز و ارزیابی شدند.
.
یافته ها: آنالیز اطلاعات مربوط به سن و سابقه کار نشان داد که میانگین سن افراد ۵/۳۷ سال و سابقه کاری افراد نیز ۷/۱۳ سال میباشد. ۳/۵۲% افراد در طول سابقه کاری خود دچار هیچ نوع حادثهای نشده بودند. میانگین نمره فرهنگ ایمنی در بین افراد شرکت کننده ۲۱۶/۳۵±۵۱/۱۸۰ به دست آمد.
.
نتیجه گیری: اختلاف نمره کلی فرهنگ ایمنی در گروههای مختلف شغلی به لحاظ آماری معنیدار میباشد. علاوه بر این، اختلاف نمره کلی فرهنگ ایمنی در افراد حادثه ندیده و حادثه دیده به لحاظ آماری معنیدار است.
محمد جواد جعفری، رجبعلی حکمآبادی، حمید سوری،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: در کشورهای در حال توسعه، بهبود وضعیت ایمنی راهها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مقاله وضعیت ایمنی راههای کشور در طی سالهای ۱۳۸۰-۱۳۸۵ مورد ارزیابی قرار گرفته است.
.
روش کار: در این مطالعه توصیفی، ایمنی راههای کشور با استفاده از شاخصهای ایمنی راه در سطح ماکرو بررسی شده است. در ابتدا تمام شاخصهای موجود در زمینه ایمنی راه مورد بررسی قرار گرفت و ۴۶ شاخص شناسایی شد. پس از شناسایی کل شاخصها، ضمن رایزنی با کارشناسان ایمنی راه کشور و با توجه به دادههای قابل اعتماد موجود در کشور، تعداد ۱۱ شاخص برای بررسی وضعیت ایمنی راههای کشور انتخاب شد. پس از تعیین شاخصها، بر اساس دستورالعمل دبیرخانه کمیسیون ایمنی راه، کلیه دادههای مورد نیاز برای تعیین مقدار هر یک از شاخصها، از سازمان ها و موسسات ذیربط جمع آوری شد. در مراحل پایانی مقدار هر شاخص برآورد گردیده مورد ارزیابی قرار گرفت.
.
یافته ها: نتایج بهدست آمده نشان داد که در طول این دوره ۶ ساله به ازاء هر یکصد هزار نفر جمعیت ۹ کشته برجای مانده است که استفاده از کمربند و کلاه ایمنی به ترتیب %۲۰ و %۱۸ افزایش یافته است. در همین مدت تعداد موتورسیکلت %۲۰، طول راههای آسفالته و شهرنشینی حدود %۱۰ افزایش داشته است. میزان درآمد سرانه واقعی کشور از مقدار ۵۸۸۴ دلار آمریکا به ۷۹۶۸ دلار آمریکا، میزان امید به زندگی از ۹/۶۸ سال به ۹/۷۰ سال، میزان افراد باسواد از %۷۶ به%۷۸ و شاخص توسعه انسانی نیز از مقدار ۷۲۱/۰ به ۷۵۹/۰ افزایش یافتهاند. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که بین میزان افزایش کشته شدگان در حوادث جادهای به ازاء ده هزار خودرو و درصد افزایش متغیرهای استفاده از کمربند و کلاه ایمنی، راههای آسفالته، شهرنشینی و همچنین تغییر میزان درآمد سرانه واقعی کشور، میزان امید به زندگی، میزان باسوادی و شاخص توسعه انسانی همبستگی معنا داری وجود داشته است، بهطوریکه ضریب R۲ برای آنها به ترتیب برابر با ۸۴/۰، ۹۰/۰، ۹۹۴/۰، ۹۰/۰، ۹۷/۰، ۸۲/۰، ۶۹/۰ و ۸۴/۰ بوده است.
.
نتیجه گیری: در طی دوره مورد مطالعه وضعیت ایمنی راههای کشور مناسب نبوده است.
زهره قربعلی، پروین نصیری، علی بقایی، سید محمد رضا میری لواسانی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: به دلیل وجود عوامل خطر فراوان و ریسک زیاد در مراکز صنعتی فرآیندی، از چندین لایه حفاظتی جهت کاهش خطر و ریسک استفاده می شود. تعیین سطوح یکپارچگی ایمنی برای سیستم های امنیتی مجهز به ابزار دقیق کمک می کند تا از ایمنی کلی فرآیند اطمینان حاصل شود. یکی از روش های تعیین سطح یکپارچگی ایمنی، ریسک گراف است. روش ریسک گراف علی رغم سادگی آن روشی کیفی و وابسته به نظرات شخصی متخصصان است.
.
روش کار: در این مقاله روش کیفی ریسک گراف بهبود یافته معرفی و ارزیابی می شود، در ادامه با استفاده از ابزار منطق فازی رویکردی جدید از این روش ارایه می گردد. در روش مطرح شده، سطوح پیامدها که در حالت مرسوم به صورت کیفی تقسیم بندی شده اند به بازه های کمی تبدیل می شوند و با داشتن مقدار کمی از آنها جدول ریسک گراف نیز بهصورت کمی در می آید. در نهایت با استفاده از رویکرد ارایه شده در این مقاله و استفاده از نظر سه کارشناس با تخصیص ضریب وزنی یک سطح یکپارچگی نهاییِ کمی مشخص می شود.
.
نتیجه گیری: با بهکارگیری روش ارایه شده در این مقاله سطوح هم تراز در جدول ریسک گراف در روش های قبلی به زیرسطح های کمی متفاوت تبدیل می شوند که نه تنها دقت سطح ایمنی تعیین شده را افزایش می دهد، بلکه عامل مؤثر در افزایش ایمنی را نیز قابل شناسایی می کند که منجر به صرفه جویی در زمان و هزینه خواهد شد. به عنوان مطالعه موردی، سطح یکپارچگی ایمنی واحد آیزوماکس پالایشگاه تهران با روش پیشنهادی تعیین شده است و نتایج حاصل از روش ریسک گراف بهبود یافته و ریسک گراف بهبود یافته فازی با هم مقایسه شده اند که تأثیرگذاری روش پیشنهادی را نشان می دهد.
شهرام محمودی، ایرج محمدفام، بهزاد افسرطلا، ثریا علیمحمد زاده،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: بر اساس نتایج مطالعات انجام شده، رفتارهای ناامن عامل ۹۰% حوادث می باشند. پژوهش حاضر استفاده از ویژگی های شخصیتی را به عنوان پیش بین های بروز اعمال ناامن در بین کارکنان یک پروژه احداث خطوط تولید خودرو مورد بررسی قرار می دهد.
.
روش کار: در این مطالعه برای تعیین ویژگی های شخصیتی و میزان رفتارهای ناامن بهترتیب از پرسشنامه ۵ بعدی NEO-FFI و روش نمونه برداری از رفتارهای ایمنی استفاده شد. برای آنالیز نتایج از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده گردید. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه کارکنان پروژه به تعداد ۲۴۳ نفر بود.
.
یافته ها: نتایج نشان داد ۷۰/۳۱ درصد از رفتارهای کارکنان از نوع ناامن بود. بین رفتارهای ناامن با رنجورخویی و انعطاف پذیری رابطه مستقیم و معنا دار وجود داشت (P<۰,۰۱).
.
نتیجه گیری: ارزیابی ابعاد شخصیتی میتواند بهعنوان یک ابزار پیش بینی کننده اثر بخش به شناسایی کارکنانی با میزان رفتارهای بسیار ناامن و در نتیجه برنامه ریزی برای کاهش حوادث کمک کند.
محمد شکاری، غلامعباس شیرالی، طاهر حسین زاده،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: بررسی حوادث نشان می دهد که بیش از ۹۰ درصد حوادث صنعتی به عامل انسانی مربوط است و تنها بر پایه اقدامات فنی مهندسی و وضع قوانین و مقررات ایمنی نمی توان رفتارهای ایمن را در صنایع نهادینه نمود. بنابراین با ایجاد یک فرهنگ مثبت و مؤثر ایمنی است که می توان افراد را از خطرات موجود آگاه نموده و حوادث را در محیط کار کاهش داد. با این توصیف، هدف این مطالعه ارزیابی فرهنگ ایمنی در بین کارکنان آزمایشگاه های یکی از شرکت های پتروشیمی با استفاده از یک پرسشنامه ی استاندارد شده می باشد.
.
روش کار: در این مطالعه که از نوع توصیفی-تحلیلی بود از یک پرسشنامه استاندارد شده ی فرهنگ ایمنی که مشتمل بر ۴۰ سوال مرتبط با ۵ حوزه ی آموزش، محیط کار، اولویت ایمنی، تبادل اطلاعات و تعهد مدیریت می شد، استفاده گردید. بدین منظور، تمام کارکنان آزمایشگاه های شرکت مذکور به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. برای ثبت پاسخ ها از مقیاس های پنج نقطه ای لیکرت استفاده گردید.
.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین نمره فرهنگ ایمنی کارکنان آزمایشگاهها ۷/۱۳۶ بود که مطابق قاعده تعریف شده، مثبت ارزیابی میگردد. در این راستا، اولویت ایمنی با حداکثر نمره (۹/۳۱) و تعهد مدیریت با حداقل نمره (۲/۲۵) در بین ابعاد مذکور فرهنگ ایمنی رتبه بندی شدند.
.
نتیجه گیری: وجود فرهنگ ایمنی مثبت و قوی در کارکنان باعث جلوگیری از بروز بسیاری از حوادث شغلی خواهد شد. به عبارت دیگر، یک فرهنگ ایمنی مثبت قوی در بین کارکنان، حرکت سازمان جهت دستیابی به استانداردهای بالاتر ایمنی را تسهیل خواهد کرد.
آریا فضلالله، ایرج محمدفام، محمدجواد حاجیپروانه، منوچهر امیدواری،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: امروزه کاربرد روشهای تصمیمگیری چندشاخصه در رتبهبندی خطرات HSE گسترش زیادی یافته است. از طرف دیگر روش فرآیند تحلیل شبکهای (ANP) در رتبهبندی گزینههای تصمیم از انعطافپذیری و دقت بالایی برخوردار است. دو عامل یاد شده باعث می شود که ترکیب دو رویکرد فوق بتواند اولویت بندی دقیق تری از خطرات HSE ارایه کند. در این پژوهش با استفاده از روش ANP، روشی برای رتبهبندی دقیقتر خطرات حوزه HSE در فرآیند ساخت نیروگاه سیکل ترکیبی ارایه گردیده است.
.
روش کار: در این مطالعه ابتدا ساختار کلی روش مشخص شده و روابط میان این عناصر تعیین گردید. سپس ساختار یاد شده به عنوان اجزای اصلی روش توسط نرمافزار Super Decisions مدلسازی شد. در مرحله بعد تمامی معیارها و زیرمعیارها با بهرهگیری از نظر خبرگان با هم مقایسه زوجی گردید. در مرحله نهایی خطرات HSE شناسایی شده با استفاده از روش های معمول و روش ANP پیشنهادی اولویت بندی و مقایسه شدند.
.
یافته ها: نتایج بهدست آمده نشان داده که روش معمول ارزیابی ریسک قادر به اولویت بندی دقیق خطرات نمی باشد. در حالیکه ده خطر اصلی شناسایی شده در روش موجود در ۴ طبقه کلی قرار گرفتند، روش پیشنهادی توانست آنها را در ۷ طبقه اولویت بندی کند.
.
نتیجه گیری: روش پیشنهادی بهدلیل در نظر گرفتن پنج شاخص کیفی برای رتبه بندی ریسک ها، نسبت به روش های فعلی رتبه بندی دقیق تر خطرات را ممکن می کند. این امر امکان اختصاص مناسب تر منابع سازمانی برای کنترل خطرات را امکان پذیر می کند.
افشین ملکی، ابراهیم درویشی، افشار مرادی،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: فرهنگ ایمنی، هسته سیستم مدیریت ایمنی یک سازمان است که به عنوان پتانسیل حرکت سازمان برای دستیابی به استانداردهای بالاتری از ایمنی در نظر گرفته میشود. هدف این مطالعه بررسی عوامل موثر بر فرهنگ ایمنی و ارتباط آن با حوادث رخداده در کارگران یک پروژه سدسازی بود.
.
روش کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر در ۱۳۰ کارگر شاغل در یک پروژه سد سازی صورت گرفته است. به منظور بررسی وضعیت فرهنگ ایمنی و عوامل موثر بر آن از پرسشنامه استاندارد مشتمل بر ۵۹ سوال استفاده شد. همچنین میزان حوادث رخداده در پروژه در طول سال نیز بر حسب ویژگیهای دموگرافیک جمعآوری گردید. دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرم افزار ۱۹ SPSS آنالیز گردید.
.
یافته ها: میانگین سن، سابقه کار و نمره فرهنگ ایمنی افراد مورد مطالعه به ترتیب ۰۵/۳۵ ، ۵/۷ سال و ۲/۱۸۳ بود. تعداد ۲۷ مورد حادثه در پروژه در طول سال ثبت گردیده که شایعترین علت آنها بیاحتیاطی (۳/۳۳%) بود. بین فرهنگ ایمنی و سابقه داشتن حادثه و نیز حوادث رخداده رابطه معنادار وجود داشت بطوریکه درصد فرهنگ ایمنی مثبت در افراد دارای سابقه حادثه (۸/۷۱%) از درصد افراد بدون سابقه (۱/۴۵%) بیشتر بود. بین متغیرهای سن، سابقه کار، تحصیلات و تاهل با فرهنگ ایمنی رابطه معنیداری وجود نداشت.
.
نتیجه گیری: به نظر میرسد که فرهنگ ایمنی پروژه بیشتر متاثر از سابقه حادثه بوده و با درصد حوادث رخداده نیز کاملا معنی دار است. لذا به منظور ایجاد یک فرهنگ ایمنی مثبت باید بر روی فاکتورهایی از جمله آموزش ایمنی، افزایش تجربه کاری و آنالیز حوادث سرمایهگذاری کرد.