جستجو در مقالات منتشر شده



محمد حاج آقازاده، حسین کاکویی، رحمت ستوده قره باغ، شهرآرا افشار، فریده گل بابایی، امیر معتمدداشلی برون، حامد حسنی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

 

مقدمه: اخیرا انتشار ترکیبات آلی فرار توسط فرآیندهای صنعتی به محیط زیست، مورد توجه قرار گرفته است. فرآیند اکسیداسیون فوتوکاتالیستی به عنوان یکی از روش های نو ظهور در تصفیه هوا می تواند جایگزین روش های معمول مانند جذب سطحی آلاینده‌ها توسط ذغال فعال گردد. در فرآیند اکسیداسیون فوتوکاتالیستی، مولکول های ترکیبات آلی به مولکول های آب و دی اکسید کربن تبدیل می گردند. هدف پژوهش حاضر مطالعه عوامل تاثیر گذار مانند غلظت، رطوبت نسبی و سرعت ظاهری گاز بر اکسیداسیون فوتوکاتالیستی متیل اتیل کتون در یک راکتور بستر سیال بود.

روش کار: در این پژوهش اکسیداسیون فوتوکاتالیستی متیل اتیل کتون در یک راکتور بستر سیال مورد مطالعه قرار گرفت. از دی‌اکسید تیتانیوم نشانده شده بر روی ذرات گاما آلومینا تحت نور فرابنفش به عنوان فوتوکاتالیست استفاده گردید. کارآیی فرایند اکسیداسیون فوتوکاتالیستی با اندازه گیری غلظت بخار متیل اتیل کتون در ورودی و خروجی راکتور بستر سیال تعیین گردید.

یافته ها: مطالعه اکسیداسیون فوتوکاتالیستی متیل اتیل کتون در گستره غلظت ۱۰۰ تا ۸۰۰ پی پی ام در دو رطوبت نسبی ۲۵% و ۴۵% انجام گرفت. تخریب فوتوکاتالیستی متیل اتیل کتون در رطوبت نسبی ۴۵% نسبتا کمتر از رطوبت نسبی ۲۵% بود. با افزایش غلظت اولیه متیل اتیل کتون از ۲۰۰ تا ۸۰۰ پی پی ام، کارآیی تخریب فوتوکاتالیستی کاهش یافت. در غلظت های اولیه ۱۰۰ و ۲۰۰ پی پی ام، افزایش سرعت ظاهری گاز در کارایی تخریب متیل اتیل کتون تغییری ایجاد ننمود، ولی با افزایش غلظت از ۲۰۰ به ۸۰۰ پی پی ام، افزایش سرعت ظاهری گاز منجر به کاهش تخریب متیل اتیل کتون گردید.

نتیجه گیری: در اکسیداسیون فوتوکاتالیستی متیل اتیل کتون در راکتور بستر سیال، جذب رقابتی بین مولکول های آب و متیل اتیل کتون وجود دارد و در رطوبت بالاتر میزان تخریب آلاینده کاهش می‌یابد. در راکتور بستر سیال، با افزایش سرعت ظاهری گاز درصد تخریب فوتوکاتالیستی آلاینده آلی کاهش می یابد. به‌دلیل تعداد محدود محل های فعال در سطح کاتالیست، با افزایش غلظت اولیه آلاینده، کارآیی واکنش فوتوکاتالیستی کاهش می‌یابد.

 


رسول یاراحمدی، پروین مریدی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: «خطر کردن » و به تعبیری دیگر «ریسک » فرایندی است که در هر عرصه نتیجه ای نامشخص و نامعلوم دارد. ریسک در پروژه، رویدادها یا وضعیت‌های ممکن الوقوع نامعلومی هستند که در صورت وقوع، به‌صورت پیامدهای منفی یا مثبت بر اهداف پروژه موثر می باشند. بنابراین شناسایی ریسک و تعیین میزان پیامدهای مثبت و منفی آن بر اهداف پروژه از اهمیت خاصی برخوردار است. امروزه فرایند های آموزشی و پژوهشی با پیچیدگی و عدم قطعیت بیشتری مواجه  هستند بر همین اسا س  مدیریت ریسک تخصصی را مشکل تر می‌نمایند.

روش کار: این تحقیق با هدف تعیین سطح ریسک به تفکیک آزمایشگاه‌های تحقیقاتی و پژوهشی و هم‌چنین تعیین اولویت اقدامات اصلاحی در هر فضا و دانشکده با کمک روش ISO ۱۴۱۲۱   موضوعات بهداشت و ایمنی  و EMEA موضو عات زیست محیطی را   مورد مطالعه و تحلیل قرار داده است. مقایسه علت‌های متعدد در هر آزمایشگاه با کمک شاخص «هرچه بزرگ‌تر –مهم‌تر یا  TLB و مقایسه بین هر آزمایشگاه با کمک شاخص ریسک کل» «Total risk estimation»  مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است.

یافته ها: نتایج آنالیز داده های تحقیق نشان می دهد که از کل ریسک های اصلی و ذاتی در سایت‌های آزمایشگاهی در محدوده ۸۶-۳۸ درصد  ریسک‌ها کاهش یافته است. هم‌چنین مقایسه متوسط سطوح ریسک قبل و بعد از اقدامات کنترلی  و حفاظتی به تفکیک جنبه های بهداشت، ایمنی و محیط زیست  به‌طور معنی داری (Pvalue< ۰,۰۰۰۱ ) با رویکرد مدیریت ریسک در کاهش و تخفیف ریسک‌های ذاتی موثر بوده است.


داود اسکندری، نجف نوری زاده، هادی سعادتی، سعید محمد پور، عبدالله غلامی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: اختلالات اسکلتی- عضلانی مرتبط با کار ، شایع‌ترین بیماری ها و آسیب های شغلی کارگران را تشکیل می دهد. وضعیت های نامناسب بدن در حین کار و حمل بار دستی از مهم ترین عوامل خطر اختلالات اسکلتی- عضلانی در بین شاغلین حرفه‌های مختلف ‌می‌باشد. به دلیل اهمیت شناخت این عوامل و  پیشگیری از بروز، اختلالات مطالعه فوق با هدف بررسی شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی و ریسک فاکتور های شغلی آن در شاغلین صنعت خودرو سازی سایپا شهر کاشان در سال ۱۳۹۰انجام گردید.

روش کار: این مطالعه از نوع توصیفی مقطعی برروی۳۷ فعالیت و ۸۴ وظیفه کاری در بین کارگرانی که وظیفه حمل بار را بر عهده داشتند انجام گرفت. برای شناسایی اختلالات اسکلتی- عضلانی از پرسشنامه نقشه بدن(body map) استفاده گردید و ریسک فاکتور های شغلی مربوطه نیز با استفاده از روش شاخص کلیدی ۱(KIM) به‌دست آمد. داده های به‌دست آمده نیز با استفاده از نرم افزار‌های  SPSS و Excel  تجزیه و تحلیل گردیدند.

یافته ها: بیش‌ترین شیوع اختلالات اسکلتی- عضلانی بین گروه‌های شغلی در نواحی کمر و قسمت فوقانی پشت (۹۲%) بوده است. با توجه به نتایج به‌دست آمده از روش شاخص کلیدی ، افرادی که وظیفه حمل و نصب دستی تایر ، نصب صندلی و حمل موتور توسط شاتل را بر عهده داشتند، به ترتیب با کسب عدد ریسک ۶۶، ۵۲ و ۵۲ دارای بیشترین سطح ریسک بودند. تعداد ۳ نفر(۳,۶%) سطح ریسک ۱،۴۰ نفر(۴۷.۶%)  سظح ریسک ۲، ۳۸نفر(۴۵.۲%) سطح ریسک ۳ و نیز ۳نفر(۳.۶%)سطح ریسک ۴را کسب نمودند.

نتیجه گیری: عمده ترین مشکل در شاغلین، مربوط به وضعیت نامطلوب بدن ،حمل بار دستی و پیچش و خمش در ناحیه کمر است و به همین دلایل اختلالات اسکلتی- عضلانی در ناحیه کمر بیش‌ترین شیوع را دارد.  با توجه به شیوع بالای اختلالات اسکلتی-عضلانی مداخلات ارگونومیکی مناسب مانند اقدامات مهندسی ومدیریتی می تواند متغیر های مورد نظر(پوسچر،وزن بار،زمان حمل بار، شرایط محیط کار)را در حد ممکن کاهش دهد وسطح ریسک را به حد قابل قبول برساند.


زهرا زمانیان، مصطفی ساتیاروند، مهسا ناصرپور، منصوره دهقانی،
دوره ۲، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: صدای ناشی از تجهیزات مدرن کشاورزی، جمعیت بسیاری از مردمان جهان را که به این شغل مشغولند متاثر می سازد و ورود   فن آوری های نو به حوزه کشاورزی در جهت مکانیزاسیون، تسهیل و تسریع امور، عوامل زیان آور جدیدی را باعث شده است که از جمله آن‌ها می توان به آلودگی صدا اشاره نمود.

روش کار: این مطالعه با هدف ارزیابی صدای ماشین آلات به کار رفته در بخش صنعت کشاورزی نیشکر، به منظور مشخص نمودن اقدامات بهینه کنترل صدا در این بخش، صورت گرفته است . برای رسیدن به این هدف، در ابتدا ماشین آلات به کار رفته در صنعت کشاورزی نیشکر بررسی شدند و طبق کاربرد در شش گروه جای گرفتند. با بررسی دستگاه ها و اندازه گیری تراز فشار صدای ناشی از آن‌ها، دستگاه دروگر نیشکر که بیش‌ترین سرو صدا را ایجاد می‌نمود شناسایی و مطالعات بعدی بر روی آن متمرکز گردید.

یافته ها: میزان متوسط تراز معادل ۸ ساعته در موقعیت گوش راننده داخل کابین دروگر نیشکر در حالت ایستاده و دور موتور ۱۸۰۰ برابر ۲/۸۷ دسی بل A اندازه گیری گردید، در حالی‌که با افزایش دور موتور به ۲۱۰۰ در حالت قبلی میزان متوسط تراز معادل ۸ ساعته در موقعیت گوش راننده به ۳/۹۲ دسی بل A افزایش یافت. از طرفی میزان تراز صدای دریافتی در موقعیت اطرافیان در سمت چپ و راست دروگر با یک‌دیگر اختلاف معنی داری نداشت و میزان متوسط تراز صدا در حالت سکون ۸۸ دسی بل A و در حال حرکت ۹۴/۹۷ دسی بل A اندازه گیری شد.

نتیجه گیری: تاثیر دور موتور در ترازهای کلی و نیز آنالیز اکتاو باند به وضوح نشان داده شد و هم‌چنین میزان کم اختلاف صدای داخل و بیرون کابین نشان دهنده عملکرد ضعیف کابین دروگر بود که جهت کاهش صدای دریافتی راننده می توان ارتقاء کیفیت و افزایش عملکرد کابین را توصیه نمود.


فاطمه ملک پور، یوسف محمدیان، علیرضا ملک پور، سجاد سلیمی، علیرضا سرکاری،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: هر سال در کشور ایران، هزاران نفر در  اثر تصادفات رانندگی جان خود را از دست می دهند و در بین حوادث رانندگی، تصادفات رانندگان موتور سوار مرگ آور است. نگرش به ایمنی، پیش بینی کننده رفتار مخاطره آمیز فرد است. هدف از این مطالعه بررسی ارتباط بین شخصیت، نگرش به ایمنی و رفتارهای مخاطره آمیز در رانندگان می باشد.

روش کار: در این مطالعه از بین رانندگان شاغل موتور سیکلت سوار در شهر تهران، ۲۵۴ نفر به طور تصادفی انتخاب شدند و پرسش نامه‌های شخصیت، نگرش به ایمنی و رفتار های مخاطره آمیز توسط این افراد پر شد و توسط نرم افزار SPSS۱۶  آنالیز گردید.

یافته ها: بین حیطه های مختلف شخصیت (نگرانی ، عصبانیت، حالت احساس و هیجان، نوع دوستی، بیهنجاری)  و نگرش به ایمنی (جریان ترافیک در برابر اطاعت از قوانین، رانندگی با سرعت، رانندگی با هیجان) از لحاظ آماری ارتباط معنی داری یافت شد(P=۰/۰۰۱).

نتیجه گیری: نگرش به ایمنی پیش بینی کننده رفتار های مخاطره آمیز فرد است و شخصیت نیز به طور غیر مستقیم بر رفتار‌های مخاطره آمیز از طریق تاثیر بر نگرش به ایمنی  موثر می‌باشد. 


امیرحسین داودیان طلب، فرید امیر زاده، محسن مشکانی، سعیده پور احمد، اسدالله افشین، امیرعباس مفیدی، بهروز براتی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: در حین عمل جراحی در اتاق‌های عمل، خطر بروز آتش سوزی وجود دارد. کارشناسان تخمین می‌زنند سالانه در حدود ۱۰۰ مورد آتش سوزی در اتاق‌های عمل بیمارستان‌های آمریکا رخ می‌دهد که ۱۰ تا ۲۰ مورد به جراحات شدید و ۱ تا ۲ مورد به مرگ افراد منجر می‌شود. این گونه حوادث علیرغم پایین بودن میزان تکرار، از شدت بالایی برخوردار بوده و در صورت وقوع می‌توانند آسیب‌های جدی یا مرگ بیماران را به همراه داشته باشند.

روش کار: این مطالعه توصیفی- تحلیلی از نوع مقطعی در بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی شیراز انجام شد. در این مطالعه میزان آگاهی پرسنل اتاق عمل به روش‌های پیشگیری و کنترل حریق، همچنین ارتباط این دو فاکتور با نوع شغل و سابقه کاری مورد بررسی قرار گرفت. از طرفی تمامی پرسنل اتاق عمل بیمارستان‌های دانشگاه علوم پزشکی شیراز به صورت سرشماری مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای جمع آوری اطلاعات، از پرسشنامه و به منظور بررسی ارتباط میان میزان آگاهی پرسنل اتاق عمل با دو فاکتور نوع شغل و سابقه کار، از آزمون آماری کای اسکوئر استفاده شد. همچنین برای انجام تحلیل‌های آماری، نرم افزار SPSS نسخه ۱۴ به‌کار گرفته شد.

یافته ها: در این مطالعه از مجموع ۲۲۰ پرسشنامه آگاهی از روش‌های پیشگیری از حریق، ۷۲/۱۹% دارای آگاهی کامل، ۶۲/۱۹% دارای آگاهی نسبی، ۳۷/۱۹% دارای آگاهی کم و ۹۷/۴۰% فاقد آگاهی بودند. در رابطه با پرسشنامه آگاهی از روش‌های کنترل حریق نیز، ۲۴% دارای آگاهی کامل و ۷۶% فاقد آگاهی بودند. نتایج آزمون آماری نشان داد که میان آگاهی نسبت به روش‌های کنترل حریق و سابقه کار رابطه معناداری وجود دارد (۰۵/۰>pvalue)، اما میان آگاهی نسبت به روش‌های کنترل حریق و نوع شغل رابطه معناداری مشاهده نگردید. همچنین هیچ رابطه ای میان آگاهی از روش‌های پیشگیری از حریق با سابقه کار و عنوان شغلی شرکت کنندگان دیده نشد.

نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر نشان داد، میزان آگاهی پرسنل اتاق عمل در خصوص روش‌های کنترل و پیشگیری از حریق پایین می‌باشد. همچنین نتایج حاکی از آن بود که میزان آگاهی از روش‌های کنترل نسبت به روش‌های پیشگیری حریق پایین‌تر است. با توجه به بالقوه بودن خطر حریق در اتاق عمل و آسیب پذیر بودن بیماران و کارکنان در شرایط جراحی، پیشنهاد می‌شود اقداماتی به منظور افزایش سطح آگاهی صورت پذیرد که از آن جمله می‌توان به برنامه نیاز سنجی آموزشی، برگزاری کارگاه های آموزشی در خصوص روش‌های پیشگیری و کنترل حریق اشاره نمود. 


فاطمه امینی فرد، محسن مشکانی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: در عرصه رقابتی بازار کنونی تنها سازمان‌ها و صنایعی به موفقیت دست خواهند یافت که در کلیه زمینه های خدماتی خود از استانداردهای مرتبط و متناسب با نوع و ماهیت کار خود پیروی نموده و خود را هرچه بیش‌تر در جهت تحقق اهداف استانداردهای مورد نظر قرار دهند. با رشد روزافزون تکنولوژی و ماشینی شدن، هر روزه شاهد آمار بالای حوادث صنعتی و اتلاف سرمایه های انسانی و مادی  در کشور هستیم. لذا نیاز به استانداردهای ایمنی و بهداشت حرفه ای بیش از پیش احساس می شود و چنان‌چه سازمان‌ها از حدود مشخص شده تجاوز نمایند، مشکلاتی بی‏شمار و در نهایت ضرر و زیان جبران ناپذیری برای سازمان خود رقم خواهند زد.

روش کار: در این مطالعه با استفاده از یکی از ابزارهای مدیریت استراتژیک به نام SWOT  ، نقاط ضعف، قوت، فرصت‌ها و تهدیدها در یکی از صنایع مونتاژ قطعات خودرو ایران به منظور کنترل عملکرد این سازمان در رعایت استانداردهای ایمنی و بهداشتی موجود در آن (OHSAS۱۸۰۰۱)، مورد ارزیابی قرار گرفت.  با مقایسه عملکرد شرکت در سال‌های ۸۷ و ۸۸ در زمینه به‌کارگیری و رعایت استاندارد ایمنی و بهداشتی موجود در شرکت مورد نظر و امتیازدهی وزن دار به نقاط ضعف، قوت، تهدیدها و فرصت‌ها با استفاده از ماتریس عوامل داخلی(ضعف و قوت) و خارجی(فرصت و تهدید)، میزان اهمیت هر عامل در  پیاده سازی و اجرای این استاندارد در شرکت مورد نظر ، تعیین گردید.

یافته ها: با تمرکز بر نقاط ضعف و قوت، فرصت‌ها و تهدیدها راهکارهایی جهت بهبود اجرای استانداردOHSAS۱۸۰۰۱  صورت گرفت. بر اساس بیش‌ترین امتیازهای وزن دار تعیین شده، مهم‌ترین نقاط ضعف شناسایی شده عدم نظارت بر پیمانکاران، عدم تعهد مدیریت به اجرای OHSAS۱۸۰۰۱، عدم تلاش برای شناسایی خطرات ناشی از تغییرات و عدم نیازسنجی آموزشی، مهم‌ترین نقاط قوت شناسایی شده بودجه ی کافی شرکت در زمینه ایمنی و بهداشت، تلاشهای مستمر زیست محیطی، شناسایی خطر برای شرایط غیر عادی؛ مهمترین تهدیدات درخواست تحویل فوری سفارشات مشتریان، و مهمترین فرصت‌ها حمایت دولت از طرح‌های ایمنی و بهداشتی تعیین گردید.

نتیجه گیری: مجموع ستون امتیازات وزن دار در سال ۸۷ برای عوامل خارجی (فرصت‌ها و تهدیدات) ، ۲,۱۶ و برای عوامل داخلی(نقاط ضعف و قوت) ۱.۶۶ حاصل گردید. هر دوی این ارقام از مقدار متوسط۲.۵ (حداقل مقدار قابل قبول)، کم‌تر بودند لذا شرکت در مورد اجرای این استاندارد دارای عملکرد ضعیفی در سال ۸۷ بوده است و واکنش ضعیفی در استفاده از فرصت‌ها و به حداقل رساندن تهدیدات داشته است. در مورد عوامل داخلی، وضع از عوامل خارجی هم بدتر بوده و نقاط ضعف سازمان پررنگ تر از نقاط قوت بوده است. اما در سال۸۸ ، به‌دلیل تغییرات ایجاد شده در ساختار سازمانی شرکت، اعداد ستون امتیاز وزن دار برای عوامل خارجی به ۳.۲ و برای عوامل داخلی به ۳.۶۴ افزایش یافت که حاکی از بهبود شرایط می باشد.


ایرج علیمحمدی، حسن جهانی هاشمی، علی اصغر فرشاد، مرتضی امینی، بهزاد حقّی، سمیّه نوری علی بیک کندی، اکرم مومنی‌زاده،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: آسیب‌ها و حوادث شغلی همواره به عنوان یکی از معضلات پر اهمیت در محیط‌های کاری مطرح بوده‌اند. به دنبال ارایه مدل دومینوی هاینریش این اندیشه شکل گرفت که مهم‌ترین عامل بروز حادثه، انسان است. به همین جهت یکی از روش‌های قطعی در کاهش حوادث کنترل رفتارهای ناایمن در بین کارگرها است که آن هم از طریق ارتقاء سطح فرهنگ ایمنی عملی خواهد شد.

روش کار: در این مطالعه توصیفی- تحلیلی برای بررسی پایایی پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و تحلیل عاملی اکتشافی استفاده شد. تعداد ۳۰۳ پرسشنامه تکمیل و با استفاده از نرم‌افزار SPSS۱۷ تجزیه و تحلیل شدند.

یافته ها: در ارزیابی پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ، ۸۶/۰ به دست آمد. ساختار عاملی پرسشنامه با استفاده از روش تحلیل عاملی بررسی شد. ضریب KMO و آزمون کرویت بارتلت به ترتیب برابر ۹۰۹/۰ و ۰۵۷/۹۷۸۵ به دست آمد. هم‌چنین چرخش واریماکس نشان داد که تمامی سوال‌های آزمون بر روی عوامل بار می‌شوند.

نتیجه گیری: نتایج این بررسی حکایت از اعتبار و روایی مطلوب و مناسب این پرسشنامه برای استفاده در صنایع شوینده و پاک کننده در داخل کشور دارد. فرهنگ ایمنی در صنایع شوینده و پاک کننده شامل ۵ بُعد می‌باشد که با توجه به بارهای عاملی پرسش‌ها، عوامل به نام‌های «تعهد مدیریت»، «آموزش و تبادل اطلاعات»، «محیط حمایتی»، «عوامل بازدارنده» و «اولویت به ایمنی» نامگذاری شدند. به جز بُعد ۴ و بُعد ۵، بین بقیه ابعاد با یکدیگر و با فرهنگ ایمنی نهایی همبستگی مثبت و معنی‌داری وجود دارد. از میان همبستگی‌های به دست آمده، فرهنگ ایمنی بیشترین همبستگی مثبت را با بُعد «تعهد مدیریت» دارد (۹۵۲/۰=r)، بنابراین این بُعد، قوی‌ترین همبستگی را با فرهنگ ایمنی دارا می‌باشد. 

 


محسن علی آبادی، ابراهیم چاوشی، حسین حاج علی زاده،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: به‌کارگیری ماشین آلات مختلف کشاورزی از جمله تراکتور علیرغم اینکه توسعه کمی وکیفی تولید محصولات مختلف کشاورزی را به دنبال داشته است، مسایل بهداشتی قابل ملاحظه ای از جمله آلودگی صدا را برای کاربران این تجهیزات ایجاد نموده است. با توجه به اهمیت آگاهی از تراز آلودگی صدای تراکتور ها، هدف مطالعه تعیین آلودگی صدای انواع تراکتورهای کشاورزی و مواجهه شغلی رانندگان آن بود.

روش کار: اندازه گیری تراز فشار صدای انواع تراکتور ها شامل مارک فرگوسن، رومانی و جاندیر مدل ۶ سیلندر به همراه تجزیه فرکانسی آن با استفاده از ترازسنج صوت مدل ۱۳۵۸-TES  صورت گرفت. ویژگی های مکان تعیین آلودگی صدای تراکتور بر اساس استاندارد های شماره ۷۲۱۶ و ۵۱۳۱ سازمان ایزو تعیین گردید و تحلیل نتایج در نرم افزار SPSS۱۶ صورت گرفت.

یافته ها: بیشترین وکمترین میزان آلودگی صدا در اطراف تراکتورها به ترتیب مربوط به تراکتور جاندیر و رومانی و برابر dB (A)۳ ۸/۸۳ وdB (A)۳ ۹/۷۳ بود. اختلاف معنی داری بین میزان تراز صدای تراکتور در دنده های مختلف انتقال نیرو وجود نداشت(۰۵/۰< Pvalue). با وجود این، بین میزان صدای تراکتورها در دورهای مختلف موتور اختلاف معنی داری مشاهده گردید. (۰۱/۰> Pvalue). با توجه به اینکه فعالیت های روزانه کشاورزی دارای زمان بندی مشخصی نیست و در اغلب مواقع حتی ممکن است مدت زمان مواجهه راننده با صدا از یک نوبت معمول کاری (۸ ساعت) نیز بیشتر گردد، میزان مواجهه شغلی رانندگان انواع تراکتور که در محدوده dB (A)۳ ۹۰-۸۵ قرار داشت، بالاتر از حد مجاز شغلی آن dB (A)۳ ۸۵ بود. میانگین میزان کاهندگی صدای یک اتاقک معمولی موجود که در خصوص تراکتور فرگوسن مورد استفاده قرار گرفت، در حدود dB ۵/۹ در پهنای فرکانسی یک اکتاوباند بود.

نتیجه گیری: با استفاده از اتاقک و انباره انبساطی استاندارد به‌صورت هم‌زمان بر روی انواع تراکتور ها، میزان انتشار آلودگی صدا و مواجهه شغلی رانندگان آن ها می‌تواند به‌طور موثری کاهش یابد. علاوه براین، با توجه به وسعت کاربرد این وسایل باید برنامه منظم تعمیرات و نگهداری این وسایل و همچنین برنامه موثرحفاظت شنوایی شامل معاینات شنوایی سنجی، وسایل حفاظت شنوایی مناسب و آموزش های بهداشت شغلی برای رانندگان تراکتور اجرا شود. 

 


عادل مظلومی، مهدی علی گل، میثم عیوض لو،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: با گسترش جهانی استفاده از کامپیوترها در دو دهه اخیر، مشکلات اسکلتی- عضلانی ناشی از کار نیز همراه با آ‌ن‌ها گسترش یافته است. از مهم ترین عوامل ایجاد کننده این مشکلات صفحه کلیدها هستند که شکل هندسی آن‌ها می تواند بر وضعیت قرارگیری یا دراصطلاح «پوسچر» نامناسب اندام ها تاثیر بگذارد. به همین منظور اشکال مختلفی از صفحه کلیدها برای تأمین وضعیت خنثی یا استراحت مچ و ساعد (وضعیت کاهنده ریسک) طراحی شده است. ازمهم ترین آن‌ها صفحه کلیدهای شکسته(کاملاً جدا و قابل تنظیم)، صفحه کلیدهای با شیب منفی و با شیب جانبی هستند.

روش کار: در این مطالعه با رویکردی نظام مند، مقالاتی که اثر هر یک از این صفحه کلیدها را بر وضعیت مچ وساعد ارزیابی کرده بودند، مورد بررسی قرار گرفتند. به این صورت که بعد از انجام جستجو در پایگاه های اطلاعاتی معتبر تعداد یازده مقاله معیارهای ورود به این مطالعه را پیدا کردند.

یافته ها: بعد از بررسی انواع مقالات مرتبط مشخص شد که این صفحه کلیدها در عمل می توانند مچ و ساعد را در جهتی خاص به وضعیت طبیعی آن نزدیک کنند. هم‌چنین به عنوان یک هدف ثانویه مشخص شد که بهترین صفحه کلید برای رسیدن به این منظور صفحه کلید “NIOSH” می باشد.

نتیجه گیری: با توجه به این‌که صفحه کلیدهای جایگزین می توانند  مچ و ساعد را به وضعیت طبیعی آن نزدیک کنند، لذا با کاربرد این نوع از صفحه کلیدها می توان ریسک فاکتور مربوط به پوسچرهای مچ و ساعد را نیز کاهش داد. اطلاعات حاصله می تواند برای کاربران کامپیوترهای شخصی، متخصصین بهداشت حرفه ای و ارگونومیست ها مفید واقع گردد.


زهرا زمانیان، منصوره دهقانی، هادی دانشمندی،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: طبق مطالعات انجام شده، تعداد قابل توجهی از افراد شاغل در صنایع، پرسنل خدماتی (آتش‌نشان‌ها، پزشکان، پرستاران و ...) در نظام نوبت کاری مشغول به کار هستند. شیوع گسترده نوبت کاری در جوامع صنعتی و بروز مسایل و مشکلات ناشی از آن، دانشمندان و پژوهشگران را بر آن داشت تا پیرامون این موضوع به تحقیق و مطالعه بپردازند. این مطالعه با هدف بررسی ریتم سیرکادین ملاتونین و کورتیزول و تاثیر نور درخشان بر آن‌ها در نگهبانان دانشگاه علوم بزشکی شیراز انجام شده است.

روش کار: در این مطالعه ۲۰ نفر از نگهبانان دانشگاه علوم پزشکی شیراز مورد بررسی قرار گرفتند. روش گردآوری داده ها به این صورت بود که در یک مطالعه قبل و بعد در ساعات مختلف شبانه روز (۲۲/۱۹/۱۶/۱۳/۱۰/۷/۴/۱) از افراد مورد مطالعه نمونه های خون تهیه و سطح کورتیزول و ملاتونین نمونه های خون به ترتیب با استفاده از روش های Radioimmunoassay (RIA)۳  و روش ایمونواسی آنزیم تعیین شد. تجزیه و تحلیل داده ها به وسیله نرم افزار ۱۶,۰ SPSS   و با استفاده از آزمون One-Way ANOVA انجام گرفت.

یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که با افزایش شدت روشنایی در شب، سطح کوتیزول پلاسما افزایش می یابد. همچنین مشخص گردید که بین میانگین سطح کورتیزول پلاسما در روشنایی معمولی و روشنایی ۴۵۰۰ لوکس از نظر آماری تفاوت معنی‌داری وجود ندارد، در صورتی که بین میانگین سطح کورتیزول پلاسما در روشنایی معمولی و روشنایی ۹۰۰۰ لوکس و سطح کورتیزول پلاسما در روشنایی ۴۵۰۰ لوکس و ۹۰۰۰ لوکس از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد. نتایج نشان دادند که با افزایش شدت روشنایی در شب، سطح ملاتونین پلاسما کاهش می یابد و بین میانگین سطح ملاتونین پلاسما در روشنایی معمولی و روشنایی ۴۵۰۰ لوکس از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود دارد و حال آن‌که در صورتی که بین میانگین سطح ملاتونین پلاسما در روشنایی معمولی و روشنایی ۹۰۰۰ لوکس و سطح ملاتونین پلاسما در روشنایی ۴۵۰۰ لوکس و ۹۰۰۰ لوکس از نظر آماری تفاوت معنی داری وجود ندارد.

نتیجه گیری: این مطالعه با بررسی و تحقیق در مورد گوشه‌هایی از عوارض و اثرات ناشی از نوبت‌کاری در نگهبانان دانشگاه علوم پزشکی شیراز نشان داد که تماس شغلی با روشنایی درخشان می تواند بر برخی شاخص های زیستی(ترشح کورتیزول و ملاتونین) تاثیر گذار باشد. 


آرام تیرگر، زهرا آقالری، فاطمه سالاری، مریم رجبعلیان،
دوره ۲، شماره ۲ - ( ۶-۱۳۹۱ )
چکیده

مقدمه: دامپروری در ایران به‌دلیل برخی خصوصیات برجسته مانند اشتغال زایی و تولید مواد اولیه برخی از صنایع، از اهمیت و جایگاه ویژه ای برخوردار است. بر اساس آمارها، تعداد قابل ملاحظه ای از نیروهای کار نیز در این بخش اشتغال دارند. اما علیرغم چنین شرایطی، اطلاعات موجود در خصوص شرایط بهداشتی دامداری ها و کارگران آن‌ها بسیار اندک است. هدف از انجام این مطالعه بررسی وضعیت بهداشتی دامداری‌ها و پرسنل‌شان در شهر بابل بوده است.

روش کار: این مطالعه به‌صورت مقطعی و توصیفی در میان دامداری های صنعتی و سنتی مناطق روستایی شهر بابل (۵۲= n) طی زمستان سال ۱۳۸۹ به اجرا در آمد. نمونه ها به‌شکل سرشماری و از کلیه واحدهای فعال جمع‌آوری گردید. از این تعداد، ۱۹ واحد به‌دلیل عدم فعالیت از مطالعه حذف گردیدند. داده ها با استفاده از فرم جمع آوری اطلاعات متناسب با اهداف پژوهش و از طریق مصاحبه و مشاهده مستقیم توسط تکنیسین بهداشت محیط جمع آوری گردید. جهت پردازش اطلاعات از شاخص های آمار توصیفی و همچنین آزمون آماری کای دو استفاده شد. سطح معنی داری نتایج ۰۵/۰>P در نظر گرفته شد.

یافته ها: پردازش داده ها نشان داد که میانگین سابقه کار کارگران دامداری ها ۹/۱۲±۱/۱۵ سال، نسبت بیسوادی در آنان ۳۰% و پوشش واکسیناسیون علیه بیماری کزاز ۴۳ درصد بود. تنها حدود یک چهارم کارگران دارای کارت بهداشتی بوده و ۳۶ درصد از آن‌ها مورد معاینات پزشکی دوره‌ای قرار گرفته بودند. ۷/۵۵% در هیچ دوره آموزشی مرتبط با مسایل ایمنی و بهداشتی شرکت ننموده و حدود نیمی از آنها (۳۴ نفر) دچار حوادث ناشی از کار شده اند. حدود ۶۰ % از واحد ها فاقد توالت بهداشتی بودند. انجام آزمون آماری کای دو گویای ارتباط معنی داری میان نتایج مربوط به سطح تحصیلات و سابقه کار دامداران با پیروی از برخی مقررات ایمنی و بهداشتی بوده است.

نتیجه گیری: نتایج گویای ضرورت توجه هر چه بیشتر از سوی مسوولین ذیربط در خصوص نظارت بر حسن اجرای قوانین و همچنین اجرای برنامه های آموزشی و ارتقاء آگاهی های بهداشتی دامداران است. 


علی‌محمد مصدق‌راد، علیرضا صدرایی، محمدرضا منظم اسماعیل‌پور، سید جمال‌الدین شاه طاهری، سید ابوالفضل ذاکریان، عادل مظلومی، منیره خادم، محیا عباسی، علی کریمی، فریده گلبابایی،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده

مقدمه: دانشگاه‌ها نقش کلیدی در ایجاد جامعه دانش‌محور و توسعه پایدار آن بر عهده دارند. برنامه‌ریزی استراتژیک با تقویت ساختارها، فرآیندها و پیامدهای سازمانی موجب دستیابی به مزیت برتری می‌شود. مطالعه حاضر با هدف تدوین برنامه استراتژیک گروه بهداشت حرفه‌ای دانشکده بهداشت دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی درمانی تهران انجام شد.
روش کار: در این مطالعه اقدام پژوهی مشارکتی، کمیته برنامه‌ریزی استراتژیک با حضور اساتید گروه بهداشت حرفه‌ای و گروه علوم مدیریت و اقتصاد بهداشت دانشکده بهداشت تشکیل شد. کمیته برنامه‌ریزی استراتژیک با استفاده از ماتریس قوت، ضعف، فرصت و تهدید، به ارزشیابی استراتژیک محیط داخلی و خارجی گروه بهداشت حرفه‌ای پرداخت. سپس، مأموریت، دورنما، ارزش‌ها، اهداف کلی و اختصاصی برای ارتقای عملکرد گروه بهداشت حرفه‌ای تدوین شد. همچنین، برنامه عملیاتی شامل اقدامات دستیابی به اهداف تدوین گردید.  
یافته ها: وجود اساتید و کارشناسان مجرب، آزمایشگاه‌های تخصصی، مجلات تخصصی، دانشجویان تحصیلات تکمیلی و شورای ارتباط با صنعت از مهم‌ترین نقاط قوت و سرفصل دروس تئوریک و غیرکاربردی، نقص پروتکل‌های آموزشی، ارتباط ضعیف با صنایع، کمبود منابع، انگیزه پایین کارکنان و ضعف تعاملات بین‌المللی از مهم‌ترین نقاط ضعف گروه بهداشت حرفه‌ای بودند. حمایت هیئت‌رئیسه دانشکده بهداشت، وجود شورای ارتباط با صنعت دانشکده و دانشگاه، امکان استفاده از کارکنان و امکانات دانشکده‌های دانشگاه، وجود آزمایشگاه جامع تحقیقات دانشگاه، امکان استفاده از قابلیت‌های بخش خصوصی و افزایش تقاضا برای پژوهش در صنعت از فرصت‌های موجود برای پیشرفت گروه بهداشت حرفه‌ای بودند. تورم بالا، تحریم سیاسی، عدم وجود شرکت‌های مهندسی مشاور و نامشخص بودن اولویت‌های تحقیقاتی صنایع، تهدیدهای مهمی برای گروه بهداشت حرفه‌ای هستند؛ بنابراین، گروه بهداشت حرفه‌ای در موقعیت استراتژیک احتیاطی (محافظه‌کارانه) قرار دارد. جهت استراتژیک گروه شامل مأموریت، دورنما، ارزش‌ها و اهداف کلی تا سال ۱۴۰۴ مشخص شد. بهبود ساختارها، فرایندهای کاری و عملکرد گروه بهداشت حرفه‌ای به‌عنوان اهداف اختصاصی تعیین شدند و ۸۱ اقدام برای دستیابی به این اهداف در نظر گرفته شد.
نتیجه گیری: گروه آموزشی، دانشکده و دانشگاه برای پیشرفت و توسعه باید دارای برنامه استراتژیک باشند. برنامه استراتژیک گروه بهداشت حرفه‌ای دانشکده بهداشت در راستای برنامه چهارساله دانشگاه و هماهنگ با برنامه‌های عملیاتی معاونت‌های آموزشی، بهداشتی و پژوهشی دانشگاه علوم پزشکی تهران و دانشکده بهداشت نوشته شد. اجرای درست این برنامه منسجم و مبتنی بر شواهد موجب بهبود عملکرد گروه بهداشت حرفه‌ای خواهد شد.
 
علی محمد مصدق راد، محمدرضا منظم اسمعیل پور، سید جمال الدین شاه طاهری، سید ابوالفضل ذاکریان، عادل مظلومی، منیره خادم، محیا عباسی، علی کریمی، حسن کریمی، فریده گلبابایی،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: هدف سلامت شغلی، حفظ و ارتقای سلامت کارکنان و بهبود رفاه فیزیکی، روانی و اجتماعی آنها از طریق پیشگیری، کنترل و حذف مخاطرات شغلی است. در این راستا، هماهنگی و ادغام فعالیت‌های آموزشی، پژوهشی و خدماتی به منظور پیشگیری و کنترل مخاطرات بالقوه سلامت شغلی جامعه تحت پوشش ضروری است. این مطالعه با هدف تدوین برنامه جامع اقدام مشترک بهداشت حرفه‌ای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران انجام شد. 
روش کار: در این مطالعه اقدام پژوهی مشارکتی، کمیته برنامه ریزی استراتژیک با حضور اساتید گروه بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت و مدیران و کارشناسان گروه بهداشت حرفه ای معاونت بهداشتی دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران تشکیل شد. کمیته برنامه‌ریزی استراتژیک به ارزشیابی استراتژیک محیط داخلی و خارجی گروه‌های بهداشت حرفه ای در دانشکده بهداشت و معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران پرداخت و نقاط قوت، نقاط ضعف، فرصت ها و تهدیدهای موجود را شناسایی کرد. سپس، اهداف کلی و اختصاصی در زمینه ارتقای سلامت شغلی جامعه تحت پوشش دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران تدوین ‌شد. همچنین، استراتژی‌ها و اقدامات ممکن برای دستیابی به اهداف تعیین شده شناسایی و بهترین و موثرترین استراتژی ها انتخاب ‌شدند. در نهایت، برنامه عملیاتی دستیابی به اهداف برای سال ۱۴۰۰ تدوین شدند.  
یافته ها: انجام این پژوهش کاربردی منجر به ارزشیابی استراتژیک محیط درونی و بیرونی گروه‌های بهداشت حرفه ای دانشکده بهداشت و معاونت بهداشت دانشگاه علوم پزشکی تهران، تعیین جهت استراتژیک و اهداف کلی و اختصاصی و در نهایت، تدوین برنامه عملیاتی دستیابی به اهداف شد.
نتیجه گیری: برنامه جامع اقدام مشترک بهداشت حرفه‌ای دانشگاه علوم پزشکی و خدمات بهداشتی و درمانی تهران با رویکرد مشارکتی و سیستمی تدوین شد. اجرای درست این برنامه می‌تواند منجر به بهبود شاخص‌های بهداشت حرفه‌ای در منطقه تحت پوشش دانشگاه شود. همکاری دانشگاه و صنعت برای توسعه پایدار جامعه ضروری است.
 

صفحه ۲ از ۲    
۲
بعدی
آخرین
 

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb