۲۹ نتیجه برای دهقان
فریبرز امیدی، رضا علی فلاح زاده، فاطمه دهقانی، بهرام هراتی، سعید براتی چمگردانی، وحید غریبی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: کارگران صنایع تولید فولاد به طور گسترده با ترکیبات آلی فرار مواجهه دارند. با توجه به اثرات بهداشتی این ترکیبات، هدف از این مطالعه تعیین میزان مواجهه شغلی با ترکیبات BTEX و هم چنین ارزیابی ریسک سرطان زایی ناشی از بنزن و غیر سرطان زایی این ترکیبات در یک صنعت فولاد بوده است.
روش کار: این مطالعه مقطعی در واحد تولید کک یک صنعت تولید فولاد انجام شد. پس از جمع آوری نمونه های فردی از منطقه تنفسی کارگران و تجزیه ی آن با دستگاه گاز کروماتوگرافی مجهز به آشکار ساز یونش شعله ای (GC-FID) مطابق روش شماره ۱۵۰۱ انستیتوی ملی ایمنی و بهداشت شغلی (NIOSH ۱۵۰۱)، میزان مواجهه با ترکیبات BTEX به صورت کمی تعیین شد. در مرحله ی بعد، با استفاده از روش شبیه سازی مونت کارلو ریسک سرطان زایی برای بنزن و ریسک غیر سرطان زایی برای ترکیبات BTEX محاسبه گردید.
یافته ها: نتایج آنالیز نمونه ها نشان داد که مقدار غلظت بنزن در بخش های انرژی و بیوشیمی و تصفیه بنزول بیش تر از حد مجاز مواجهه شغلی می باشد. در بین واحدهای مطالعه شده، بخش تصفیه بنزول به عنوان آلوده ترین بخش، دارای بالاترین غلظت از ترکیبات BTEX بود. ریسک غیر سرطان زایی برای کلیه ترکیبات BTEX در تمام بخش های مورد مطالعه کوچک تر از یک به دست آمد. مقدار ریسک سرطان زایی برای بنزن در واحدهای انرژی و بیوشیمی، تصفیه بنزول و کوره آزمایشی بالاتر از حداکثر مقدار قابل قبول تعیین شده توسط آژانس حفاظت از محیط زیست ایالات متحده (US EPA) می باشد.
نتیجه گیری: با توجه به بالا بودن غلظت بنزن در واحدهای انرژی و بیوشمی و تصفیه بنزول و هم چنین بالا بودن ریسک سرطان زایی آن، بهبود سیستم های کنترلی موجود و به کار گیری سیستم های کنترلی فنی و مهندسی پیشرفته برای کنترل میزان مواجهه شغلی الزامی است.
صبا کلانتری، فریده گلبابایی، سعید یزدانی راد، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: امروزه میلیون ها نفر در محیط کار خود با گردوغبار مواجهه دارند. مواجهه شغلی با گردو غبار یکی از خطرات معمول و مهم در ارتباط با سلامت کارگران است. هدف از انجام این مطالعه صرفًا مروری کوتاه بر وضعیت مطالعات مرتبط با مواجهه شغلی با گرد وغبار در ایران در طی ۱۴ سال گذشته بوده و مقالات مرتبط با سایر آئروسل ها و ذرات را شامل نمی شود.
روش کار: در این مقاله مروری کوتاه، مقالات از پایگاه های دادهPubMed, Google Scholar, Scopus, Science Direct,
ISC, Magiran, SID، Iran Medx, Civilica با استفاده از کلید واژه های فارسی شامل گردوغبار کلی، گردوغبار قابل استنشاق،گردوغبار، مواجهه شغلی، ریه و کلید واژه های انگلیسی شامل Occupational Exposure, Lung, Dust,
Total Dust, Respirable Dust استخراج گردید. مقالات مرتبط در ایران در طی ۱۴ سال گذشته جستجو شد و پس از مطالعه، اطلاعات مهم آن ها استخراج گردید. سپس براساس عنوان مقاله، سال چاپ، محل انتشار مقالات، نوع صنعت، محل انجام پژوهش، حیطه مطالعاتی، روش اندازه گیری و آنالیز و میزان مواجهه با گردوغبار در صنایع تحت مطالعه طبقه بندی شده و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که علی رغم افزایش مطالعات در سال های اخیر، مطالعات صورت گرفته در این زمینه با توجه به وجود صنایع مولد گردوغبار فراوان در نقاط مختلف ایران و در صنایع گوناگون بسیار اندک بوده و بیش ترین تعداد اینپژوهش ها در زمینه بررسی میزان مواجهه با گرد و غبارات و پیامدهای حاصل از آن بر سیستم تنفسی است و میزان مواجهه با انواع گردو غبار به ویژه سیلیس در اکثر صنایع بالاتر از حد مجاز است.
نتیجه گیری: اگرچه به ویژه در سال های اخیر میزان مطالعات در ارتباط با مواجهه با گردوغبارها و اثرات آن رشد بیش تری داشته است، اما با توجه به حضور صنایع مولد گردوغبار بزرگ و کوچک در ایران، طیف وسیع افراد درگیر و اثرات بیماری زایی آن ها و لزوم انجام اقدامات کنترلی، تعداد مطالعات صورت گرفته بسیار اندک است.
فاطمه دهقانی، سید ابوالفضل ذاکریان، فریده گلبابایی، فریبرز امیدی،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: مواجهه با حلال ها ی آلی موجب اثرات سوء بر سیستم های مختلف از جمله سیستم اعصاب مرکزی، تغییرات رفتاری و شناختی، اختلالات خواب و همچنین تغییر در خلق و خوی افراد می شود. این مطالعه با هدف بررسی اثرات مواجهه طولانی مدت با مخلوط حلال ها ی آلی بر ابعاد خلقی مثبت و منفی کارگران یک صنعت رنگ انجام شد.
روش کار: در این مطالعه مقطعی براساس نتایج آنالیز GC-MS و همچنین اثرات عصبی-رفتاری ترکیبات BTEX، این ترکیبات به عنوان حلال ها ی آلی شاخص انتخاب و مطابق با روش ۱۵۰۱ سازمان NIOSH مقدار این ترکیبات به صورت کمی تعیین شد. همچنین عملکرد خلقی افراد با استفاده از نسخه فارسی پرسشنامه برومز ۸ عاملی ارزیابی شد و داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS ورژن ۲۴ مورد آنالیز قرار گرفت.
یافته ها: میانگین مواجهه با مخلوط حلال ها ی آلی در بخش های مختلف گروه مورد دارای مقادیر متفاوت ۲۷/۰، ۷۶/۰ و ۶/۲ ppm گزارش شد. با افزایش میزان مواجهه با مخلوط ترکیبات آلی از چارک اول تا چارک چهارم، نمرات خستگی و آرامش با همبستگی قوی (۷/۰ = r) افزایش می یافت. همچنین نمرات خستگی و آرامش در گروه هایی با مواجهه بالاتر به طور معناداری بیشتر از گروه کنترل بود. همچنین میزان نمرات تنش، افسردگی و خشم در گروه مورد مواجهه بطور معناداری بالاتر از گروه کنترل بود (۰۵/۰ > P-value). بین سایر عوامل مانند سن و سابقه کار، همچنین مصرف سیگار و خرده مقیاس های مختلف خلقی ارتباط معناداری یافت نشد. (۰۵/۰ > P-value)
نتیجه گیری: مواجهه با ترکیبات BTEX، در طولانی مدت سبب تغییر وضعیت های خلقی افراد در حوزه های مختلف مثبت و منفی خلقی می شود. همچنین افزایش میزان مواجهه با مخلوط حلال ها ی آلی دارای همبستگی مثبت با نمرات خستگی و آرامش بود.
سمیه فرهنگ دهقان، فریده گل بابایی، اصغر صدیق زاده، حمزه محمدی،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: باوجود اقبال روز افزون کاربرد فیلترهای نانولیفی برای تصفیه آلایندههای ذرهای از جریان هوا، مطالعات کم تری به بحث در خصوص امکان سنجی کاربرد آن ها در حذف آلایندههای گازی پرداخته است، درحالی که در اکثر محیط های کاری هر دو شکل آلاینده وجود دارد. تولوئن مادهای سمی و موتاژنیک میباشد و مواجهه مزمن با غلظتهای پایین آن ممکن است باعث طیف وسیعی از اثرات سوء سلامتی بر افراد در معرض مواجهه شود. مطالعه حاضر با هدف تولید نانوالیاف پلیمری بر پایه نانولوله کربنی تک جداره از طریق روش الکتروریسی و پردازش سطح آن با پلاسمای سرد و هم چنین ارزیابی عمل کرد آن در حذف گاز تولوئن انجام گرفت.
روش کار: لایههای نانولیفی توسط فرآیند الکتروریسی از محلول الکتروریسی شامل پلیمر پلی آکریلونیتریل (PAN) و نانولوله کربنی تک جداره (SWNT) به نسبت ترکیبی ۱:۹۹ تحت شرایط عملیاتی ولتاژ کاربردی: ۲۰ کیلوولت ، فاصله سوزن تا صفحه جمعآوری کننده: ۱۰سانتی متر، میزان تزریق: ۱ میلیلیتر بر ساعت، قطر سوزن: گیج ۱۸ و سرعت چرخش درام ۱۰۰۰- ۵۰۰ دور در دقیقه تولید شدند. سطح نانوالیاف تولیدی مورد پردازش پلاسما قرار گرفتند. دستگاه پلاسمای مورد استفاده با منبع تغذیه فرکانس رادیویی (۱۳/۵۶ مگاهرتز با توان ۲۰ وات) ، گاز تشکیلدهنده آرگون و فشار عملیاتی ۲/۰ بود. شرایط آزمون نمونههای تولیدی برای حذف گاز تولوئن مطابق استاندارد ISO ۱۰۱۲۱-۱:۲۰۱۴ آماده گردید که روش آزمون عمل کرد مدیاهای تصفیه هوا نوع فاز گازی را برای انواع مدیاهای صفحه تخت ارایه میدهد. به منظور اندازه گیری غلظت بخار تولوئن از دستگاه قرائت مستقیم Firstcheck مجهز به دتکتور PID استفاده گردید. مطالعات ریخت شناسی الیاف با استفاده از میکروسکوپ الکترونی روبشی انجام شد. طیف سنجی مادون قرمز- تبدیل فوریه (FTIR) به منظور شناسایی ترکیبات آلی و گروه های عاملی در نانوالیاف صورت گرفت.
یافته ها: نتایج حاصل از آنالیز تصاویر نشان داد که میانگین قطر الیاف ۱۹/۷±۱۶/۱۶۹ نانومتر و میانگین ضریب تغییرات آن ۲۳/۰ محاسبه گردید. ریخت شناسی الیاف، یکنواخت و دانه دار تعیین شد. میانگین ضخامت، درصد تخلخل و ضریب نفوذپذیری هوا مدیا به ترتیب ۱۵/۰ میلی متر،۴۳ درصد و ۷۵/۵ دارسی مشخص گردید. میانگین درصد کارایی نانوالیاف PAN/SWNT پردازش شده با پلاسما در حذف گاز تولوئن ۹۸ درصد و میانگین افت فشار آن ها حدود ۱۰۰ پاسکال به دست آمد. طیف FTIR مدیای آزمون نشان داد که پیکهای ظاهر شده در طول موجهای معین مربوط به ارتعاش گروههای آلیفاتیک C-H باندهای C-C و C=O مربوط به پلیمر PAN و نانولوله کربنی میباشد.
نتیجه گیری: حذف گاز تولوئن از طریق ساخت نانوالیاف هیبریدی PAN و SWNT پردازش شده با پلاسما محقق شد. نانوالیافی با مشخصات ریخت شناسی یکنواخت تولید شدند و کارایی حذف مناسب و افت فشار پایین از خود نشان دادند.
روح اله حاجی زاده، علی خوانین، احمد جنیدی جعفری، محمد برمر، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: کنترل مبتنی بر جذب و عایق بندی یکی از انواع روش های کنترل فنی و مهندسی صدا می باشد. در جاهایی که بتوانیم از تایلی استفاده کنیم که هم بتواند به عنوان جاذب صوت و هم ویژگی عایق صوت داشته باشد باعث می شود میدان صوتی در قسمت منبع صوتی به سمت میدان آزاد سوق داده شود و همچنین باعث افزایش افت انتقال صوت به بخش های دیگر شود. این مطالعه به منظور ارتقاء خصوصیات آکوستیکی فوم پلی یورتان نرم با خصوصیات توام جاذب و عایق صوتی صورت گرفت.
روش کار: برای بهینه سازی افت انتقال و ضریب جذب صوت توام و تعیین طرح آزمایش از نرم افزار Expert Design از طریق روش سطح پاسخ استفاده شد. در این طرح ، پارامترهای ضخامت ، فاصله هوایی در پشت تایل آکوستیکی، میزان نانوالیاف پلی آکریلونیتریل(PAN NF)، پلی ونیلیدین فلوراید(PVDF NF) و نانوذرات خاک رس به عنوان متغیرهای ورودی در نظر گرفته شد. نانو الیاف پلی آکریلونیتریل و پلی وینیلیدین فلوراید با استفاده از تکنیک الکتروریسی ساخته شد. نانوذرات خاک رس با قطر ۲-۱ نانو متر از نوع مونتمریلونیت از شرکت سیگما آلدریچ تهیه شد. طراحی آزمایش با استفاده از نرم افزار Expert Design۷ تعیین گردید. ۵۰ نمونه نانو کامپوزیت بر اساس رانهای آزمایشی ساخته شدند. اندازه گیری افت انتقال صوت براساس استاندارد ASTM E۲۶۱۱–۰۹ و اندازه گیری ضریب جذب بر اساس استاندارد ISO۱۰۵۳۴-۲ با استفاده از دستگاه امپدانس تیوب BSWA SW۴۷۷ ۵۵۰۰۰۵ صورت گرفت. کامپوزیتهای بهینه برای هر محدوده فرکانسی تعیین شدند.
یافته ها: بیشترین ضریب جذب و افت انتقال صوت توام در محدوده فرکانسی پایین و میانی در ران آزمایشی که فوم پلی یورتان حاوی ۵/۱ درصد نانوذرات خاک رس، ۵/۰ درصد PAN NF، ۵/۱ درصد PVDF NF، ضخامت ۲ سانتیمتر و فاصله هوایی ۵/۱ سانتیمتر بود بدست آمد (به ترتیب ۰۲/۲ و ۶۴/۰). نانو کامپوزیتهای دارای بیشترین ضریب جذب و افت انتقال صوت توام نسبت به فوم پلی یورتان خالص بودند و در محدوده فرکانسی پایین، میانی و بالا به ترتیب ۰۲/۲، ۹۱/۱ و ۵۳/۲ برابر دارای ضریب جذب و افت انتقال توام بالاتری بودند. با افزایش ضخامت و فاصله هوایی ضریب جذب و افت انتقال صوت توام در همه محدودههای فرکانسی افزایش یافت. در ضخامت ۲ سانتیمتر، با افزایش هر دو نانوالیاف، ضریب جذب و افت انتقال صوت توام افزایش یافت. بیشترین ضریب جذب و افت انتقال صوت توام زمانی اتفاق افتاد که هر دو نانوالیاف در حداکثر مقدار خود بودند.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که اضافه کردن نانوذرات خاک رس، نانو الیاف پلی آکریلونیتریل و نانوالیاف پلی ونیلیدین فلوراید به فوم پل یورتان باعث افزایش ضریب جذب و افت انتقال صوت توام در مقایسه با فوم پلی یورتان خالص میشود. میتوان از نانوکامپوزیتهای بهینه در بخشهایی که بطور همزمان نیاز به جذب و کاهش انتقال صدا میباشند، استفاده کرد.
اعظم بیابانی، محسن فلاحتی، ایرج علیمحمدی، مجتبی ذکایی، حامد جلیلیان، علی دهقانی، محمد نجفی مجره،
دوره ۱۱، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: تعیین روش هایی جهت ارزیابی استرس های حرارتی در محیط های کاری مختلف یکی از چالش های مهم محققین در این زمینه می باشد. مطالعه حاضر با هدف اعتبارسنجی شاخص های WBGT و ارزیابی فشارگرمایی (HPA) از طریق اندازه گیری برخی پاسخ های فیزیولوژیک در مناطق نفت خیز جنوب ایران انجام گردید.
روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی بر روی ۱۵۴ نفر از شاغلین پایانه های نفتی خارک، عسلویه و ماهشهر در سه شرایط کاری شامل محیط مسقف، محیط روباز و محیط استراحت در فصل تابستان انجام گردید. میزان استرس حرارتی موجود در محیط کار توسط شاخص WBGT و روش ارزیابی فشار گرمایی مورد بررسی قرار گرفت، که بدین منظور پارامترهای محیطی دمای خشک،دمای تر، دمای تشعشعی، رطوبت نسبی، فشار بخارآب و سرعت جریان هوا تعیین شد. بمنظور محاسبه شاخص WBGTعلاوه بر روش قرائت مستقیم توسط دستگاه WBGT meter از استاندارد ۷۲۴۳-ISO نیز استفاده گردید. به منظور اعتبار سنجی شاخص های مذکور نیز اندازه گیری پارامترهای فیزیولوژیکی دمای دهانی، دمای تمپان و متابولیسم فعالیت همزمان با اندازه گیری پارامترهای محیطی صورت گرفت.
یافته ها: نتایج آزمون آماری Paired Sample T-test نشان می دهد میانگین شاخص WBGT و ارزیابی احتمال فشار گرمایی در محیط مسقف و روباز دارای اختلاف معنادار می باشد(p<۰/۰۵). همچنین میانگین شاخص های فیزیولوژیک دمای دهانی و دمای تمپان و متابولیسم کاری در محیط مسقف و روباز دارای اختلاف معنادار می باشد(p<۰/۰۵). آزمون همبسـتگی بین شاخص WBGT بعنوان متغییر مستقل و روش ارزیابی فشار گرمایی بعنوان متغییر وابسته معنادار بوده (P<۰,۰۵) و از همبستگی بالایی برخوردار است (۹۱۴/۰ =R۲) میزان همبستگی بین شاخص WBGT با پارامتر های دمای دهانی، دمای تمپان و میزان متابولیسم کاری معنادار بوده (P<۰.۰۵) و بترتیب برابر (۴۲۳/۰ =R۲)، (۳۳۵/۰ =R۲) و (۵۲۳/۰ =R۲) می باشد. میزان همبستگی بین روش ارزیابی احتمال فشار گرمایی(HPA) با پارامتر های دمای دهانی، دمای تمپان و میزان متابولیسم کاری معنادار بوده (P<۰.۰۵) و بترتیب برابر
(۶۳۲/۰ =R۲)، (۶۰۵/۰ =R۲) و (۵۷۹/۰ =R۲) می باشد. این نتایج نشان می دهد میزان همبستگی بین روش ارزیایی احتمال فشار گرمایی با پارامترهای فیزیولوژیک بیشتر از میزان همبستگی WBGT با این پارامترها می باشد.
نتیجه گیری: این تحقیق نشان داد با توجه به ماهیت شغلی کارکنان شاغل در مناطق نفت خیز شاخص WBGT و ارزیابی فشار گرمایی روش های مفیدی جهت ارزیابی استرس حرارتی موجود در پایانه های نفتی می باشند. همچنین مشخص گردید ارزیابی فشار گرمایی برای اندازه گیری استرس حرارتی در این مناطق از اعتبار بالاتری برخوردار می باشد.
رضا جعفری ندوشن، مصطفی عظیم زاده، سحر باقری، عارفه دهقانی تفتی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده
مقدمه: در سال های اخیر تمایل به استفاده از فیبرهای طبیعی در ساخت جاذب های صوتی افزایش یافته است. مواد با پایه فیبر طبیعی علاوه بر چگالی پایین و هزینه تولید اندک، زیست تجزیه پذیر نیز میباشند. در این پژوهش به بررسی رفتار آکوستیکی نمونه های نانوکامپوزیتی حاوی تفاله چای و پلی پروپیلن و همچنین اثر نانوذره رس در میزان ضریب جذب صوت پرداخته شده است.
روش کار: در این مطالعه ۴ نمونه با نسبت های وزنی مختلف از تفاله چای و پلی پروپیلن به همراه نانوذره رس و ۴ نمونه با نسبت های وزنی مختلف از تفاله چای، پلی پروپیلن بدون حضور نانوذره رس به قطر ۳ سانتی متر و ضخامت ۴ سانتی متر ساخته شد. سپس با استفاده از دستگاه امپدانس تیوب میزان ضریب جذب صوت نمونهها اندازه گیری گردید.
یافته ها: نتایج نشان داد که ضریب جذب صوت با افزایش درصد وزنی تفاله چای نسبت به پلی پروپیلن، افزایش می یابد. افزایش ۶۰ درصدی تفاله چای نقش ویژه ای در جذب امواج صوتی در فرکانس ۱۰۰۰ هرتز و همچنین طیف فرکانسی ۲۵۰۰ تا ۶۳۰۰ هرتز داشت به طوری که نمونه TW۶۰ N۵ در فرکانس های ۱۰۰۰ و ۶۳۰۰ هرتز به ترتیب ضریب جذب صوت ۰,۹۴ و ۰.۸۴ داشته است. مقایسه نتایج ضریب جذب صوت نمونه های کامپوزیتی و نانوکامپوزیتی نشان داد که در فرکانس های بالاتر از ۲۰۰۰ هرتز، جذب صوت با افزودن نانوذره رس به میزان ۵ درصد افزایش می یابد.
نتیجه گیری: میتوان از جاذبهای صوتی بر پایه تفاله چای با توجه به عملکرد جذب صوتی بالا و اینکه یک ماده طبیعی و دوست دار محیط زیست بوده و فاقد اثرات مضر بر روی سلامت انسان است به عنوان یک جاذب مقرون به صرفه در کنترل صدا استفاده نمود.
حمزه محمدی، سمیه فرهنگ دهقان، سهیلا خداکریم اردکانی، فریده گلبابایی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: مطالعات نشان میدهند در بسیاری از موارد، عوامل زیانآور محیطی مانند گرما، صدا و آلایندههای شیمیایی از طریق مکانیسم استرس اکسیداتیو اعمال اثر میکنند. در این مطالعه، اثر مواجهه توأم با صدا و ارتعاش تمام بدن بر برخی از پارامترهای استرس اکسیداتیو (آنزیم سوپر اکسید دیسموتاز (SOD)، ظرفیت تام آنتی اکسیدانتی (TAC) و مالون دی آلدئید (MDA)) کارگران در یک صنعت ریختهگری موردبررسی قرار گرفته است.
روش کار: بر اساس محاسبات مربوط به حجم نمونه و با در نظر گرفتن معیارهای ورود به مطالعه و تکمیل فرم رضایت آگاهانه توسط افراد، شرکتکنندگان طرح انتخاب گردیدند. سطح مواجهه کارگران با هر یک از استرسورهای فیزیکی از طریق روشهای استاندارد مربوطه موردسنجش قرار گرفت. سطح مواجهه افراد با استرسورهای موردبررسی به سه دسته پایین، متوسط و بالا تقسیمبندی شدند. از کلیه شرکتکنندگان، نمونه خون بین ساعت ۹ – ۷ صبح گرفته شد و سپس توسط روش الایزا با توجه به پروتکل شرکت سازنده کیت، نمونهها آمادهسازی و مورد تجزیهوتحلیل قرار گرفتند. آزمون تحلیل واریانس تک متغیره بهمنظور تعیین «اندازه اثر» هر یک از استرسورهای فیزیکی بر پارامترهای موردمطالعه صورت پذیرفت.
یافته ها: میانگین سطح MDA، SOD و TAC در میان شرکتکنندگان به ترتیب nmol/ml ۲۲/۴۸، ۶۱/۲۸ U/ml و mM ۱/۶۴ برآورد گردید. بیشترین میزان تأثیر را در بین متغیرهای مواجهه، صدا بر سطح MDA داشته است (۰/۰۹۰=B) که این تأثیر ازنظر آماری معنیدار نبود (۰/۸۶۵=B). در خصوص SOD، بیشترین میزان تأثیر را در بین متغیرهای مواجهه، ارتعاش بر سطح SOD داشته است (۱/۴۶۹-=B) که این تأثیر از نظر آماری معنیدار بود (۰/۰۱۶=P). هیچیک از متغیرهای موردبررسی اثر معنیداری بر سطح TAC نداشتند؛ بااینحال در بین متغیرهای مواجهه، بزرگترین ضریب اثر مربوط به ارتعاش بود ( P=۰/۱۳۳ و ۰/۰۷۷-=B).
نتیجه گیری: اثر صدا و ارتعاش بر MDA افزایشی و بر سطوح SOD وTAC کاهشی تعیین شد. این بدان معنی است که ممکن است با افزایش مواجهه با این عوامل زیانآور، ظرفیت سیستم آنتیاکسیدانی کاهش یابد. درواقع، مواجهههای طولانیمدت با شدتهای بالای عوامل استرسزا، میتواند سبب افزایش پراکسیداسون لیپیدی کنترل نشده و خارج از ظرفیت سیستم ایمنی بدن گردد و همچنین سطح فعالیت آنزیمی که به صدمات سیستم اکسیداتیو حساس بوده، کاهش یابد که همگی درنهایت میتواند به کاهش ظرفیت تام آنتیاکسیدانی بیانجامد.
سید حسین نظیری، مصطفی پویاکیان، صدیقه صادقحسنی، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: در اثر پیشرفت چشمگیر فناوری نانو، افزایش مصرف نانومواد مهندسیشده، شکاف اطلاعاتی و عدم قطعیتهای موجود در رابطه با مخاطرات محصولات جدید نانو، توسعه و بکارگیری چارچوبها و ابزارهایی که بتواند از منظر حفظ سلامت انسان و محیطزیست، به شناسایی مخاطرات، کاهش احتمال مواجهه و کنترل ریسک نانومواد مهندسیشده بیانجامد، مورد توجه مراجع مختلف قرار گرفته است. با این حال، در اغلب رویکردهای ارزیابی یا مدیریت ریسک نانومواد مهندسیشده، تمام معیارهای مورد نظر برآورده نمیشوند. این مطالعه با هدف بررسی و معرفی چارچوبها و ابزارهای توسعه یافته مختلف برای نانومواد مهندسیشده در حوزه مدیریت ریسک ایمنی، بهداشت و محیطزیست در فناوری نانو انجام گردید.
روش کار: جستجوی چارچوبها و ابزارهای مربوطه در پایگاههای داده Scopus، Web of Science و مراجع NIOSH، ECHA و ISO با استفاده از کلید واژههای «نانومواد مهندسیشده»، «چارچوب»، «ابزار»، «مدیریت ریسک»، «مواجهه شغلی»، «محیطزیست»، «ارزیابی ریسک» و «فناوری نانو» انجام شد. از بین نتایج جستجو، چارچوبها و ابزارهای مدیریت و ارزیابی ریسک ایمنی، بهداشتی و زیستمحیطی که به طور مستقیم به مخاطرات، اثرات بالقوه و مدیریت ریسک دادههای نانومواد مهندسیشده پرداختهاند، برای مطالعه انتخاب گردید.
یافته ها: از میان نتایج بدست آمده، ۱۷ چارچوب مدیریتی و ۱۱ ابزار ارزیابی توسعه یافته در حوزه مدیریت ریسک شغلی، سمشناختی و زیستمحیطی در رابطه با مخاطرات نانومواد مهندسیشده انتخاب شده، مورد معرفی و بحث قرار گرفت. چارچوبها و ابزارهای مختلف با هدف شناسایی و ارزیابی مخاطرات بالقوه و ریسک ناشی از مواجهه با نانومواد مهندسیشده از منظر دامنه، اهداف، رویکردهای ارزیابی ریسک و خروجی تفاوت داشته و کاربردهای مختلفی را ارائه میکنند.
نتیجه گیری: چارچوبها و ابزارهای مختلف توسعه یافته در رابطه با ارزیابی و مدیریت ریسک نانومواد مهندسیشده، هر یک دارای قابلیتها، کاربردها و محدودیتهای به خصوصی بوده که میتواند سازمانها را در نیل به اهداف ایمنی، بهداشت و محیطزیست در حوزه فناوری نانو یاری نماید. در حال حاضر، هیچ اتفاق نظری در مورد بهترین ابزار ارزیابی یا چارچوب مدیریت ریسک نانومواد وجود ندارد و نیاز به تحقیق، توسعه و همکاری بیشتر در این حوزه برجسته میباشد.