۴ نتیجه برای اضطراب
ویدا رضائی هاچه سو، شادی نادریان فعلی، خدیجه ماجانی، رجبعلی حکم آبادی، فریده گلبابایی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: پاندمی کووید-۱۹ تأثیر قابلتوجهی بر سلامت روان کارکنان بهداشتی-درمانی داشته است. هدف از این مرور نظاممند و متاآنالیز تعیین شیوع تجمیعی اضطراب و افسردگی بین کارکنان مراقبتهای بهداشتی-درمانی ایران طی پاندمی کووید-۱۹ میباشد.
روش کار: در این مرور نظاممند و متاآنالیز، پایگاه دادههای Web of Science، Scopus، Medline (PubMed)، Embase، SID، Magiran و موتور جستجوی Google Scholar بهمنظور یافتن مطالعاتی که شیوع اضطراب و افسردگی را در کارکنان بهداشتی-درمانی طی پاندمی کووید-۱۹ در بازه زمانی دسامبر ۲۰۱۹ تا دهم ژوئن ۲۰۲۱ گزارش کردهاند بررسی شدند. ارزیابی کیفیت مطالعات اولیه بهوسیله ابزار Newcastle-Ottawa انجام و از مدل اثرات تصادفی برای برآورد میزان شیوع تجمیعی استفاده شد. همچنین برای ارزیابی میزان ناهمگنی (هتروژنیتی) بین نتایج مطالعات از آزمونχ۲ و شاخصI۲ استفاده گردید. میزان شیوع تجمیعی اضطراب و افسردگی در زیرگروه ها بر اساس شدت اضطراب و افسردگی، ابزار ارزیابی و شغل کارکنان گزارش شد.
یافته ها: از مجموع ۴۸۸ مقالۀ بهدستآمده در جستجوی اولیه، درنهایت ۱۰ مقاله مرتبط شناسایی و وارد مرور نظاممند و متاآنالیز شدند. شیوع تجمیعی اضطراب ۴۲% (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۲۵ تا ۷۵) و شیوع تجمیعی افسردگی ۳۵% (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۱۹ تا ۵۵) بود. شیوع تجمیعی اضطراب در گروه شغلی پرستاران ۵۴% (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۳۹ تا ۷۰) و در همۀ کارکنان بخش سلامت ۲۹% (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۱۷ تا ۴۴) بود. شیوع تجمیعی افسردگی در گروه شغلی پرستاران ۴۶% (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۳۰ تا ۶۳) و در همۀ کارکنان بخش سلامت ۱۷% (فاصله اطمینان ۹۵ درصد: ۱۰ تا ۲۶) بود.
نتیجه گیری: یافتههای این مطالعه حاکی از شیوع بالای اضطراب و افسردگی در کارکنان بهداشتی-درمانی در ایران طی همهگیری کووید-۱۹ است. برنامهریزی در جهت انجام مداخلات پیشگیرانه و درمانی بهمنظور کاهش بار روانی ناشی از همهگیری ضرورت دارد.
صابر صوری، محمد عامرزاده، روحالله کلهر، سیما رفیعی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: کارکنان بهداشتی درمانی بهویژه پرستاران، در معرض خطر بالای ابتلا به ویروس کرونا و بروز مشکلات روحی-روانی مانند اضطراب، استرس و افسردگی قرار دارند. هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط میان اضطراب و استرس ناشی از بیماری کووید-۱۹ در پرستاران با رفتارهای پیشگیرانه آنها میباشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی پرستاران شاغل در بیمارستانهای ارجاعی کووید-۱۹ شهر قزوین در سال ۱۳۹۹ انجام شد. از بین ۶۴۵ پرستار، ۲۶۰ پرستار بهصورت تصادفی انتخاب شدند. بهمنظور گردآوری دادهها از سه پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی و زمینهای، پرسشنامه اضطراب و استرس کووید-۱۹ و پرسشنامه رفتارهای پیشگیرانه و احتیاطی کووید-۱۹ استفاده شد. از روشهای آماری توصیفی، همبستگی پیرسون، آزمون تی و آنالیز واریانس یکطرفه و تحلیل رگرسیون لجستیک دووجهی (Binary) در فاصله اطمینان ۹۵ درصد استفاده گردید.
یافته ها: شیوع علائم اضطراب در پرستاران ۳۲/۰۸ درصد و میانگین نمره رفتار حفاظتی آنان ۵/۶۶±۱۸/۴۵ و بیشترین نمره ۴/۷±۲۲/۰۶ بوده است. رابطه منفی بین اضطراب و رفتار احتیاطی پرستاران (۰/۳۶-=β) و تأثیر معنادار استرس کووید-۱۹ بر رفتار محافظتی آنها (۰/۲۲-=β) در سطح معناداری ۰/۰۵ تأیید گردید. با افزودن استرس بهعنوان یک عامل مداخلهگر، نقش میانجی استرس در رابطه بین اضطراب و رفتار احتیاطی پرستاران مورد تأیید قرار گرفت (۰/۱۸-=β). پرستاران زیر ۳۵ سال با احتمال بیشتری از دستورالعملهای حفاظتی تبعیت می کنند (۱/۶۲=OR) و نیز کارکنان با سابقه کاری بین ۶ تا ۱۰ سال به ترتیب ۳۲ و ۳۷ برابر احتمال بیشتری برای تبعیت از دستورالعمل های حفاظتی داشتند.
نتیجه گیری: احتمال استفاده مؤثر از وسایل حفاظت فردی و رعایت دستورالعملهای محافظتی در پرستاران با سطح اضطراب شدید و بسیار شدید کمتر میباشد. در افراد با سطوح استرس کنترلشده، این احتمال بهمراتب بیشتر است. لذا کلیه مراکز ارائهدهنده خدمات سلامت لازم است برنامههای حمایتی بر تأکید بر ارتقای سلامت روان کارکنان را ترتیب دهند
زهرا نقوی کنجین، وجیهه کشاورز، خدیجه قیصر کوشکی، افسانه یزدانی نیکو، جمشید یزدانی چراتی، محسن گرگانی فیروزجایی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: درک ریسک افراد در یک موقعیت اورژانسی بر چگونگی رفتار آنها تاثیرگذار است. در زمان پاندمی یک بیماری مانند کووید-۱۹، ترس از بیماری و عواقب آن، موجب میشود تا افراد با اضطراب درگیر شوند. مطالعه حاضر با هدف تعیین ارتباط بین درک ریسک کووید-۱۹ و تجربه اضطراب ناشی از آن در بین کارگران صنایع تولیدی انجام شد.
روش کار: مطالعه توصیفی- تحلیلی حاضر بهصورت مقطعی در سال ۱۴۰۱ و در بین ۵۴۵ نفر از کارگران صنایع تولیدی واقع در استان تهران، مازندران و خراسان شمالی انجام شد. جمعآوری اطلاعات با سه ابزار شامل پرسشنامه اطلاعات جمعیت شناختی برای جمعآوری اطاعات فردی، مقیاس اضطراب بیماری کووید-۱۹ (CDAS) و پرسشنامه درک ریسک و پیشبینی کنندههای روانی بیماری کووید-۱۹ انجام شد. تحلیل دادهها، با استفاده از آمارههای توصیفی (میانگین و انحراف معیار) و تحلیلی (همبستگی کانونی) در نرمافزار SPSS ۲۵ انجام گردید.
یافته ها: میانگین و انحراف معیار سن کارگران ۵۸/۷±۹۸/۳۵ سال، نمره درک ریسک و اضطراب به ترتیب ۳۱/۳±۸۹/۱۲ و ۵۱/۱±۵۱/۴ بود. ضریب همبستگی کانونی بین درک ریسک و اضطراب ناشی از بیماری کووید-۱۹ در کانون اول برابر ۷۳۴/۰ و در کانون دوم برابر ۲۲۹/۰ و مقدار معنیداری متناظر با آنها کوچکتر از ۰۱/۰ بدست آمد. علائم روانی (بار کانونی ۷۲۵/۰-) و علائم جسمانی (بار کانونی ۴۲۱/۰-) نقش معنیداری در پی بینی تغییرپذیری درک ریسک کووید-۱۹ نشان دادند.
نتیجه گیری: درک ریسک بیماری کووید-۱۹ منجر به کاهش اضطراب ناشی از آن شد که این تأثیرگذاری بر علائم روانی به مراتب بیشتر از علائم جسمانی بود. بنابراین در هنگام بروز پاندمیهایی شبیه به بیماری کووید-۱۹، انجام اقداماتی در راستای افزایش آگاهی و درک ریسک کارگران از عامل بیماری، میتواند در کنترل اضطراب مؤثر واقع گردد.
مهندس پیام خانلری، مهندس لیلا سلیمانی، دکتر احمدعلی نوربالاتفتی، مهندس الهه عموزاده، دکتر سیدابوالفضل ذاکریان،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: سلامت روان در محیطکار، نقش مهمی در رفاه کارکنان و بهرهوری سازمانی دارد، اما حالاتی نظیر استرس، اضطراب، افسردگی و فرسودگی شغلی میتوانند تأثیرات منفی بسیاری بر عملکرد شغلی و کیفیت زندگی افراد داشته باشند. ابزارهای متعددی برای ارزیابی سلامت روان توسعه یافتهاند، اما اغلب برای محیطهای کاری طراحی نشده یا بهروز نیستند. این مطالعه ابزارهای موجود را مرور کرده و مناسبترین روشها برای غربالگری و ارزیابی حالات سلامت روان در کار را معرفی میکند.
روشکار: این مطالعه از روش مرور دامنهای برای شناسایی ابزارهای ارزیابی سلامت روان در محیط کار استفاده کرده است. جستجو در پایگاههای اطلاعاتی PubMed، PsycINFO، Web of Science و Scopus با استفاده از کلمات کلیدی مرتبط با حالات سلامت روان شغلی انجام شد. مطالعات انتخاب شده شامل ابزارهایی بودند که پس از سال ۲۰۲۰ توسعه یافته و اعتبارسنجی شده بودند. دادهها توسط دو نویسنده استخراج و بررسی شده و ابزارها بر اساس کاربرد و ویژگیهای خاص دستهبندی شدند.
یافتهها: از ۷۴۶ سند اولیه، پس از حذف موارد غیرمرتبط و بازبینی معیارها، ۱۲ مطالعه نهایی انتخاب شد. ابزارهای استخراجشده برای ارزیابی استرس، اضطراب، افسردگی و فرسودگی شغلی کاربرد داشتند. بیشتر این ابزارها برای عموم مشاغل طراحی شدهاند، اما برخی کاربردهای خاص شغلی داشتند، مانند ابزارهای مرتبط با پرسنل نظامی، کارکنان مراقبت بهداشتی و امدادگران. ابزار فرسودگی شغلی بیشترین ارجاعات را به خود اختصاص داده است.
نتیجهگیری: نتایج این مطالعه نشان داد بیشتر ابزارها کاربرد عمومی و برخی برای محیطهای کاری طراحی شدهاند. ابزارهای جدیدتر، مانند غربالگر استرس شغلی، سیاهه افسردگی شغلی و ابزار ارزیابی فرسودگی، میتوانند جایگزین ابزارهای قدیمی شوند. پیشنهاد میشود ابزارهای کوتاه و تخصصی ارزیابی اضطراب شغلی توسعه یابد و سازمانها از ابزارهای متناسب با شرایط کاری کارکنان برای ارتقای سلامت روان و بهرهوری استفاده کنند.
کلمات کلیدی: ابزارهای ارزیابی سلامت روان، استرس شغلی، افسردگی شغلی، فرسودگی شغلی، اضطراب شغلی