جستجو در مقالات منتشر شده


۲۸ نتیجه برای ارگونومی

احسان فرورش، عادل مظلومی، مجید حبیبی محرز، سید محمود تقوی شهری، شعری سوری، سپیده محرمی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده

مقدمه: به هر گونه اختلال یا آسیب سیستم اسکلتی -عضلانی که ممکن است در اثر شغل فرد به وجود آمده باشد یا به وسیله آن تشدید گردد، اختلالات اسکلتی عضلانی گفته می شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ارگونومیکی وضعیت انجام کار و عوامل موثر بر اختلالات اسکلتی–عضلانی آرایشگران شهرستان سردشت ایران در سال ۱۳۸۹ انجام گرفته است.

روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. بر اساس سرشماری، کل آرایشگران شهرستان سردشت که تعداد آن ها ۱۱۰ نفر می باشد مورد بررسی قرار گرفتند. از پرسشنامه نوردیک، دوربین فیلم برداری و چک لیست ربا جهت انجام این کار بهره گرفته شده است.

یافته ها: افراد مورد پژوهش ۴۲/۹ درصد مرد و ۵۷/۱ درصد زن بودند. میانگین سنی مردان و زنان مورد پژوهش به ترتیب برابر ۸/۱۸+-۳۱/۷۳ و ۶/۷۵+-۲۵/۱۲ بود. درد آرنج دارای بیش ترین شیوع ( ۹۰ درصد) و پس از آن درد نواحی گردن، مچ/ دست، شانه، باسن/ران، پشت، پا/مچ پا، زانو و کمر به ترتیب با میزان شیوع ۷۱ ،۷۰، ۶۸، ۶۶، ۶۳، ۵۶، ۴۸ و ۴۵ شیوع بعدی را به خود اختصاص دادند. با توجه به ارزیابی پوسچر به عمل آمده، ۲۷/۶ % افراد مورد پژوهش سطح خطر متوسط به بالا در مواجهه با عوامل خطرزای اختلالات اسکلتی عضلانی داشتند.

نتیجه گیری: شیوع بالای اختلالات اسکلتی- عضلانی در اندام های فوقانی نشان می دهد که پوسچرهای نامناسب کاری، استفاده از ابزار کاری نامناسب، حرکات تکراری زیاد و مدت زمان کار طولانی برای آرایش از دلایل عمده شیوع زیاد این اختلالات در اندام های فوقانی این گروه شغلی می باشد هم چنین با توجه به سطح خطر بالای به دست آمده، افزایش شیوع این اختلالات در آرایشگران در آینده پیش بینی می گردد.


داود اسکندری، نجف نوری زاده، هادی سعادتی، سعید محمد پور، عبدالله غلامی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: اختلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با کار ، شایع‌ترین بیماری ها و آسیب های شغلی کارگران را تشکیل می دهد. وضعیت های نامناسب بدن در حین کار و حمل بار دستی از مهم ترین عوامل خطر اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین شاغلین حرفه‌های مختلف ‌می‌باشد. به دلیل اهمیت شناخت این عوامل و  پیشگیری از بروز، اختلالات مطالعه فوق با هدف بررسی شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و ریسک فاکتور های شغلی آن در شاغلین صنعت خودرو سازی سایپا شهر کاشان در سال ۱۳۹۰انجام گردید.

روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی برروی۳۷ فعالیت و ۸۴ وظیفه کاری در بین کارگرانی که وظیفه حمل بار را بر عهده داشتند انجام گرفت. برای شناسایی اختلالات اسکلتی- عضلانی از پرسشنامه نقشه بدن(body map) استفاده گردید و ریسک فاکتور های شغلی مربوطه نیز با استفاده از روش شاخص کلیدی ۱(KIM) به‌دست آمد. داده های به‌دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار‌های  SPSS و Excel  تجزیه و تحلیل گردیدند.

یافته ها: بیش‌ترین شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی بین گروه‌های شغلی در نواحی کمر و قسمت فوقانی پشت (۹۲%) بوده است. با توجه به نتایج به‌دست آمده از روش شاخص کلیدی ، افرادی که وظیفه حمل و نصب دستی تایر ، نصب صندلی و حمل موتور توسط شاتل را بر عهده داشتند، به ترتیب با کسب عدد ریسک ۶۶، ۵۲ و ۵۲ دارای بیشترین سطح ریسک بودند. تعداد ۳ نفر(۳,۶%) سطح ریسک ۱،۴۰ نفر(۴۷.۶%)  سظح ریسک ۲، ۳۸نفر(۴۵.۲%) سطح ریسک ۳ و نیز ۳نفر(۳.۶%)سطح ریسک ۴را کسب نمودند.

نتیجه گیری: عمده ترین مشکل در شاغلین، مربوط به وضعیت نامطلوب بدن ،حمل بار دستی و پیچش و خمش در ناحیه کمر است و به همین دلایل اختلالات اسکلتی- عضلانی در ناحیه کمر بیش‌ترین شیوع را دارد.  با توجه به شیوع بالای اختلالات اسکلتی-عضلانی مداخلات ارگونومیکی مناسب مانند اقدامات مهندسی ومدیریتی می تواند متغیر های مورد نظر(پوسچر،وزن بار،زمان حمل بار، شرایط محیط کار)را در حد ممکن کاهش دهد وسطح ریسک را به حد قابل قبول برساند.


زینب کاظمی، عادل مظلومی، جبرائیل نسل سراجی، مصطفی حسینی، صدیقه باریده،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: ازجمله مشاغل پرمسوولیت در صنعت ریلی، شغل لکوموتیورانی است. لکوموتیوران نیازمند عملکردهای شناختی متعددی از قبیل توجه مستمر، شناسایی اشیاء، حافظه، برنامه ریزی و تصمیم گیری می باشد. سطوح بالای خستگی ازجمله علل ایجاد حوادث توسط لکوموتیورانان است. عوامل متعددی بر افزایش خستگی لکوموتیورانان اثرگذار می باشد که بارکاری از مهم ترین این فاکتورها است. لذا هدف از مطالعه حاضر، بررسی بارکاری لکوموتیورانان قطارهای مسافری و اثر آن بر خستگی این افراد می باشد. روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه توصیفی تحلیلی می باشد که در میان ۱۰۰ نفر از لکوموتیورانان نیروی کشش راه آهن که با استفاده از نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند، صورت گرفت. به منظور ارزیابی وضعیت بارکاری و خستگی لکوموتیورانان به ترتیب از پرسشنامه NASA-TLX و مقیاس خستگی Samn-Perelli استفاده گردید. تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از تست های Paired t-test و Spearman صورت گرفت. یافته ها: نتایج به‌دست آمده نشان داد که لکوموتیورانان، دو بعد تلاش و کوشش و بارذهنی خود را به ترتیب با میانگین های ۲۲/۷۴ و ۳۱/۷۳ به‌عنوان مهم ترین ابعاد بارکاری ارزیابی کرده اند. بین بارکاری و میزان خستگی قبل از حرکت و نیم ساعت قبل از رسیدن به مقصد (مربوط به مسیر رفت) ارتباط معنی داری به‌دست نیامد (۰۵/۰
مجید معتمدزاده، مسعود شفیعی مطلق، ابراهیم درویشی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: فعالیت‌های جابه‌جایی دستی بار (Manual Material Handing) چه به‌صورت بلند یا کوتاه‌ مدت‎ می‎تواند عوارضی مانند پارگی، شکستگی، تنش‌های سیستم قلب و عروق، خستگی ماهیچه‎ای و اختلالات اسکلتی– عضلانی به‌خصوص در مهره‎های کمر ایجاد نماید. هدف این مطالعه ارزیابی جابه‌جایی دستی کپسول‌های اکسیژن توسط کارگران واحد ریخته‌گری و مداخله ارگونومیکی جهت کاهش ریسک ابتلاء به اختلالات اسکلتی- عضلانی می‌باشد.

 .

روش کار: این یک مطالعه مداخله‎ای می‌باشد که بر روی ۱۸ نفر کارگر مرد واحد ریخته‎گری یک شرکت فولاد صورت گرفته است. ارزیابی جابه‌جایی دستی کپسول‎های اکسیژن با بهره‎گیری از جداول و نرم افزار اسنوک (Snook Tables) انجام شد. با طراحی و ساخت یک باکس که ۶ عدد کپسول اکسیژن درآن گنجانده شده است و توسط جرثقیل منتقل می‎شود، جابه‌جایی دستی کپسول‎ها حذف گردید.

 .

یافته ها: بر طبق نتایج، بلند کردن و پایین آوردن کپسول‎ها در اکثر موارد و فعالیت‎های حمل، کشیدن و هل دادن کپسول‌های اکسیژن در سه مورد برای کمتر از ۱۰ درصد کارگران واحد ریخته‎گری بی‌خطر. بلند کردن کپسول نیز برای ۲۵ درصد آنان خطری در پی نداشت. بر اساس روش اسنوک طراحی نحوه جابه‌جایی بار باید به گونه‎ای باشد که برای حداقل ۷۵ درصد کارگران ضرری نداشته باشد.

 .

نتیجه گیری: با اجرای مداخله ارگونومیکی در واحد ریخته‌گری، ریسک ابتلاء به اختلالات اسکلتی– عضلانی ناشی از جابه‌جایی دستی کپسول‎های اکسیژن حذف گردید و وضعیت ایمنی کارکنان در برابر ریسک انفجار این کپسول‎ها نسبت به شرایط قبل از مداخله بهبود یافت.


طاهره یکتایی، لیلا پیری، فرهاد طباطبایی،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: امروزه رایانه یکی از اجزاءجدایی ناپذیر محیط های کاری است و سلامتی ارتباط مستقیمی با استرس شغلی دارد. این مطالعه با هدف بررسی تاثیرآموزش با مداخلات ارگونومی برکاهش استرس شغلی کاربران رایانه سازمان بهزیستی شهرستان رشت انجام شده است.

.

روش کار: در این پژوهش نیمه آزمایشی، ۲۸۳ کاربر رایانه زن که دارای سابقه کار ۵ تا ۱۵ سال وسن ۳۰ تا۴۰ سال و سابقه استفاده از رایانه به مدت یک سال و یا بیشتر بودند و روزانه ۳ تا ۴ ساعت با رایانه کار می‌کردند به عنوان گروه نمونه انتخاب شدند. سپس۴۶ شرکت کننده‌ای که دارای استرس شغلی بالا و متوسط بودند به طور تصادفی در دوگروه کنترل (۲۳ نفر) و آزمایش (۲۳ نفر) قرار گرفتند. به منظور تعیین میزان استرس شغلی از پرسشنامه اسیپو (۱۹۸۷) با اعتبار آلفای کرونباخ ۸۷/. استفاده شد. گروه آزمایش به مدت سه ماه آموزش‌های نظری و عملی و مداخلات ارگونومی (استفاده از تکیه گاه بازو و پا و بالشتک و تصحیح پوسچر، کاهش زمان کار، تنظیم ارتفاع صندلی بر اساس قد و رعایت فاصله چشم تا مانیتور) برایشان اجرا شد. سپس نتایج با گروه کنترل به روش کوواریانس مقایسه گردید.

.

یافته ها: تحلیل کوواریانس نشان دهنده این بود که آموزش با مداخلات ارگونومیک منجر به کاهش استرس شغلی کاربران رایانه خواهد شد.

.

نتیجه گیری: آموزش و آگاه کردن کاربران رایانه از اصول ارگونومیک کار با رایانه و انجام مداخلات ارگونومیک جهت تصحیح پوسچر، کاهش زمان کار، استفاده از تکیه گاه بازو و پا نقش موثری در کاهش استرس شغلی کاربران رایانه خواهد داشت.


سمیه چهاردولی، مجید معتمد زاده، یداله حمیدی، رستم گلمحمدی، علیرضا سلطانیان،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: یکی از مفاهیم قابل توجه در ارگونومی رویکرد طراحی شغل می باشد. صاحب نظران معتقدند تلفیق ماکروارگونومی و طراحی شغل می تواند منجر به ارتقا بهره وری در سازمان گردد. لذا این پژوهش با بررسی ارتباط عوامل طراحی شغل، عملکرد و رضایت شغلی انجام شد.

.

روش کار: این مطالعه توصیفی-تحلیلی در یکی از بانک‌های شهر همدان صورت گرفت. جهت جمع‌آوری داده‌ها از پرسشنامه‌های طراحی شغل، رضایت شغلی و شاخص عملکرد بانک استفاده گردید. برای تعیین ارتباط بین دو متغیر نیز از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده شد.

.

یافته‌ها: این مطالعه نشان داد رویکرد انگیزشی، کمترین رویکرد (۳,۸%) و رویکرد مکانیکی، رویکرد غالب (۷۴.۷%) در شعب بوده است و اکثریت شعب وضعیت متوسطی از لحاظ رضایت شغلی داشته‌اند. همچنین بین طراحی شغل (رویکرد انگیزشی و رویکرد ادراکی) و رضایت شغلی همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد. به علاوه نتایج نشان دادند که بین طراحی شغل (رویکرد انگیزشی) و رضایت شغلی با عملکرد نیز همبستگی مثبت معنی داری وجود دارد (۰۵/۰=p).

.

نتیجه گیری: با توجه به نقش طراحی شغل در رضایت شغلی و عملکرد کارکنان، می‌توان اظهار داشت که طراحی مجدد شغل به سمت رویکرد انگیزشی و توجه به اصول ارگونومی در محیط کار می‌تواند در بازدهی و بهره‌وری سازمان نقش مؤثری ایفا نماید.


ابراهیم درویشی، عباس شفیع خانی، علی‌اکبر شفیع خانی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: حمل دستی بار شایع ترین علت اختلالات اسکلتی، عضلانی مرتبط با کار است. پیشگیری از بروز این اختلالات بسیارضروری است. هدف از این مطالعه، ارزیابی مخاطرات جابه‌جایی دستی موکت توسط رانندگان تحویل و کارگران خرده فروش و مداخلات ارگونومی جهت کاهش ریسک اختلالات اسکلتی-عضلانی بود.

.

روش کار: این مطالعه مداخله ای بر روی ۳۶ نفر کارگر در ۱۹سایت خرده فروشی وابسته به یک شرکت نساجی صورت گرفته است. ارزیابی وضعیت ارگونومی خرده فروشی ها با بهره گیری از مدل ارزیابی ریسک جامع بنیاد فرش انگلستان و ارزیابی وضعیت اختلالات اسکلتی-عضلانی کارگران با استفاده از پرسشنامه نوردیک انجام شد. پس از اجرای مداخلات ارگونومی، ارزیابی مجدد صورت گرفت.

.

یافته ها: میانگین سنی و سابقه کار افراد به ترتیب ۲۸/۳۶ و ۲/۱۶سال بود. نتایج حاصل از پرسشنامه نوردیک قبل از مداخله نشان داد که درمجموع ۸/۳۷ درصد از کارگران حداقل یک‌بار درد را در یکی از اندام‌های نه‌گانه خود تجربه کرده‌اند که کمر (۷۵%)، شانه (۶۱%)، گردن و پشت (۵۵%) دارای بیشترین فراوانی بودند. پس از اجرای مداخلات، درصد شیوع اختلالات به حدود ۵/۲۳% کاهش یافت. نتایج ارزیابی ریسک در خرده‌فروشی‌ها قبل و بعد از مداخله نشان داد که از ۱۹سایت خرده فروشی ارزیابی شده، شش سایت خرده فروشی از شرایط ضعیف به شرایط متوسط و یک سایت از شرایط متوسط به خوب ارتقا یافتند.

.

نتیجه گیری: با اجرای مداخلات ارگونومی در سایت های تحویل موکت، عوامل خطرزایی ابتلا به اختلالات اسکلتی-عضلانی ناشی از جابه‌جایی دستی موکت کاهش و وضعیت کیفی خرده‌فروش ها از لحاظ ایمنی و ارگونومی نسبت به شرایط قبل از مداخله بهبود یافت.


حمیده رضوی، امیر بهبودی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: شرایط کار در باجه های حاشیه خیابان‌ها، باعث تشدید عوامل تهدید کننده سلامتی می شود. در این تحقیق، سعی می شود تا با رتبه بندی عوامل ریسک و تحلیل آنها، راهکارهای مشخصی برای بهبود وضعیت ارگونومیکی این باجه ها ارایه گردد.

.

روش کار: اطلاعات دموگرافیکی، وضعیت جسمی-  حرکتی، روانی و ایمنی ۴۷ باجه از طریق پرسشنامه، مصاحبه و فیلمبرداری جمع آوری شد. سپس با استفاده از یک رویه ترکیبی شامل روش‌های QEC، ابزارهای آماری برای آزمون فرض و آنالیز واریانس و شیوه‌های ابتکاری برای تعیین شاخص‌های ارگونومیک، شاخص بحرانی شناسایی شد. در ادامه، راهکارهای بهبود شاخص بحرانی با استفاده از نرم افزار CATIA V۵ R۲۰ و روش RULA تجزیه و تحلیل شده و راهکار پیشنهادی ارایه گردید.

.

یافته ها: اطلاعات آنتروپومتریک و شخصی فروشندگان مرد و زن در باجه ها بر اساس آزمون F و سطح معنی داری ۰۵/۰ به جز عامل وزن، تقاوت خاصی نداشته و قابل تعمیم به یکدیگر می‌باشند. مقایسه شاخص‌های ارگونومیکی ، بالاترین میزان مواجهه شغلی را برای عوامل جسمی - حرکتی (۳۹/۴۵) و شرایط محیطی (۲۸/۴۱) نشان می دهند. همچنین بالاترین ریسک با پرسشنامه نوردیک و روش QEC در نواحی بازوها و شانه و کمر به ترتیب ۳۸ و۲۶ تعیین می شود. سپس، مدل سه بعدی فروشنده در وضعیت فعلی و پیشنهادی با روش RULA تحلیل شده و سطوح ریسک فروشنده به ترتیب برای سمت راست و چپ بدن از۷و ۵ به۳و ۱ و برای مشتری از ۶ به ۱ بهبود می‌آید.

.

نتیجه گیری: کارکنان باجه های شارژ و فروش بلیط الکترونیکی در مشهد در معرض آسیب‌های اسکلتی-عضلانی و مخاطرات ناشی از شرایط محیطی نامناسب هستند. برخی تغییرات پیشنهادی در این مقاله مانند جابه‌جایی باجه، تنظیم گیشه و ارتفاع میز، ریسک این موارد را به میزان قابل توجهی کاهش می‌دهد


رشید حیدری مقدم، رستم گل محمدی، قدرت اله روشنایی، راضیه زارع،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: دانش‌آموزان زمان نسبتا زیادی را در مدرسه می گذرانند. آنها عادات نشستن خود را در این دوره می آموزند. نشستن بر روی نیمکت نامناسب و وضعیت نامناسب بدن می‌تواند منجر به ناهنجاری‌های ستون فقرات، کمر درد، گردن درد، خستگی و ناراحتی گردد. از این رو این مطالعه با هدف بررسی تناسب ابعاد میز و نیمکت‌های موجود در مدارس ابتدایی دخترانه شهر همدان با ابعاد آنتروپومتری این دانش‌آموزان انجام گرفت.

.

روش کار: در این مطالعه ۶۲۴ دانش‌آموز دختر ابتدایی شهر همدان مورد بررسی قرار گرفتند و تعدادی از ابعاد آنتروپومتری از قبیل ارتفاع شانه، ارتفاع آرنج، ارتفاع زانو، ارتفاع رکبی، طول باسن – رکبی و پهنای باسن در آنها مورد سنجش واقع شده. بدین منظور، از صندلی مخصوص اندازه گیری ابعاد آنتروپومتری (با قابلیت تنظیم ارتفاع، عمق نشیمن‌گاه و تکیه گاه آرنج) و کولیس با فک متحرک استفاده شد. اندازه گیری‌ها در وضعیت تماس کامل ران‌ها با سطح نشیمن‌گاه، قائمه بودن زاویه بین ران و ساق پا، تماس کامل پاها با جاپایی متحرک، صاف بودن تنه و تماس تکیه گاه با کمر و باسن، صورت گرفت. سپس، تناسب ابعاد میز و نیمکت‌های موجود با میز و نیمکت‌های مناسب (بر اساس ابعاد آنتروپومتری دانش‌آموزان) بررسی شد.

.

یافته ها: نتایج نشان داد که ارتفاع نشیمن‌گاه، عمق و عرض آن، ارتفاع تکیه گاه، ارتفاع میز و ارتفاع زیر میز به ترتیب برای ۱/۱۰%، ۳/۱۷%، ۶/۵%، ۵/۵۳%، ۹/۱% و ۱/۳۱% از دانش‌آموزان در محدوده قابل قبول قرار دارد.

.

نتیجه گیری: علی رغم تفاوت‌های موجود در ابعاد بدنی دانش‌آموزان پایه‌های مختلف مقطع ابتدایی، نظم مشخصی در استفاده از میز و نیمکت با ابعاد متفاوت موجود نبود .به‌طور کلی ابعاد میز و نیمکت‌های موجود با ابعاد آنتروپومتری دانش‌آموزان تناسب ندارد.


غلامعباس شیرالی، طاهر حسین زاده، داود افشاری، محمد سعید مرادی،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: تابلوهای ایمنی اطلاعات را در قالب دستورالعمل های مربوط به مخاطرات و آسیب های صنعت فراهم می‌کنند. این تابلوها به شرطی می توانند مؤثر واقع شوند که طراحی آن‌ها منطبق با اصول ارگونومی و براساس ویژگی‌های شناختی طراحی باشد. هدف این مقاله، بررسی ارتباط ویژگی‌های شناختی تابلوها و قابلیت حدس، و تدوین یک مدل رگرسیونی برای آن بوده است.

.

روش‌ کار: این مطالعه مقطعی- توصیفی بر روی ۱۰۰ نفر از شاغلین یک صنعت پتروشیمی صورت گرفت. جهت جمع آوری داده ها از یک پرسش‌نامه ۳ بخشی استفاده شد: بخش اول اطلاعات دموگرافیک، بخش دوم ویژگی‌های شناختی طراحی تابلوها و بخش سوم آزمون قابلیت حدس. سپس برای ارتباط ویژگی‌های شناختی با قابلیت حدس علایم، یک مدل رگرسیونی ارایه گردید.

.

یافته‌ها: میانگین و انحراف معیار برای قابلیت حدس کل تابلوهای آزمون به ترتیب ۷۳/۶۳ و ۳۶/۴ به‌دست آمد. ویژگی "آشنایی" کمترین امتیاز (۱۵/۴۹) را به خود اختصاص داد. ویژگی‌های "نزدیکی معنایی" (۳۹۰/۰ =β) و "معنی داری" (۳۶۹/۰=β) بیشترین ارتباط را با قابلیت حدس علایم ایمنی داشت.

.

نتیجه گیری: براساس نتایج این مطالعه جهت افزایش قابلیت حدس علایم ایمنی (۷۳/۶۳) به حداقل میزان استانداردهای موجود، استفاده از اصول طراحی ارگونومیک تابلوها و آموزش ضروری است تا ویژگی‌های شناختی و به ویژه بعد " آشنایی" با کمترین امتیاز و دو بعد " معنی داری" و " نزدیکی معنایی" با بیشترین امتیاز، ارتباط ﻣﺅثر با قابلیت حدس علایم را تعدیل نماید. مدل رگرسیون ارایه شده برای این صنعت می تواند در مطالعات آینده برای پیش بینی قابلیت حدس تابلوهای ایمنی مورد استفاده شود.


سارا طرزی مقدم، سید ابوالفضل ذاکریان ،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: سیستم مراقبت بهداشتی از بزرگ‌ترین بخش‌ها در بیشتر کشورها بوده و سیستمی اجتماعی-تخصصی است که مردم نقش غالبی را در آن ایفا می‌کنند. امروزه مراکز درمانی با سه مشکل اصلی روبه‌رو هستند: ۱)هزینه‌های درمانی، ۲)کیفیت و تقاضاهای بیمار و ۳) پیچیدگی سیستم مراقبت بهداشتی. این مشکلات ضرورت نیاز به کاربرد رویکردها و مدل‌های ارگونومی را در مراکز درمانی نشان می‌دهند. هدف از این مطالعه بررسی مدل‌های ارگونومی کاربردی در مراکز درمانی بود.
 

روش کار: این پژوهش به روش مروری انجام شده است. جستجوی مقالات از سال‌های ۲۰۰۵ تا ۲۰۱۴ در سایت‌هایScienceDirect, ProQuest, PubMed  و با کلمات اصلی Ergonomics, Healthcare, Human factors, model صورت گرفت.
 

یافته‌ها: در مجموع ۸۵ مقاله مورد بررسی قرار گرفت. با ارزیابی عنوان‌ها، ۳۰ مقاله مرتبط و با بررسی چکیده‌ها ۱۵ مقاله و در نهایت پنج مقاله که فول تکست آن‌ها در دسترس بود انتخاب شدند. این مقالات به مدل‌های کاربردی ارگونومی در مراقبت بهداشتی اشاره دارد: ۱) مدل SEIPS ، ۲) DIAL-F، ۳) مدل بیمار- کارکنان- تجهیزات پزشکی، ۴) مدل وظیفه-پزشکی و ۵) مدل وظیفه- فرآیند- وظیفه.
 

نتیجه گیری: بیشتر مطالعات انجام شده بر کاربرد رویکردهای ارگونومی در مراکز درمانی تأکید می‌ورزند. با استفاده از مدل‌های شاخص ارگونومی می‌توان مشکلات مراکز درمانی را به حداقل رساند. این رویکردهای ارگونومی به ایجاد فرآیندهای درمانی مردم-محور، طراحی کاربر-محور، محیط‌های کاری درمانی، کاربرد مؤثرتر منابع و افزایش انگیزش کارکنان مراقبت بهداشتی کمک می‌کنند.


امیرحسین داودیان طلب، اسدالله افشین، فرشید محمودی، فاطمه عمادی، فخری دخت اکبری، شهرام بازدار،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: در تجربه درد، باید دو عامل را در نظر گرفت، یکی بعد حسی و دیگر بعد هیجانی. عوامل هیجانی درد شامل حالت‌های هیجانی متفاوتی می‌باشد که مهم‌ترین آن‌ها افسردگی است. بنابراین در این مطالعه ابتدا به مقایسه درد اسکلتی عضلانی در بین کارگران صنعتی افسرده و غیره افسرده پرداخته شد و سپس سایر عوامل فیزیکی و دموگرافیک موثر بر افسردگی و اختلالات اسکلتی عضلانی مورد بررسی قرار گرفت.

روش کار: این مطالعه مقطعی از نوع توصیفی- تحلیلی در سال ۱۳۹۱در بین ۱۷۹ نفر از کارگران صنعتی انجام گردید. در این مطالعه نمونه به صورت سرشماری انتخاب شد. ابزار جمع آوری اطلاعات شامل ۳ پرسش‌نامه مقیاس ارزیابی ناراحتی عمومی بدن که از نوع چشمی شبیه سازی شده است، پرسش‌نامه فرم کوتاه افسردگی بک و پرسش‌نامه سوالات دموگرافیک و یک سری سوالات بازپاسخ می‌باشد، داده‌ها بعد از جمع آوری توسط SPSS۱۶ مورد آنالیز قرار گرفتند برای مقایسه متغیرها از آزمون آماری من ویتنی و کروسکال والیس و برای تعیین رابطه بین متغیر‌ها از آزمون آماری کندال استفاده شد.

یافته ها: این مطالعه نشان داد که بیشینه و کمینه اختلالات اسکلتی عضلانی به ترتیب مربوط به کمر و بازو و ساعد با ۱۹% و ۴/۳% می‌باشد، هم‌چنین ۲/۳۶% از نمونه‌ها دارای افسردگی در سطح کم تا شدید بودند، مقایسه اختلالات اسکلتی عضلانی با آزمون آماری من ویتنی در بین افراد افسرده و غیره افسرده نشان داد که در سر و گردن،کمر،  دست و مچ دست چپ، ران و زانوی راست تفاوت معنی دار وجو دارد  (۰۵/۰>P)، از سویی آزمون آماری کروسکال والیس نشان داد که بین گروه‌های کاری مختلف در میزان افسردگی تفاوت معنی داری وجود ندارد، اما میزان احساس درد در برخی ابعاد بین گروه‌های کاری مختلف تفاوت معنی داری دارد و میزان آن در کارکنان اداری نسبت به دیگر واحدهای کاری بیشتر است.

نتیجه گیری: میزان بیشتر نمره افسردگی در افراد دارای درد اسکلتی عضلانی می‌تواند نتیجه شکست در دستیابی به تسکین درد باشد. مشکلات روان‌شناختی که در پی درد مزمن به‌وجود می‌آید، به دلیل ناراحتی مستمر، نا امیدی و اندیشیدن به دردی است که از آن رنج می‌برد، این وضعیت باعث می‌شود که فرد احساس ناتوانی و ناکارامدی بکند واحتمال بروز افسردگی در او شدت یابد.


سید ابوالفضل ذاکریان، احسان گروسی، زیبا عبدی، احسان بخشی، مهرداد کامرانی، رضا کلانتری،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: طراحی محیط کار از جمله عواملی است که می تواند بر احساس راحتی، عملکرد، بهره‌وری و سلامتی کارمندان تاثیر بگذارد. تاثیر این عامل بر بهره‌وری و عملکرد انسان در حیطه ارگونومی محیطی بررسی می‌شود. با بررسی وضعیت طراحی محیط کار می‌توان تاثیر آن را بر بهره‌وری و عملکرد کارمندان تعیین نمود. هدف از مطالعه حاضر بررسی تاثیر طراحی محیط کار بر بهره‌وری کارمندان بانک می‌باشد.

روش کار: در این مطالعه مقطعی نمونه های مورد مطالعه را ۱۵۰ نفر از کارمندان ۲۲ شعبه مختلف یکی از بانک های شهر تهران تشکیل داده اند. ابزار جمع آوری داده ها شامل پرسش‌نامه اطلاعات جمعیت شناختی و پرسش‌نامه تاثیر طراحی محیط کار اداری بر بهرهوری کارکنان می‌باشد که توسط حامید و همکاران طراحی شده است. به منظور آنالیز داده‌ها، آزمون‌های آماری هم‌بستگی و رگرسیون مورد استفاده قرار گرفتند.

یافته ها: میانگین (انحراف استاندارد) سن و سابقه کاری شرکت کنندگان در این مطالعه به ترتیب  ۰۲/۳۷(۶) و ۱۳(۷) سال بود. از بین مشخصات دموگرافیک بررسی شده، بین سن با نمرات مربوط به عامل های صندلی و دما رابطه معنی داری مشاهده گردید (۰۵/۰< P-value). به‌علاوه، بین عامل های صدا و چیدمان محیط با بهره‌وری کارکنان رابطه معنی داری به‌دست آمد (P-value به ترتیب ۰۴۴/۰ و ۰۴۸/۰).

نتیجه گیری: طراحی مناسب و باکیفیت محیط کار بر بهره‌وری کارمندان بانک تاثیر مثبت دارد. به بیان دیگر، طراحی محیط کاری راحت و ارگونومیک با در نظر گرفتن نیازهای افراد و برآورده کردن آسایش کارمندان، باعث افزایش بهره‌وری آن‌ها خواهد شد.


فاطمه دهقانی، سید ابوالفضل ذاکریان، اسما زارع، فریبرز امیدی، زهرا مرادپور، ابوذر عینی پور، مسعود قنبری کاکاوندی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: درصد بالایی از اختلالات اسکلتی - عضلانی محیط کار به علت وضعیت بدنی نامناسب و طراحی غیر ارگونومیک ایستگاه کار در حین برداشتن و جابه جایی بار می‌باشد. برای اجتناب از این صدمات باید مشاغل به گونه ای طراحی شوند تا ریسک فاکتورهای ارگونومی را به طور مناسبی کنترل کرد. هدف از این مطالعه به کارگیری اقدامات مداخله ای ارگونومیک برای کاهش ریسک فاکتورهای ارگونومیک در واحد کیسه‌گیری یک کارخانه تولید مواد معدنی پودری می‌باشد.

روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی بر روی ۲۰ نفر از کارگران بخش کیسه‌گیری انجام شد. شناسایی ریسک فاکتورهای ارگونومیکی از طریق فیلم برداری،‌ بررسی پرونده‌های پزشکی، مصاحبه با کارگران و نیز استفاده از روش  REBA صورت گرفت. مداخلات انجام شده، شامل تغییر ارتفاع نوار نقاله و استفاده از پالت فنری(Spring table) بود. آنالیز داده‌ها با استفاده از آزمون تی - تست زوجی به‌وسیله نرم افزار SPSS ۱۸‌ انجام شد.

یافته ها: قبل از انجام مداخله ارگونومیکی، در مجموع  ۷۵ درصد پوسچرهای ارزیابی شده توسط روش REBA نمره ۸- ۱۰ (سطح خطر بالا) و ۲۵ درصد آن‌ها نمره ۱۱ تا ۱۵ ( سطح خطر خیلی بالا) را به دست آوردند که به ترتیب سطح اولویت‌های اقدام اصلاحی ۳و ۴ را نشان میدهند. پس از اجرای مداخلات ارگونومیکی، در مجموع ۹۰ درصد از پوسچرهای آنالیز شده سطح اولویت اقدام اصلاحی ۲ با سطح خطر متوسط و ۱۰ درصد پوسچر‌های آنالیز شده باقی‌مانده سطح خطر بالا را نشان دادند. مقایسه نتایج به دست آمده روش REBA قبل و بعد از انجام مداخله اختلاف معناداری را نشان داد (P-Value <۰,۰۵).

نتیجه گیری: براساس یافته‌های حاصل از این پژوهش، به‌کار‌گیری مداخلات ارگونومیکی سطح اقدامات اصلاحی را به مقدار زیادی کاهش داده و ممکن است قادر به بهبود پوسچرهای مرتبط با کار باشد.


عادل مظلومی، زینب کاظمی، رامین مهرداد، مهرداد حلمی کهنه شهری، مهران پورحسین،
دوره ۷، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: کیفیت زندگی کاری شکل جدیدی از رضایت شغلی است که احساسات فرد درباره تمامی جنبه‌های کاری خود را شامل می‌شود. هدف از مطالعه حاضر تعیین ویژگی‌های سایکومتریک نسخه فارسی پرسش‌نامه WRQoL-۲ برای استفاده در جامعه پرستاران می‌باشد.

روش کار: در مطالعه حاضر، از روش ترجمه معکوس به‌منظور تأیید ثبات زبان‌شناسی پرسشنامه استفاده می‌شود. سپس، مطالعه مقطعی در میان ۲۷۰ نفر از پرستاران یکی از بیمارستان‌های تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی تهران صورت گرفت. پایایی پرسش‌نامه با استفاده از روش آزمون-بازآزمون و اعتبار ساختاری آن با استفاده از آزمون تحلیل عاملی بررسی شد. به‌علاوه، اعتبار افتراقی این پرسش‌نامه از مقایسه میانگین نمرات کیفیت زندگی کاری در دو گروه از پرستاران راضی از درآمد و ناراضی از درآمد خود به دست آمد.

یافته ها: در خصوص پایایی، ملاحظه گردید که ضریب تکرارپذیری برای تمامی ابعاد پرسش‌نامه WRQoL-۲ در سطح قابل‌قبولی می‌باشد. طبق تحلیل عاملی مؤلفه‌های مربوط به پرسش‌نامه در مطالعه حاضر ۶ مؤلفه کیفیت زندگی کاری شناسایی گردید که در مقایسه با نسخه اصلی پرسش‌نامه برخی سؤالات در گروه‌های متفاوتی قرار گرفتند. در خصوص روایی افتراقی، در مورد تمامی مؤلفه‌ها، به‌جز مؤلفه استرس در کار، مقدار P-value کم‌تر از ۵۰/۰ به دست آمد.

نتیجه گیری: با توجه به سطح قابل‌قبول روایی و پایایی به‌دست‌آمده برای پرسش‌نامه WRQoL-۲، استفاده از این پرسش‌نامه باری ارزیابی کیفیت زندگی کاری پرستاران در بیمارستان‌ها پیشنهاد می‌گردد.


احسان گروسی، عادل مظلومی، رضا کلانتری، مصطفی حسینی،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: پرستاری از جمله مشاغلی است که در آن شاغلین به علت بارکاری فیزیکی و استرس شغلی بالا در معرض ریسک خستگی و اختلالات اسکلتی و عضلانی قرار دارند. متصل کردن ست سرم به محلول های سرمی یکی از وظایف تکراری پرستاران در هر شیفت کاری می باشد که می تواند باعث ایجاد درد و ناراحتی در دست شود. هدف از انجام  پژوهش طراحی و ارزیابی ارگونومیکی دستگاه متصل کننده ست سرم به محلول سرم در شغل پرستاری می باشد.

روش کار: مطالعه حاضر از نوع تجربی و مداخله ای بوده که بر روی ۱۲ نفر از پرستاران (۶ زن و ۶ مرد)  در سه فاز انجام شد. فاز اول بررسی وضعیت متصل کردن دستی ست سرم، فاز دوم طراحی و ساخت دستگاه متصل کننده ست سرم و فاز سوم ارزیابی ارگونومیکی دستگاه ساخته شده بود. در فاز اول و سوم میزان کوشش درک شده توسط پرستاران با مقیاس ده    گزینه ای بورگ و سطح فعالیت انقباضی عضلات دست با روش الکترومیوگرافی در هنگام متصل کردن ست سرم مورد ارزیابی قرار گرفت. اطلاعات حاصل از فاز اول (متصل کردن دستی) با اطلاعات فاز سوم (متصل کردن مکانیکی) توسط آزمون های آماری مورد مقایسه قرار گرفت.

یافته ها: میانگین کوشش درک شده توسط پرستاران در حالت متصل کردن دستی ست سرم ۱,۲±۵  (از۱۰) و در حالت متصل کردن مکانیکی ۰.۴۹±۲.۳ به دست آمد. بین میزان فعالیت انقباضی ۵ عضله از ۶ عضله مورد بررسی (باز کننده انگشتان، دو سر بازو، سه سر بازو، دلتویید و خم کننده رادیال مچ) در دو حالت اتصال دستی و مکانیکی تفاوت های معنی داری با    ۰۵/۰>P-value  وجود داشت.

نتیجه گیری: استفاده از دستگاه متصل کننده ست سرم با کاهش کوشش درک شده و کاهش سطح فعالیت انقباضی عضلات در ناحیه دست و مچ دست همراه بود. این دستگاه  می تواند به عنوان یک ابزار ارگونومیک کار پرستاران، برای راحت سازی وظیفه متصل کردن ست سرم به محلول مورد استفاده قرار گیرد.


مصطفی پویاکیان، مهناز صارمی، کورش اعتماد، حمید شفق،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: داروخانه ها یکی از عناصر اصلی در زنجیره ارایه خدمات در نظام سلامت کشور هستند. بنابراین شناخت ویژگی های شغلی و نیز مسایل مربوط به سلامت نیروی کار در گردانندگان اصلی این حرفه اهمیت زیادی دارد. هدف از مطالعه ی حاضر شناسایی مسایل ارگونومیک داروخانه ها می باشد.

روش کار: پژوهش کیفی حاضر از نوع تحلیل محتوا به مدت پنج ماه در سال ۲۰۱۷ در داروخانه های شهرستان مراغه صورت گرفت. داده ها از طریق بحث گروهی متمرکز با مشارکت ۳۰ نفر از سه گروه کاری مختلف که شامل ۱۲ نفر دکتر داروساز، ۱۲ نفر تکنسین دارویی و ۶ نفر بازرس معاونت غذا و دارو بود، در ۵ جلسه جمع آوری شد. آنالیز داده ها هم زمان با جمع آوری آن ها با استفاده از آنالیز محتوای هدایت شده صورت گرفت.

یافته ها: تحلیل محتوا، ۲۳ مساله ارگونومیک مطرح در داروخانه ها را شناسایی نمود که در سه دسته کلی از پیش تعیین شده بر اساس دسته بندی انجمن بین المللی ارگونومی (فیزیکی، شناختی و سازمانی) قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که از دیدگاه ارگونومی مسایل مختلفی از جمله پوسچرهای کار، فضای کار و چیدمان، بارکاری ذهنی و  بهره وری برای شاغلین  داروخانه ها مطرح می باشد.

نتیجه گیری: اکثر شرکت کنندگان در این مطالعه بر روی برخی مسایل ارگونومیک از جمله فضای کار و چیدمان، پوسچرهای کاری، بارکاری ذهنی، قابلیت اطمینان و طراحی زمان های کاری تاکید بیش تری داشتند. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند به عنوان مبنایی برای ارتقاء آیین نامه های ساخت و بهره برداری از داروخانه ها و هم چنین ارزیابی وضعیت ارگونومی و شناسایی مشکلات ارگونومیک آن ها مورد استفاده قرار گیرد.


حسن صادقی نایینی، مریم عربشاهی،
دوره ۹، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۸ )
چکیده

یکی از اهداف عالی امروز جوامع ، چه در کشورهای توسعه یافته و چه رو به رشد، حصول درجات بالاتری از پایداری و ارتقا سطح کیفیت زندگی افراد است. توسعه پایدار یک رویکرد فراگیر و انسان محور است که می تواند ارتباط منطقی و سینرژیک با ارگونومی برقرار کند، چرا که ارگونومی نیز علمی چند نظامه و انسان محور است و در پی ارتقا کیفیت زندگی افراد است. تلفیق سینرژیک و هم افزای این دو حیطه موضوع اصلی این مقاله است. این بررسی از دومرحله تشکیل شده که در فاز نخست و در قالب یک مقاله مروری به کمک دو موتور جستجوی«PubMed» و«EBSCO» و اعمال کلید واژه های «ارگونومی» و «پایداری»، تلاش شده است تا کیفیت تلفیق این دو حوزه مورد دقت قرار گیرد. فاز دوم این تحقیق را یک مطالعه توصیفی تشکیل داده که در آن تعداد ۳۸ پرسش نامه که در محیط گوگل طراحی و ارسال شده، مورد ارزیابی قرار گرفت. پرسش نامه ها از سوی کارشناسان داوطلب و فعال در حوزه سلامت حرفه ای  تکمیل گردید. نتایج بخش مروری و بررسی اولیه مقالات دریافت شده مبتنی بر معیارهای گزینش و حذف مقالات، منجر به حصول ۱۲ مقاله شد. ارزیابی دقیق مقالات نشان داد که فصول مشترک بین ارگونومی صنعتی و پایداری   می تواند به رویکردی جدید در برنامه ریزی های سلامت پایدار محیط های کار بینجامد.نتایج بخش دوم این پژوهش نشان داد که متوسط درصد پوشش موضوعات ارگونومی با وجوه اجتماعی ، اکولوژیک و  اقتصادی پایداری به ترتیب ۱۶، ۱۰ و ۱۲ درصد بوده است. تلفیق ویژگی های ارگونومی و مفاهیم پایداری به ویژه با تاکید بر حیطه های اجتماعی در هر دو رویکرد، می تواند فرآیندی موثر و قابل اجرا را در راستای ارتقا سطح ارگونومی صنعتی و کیفیت زندگی کاری افراد به همراه داشته باشد
معصومه صدری خانلو، محمدرضا منظم، کمال اعظم، علیرضا مرتضی پور، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: نزدیک به یک سوم افراد در مشاغلی مشغول به کار هستند که استفاده از آوا، بخشی از کار آن ها محسوب می شود. معلمان به عنوان بزرگ ترین گروه کاربران حرفه ای آوا، در معرض خطر ابتلاء به اختلالات کلامی می باشند. هدف از این مطالعه، بررسی اختلالات کلامی و ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر آن در معلمان می باشد.
روش کار: این مطالعه مقطعی و توصیفی-تحلیلی در سال ۱۳۹۵ بر روی ۷۳ معلم زن و مرد مقطع ابتدایی در شهرستان ساوه به روش نمونه گیری تصادفی انجام شد. پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با هدف شناسایی عوامل خطرساز، پرسش نامه ی( ۳۰- Voice Handicap Index( VHI با هدف ارزیابی میزان اختلالات کلامی و پرسش نامه علایم با هدف بررسی شکایات کلامی در اختیار معلمان قرار گرفت که در مطالعات گذشته روایی و پایایی آن مورد تایید واقع شده بود. سپس داده ها با استفاده از آزمون های آماری تی تست و مجذورکای در نرم افزار اس پی اس اس نسخه ۲۴ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.  
یافته ها: پایایی پرسش نامه ی محقق ساخته ریسک فاکتورهای تاثیرگذار بر اختلالات کلامی با محاسبه آلفای کرونباخ (۷۳۶/۰) تایید و روایی آن نیز با نظر کارشناسان در خصوص کفایت تعداد سوالات، عدم وجود ابهام و بررسی تناسب محتوایی، به اثبات رسید. براساس نتایج به دست آمده، در ۵۵ درصد از معلمان مورد مطالعه، درجاتی از مشکلات کلامی مشاهده شد. هم چنین نتایج نشان داد میزان اختلالات کلامی در معلمان زن به مراتب بیش تر از معلمان مرد می باشد (۰۰۱/۰>p). اختلال در عمل کرد تارهای صوتی و سابقه آلرژی به عنوان ریسک فاکتورهای عمومی، استفاده از ماژیک و سیستم تهویه فرسوده به عنوان ریسک فاکتورهای محیطی، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی به عنوان ریسک فاکتورهای شغلی باعث افزایش مشکلات کلامی در معلمان شدند. از میان علایم مرتبط با اختلالات کلامی در معلمان مورد مطالعه خستگی کلامی(۵۱ درصد) و گرفتگی صدا (۳۷ درصد) در مقایسه با سایر علایم، شیوع بیش تری داشتند.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع اختلالات کلامی در نیمی از معلمان مورد مطالعه و تاثیر ریسک فاکتورهای مختلف عمومی، محیطی و شغلی نظیر سابقه آلرژی، اختلال در عمل کرد تارهای صوتی، ابزار تدریس، سیستم تهویه فرسوده، استراحت کلامی ناکافی و استرس شغلی بر افزایش اختلالات کلامی آن ها، شناخت عوامل خطرساز اختلالات کلامی به منظور کنترل آن ها در معلمان  امری ضروری به نظر می رسد. هم چنین می توان نتیجه گیری نمود که معلمان و متولیان امر آموزش و پرورش با رعایت اصول ارگونومی و بهداشت شغلی می توانند از آوایی سالم بهره مند گردند.
رضا یگانه، رسول یاراحمدی، ذبیح اله دمیری،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: سلامت شغلی از جمله موارد مهمی است که می تواند بر بهره وری و توسعه اقتصادی سازمان موثر باشد. هدف از انجام این مطالعه تعیین تاثیر برنامه مداخله ای آموزشی ارگونومی-ایمنی بر بهره وری کارگران یک صنعت مونتاژ بود.
روش کار: این مطالعه مداخله ای روی ۵۴ کارگر سالن مونتاژ یک صنعت الکترونیک انجام شد. ابتدا جهت ارزیابی وضعیت ارگونومی محل کار از روش QEC و جهت ارزیابی بهره وری از پرسشنامه هرسی-گلد اسمیت استفاده شد. سپس با استفاده از نتایج حاصل از ارزیابی مرحله اول و شناسایی نقایص موجود، اقدام به تدوین یک برنامه مداخله ای جامع شد. به فاصله سه ماه از انجام مداخلات مجددا وضعیت ارگونومی و بهره وری با استفاده از روش QEC و پرسشنامه هرسی-گلد اسمیت ارزیابی شد. داده ها توسط نرم افزار R تحلیل شد.  
یافته ها: میانگین نمره کل بهره وری و میانگین امتیاز کل بدن روش QEC قبل ازمداخله به ترتیب برابر ۲۴/۷۵ و ۴۰/۹۹ به دست آمد. پس از انجام مداخلات میانگین امتیاز کل بهره وری برابر ۱۶/۸۰ و میانگین امتیاز کل بدن روش QEC برابر ۹۲/۹۷به دست آمد. تحلیل داده ها با آزمون تی زوجی نشان داد اختلاف مقادیر امتیازات بهره وری معنادار بوده(P-value˂۰/۰۵) اما اختلاف مقادیر امتیاز کل بدن روش QEC معنادار نبود (P-value>۰/۰۵).
نتیجه گیری: انجام مداخلات ارگونومی-ایمنی تاثیر مثبتی بر امتیاز  بهره وری داشت اما بر وضعیت کلی اندام های بدن، تاثیر معناداری نشان نداد.

صفحه ۱ از ۲    
اولین
قبلی
۱
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb