۶۵ نتیجه برای ارزیابی
فریده گلبابایی، اصغر قهری، محمود مهدیزاده، منصور غیاث الدین، کوروش مهاجر، داوود اسکندری،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: ارزیابی ریسک مواد سمی و شیمیایی، مهندسین بهداشت حرفهای را قادر می سازد که تصمیم گیری های مناسبی را در ارتباط با برنامه ریزی اقدامات کنترلی در محیط کار اتخاذ نمایند. این پروژه در سالن های مونتاژ (۴بخش) یکی از صنایع خودروسازی کشور ایران با دو نوع فرآیند جوشکاری GMAW و نقطهای مقاومتی به منظور تعیین ریسک مواجهه افراد با فیوم جوشکاری صورت پذیرفته است.
روش کار: مواجهه جوشکاران از طریق جمع آوری ۱۴۳ نمونه هوا از ناحیه تنفسی بر اساس روش ۰۵۰۰ NIOSH اندازهگیری شد. همچنین ارزیابی ریسک بهداشتی با استفاده از روش توصیه شده، توسط انجمن ایمنی و بهداشت سنگاپور انجام گردید.
یافته ها: یافته ها نشان دادند که میانگین مواجهه جوشکاران در فرآیندهایGMAW و نقطهای به ترتیب برابر ۷۸/۵±۶۱/۵ و ۱۵/۲±۳۸/۲ میلیگرم بر مترمکعب است و از نظر آماری دارای تفاوت معناداری می باشند (۰۵/۰>p). همچنین شواهد حاکی از آن بود که نوع الکترود، فلز پایه و استفاده از ماده شیمیایی، تاثیر زیادی در میزان تولید فیوم ومواجهه کارگران جوشکار دارد(۰۵/۰>p). نتایج ارزیابی ریسک نشان داد که رتبه ریسک جوشکاران GMAW بالا بوده، در حالیکه جوشکاران نقطهای مقاومتی دارای رتبه ریسک پایین بودند.
نتیجه گیری: توجه بهداشتی بیشتر به جوشکاران GMAW و اتخاذ راههای کنترلی برای این گروه از جوشکاران مورد نیاز میباشد. راههای کنترلی مورد نیاز و موثر شامل کنترل فنی، پایش هوای تنفسی و بیولوژیکی جوشکاران، آموزش، اجرای برنامه های حفاظت تنفسی، توسعه و اجرای روشهای کاری صحیح و ایمن و در نهایت ارزیابی مجدد ریسک بعد از اجرای روشهای کنترلی می باشد.
احسان فرورش، عادل مظلومی، مجید حبیبی محرز، سید محمود تقوی شهری، شعری سوری، سپیده محرمی،
دوره ۱، شماره ۲ - ( ۱۲-۱۳۹۰ )
چکیده
مقدمه: به هر گونه اختلال یا آسیب سیستم اسکلتی -عضلانی که ممکن است در اثر شغل فرد به وجود آمده باشد یا به وسیله آن تشدید گردد، اختلالات اسکلتی عضلانی گفته می شود. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی ارگونومیکی وضعیت انجام کار و عوامل موثر بر اختلالات اسکلتی–عضلانی آرایشگران شهرستان سردشت ایران در سال ۱۳۸۹ انجام گرفته است.
روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی- تحلیلی می باشد. بر اساس سرشماری، کل آرایشگران شهرستان سردشت که تعداد آن ها ۱۱۰ نفر می باشد مورد بررسی قرار گرفتند. از پرسشنامه نوردیک، دوربین فیلم برداری و چک لیست ربا جهت انجام این کار بهره گرفته شده است.
یافته ها: افراد مورد پژوهش ۴۲/۹ درصد مرد و ۵۷/۱ درصد زن بودند. میانگین سنی مردان و زنان مورد پژوهش به ترتیب برابر ۸/۱۸+-۳۱/۷۳ و ۶/۷۵+-۲۵/۱۲ بود. درد آرنج دارای بیش ترین شیوع ( ۹۰ درصد) و پس از آن درد نواحی گردن، مچ/ دست، شانه، باسن/ران، پشت، پا/مچ پا، زانو و کمر به ترتیب با میزان شیوع ۷۱ ،۷۰، ۶۸، ۶۶، ۶۳، ۵۶، ۴۸ و ۴۵ شیوع بعدی را به خود اختصاص دادند. با توجه به ارزیابی پوسچر به عمل آمده، ۲۷/۶ % افراد مورد پژوهش سطح خطر متوسط به بالا در مواجهه با عوامل خطرزای اختلالات اسکلتی عضلانی داشتند.
نتیجه گیری: شیوع بالای اختلالات اسکلتی- عضلانی در اندام های فوقانی نشان می دهد که پوسچرهای نامناسب کاری، استفاده از ابزار کاری نامناسب، حرکات تکراری زیاد و مدت زمان کار طولانی برای آرایش از دلایل عمده شیوع زیاد این اختلالات در اندام های فوقانی این گروه شغلی می باشد هم چنین با توجه به سطح خطر بالای به دست آمده، افزایش شیوع این اختلالات در آرایشگران در آینده پیش بینی می گردد.
مرتضی اوستاخان، امیرعباس مفیدی، محسن مشکانی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: وقوع حوادث شغلی در محیط های تولیدی علاوه بر تحمیل هزینه های مستقیم و غیر مستقیم، بر بهرهوری مفید کار نیز تأثیر گذار خواهد بود. این در حالی است که در فضای رقابتی بین صنایع مختلف، کسب سود بیشتر در مقابل هزینه های کمتر همواره از اصلیترین دغدغه های مدیران بوده است. در نتیجه توجه به عوامل ایمنی در محیط های تولیدی در جهت کاهش حوادث شغلی و به تناسب آن کاهش هزینه ها می تواند برای رسیدن به این هدف مؤثر باشد.
روش کار: این مقاله یک روش ارزیابی ریسک برای تعیین سطح ایمنی موجود در محیط های تولیدی با استفاده از روش فازی و به کمک نرم افزار MATLAB ارایه شده است.
یافته ها: اجزای اصلی این مدل شامل سه پارامتر احتمال حادثه، شدت حادثه و سطح ایمنی موجود می باشند. برای این منظور از آمار حوادث منتشر شده و علل پیشنهاد شده توسط سازمان تأمین اجتماعی استفاده شده است.
نتیجه گیری: علاوه بر این از نظریه کارشناسان ایمنی و بهداشت در تعیین شدت حوادث نیز بهره گرفته شده است. در روش فازی از روش استنتاج فازی مدل ممدانی به دلیل سهولت و کاربرد بیشتر استفاده شده است.کاربرد مدل معرفی شده با ارایه یک مطالعه کاربردی بیان شده است.
فاطمه امینی فرد، محسن مشکانی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: در عرصه رقابتی بازار کنونی تنها سازمانها و صنایعی به موفقیت دست خواهند یافت که در کلیه زمینه های خدماتی خود از استانداردهای مرتبط و متناسب با نوع و ماهیت کار خود پیروی نموده و خود را هرچه بیشتر در جهت تحقق اهداف استانداردهای مورد نظر قرار دهند. با رشد روزافزون تکنولوژی و ماشینی شدن، هر روزه شاهد آمار بالای حوادث صنعتی و اتلاف سرمایه های انسانی و مادی در کشور هستیم. لذا نیاز به استانداردهای ایمنی و بهداشت حرفه ای بیش از پیش احساس می شود و چنانچه سازمانها از حدود مشخص شده تجاوز نمایند، مشکلاتی بیشمار و در نهایت ضرر و زیان جبران ناپذیری برای سازمان خود رقم خواهند زد.
روش کار: در این مطالعه با استفاده از یکی از ابزارهای مدیریت استراتژیک به نام SWOT ، نقاط ضعف، قوت، فرصتها و تهدیدها در یکی از صنایع مونتاژ قطعات خودرو ایران به منظور کنترل عملکرد این سازمان در رعایت استانداردهای ایمنی و بهداشتی موجود در آن (OHSAS۱۸۰۰۱)، مورد ارزیابی قرار گرفت. با مقایسه عملکرد شرکت در سالهای ۸۷ و ۸۸ در زمینه بهکارگیری و رعایت استاندارد ایمنی و بهداشتی موجود در شرکت مورد نظر و امتیازدهی وزن دار به نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصتها با استفاده از ماتریس عوامل داخلی(ضعف و قوت) و خارجی(فرصت و تهدید)، میزان اهمیت هر عامل در پیاده سازی و اجرای این استاندارد در شرکت مورد نظر ، تعیین گردید.
یافته ها: با تمرکز بر نقاط ضعف و قوت، فرصتها و تهدیدها راهکارهایی جهت بهبود اجرای استانداردOHSAS۱۸۰۰۱ صورت گرفت. بر اساس بیشترین امتیازهای وزن دار تعیین شده، مهمترین نقاط ضعف شناسایی شده عدم نظارت بر پیمانکاران، عدم تعهد مدیریت به اجرای OHSAS۱۸۰۰۱، عدم تلاش برای شناسایی خطرات ناشی از تغییرات و عدم نیازسنجی آموزشی، مهمترین نقاط قوت شناسایی شده بودجه ی کافی شرکت در زمینه ایمنی و بهداشت، تلاشهای مستمر زیست محیطی، شناسایی خطر برای شرایط غیر عادی؛ مهمترین تهدیدات درخواست تحویل فوری سفارشات مشتریان، و مهمترین فرصتها حمایت دولت از طرحهای ایمنی و بهداشتی تعیین گردید.
نتیجه گیری: مجموع ستون امتیازات وزن دار در سال ۸۷ برای عوامل خارجی (فرصتها و تهدیدات) ، ۲,۱۶ و برای عوامل داخلی(نقاط ضعف و قوت) ۱.۶۶ حاصل گردید. هر دوی این ارقام از مقدار متوسط۲.۵ (حداقل مقدار قابل قبول)، کمتر بودند لذا شرکت در مورد اجرای این استاندارد دارای عملکرد ضعیفی در سال ۸۷ بوده است و واکنش ضعیفی در استفاده از فرصتها و به حداقل رساندن تهدیدات داشته است. در مورد عوامل داخلی، وضع از عوامل خارجی هم بدتر بوده و نقاط ضعف سازمان پررنگ تر از نقاط قوت بوده است. اما در سال۸۸ ، بهدلیل تغییرات ایجاد شده در ساختار سازمانی شرکت، اعداد ستون امتیاز وزن دار برای عوامل خارجی به ۳.۲ و برای عوامل داخلی به ۳.۶۴ افزایش یافت که حاکی از بهبود شرایط می باشد.
عبداله اردشیر، رضا مکنون، محمد رکاب اسلامی، زینب جهانتاب،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: با توجه به افزایش جمعیت و نیاز بیش از پیش افراد به سکونت در شهرها،شاهد رونق روزافزون بلندمرتبه سازی در ایران هستیم.از طرفی پروژه های ساخت به دلیل ماهیت مبهم و پیچیده، دارای ریسک های متعددی میباشند که یک گروه از ریسک ها، ریسک های بهداشتی می باشند.این ریسک ها یا اثرات کوتاه مدت دارند یا اثرات آنها پنهان بوده و در دراز مدت اثر منفی خود را بروز می دهند و مشکلات و بیماری های عدیده و حتی مرگ را برای افراد همراه دارند.
.
روش کار: این مقاله ریسک های بهداشتی در ساخت پروژههای بلند مرتبه را شناسایی، ارزیابی و رتبه بندی میکند. ریسک ها از طریق مصاحبه با افراد با سابقه در زمینه بلند مرتبه سازی و همچنین چک لیست های تخصصی ایمنی و بهداشت، شناسایی و با استفاده از نظر متخصصین ارزیابی شدند و برای کمی سازی با توجه به ماهیت مبهم ریسک ها و وجود عدم قطعیت، از محاسبات اعداد ذوزنقه ای فازی استفاده گردید. در نهایت پس از ارزیابی ریسک ها و وزندهی، درجه بحرانی بودن هر ریسک محاسبه و ریسک ها برای پاسخ رتبه بندی شدند.
.
یافته ها: پس از ارزیابی ها، فاکتور ریسک برای بیشتر ریسک ها بالای ۵/۰ بهدست آمد که نشان از اهمیت این ریسکها در پروژه های عمرانی دارد.همچنین نشان دهنده این مهم است که ریسک های بهداشتی باید قبل از شروع پروژه ارزیابی شوند و برای کاهش و یا حذف آنها اقدامات لازم صورت گیرد.
.
نتیجه گیری: در پروژه های بلند مرتبه سازی، مدیریت ریسکهای بهداشتی بسیار مهم است و این ریسکها بهصورت مستقیم و غیر مستقیم بر روی زمان، کیفیت و هزینه پروژه تاثیرات قابل توجهی می گذارند. بنابراین بررسی و کنترل ریسک های بهداشتی در مرحله طراحی و اجرا لازم و ضروری است. بسیاری از این ریسک ها، با استفاده از وسایل حفاظت فردی قابل پیشگیری و کنترل هستند و این نشان دهنده اهمیت بسیار زیاد این وسایل می باشد که در این میان نقش فرهنگ سازی و آموزش به افراد درگیر در پروژه و لزوم استفاده از وسایل حفاظت فردی بسیار مهم و ضروری است.
محمد جواد جعفری، اسماعیل زارعی، علی درمحمدی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: صنایع فرآیندی اغلب با مواد شیمیایی پر خطر و واحدهای عملیاتی تحت شرایط دما و فشار بالا نظیر راکتورها و تانکهای ذخیره سروکار دارند. بنابراین احتمال وقوع حوادثی از قبیل انفجار و آتشسوزی در آنها بسیار بالا است. هدف این تحقیق ارایه روشی جامع و کارآمد برای ارزیابی کمی ریسک حریق و انفجار واحدهای فرآیندی است.
.
روش کار: روش پیشنهادی در این تحقیق مشهور به QRA است و شامل هفت مرحله می باشد. بعد از تعیین اهداف مطالعه و شناسایی کامل فرآیند مورد مطالعه، ابتدا از روشهای کیفی مناسب جهت غربالگری و شناسایی کانونهای خطر استفاده می گردد و سپس سناریوهای محتمل شناسایی و الویت بندی می شوند. در ادامه جهت برآورد میزان تکرارپذیری سناریوها از روش آمار و سوابق گذشته یا روش تحلیل درخت خطا (Analysis Fault Tree) به همراه درخت رویداد (Event Tree) استفاده می گردد. برای مدلسازی پیامد از نرم افزار تخصصی PHAST ۶,۵۴ همراه با معادلات پرابیت به منظور ارزیابی پیامد استفاده می گردد. در آخرین مرحله با ترکیب پیامد و تکرارپذیری، ریسک فردی و جمعی تک تک سناریوها و ریسک کلی فرِآیند یا واحد مورد مطالعه محاسبه می گرد د.
.
یافته ها: بهکارگیری روش پیشنهادی نشان داد که خطرناکترین پیامدهای واحد تولید هیدروژن آتش فورانی، آتش ناگهانی و انفجار است. نتایج بیان کرد که ریسک جمعی هر دو حریق و انفجار ناشی از پارگی کامل راکتور سولفورزدایی(سناریو۳)، رفورمر(سناریو۹) و جاذب های تصفیه هیدروژن(سناریو۱۲) غیرقابل پذیرش است. کل واحد تولید هیدروژن از نظر ریسک فردی حریق در ناحیه ARARP قرار دارد و تا فاصله ۱۶۰متری از حد مرزی واحد، ریسک فردی حریق غیر قابل پذیرش است. این فاصله نه تنها فراتر از حد مرزی واحد تولید هیدروژن است، بلکه از حد مرزی مجتمع نیز فراتر است. راکتورسولفورزدایی(۵۷%) و رفورمر(۳۴%) دارای بیشترین سهم در ریسک فردی انفجار برای پرسنل اتاق کنترل می باشند و ریسک آنها غیر قابل پذیرش است.
.
نتیجه گیری: بهدلیل آنکه روش پیشنهادی در تمام مراحل طراحی فرآیند یا سیستم قابل اجرا است و برای برآورد ریسک حریق و انفجار از یک نگرش کمی، جامع و مبتنی بر معادلات ریاضی استفاده می کند، استفاده از آن به عنوان روش جایگزین روشهای کیفی و نیمه کمی موجود، توصیه می شود.
رستم گلمحمدی، ایرج محمدفام، مسعود شفیعی مطلق، جواد فردمال،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: هرسال در سراسر دنیا تعداد زیادی از انسانها بر اثر آتش سوزی در محیطهای صنعتی جان خود را از دست میدهند یا دچار جراحات و صدمات بسیار جدی میشوند. هدف این مطالعه ارزیابی ریسک حریق با استفاده از یک روش مناسب و تعیین سرمایههای در معرض خطر جانی، مالی و زیست محیطی در واحدهای مختلف یک شرکت مواد شیمیایی میباشد.
.
روش کار: در این مطالعه تحلیلی، ارزیابی ریسک حریق در کلیه واحدهای یک شرکت مواد شیمیایی به روش فرانک و مورگان ارتقاء یافته انجام شد. روایی چک لیستهای ارتقاء یافته توسط خبرگان تایید و پایایی آنها توسط روش test retest بررسی گردید. خسارات احتمالی جانی، مالی و زیست محیطی در صورت بروز آتش سوزی محاسبه شد. ریسک همه واحدها محاسبه و بر اساس آن کلیه واحدها اولویتبندی گردیدند.
..
یافته ها: بررسی پایایی چک لیستهای ارتقاء یافته نشان میدهد بین نتایج دو بار اندازهگیری انجام شده تطابق (همگنی) بالایی وجود دارد(ICC=۰,۸۷ %۹۵CI: ۰.۶۹۹-۰.۹۵۲). میانگین عدد ریسک کلیه واحدها ۴۵/۱۱۵ بود که واحد تحقیق و توسعه و انبار قطعات به ترتیب دارای بیشترین و کمترین عدد ریسک بودند. سرمایههای جانی، مالی و سرمایههای زیست محیطی در معرض خطر به ترتیب بیشترین تا کمترین امتیازات را داشتند.
.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد روش فرانک و مورگان ارتقاء یافته میتواند برای ارزیابی ریسک حریق صنعتی و اولویتبندی واحدها در سطح کل یک مجموعه صنعتی به خصوص کارخانجات مواد شیمیایی مناسب باشد. بر اساس نتایج این مطالعه خسارات احتمالی به محیط زیست در صورت بروز آتش سوزی اهمیت بالایی دارد.
محدثه حیدری، منوچهر امیدواری، ایرج محمد فام،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: در صنایع شیمیایی یکی از مهمترین خطرات موجود برای شاغلین تماس با مواد شیمیایی خطرناک است. عدم رعایت اصول احتیاطی و اقدامات کنترلی در هنگام کار با مواد شیمیایی می تواند عوارض جبران ناپذیری را برای افراد ایجاد نماید. لذا برای رسیدن به یک روش کنترلی اثربخش لازم است ارزیابی درستی را از فرایند تماس افراد در صنایع شیمیایی داشته باشیم. استفاده از روش William-fine می تواند ارزیابی مناسبی را از میزان ریسک خطر تماس ارایه دهد.
.
روش کار: در این تحقیق با استفاده از فرآیند تحلیلی سلسله مراتبی۴ (AHP) و تلفیق آن با روش William-fine
الگویی جهت ارزیابی خطرات تماس با مواد شیمیایی در صنایع نفت و گاز ابداع گردید. اعداد بعد از استخراج از پرسشنامه و وزن دهی وارد الگوی ارزیابی شدند و در انتها به صورت کمی همراه با لایه های حفاظتی ارایه گردیدند.
.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان می دهد که عدد کمی پیامد، احتمال و تماس در این تحقیق به ترتیب ۲/۸۳، ۴۵/۸ و ۲/۲ بهدست آمد و بهطور کلی عدد ریسک با مواد شیمیایی در این واحد ۱۵۴۶ برآورد شد که بیان میکرد از نظر اقتصادی لازم است اقدامات اصلاحی با اولویت به اجراء در آیند. استفاده از مدل William-fine این فرصت را ایجاد می نماید که با تلفیق شدت اثر و احتمال تماس و میزان خسارات وارد شده بتوان ارزیابی دقیق تری را از ریسک تماس با یک ماده شیمیایی داشته باشیم و همچنین تاثیر قضاوت های شخصی ارزیاب بر میزان ریسک را به حداقل برسانیم.
محمد شکاری، غلامعباس شیرالی، طاهر حسین زاده،
دوره ۴، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: بررسی حوادث نشان می دهد که بیش از ۹۰ درصد حوادث صنعتی به عامل انسانی مربوط است و تنها بر پایه اقدامات فنی مهندسی و وضع قوانین و مقررات ایمنی نمی توان رفتارهای ایمن را در صنایع نهادینه نمود. بنابراین با ایجاد یک فرهنگ مثبت و مؤثر ایمنی است که می توان افراد را از خطرات موجود آگاه نموده و حوادث را در محیط کار کاهش داد. با این توصیف، هدف این مطالعه ارزیابی فرهنگ ایمنی در بین کارکنان آزمایشگاه های یکی از شرکت های پتروشیمی با استفاده از یک پرسشنامه ی استاندارد شده می باشد.
.
روش کار: در این مطالعه که از نوع توصیفی-تحلیلی بود از یک پرسشنامه استاندارد شده ی فرهنگ ایمنی که مشتمل بر ۴۰ سوال مرتبط با ۵ حوزه ی آموزش، محیط کار، اولویت ایمنی، تبادل اطلاعات و تعهد مدیریت می شد، استفاده گردید. بدین منظور، تمام کارکنان آزمایشگاه های شرکت مذکور به عنوان نمونه انتخاب و پرسشنامه بین آنها توزیع شد. برای ثبت پاسخ ها از مقیاس های پنج نقطه ای لیکرت استفاده گردید.
.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که میانگین نمره فرهنگ ایمنی کارکنان آزمایشگاهها ۷/۱۳۶ بود که مطابق قاعده تعریف شده، مثبت ارزیابی میگردد. در این راستا، اولویت ایمنی با حداکثر نمره (۹/۳۱) و تعهد مدیریت با حداقل نمره (۲/۲۵) در بین ابعاد مذکور فرهنگ ایمنی رتبه بندی شدند.
.
نتیجه گیری: وجود فرهنگ ایمنی مثبت و قوی در کارکنان باعث جلوگیری از بروز بسیاری از حوادث شغلی خواهد شد. به عبارت دیگر، یک فرهنگ ایمنی مثبت قوی در بین کارکنان، حرکت سازمان جهت دستیابی به استانداردهای بالاتر ایمنی را تسهیل خواهد کرد.
علی خوانین، کیکاوس ازره، رمضان میرزایی، سید باقر مرتضوی، حسن اصیلیان، اردلان سلیمانیان،
دوره ۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: ارتعاش تمام بدن زمانی اتفاق می افتد که انسان روی سطحی که در حال لرزش است قرار می گیرد و ارتعاش بر قسمتی از بدن که از محل تماس دور است اثر میگذارد. تا به امروز اثرات بهداشتی متعددی ازجمله کمردرد، درد عصب سیاتیک، عوارض گوارشی،مشکلات دستگاه تناسلی و آسیب شنوایی در ارتباط با ارتعاش تمام بدن گزارش شده است. در این مطالعه حدود ۲۰۰۰ دقیقه اندازه گیری ارتعاش بر روی ۲۳ قطار در ۴ خط فعال مترو تهران جهت تعیین میزان مواجهه با ارتعاش تمام بدن راهبران قطارها انجام شد.
.
روش کار: برای اندازه گیری ارتعاش تمام بدن، از دستگاه ارتعاش سنج و آنالیزور SVAN ۹۵۸ ساخت کمپانی Svantek استفاده شد و بر طبق استاندارد ISO ۲۶۳۱-۱ میزان شتاب r.m.s وزنی – فرکانسی برای هر محور، ترکیب محورها، فاکتور قله، VDV و نسبت های مطرح در استاندارد جهت تعیین نوع معیار ارزیابی، اندازه گیری و محاسبه شدند.
.
یافته ها: نتایج نشان داد که مواجهه همه راهبران با ارتعاش طبق روش پایه از حد پایین ناحیه احتیاط راهنمای بهداشتی (< ۴۵/۰ m/s۲)، کمتر و طبق روش ارزیابی با استفاده از مقدار دوز ارتعاشی، VDV، تعداد ۱۲ نمونه بالاتر از حد پایین ناحیه احتیاط راهنمای بهداشتی(<۵/۸ m/s۱,۷۵)، و فقط ۱۱ مورد در محدوده پایینتر از مقدار مذکور قرار گرفتند.
.
نتیجه گیری: بررسی نتایج بهدست آمده با استفاده از روشهای پایه و مقدار دوز ارتعاشی، میزان مواجهه متفاوتی را در دو روش بیان میکند که در روش VDV میزان ریسک پیش بینی شده بسیار بیشتر از روش پایه ارزیابی ارتعاش است که این موضوع می تواند مدعایی بر این واقعیت باشد که برخی از شاخص&thinspهای ارایه شده، بیانگر محدوده ای ایمن در ارزیابی ارتعاش انسانی نیستند.
سیدمرتضی ابوترابی، حسین مهرنو، منوچهر امیدواری،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: گزارش آماری سازمان تامین اجتماعی حاکی از آن است که در بین صنایع مختلف، صنعت ساختمان دارای بیشترین حوادث ناشی از کار میباشد، به طوری که علاوه بر فراوانی از شدت بالایی نیز برخوردار است. از طرفی در این صنعت نیروی انسانی زیادی شاغل میباشند که صیانت از آنها توجه ویژهای را میطلبد. لذا ارزیابی ریسک ایمنی در صنعت فوق گام موثری در این راستا میباشد. در این مطالعه با استفاده از روش تصمیمگیری چند معیاره خاکستری، روشی برای رتبهبندی ریسکهای ایمنی در شرایط عدم قطعیت و کم بودن تعداد نمونهها ارایه گردیده است.
.
روش کار: در این تحقیق ابتدا عوامل موثر در بروز مخاطرات صنعت ساختمان شناسایی، سپس معیارهایی مناسب جهت رتبهبندی ریسکهای موجود تعیین و مسأله در قالب یک تصمیمگیری چند معیاره تعریف شده است. برای وزن دهی معیارها و ارزیابی گزینهها از نظر هر یک از معیارها از اعداد خاکستری استفاده شده است. آنگاه مسأله با به کارگیری رابطه درجه امکان خاکستری حل شده است.
.
یافتهها: نتایج به دست آمده نشان می دهد که روش تصمیمگیری چند معیاره خاکستری در وضعیت کم بودن تعداد نمونهها، نسبت به سایر روشهای MCDM (تصمیمگیری چند معیاره) ابزاری مفید و موثر در رتبهبندی مخاطرات میباشد.
.نتیجهگیری: روش پیشنهادی به دلیل محاسبات ساده و عدم نیاز به تعریف تابع عضویت روشی است که در شرایط غیر قطعی و کم بودن تعداد نمونهها نسبت به روش فازی و آمار و احتمال ارجحیت دارد.
فریده گلبابایی، لیلا حیدری، ساناز غازی، کریم جباری،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: پیشگیری از بروز حوادث و بیماری های ناشی از کار در راستای توسعه پایدار و افزایش بهرهوری بدون در نظرگرفتن ایمنی کارکنان، مشتریان، پیمانکاران ودیگر افراد امکان پذیر نیست. از این رو ارزیابی وضعیت مدیریت ایمنی در صنایع یکی از فعالیتهایی است که میتواند منجر به کاهش این خسارات شود. مطالعه حاضر به ارزیابی وضعیت مدیریت ایمنی در یک شرکت تولیدی لوازم خانگی پرداخته شده است.
.
روش کار: این مطالعه در یک شرکت تولیدی لوازم خانگی واقع در شهرک صنعتی دماوند انجام گردید.ابتدا بر اساس مطالعات کتابخانه ای دو پرسشنامه وزن دهی و امتیازدهی طراحی شد که پرسشنامه شماره یک مشتمل بر چهار شاخص ایمنی ماشین آلات، ایمنی برق، شناسایی خطرات و ارزیابی خطر و ایمنی حریق و پرسشنامه شماره دو مشتمل بر یازده زیر شاخص طراحی شد. هر دو پرسشنامه توسط ۳۰ نفر از متخصصان HSE و سرپرستان واحدهای مربوطه تکمیل گردید. اعتبار پرسشنامه ها به روش ضریب آلفای کرونباخ تایید گردید.با استفاده از اطلاعات پرسشنامه ها وضعیت ایمنی در هریک از واحدهای شرکت تعیین و نمره دهی شد و در نهایت وضعیت ایمنی در کل شرکت استخراج گردید.
.
یافته ها: نتایج بهدست آمده حاکی از آن است که واحد پرسکاری با کسب نمره ۶۶,۶۶ و واحد انبار با کسب نمره ۶۰.۱۲ جزء رده خوب از نظر مدیریت ایمنی می باشند. واحدهای رنگ پودری با کسب نمره ۵۶.۲۵ ، لعابکاری با کسب نمره ۵۵.۹۲ ،آزمایشگاه با کسب نمره ۵۴.۱۵ در رده متوسط و واحدهای مونتاژ با کسب نمره ۴۶.۰۶ و درب سازی با کسب نمره ۴۶.۰۶ جزء رده ضعیف از نظر مدیریت ایمنی میباشند.
.
نتیجه گیری: نتایج ارزیابی نشان داد وضعیت مدیریت ایمنی در شرکت مورد نظر با کسب امتیاز ۵۵,۴۵ در سطح متوسطی میباشد. لذا انجام اقدامات اصلاحی در مورد شاخصهایی که حداقل امتیاز را کسب کردهاند ضروری است.
زینب السادات نظام الدینی، زهرا رضوانی، کیومرث کیان،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: در صنایع فرایندی بهویژه صنایعی که از هیدروکربنها استفاده میشود، خطر حریق و انفجار همواره بهدلیل قابلیت اشتعال و واکنشپذیری مواد، بالا بودن دما و فشار عملیات، فراریت و قابلیت تبخیر مایعات از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. این مطالعه به منظور ارزیابی کمی ایمنی حریق در یک صنعت روغنکشی با استفاده از شاخص حریق و انفجار DOW انجام شده است.
.
روش کار: اطلاعات مورد نیاز برای اجرای پژوهش، از اسناد فرایندی، راهنمای حریق و انفجار DOW، نتایج اندازهگیری پارامترهای عملیاتی و همچنین مصاحبه و مشاوره با سرپرستان و کارشناسان بهدست آمد. سپس مطالعه طی ۳ مرحله تعیین شاخص DOW و شعاع و ناحیه تماس، تعیین عامل کنترل اعتبار ضرر و زیان و نهایتاٌ برآورد خسارت اجرا گردید.
.
یافته ها: شاخص حریق و انفجار در واحد فرایندی تحت مطالعه ۶۸/۲۴۳ محاسبه شد و بدین ترتیب شدت ریسک معادل آن شدید و غیر قابل پذیرش بود. شعاع مواجهه ۳۸/۶۲ متر و عامل اعتبار کنترل ضرر و زیان ۶۹/۰ محاسبه شد و در نهایت محتمل ترین خسارت واقعی ۸۵۹۰۵۰۰۰ میلیارد ریال برآورد گردید.
.
نتیجه گیری: شاخص حریق و انفجار DOW یک روش مناسب برای اندازهگیری خطرناکی کل کارخانه یا بخشی از آن را ارایه میدهد. لذا از این معیار میتوان برای بیان پیشنهادات بهدستدر خصوص تغییرات یا مقدار و میزان وسایل حفاظتی با توجه به اثر آنها در کاهش خسارت استفاده کرد.
حمیده رضوی، امیر بهبودی،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: شرایط کار در باجه های حاشیه خیابانها، باعث تشدید عوامل تهدید کننده سلامتی می شود. در این تحقیق، سعی می شود تا با رتبه بندی عوامل ریسک و تحلیل آنها، راهکارهای مشخصی برای بهبود وضعیت ارگونومیکی این باجه ها ارایه گردد.
.
روش کار: اطلاعات دموگرافیکی، وضعیت جسمی- حرکتی، روانی و ایمنی ۴۷ باجه از طریق پرسشنامه، مصاحبه و فیلمبرداری جمع آوری شد. سپس با استفاده از یک رویه ترکیبی شامل روشهای QEC، ابزارهای آماری برای آزمون فرض و آنالیز واریانس و شیوههای ابتکاری برای تعیین شاخصهای ارگونومیک، شاخص بحرانی شناسایی شد. در ادامه، راهکارهای بهبود شاخص بحرانی با استفاده از نرم افزار CATIA V۵ R۲۰ و روش RULA تجزیه و تحلیل شده و راهکار پیشنهادی ارایه گردید.
.
یافته ها: اطلاعات آنتروپومتریک و شخصی فروشندگان مرد و زن در باجه ها بر اساس آزمون F و سطح معنی داری ۰۵/۰ به جز عامل وزن، تقاوت خاصی نداشته و قابل تعمیم به یکدیگر میباشند. مقایسه شاخصهای ارگونومیکی ، بالاترین میزان مواجهه شغلی را برای عوامل جسمی - حرکتی (۳۹/۴۵) و شرایط محیطی (۲۸/۴۱) نشان می دهند. همچنین بالاترین ریسک با پرسشنامه نوردیک و روش QEC در نواحی بازوها و شانه و کمر به ترتیب ۳۸ و۲۶ تعیین می شود. سپس، مدل سه بعدی فروشنده در وضعیت فعلی و پیشنهادی با روش RULA تحلیل شده و سطوح ریسک فروشنده به ترتیب برای سمت راست و چپ بدن از۷و ۵ به۳و ۱ و برای مشتری از ۶ به ۱ بهبود میآید.
.
نتیجه گیری: کارکنان باجه های شارژ و فروش بلیط الکترونیکی در مشهد در معرض آسیبهای اسکلتی-عضلانی و مخاطرات ناشی از شرایط محیطی نامناسب هستند. برخی تغییرات پیشنهادی در این مقاله مانند جابهجایی باجه، تنظیم گیشه و ارتفاع میز، ریسک این موارد را به میزان قابل توجهی کاهش میدهد
ایمان نصیری، مجید معتمدزاده، رستم گل محمدی، جواد فردمال،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: کارکنان بانک جزء شاغلینی هستند که برای انجام کار نیازمند استفاده از رایانه در مدتزمان طولانی در یک وضعیت استاتیک می باشند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی عوامل خطرزای آسیب های اسکلتی - عضلانی با استفاده از روش ROSA و اجرای برنامه مداخله ارگونومی در بانک سپه انجام پذیرفت.
.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بهصورت مداخلهای و بر روی ۱۶۵ نفر از کارکنان اداری شاغل در ساختمان مرکزی بانک سپه شهر تهران انجام پذیرفت. در ابتدا افراد مورد بررسی با استفاده از نمونهگیری تصادفی در دو گروه شاهد و مداخله قرار گرفتند. بهمنظور بررسی عوامل خطرزای ایجادکننده ناراحتی های اسکلتی- عضلانی در مشاغل اداری و بررسی شیوع ناراحتی های اسکلتی- عضلانی قبل و بعد از مداخله به ترتیب از روش ROSA و پرسشنامه نوردیک استفاده شد. اطلاعات ۲ هفته قبل از شروع مداخلات و ۹ ماه بعد از شروع مداخلات جمع آوری گردید. درنهایت داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۱۶ مورد تجزیهوتحلیل قرارگرفته و اثربخشی مداخلات تعیین گردید.
.
یافته ها: میانگین نمره ROSA در ایستگاه های کاری کلیه گروه ها قبل از مداخله بالاتر از ۵ و با خطر بالا تعیین شد. نتایج ۹ ماه پس از شروع مداخلات نشان داد که کاهش معناداری در میانگین نمره ROSA و اجزاء آن در گروه مداخله نسبت به قبل از مداخلات ایجادشده است (۰۰۱/۰>P). شیوع ناراحتیهای اسکلتی- عضلانی نیز پس از گذشت ۹ ماه از شروع مداخلات در برخی نواحی گروه مداخله نسبت به قبل از مداخلات کاهش یافت که این مقدار کاهش نیز ازلحاظ آماری معنادار بود (۰۰۱/۰>p).
.
نتیجهگیری: استفاده از روش ROSA برای ارزیابی عوامل خطرزای کار اداری مناسب بوده و از طریق این روش میتوان کاستیهای موجود در ایستگاههای کاری را شناسایی نموده و از طریق طراحی و اجرای یک برنامه مداخلهای آموزشی توأم با مداخلات مهندسی منطبق با اجزاء این روش، در جهت رفع نواقص اقدام نمود.
سیداحسان سمائی، آرام تیرگر، نرگس خانجانی، مریم مصطفایی، مجید باقریحسینآبادی، محمد امراللهی،
دوره ۵، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: کارکنان اداری با توجه به ماهیت کاری خود، شیوع بالایی از اختلالات اسکلتی- عضلانی را گزارش میکنند. این مطالعه با هدف ارزیابی فراوانی اختلالات اسکلتی- عضلانی در گروهی از کارکنان اداری و مشخص نمودن عوامل خطر ارگونومی در بروز این اختلالات انجام شده است.
مواد و روشها: مطالعه حاضر یک مطالعه نوع مقطعی است که بر روی ۱۷۴ نفر از کارکنان بخش اداری در شهر کرمان انجام پذیرفت. ابزار گردآوری دادهها شامل فرم جمع آوری اطلاعات جمعیت شناختی و سازمانی، پرسشنامه عمومی تعیین اختلالات اسکلتی- عضلانی نوردیک و روش ارزیابی سریع تنش اداری (روساROSA ) بود. تحلیل اطلاعات با استفاده از نرم افزار SPSS۱۶ و به کمک آمارههای توصیفی و آزمون آماری رگرسیون لجستیک و مجذور کای انجام شد.
یافتهها: شیوع علایم اختلالات اسکلتی- عضلانی در ۱۲ ماه گذشته ۴/۶۰ درصد گزارش شد. همچنین رابطه معنیداری بین سابقه کاری و مدت زمان استفاده از رایانه در طول روز با اختلالات اسکلتی- عضلانی دیده شد (p<۰,۰۵)، به طوری که با افزایش یک واحد سابقهکار (سال) و مدت زمان استفاده از رایانه (ساعت در روز)، شانس بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی به ترتیب ۲/۱۷ درصد و ۸/۱۵ درصد افزایش یافت. براساس آزمون آماری T-Test، رابطه معنی داری بین بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی و روش روسا بهدست آمد (p<۰,۰۵).
نتیجه گیری: براساس نتایج حاصل، روش ارزیابی ROSA ابزاری کارآمد در طبقه بندی سطح ریسک و شناسایی عوامل تاثیرگذار در بروز اختلالات اسکلتی- عضلانی در کارکنان اداری میباشد. برای کاهش شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی در گروه مورد مطالعه (کارکنان اداری)، میتوان به انجام اقدامات اصلاحی در ایستگاههای کاری پرخطر (سطح دوم شناسایی شده توسط روش ROSA)، کاهش مدتزمان استفاده از رایانه در طول روز و انجام فعالیتهای ورزشی منظم اشاره کرد.
محمد کمائی، سید شمس الدین علیزاده، عبدالرحمن کشوری، زینب خیرخواه، پریسا مشعشعی،
دوره ۶، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: فعالیتهای صنعتی، بخشی از تلاش انسان برای رسیدن به رفاه و آسایش بیشتر است، اما در این فعالیت ها مخاطرات مربوط به آن ها نیز در حال گسترش میباشد. شناسایی دقیق خطرات در صنایع نفت و گاز و ارزیابی و مدیریت ریسک با هدف کاهش شدت و تکرار حوادث پیش از وقوع آن ها و به حداقل رساندن صدمه به انسان و اموال از اهمیت ویژه ای برخوردار میباشد. هدف از این مطالعه بررسی مخزن کروی گاز نفتی مایع شده تحت فشار در ناحیه مخازن یک پالایشگاه و ارزیابی ریسک پدیده توسعه بخارات مایع در حال جوش میباشد.
روش کار: در این مطالعه ارزیابی ریسک پدیده توسعه بخارات مایع در حال جوش (BLEVE) با روش Bowtie و نیز بررسی پیامد ناشی از موج انفجار پدیده BLEVE، انجام و مقدار موج انفجار حاصل از این پدیده و تأثیرات آن بر روی تجهیزات و ادوات کناری مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. برای این منظور از نرم افزار PHAST نسخه ۵۴/۶ جهت مدل سازی پدیده BLEVE استفاده شده است.
یافته ها: در این ارزیابی به طور کلی پنج علت و دو پیامد جهت ایجاد پدیده BLEVE شناسایی شدند. اقدامات کنترلی جهت پیشگیری از ایجاد پدیده BLEVE به طور کلی ۴۳ مورد و اقدامات کنترلی جهت کاهش پیامد و اثرات ۳۱ مورد تعیین شدند. طبق تجزیه و تحلیل به عمل آمده مشخص شد که موج انفجار ناشی از مخزن کروی LPG، میتواند مخازن کناری LPG را دچار انفجار کرده که این امر سبب زنجیره ای شدن انفجارات خواهد شد.
نتیجه گیری: با استفاده از نتایج حاصل از مدل سازی و ارزیابی ریسک میتوان به درستی علل ایجاد و آسیب پدیده BLEVE برای انسان و تجهیزات مجاور را مشخص و بر اساس آنها اقدامات کنترلی پیشگیرانه را اجرا و با طراحی و جانمایی مناسب، حریم ایمنی محل اسکان کارکنان، تجهیزات و ادوات مجاور را تعیین نمود.
کوروش سایه میری، مرضیه بیگم بیگدلی شاملو، مرضیه خطایی، فرقان ربیعی فخر، میلاد اعظمی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: مواجهه با سرب مشکل بهداشت جهانی به شمار میرود. اثرات زیانبار و جبران ناپذیر این فلز سنگین بر روی انسان در مطالعات مختلف ثابت شده است. کارگران صنایع مرتبط با سرب بیشتر از جمعیت عادی در معرض سرب قرار دارند. مطالعات متعددی در زمینه مواجهه شغلی و ارزیابی بیولوژیک سرب در کارگران ایران انجام شده است و برآورد کلی از آن وجود ندارد؛ لذ امطالعه حاضر با هدف بررسی مواجهه شغلی و ارزیابی بیولوژیک سرب در کارگران ایران به روش مرور سیستماتیک و متاآنالیز انجام شد.
روش کار: این مطالعه بر اساس بانکهای Magiran، Iranmedex، SID، Medlib، Trials Register، Scopus، PubMed، Science Direct ، Cochrane ، Embase، Web of Science، Springer، Online Library Wiley و هم چنین موتورجستجوی Google Scholar در بازه ی زمانی ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۶ با استفاده از کلیدواژههای استاندارد انجام شد. سپس تمام مقالات مرور شده که دارای معیار ورود به مطالعه بودند مورد بررسی قرار گرفتند. ترکیب دادهها با استفاده از مدل اثرات تصادفی و با استفاده از نرم افزار Stata Ver,۱۱.۱ انجام شد.
یافته ها: در بررسی ۳۴ مطالعه واجد شرایط، میانگین غلظت سرب خون در کارگران ایران ۸/۴۲ (فاصله اطمینان ۹۵%: ۴۹/۵۰-۱۵/۳۵) برآورد گردید. کمترین و بیشترین غلظت سرب خون به ترتیب مرتبط با غرب(µg/dl ۲۸/۳۴) و مرکز (µg/dl ۹۲/۴۵) بود. در بررسی میانگین غلظت سرب خون به تفکیک شغل، کمترین این میزان در کارگران صنایع نساجی (µg/dl ۳/۱۲) و بیشترین این میزان در کارگران معادن زینک-سرب(µg/dl ۶/۷۲)
بهدست آمد. میانگین سرب هوای تنفسی در کارگران ایران در ۴ مطالعه مورد بررسی mg/m۳ ۲۳/۰(فاصله اطمینان ۹۵%: ۳۳/۰-۱۴/۰) برآورد گردید.
نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن میانگین غلظت سرب در خون و هوای تنفسی توصیه میشود فعالیتهای حفاظتی و غربالگری مکرر افزایش یابد و معاینات کلینیکی و پاراکلینیکی به صورت برنامه ریزی شده از کارگران به عمل آید.
نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، علی اصغر فرشاد، رضوان عابدینلو، حامد جلیلیان،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر میل فزایندهای به ارزیابی ویژگیهای فیزیکی محلههای برخوردار و محروم به منظور توضیح اختلافات سلامت اجتماعی به وجود آمده است. محیط محلی نقش بارزی بر سلامت ساکنین آن دارد. در مطالعات محدود گذشته، بخشهای محدودی از جنبههای مختلف در نظر گرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی قابلیت اعتماد ابزار ارزیابی بهداشت، ایمنی و محیط (NHSE) در یکی از محلههای شهر تهران طرح ریزی شده است.
روش کار: مؤلفهها و بخشهای ابزار سنجش NHSE با استفاده از نتایج مطالعات گذشته و مصاحبه با متخصصین شهری استخراج شد. ابزار سنجش در یکی از محله های شهر تهران توسط ۵ نفر مشاهدهگر استفاده گردید تا قابلیت اعتماد درون مشاهدهای و بین مشاهدهای آن آزمون شود. در تحلیل دادهها از ضریب آلفای کرونباخ، همبستگی درون طبقهای و ضریب کاپا استفاده شد.
یافته ها: همبستگی درون طبقهای و آلفای کرونباخ همه مولفههای ابزار به میزان ۸۶/۰ محاسبه شد. مقدار کاپای محاسبه شده برای قابلیت اعتماد بین مشاهدهای در ردیف ۶۶/۰-۵۷/۰ و برای قابلیت اعتماد درون مشاهدهای در ردیف ۶۲/۰-۴۷/۰ تعیین شد.
نتیجه گیری: ابزار NHSE از قابلیت اعتماد بین مشاهدهای، تکرارپذیری و پایایی درونی مطلوبی برای سنجش مؤلفههای بهداشت، ایمنی و محیط محله برخوردار است.
فاطمه زارعی، منصور رضازاده آذری، سوسن صالح پور، سهیلا خداکریم، صبا کلانتری، الهه توکل،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مواجهه ی شغلی با سیلیس کریستالی سبب افزایش ریسک ابتلا به سرطان ریه و بیماری های ریوی تحدیدی همراه با فیبروز وسیع می گردد. گردوغبار سیلیس کریستالی یک خطر عمده سلامتی در صنایع ریخته گری بهشمار می رود. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان مواجهه ی شغلی شاغلین واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی در یک کارخانه ریخته گری انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی- تحلیلی درسال ۱۳۹۴ در واحد ماهیچه گیری یک کارخانه ریخته گری انجام گرفت. مواجهه ی شغلی ۵۵ نفر از کارگران واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی به روش بهینه شده ۷۶۰۲ انستیتو ملی ایمنی و بهداشت شغلی آمریکا ارزیابی گردید. ارزیابی خطر افزوده مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس و سرطان ریه با استفاده ازمدل ارایه شده در مطالعه Manettej و Rice انجام گرفت. داده ها توسط نرم افزار SPSS۱۹ آنالیزشد.
یافته ها: میانگین مواجهه ی شغلی با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی mg/m۳ ۰۴۷/۰± ۲۴۶/۰ است. میزان مواجهه ی کلیه شاغلین واحد ماهیچه گیری بالاتر از حدود مجاز توصیه شده می باشد. خطرنسبی مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس بین ۶۳-۶ در هر هزار نفر و خطر افزوده مرگ و میر بر اثر سرطان ریه ۶۵ نفر در هر هزار نفر تخمین زده شد.
نتیجه گیری: میانگین مواجهه ی شاغلین در واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی بالاتر از حدود استاندارد شغلی توصیه شده است. ارزیابی ریسک مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس و ارزیابی خطر افزوده مرگ و میر ناشی از سرطان ریه بالاتر از سطح ریسک قابل قبول است.