۴۹۸ نتیجه برای نوع مطالعه: پژوهشي
پروین نصیری، ایرج علی محمدی، محمد حسین بهشتی، کمال اعظم،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: تیلر یک تراکتور دستی چند منظوره است که در ابتدا برای شخم زدن زمین و بعدا برای فعالیتهای دیگر کشاورزی استفاده می شود. ارتعاش منتقله از دسته تیلر به کاربران احتمال دارد منجر به بروز صدمات زیادی از جمله ناراحتی ، درد و اختلالات اسکلتی عضلانی گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی مواجهه با ارتعاش دست و بازو در کاربران تیلر مدل HT۹۰۰ به عنوان فراوانترین مدل تیلر مورد استفاده می باشد.
.
روش کار: در این مطالعه ۴۰ کاربر تیلر مدل HT ۹۰۰ در شهرستان کاشمر استان خراسان رضوی مورد بررسی قرار گرفتند . اندازه گیری ارتعاش دست و بازو بر اساس استاندارد ISO ۵۳۴۹-۱ و ISO ۵۳۴۹-۲ در ۳ حالت مختلف، ساکن و دنده خلاص (درجا) ، انتقال به زمین و شخم زدن زمین در دنده های مختلف انجام شد. جهت اندازه گیری ارتعاش از ارتعاش سنج پاسخ انسان B$K مدل ۲۵۱۲ استفاده شد.
.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در تمام موقعیتهای اندازه گیری شده میزان مواجهه با ارتعاش دست و بازو بیش از میزان استاندارد بوده و خطر بروز اختلالات ناشی از ارتعاش وجود دارد. بیشترین میزان مواجهه با ارتعاش در حالت شخم زدن تیلر می باشد . میزان مواجهه در ۳ حالت شخم زدن ، انتقال و درجا کار کردن تیلر به ترتیب برابر ۱۶,۹۵ ، ۱۴.۱۶ و ۸.۶۵ متر بر مجذور ثانیه می باشد. در تمام حالات اندازه گیری شده میزان مواجهه با ارتعاش در جهت x نسبت به جهت y و z بیشتر بود.
.
نتیجه گیری: این مطالعه بر نیاز برای مداخله و اتخاذ تدابیر کنترلی و مدیریتی جهت حذف و کاهش ارتعاش دست و بازو منتقله از تیلر به دست کاربران جهت جلوگیری از بروز مشکلات عمده از جمله وقوع اختلالات اسکلتی – عضلانی ، ناراحتی و خستگی زودرس تاکید فراوان داشته و همچنین تیاز به انجام مطالعات بیشتر جهت شناسایی منابع ارتعاش بر روی انواع مختلف تیلر نیز امری ضروریست.
زهرا پنجعلی، سید ابوالفضل ذاکریان، رضوان عابدینلو، صفورا غریب زاده، هادی احسنی، احسان رضایی،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: اختلالات اسکلتی عضلانی شایع ترین عارضه ناشی از کار می باشد. حمل دستی بار (MMH) یکی از علل ارگونومیکی است که منجر به ایجاد این نوع اختلالات میشود و این امر یکی از دلایل مهم برای بروز کمردرد می باشد. حمل دستی نا ایمن بار منجر به ایجاد آن دسته از اختلالات اسکلتی عضلانی می شود که شامل آسیب های فیزیکی حاد و نیز ایجاد استرین هایی در نواحی کمر، شانه ها و بازو ها می باشد . جامعه جراحان ارتوپد آمریکا، مشکلات کمر را پر هزینه ترین مشکل پزشکی جامعه خوانده اند. در این میان شمار قابل ملاحظه ای از مشکلات کمر مربوط به محیط کار می باشد .
.
روش کار: با توجه به اینکه کمتر مطالعه ای با رویکرد مقایسه ای استانداردهای داخلی و خارجی در این زمینه در ایران انجام گرفته است، این مطالعه با هدف مقایسه روشهای داخلی و روشهای معتبر جهانی انجام پذیرفت . این مطالعه از نوع موردی مقطعی بوده و با هدف ارزیابی مقایسهای آیین نامه حمل دستی بار در ایران و معادله حمل بار سازمان نایوش و MAC در یکی از صنایع ریخته گری تهران در سال ۱۳۹۱ انجام پذیرفت.
.
یافته ها: جامعه هدف، کارگران مرد صنعت مورد مطالعه بودند که به روش نمونه گیری ساده تصادفی انتخاب شدند. جمع آوری داده ها با کمک کاربرگ MAC ، معادله نایوش و آیین نامه ایران انجام گرفت. آنالیز داده ها با استفاده از نرم افزار Stata صورت پذیرفت و سطح معناداری ۰,۰۵ مورد نظر قرار گرفت.
.
نتیجه گیری: نتایج نشان دادند توافق معناداری بین روش آیین نامه ایران و MAC وجود دارد و این توافق در مورد معادله سازمان نایوش و آیین نامه ایران نیز وجود دارد. با این حال رابطه معنا داری بین معادله نایوش و روش MAC بهدست نیامده است.
عبدالکاظم نیسی، سید اسماعیل هاشمی شیخ شبانی، طیبه رحیمی پردنجانی، نسرین ارشدی، کیومرث بشلیده،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: مطالعات نشان می دهد که حدود ۹۰ درصد حوادث ناشی از کار به علت رفتارهای ناایمن و خطای انسانی روی می دهند. شناسایی عواملی که پیشبینی کننده رفتارهای ناایمن هستند در پیشگیری از این حوادث مفید می باشد. هدف پژوهش حاضر بررسی ویژگی های شخصیتی، شناختی و سازمانی به عنوان پیش بین های رفتارهای ناایمن کارکنان صف یک شرکت صنعتی در شهر بجنورد می باشد.
.
روش کار: نمونه پژوهش در مرحله اصلی شامل ۳۰۰ گارگر و در مرحله اعتباریابی شامل ۱۰۰ کارگر بود، که با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. در ابتدا شرکت کنندگان با استفاده از مقیاس رفتارهای ایمن، به دو گروه (ایمن و ناایمن) تقسیم شدند. سپس هر گروه، با استفاده از پرسشنامه شخصیتی پنج عامل بزرگ، پرسشنامه کارآمدی ایمنی، مقیاس تمرکز تنظیمی در کار، مقیاس جوّ ایمنی، مقیاس انگیزش ایمنی، مقیاس شایستگی ایمنی و پرسشنامه فشار کاری ادراک شده مورد سنجش قرار گرفتند. در این پژوهش برای تحلیل داده ها از روش تحلیل ممیز و در بخش اعتباریابی از تحلیل عاملی تاییدی و ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد.
.
یافته ها: یافته های حاصل از کاربرد معادله ممیز، فرضیه پژوهش را تأیید کرد. به بیان دیگر، از روی متغیرهای روان رنجورخویی، برونگرایی، توافق جویی، وجدانی بودن، کارآمدی ایمنی، تمرکز تنظیمی و ابعاد آن، جوّ ایمنی و ابعاد آن، انگیزش ایمنی، شایستگی ایمنی و گرانباری نقش، می توان رفتارهای ناایمن کارکنان را پیش بینی شود.
.
نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر اهمیت شایستگی ایمنی، تمرکز پیشگیری، قوانین و رویه های ایمنی، کارآمدی ایمنی و وجدانی بودن را به عنوان پیش بین های رفتارهای کاری ناایمن نشان می دهد. بنابراین توصیه می شود در دوره های آموزش ایمنی و به منظور انتخاب افراد برای محیط های پرخطر، بر این متغیرها تکیه کنیم.
محمد جواد جعفری، رجبعلی حکمآبادی، حمید سوری،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: در کشورهای در حال توسعه، بهبود وضعیت ایمنی راهها از اهمیت ویژه ای برخوردار است. در این مقاله وضعیت ایمنی راههای کشور در طی سالهای ۱۳۸۰-۱۳۸۵ مورد ارزیابی قرار گرفته است.
.
روش کار: در این مطالعه توصیفی، ایمنی راههای کشور با استفاده از شاخصهای ایمنی راه در سطح ماکرو بررسی شده است. در ابتدا تمام شاخصهای موجود در زمینه ایمنی راه مورد بررسی قرار گرفت و ۴۶ شاخص شناسایی شد. پس از شناسایی کل شاخصها، ضمن رایزنی با کارشناسان ایمنی راه کشور و با توجه به دادههای قابل اعتماد موجود در کشور، تعداد ۱۱ شاخص برای بررسی وضعیت ایمنی راههای کشور انتخاب شد. پس از تعیین شاخصها، بر اساس دستورالعمل دبیرخانه کمیسیون ایمنی راه، کلیه دادههای مورد نیاز برای تعیین مقدار هر یک از شاخصها، از سازمان ها و موسسات ذیربط جمع آوری شد. در مراحل پایانی مقدار هر شاخص برآورد گردیده مورد ارزیابی قرار گرفت.
.
یافته ها: نتایج بهدست آمده نشان داد که در طول این دوره ۶ ساله به ازاء هر یکصد هزار نفر جمعیت ۹ کشته برجای مانده است که استفاده از کمربند و کلاه ایمنی به ترتیب %۲۰ و %۱۸ افزایش یافته است. در همین مدت تعداد موتورسیکلت %۲۰، طول راههای آسفالته و شهرنشینی حدود %۱۰ افزایش داشته است. میزان درآمد سرانه واقعی کشور از مقدار ۵۸۸۴ دلار آمریکا به ۷۹۶۸ دلار آمریکا، میزان امید به زندگی از ۹/۶۸ سال به ۹/۷۰ سال، میزان افراد باسواد از %۷۶ به%۷۸ و شاخص توسعه انسانی نیز از مقدار ۷۲۱/۰ به ۷۵۹/۰ افزایش یافتهاند. نتایج این مطالعه حاکی از آن بود که بین میزان افزایش کشته شدگان در حوادث جادهای به ازاء ده هزار خودرو و درصد افزایش متغیرهای استفاده از کمربند و کلاه ایمنی، راههای آسفالته، شهرنشینی و همچنین تغییر میزان درآمد سرانه واقعی کشور، میزان امید به زندگی، میزان باسوادی و شاخص توسعه انسانی همبستگی معنا داری وجود داشته است، بهطوریکه ضریب R۲ برای آنها به ترتیب برابر با ۸۴/۰، ۹۰/۰، ۹۹۴/۰، ۹۰/۰، ۹۷/۰، ۸۲/۰، ۶۹/۰ و ۸۴/۰ بوده است.
.
نتیجه گیری: در طی دوره مورد مطالعه وضعیت ایمنی راههای کشور مناسب نبوده است.
زهره قربعلی، پروین نصیری، علی بقایی، سید محمد رضا میری لواسانی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: به دلیل وجود عوامل خطر فراوان و ریسک زیاد در مراکز صنعتی فرآیندی، از چندین لایه حفاظتی جهت کاهش خطر و ریسک استفاده می شود. تعیین سطوح یکپارچگی ایمنی برای سیستم های امنیتی مجهز به ابزار دقیق کمک می کند تا از ایمنی کلی فرآیند اطمینان حاصل شود. یکی از روش های تعیین سطح یکپارچگی ایمنی، ریسک گراف است. روش ریسک گراف علی رغم سادگی آن روشی کیفی و وابسته به نظرات شخصی متخصصان است.
.
روش کار: در این مقاله روش کیفی ریسک گراف بهبود یافته معرفی و ارزیابی می شود، در ادامه با استفاده از ابزار منطق فازی رویکردی جدید از این روش ارایه می گردد. در روش مطرح شده، سطوح پیامدها که در حالت مرسوم به صورت کیفی تقسیم بندی شده اند به بازه های کمی تبدیل می شوند و با داشتن مقدار کمی از آنها جدول ریسک گراف نیز بهصورت کمی در می آید. در نهایت با استفاده از رویکرد ارایه شده در این مقاله و استفاده از نظر سه کارشناس با تخصیص ضریب وزنی یک سطح یکپارچگی نهاییِ کمی مشخص می شود.
.
نتیجه گیری: با بهکارگیری روش ارایه شده در این مقاله سطوح هم تراز در جدول ریسک گراف در روش های قبلی به زیرسطح های کمی متفاوت تبدیل می شوند که نه تنها دقت سطح ایمنی تعیین شده را افزایش می دهد، بلکه عامل مؤثر در افزایش ایمنی را نیز قابل شناسایی می کند که منجر به صرفه جویی در زمان و هزینه خواهد شد. به عنوان مطالعه موردی، سطح یکپارچگی ایمنی واحد آیزوماکس پالایشگاه تهران با روش پیشنهادی تعیین شده است و نتایج حاصل از روش ریسک گراف بهبود یافته و ریسک گراف بهبود یافته فازی با هم مقایسه شده اند که تأثیرگذاری روش پیشنهادی را نشان می دهد.
فریبا کیانی، محمدرضا خدابخش،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: پژوهش ها نشان می دهند که کیفیت محیط کاری نقش مهمی در شکل گیری دلبستگی شغلی بر عهده دارد. هدف از این پژوهش تعیین قدرت پیش بینی کنندگی دلبستگی شغلی در کارکنان توسط حمایت ادراک شده از سرپرست و همکاران برای ایمنی میباشد.
.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی می باشد. نمونه متشکل از ۱۸۹ نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان در سال ۹۱-۱۳۹۰ بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده و به پرسش نامه های خصوصیات دموگرافی، حمایت ادراک شده سرپرست و حمایت ادراک شده همکار پاسخ دادند. داده ها با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.
.
یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین حمایت ادراک شده سرپرست و حمایت ادراک شده همکار با دلبستگی شغلی وجود دارد (۰,۰۵
P).
.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش از اهمیت متغیرهای روانی- اجتماعی در پیش بینی دلبستگی شغلی در کارکنان حمایت می کند.
غلامعباس شیرالی ، اسماعیل کرمی، زهرا گودرزی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: با وجود اینکه روش های ارزیابی ریسک و پیشگیری از حوادث در صنایع، نظیر صنعت فولاد بهکارگرفته شده است، اما هنوز حوادث بی شماری در این صنایع مشاهده می شود. از این رو، اجرای یک روش آنالیز حادثه می تواند علل ریشه ای و سببی حوادث را شناسایی کند. روش آنالیز فاکتورهای انسانی و طبقه بندی سیستم (HFACS) با آنالیز حوادث گذشته می تواند خطاهای انسانی را در صنایع فولاد بررسی نمایند. هدف این پژوهش، شناسایی خطاهای انسانی در صنایع فولاد با استفاده از روش HFACS می باشد.
.
روش کار: در این تحقیق آمار حوادث موجود در اداره کار و سازمان تامین اجتماعی مربوط به شرکت های دارای ریسک بالا نظیر فولاد و لوله سازی اهواز جمع آوری گردید و آنالیز حوادث بر اساس مدل HFACS انجام شد. این روش دارای ۴ سطح و ۱۸زیرگروه می باشد که به ترتیب شامل:۱ اعمال ناایمن اپراتورها با ۴زیرگروه، ۲ پیش شرایط برای اعمال ناایمن با ۷زیرگروه، ۳ نظارت ناایمن شامل ۴زیرگروه و ۴ تأثیر سازمان با ۳زیرگروه می باشد.
.
یافته ها: در این تحقیق ۱۵۸ گزارش حادثه مربوط به صنایع فولاد اهواز با روش HFACS آنالیز گردید. نتایج حاصل از آنالیز نشان داد که بیشترین خطاهای انسانی در سطح۱، خطاهای مبتنی بر مهارت، در سطح دوم محیط فیزیکی، در سطح۳ نظارت ناکافی و در سطح ۴مدیریت منابع، علت اصلی وقوع حوادث در صنایع فولاد می باشند.
.
نتیجه گیری: از مطالعه و آنالیز حوادث گذشته با استفاده از روش HFACS می توان علل اصلی و ریشه ای حوادث را شناسایی و از تکرار این حوادث و عواملی که منجر به بروز حادثه می شوند، جلوگیری نمود. همچنین از نتایج حاصل از آنالیز این روش به منظور تدوین و پی ریزی استراتژی های پیشگیری حوادث در آینده در صنعت مذکور استفاده میگردد.
پروین نصیری، ایرج علی محمدی، محمد حسین بهشتی، کمال اعظم، روح اله حاجی زاده،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: رانندگان تراکتور در طول رانندگی بهطور دایم در معرض ارتعاش تمام بدن قرار دارند که این مساله ممکن است منجر به بروز اختلالات سیستمهای اسکلتی – عضلانی ، عصبی ، گردش خون و بروز بیماریهای شغلی ناشی از ارتعاش گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی مواجهه رانندگان تراکتور با ارتعاش کل بدن می باشد.
.
روش کار: در این مطالعه پارامترهای مربوط به ارتعاش تمام بدن مانند شتاب ریشه مجموع مربعات، شتاب معادل کلی ، میزان دوز ارتعاش و فاکتور قله به صورت مجزا در سه جهت (x ، y و z) در ۳ تراکتور مسی فرگوسن مدل ۱۶۵ و در ۳ حالت مختلف انتقال (بدون تریلی، همراه تریلی خالی و همراه با تریلی با بار خاک) شخم زدن زمین و بارگیری تریلی خاک با تراکتور و در وضعیتهای کاری با دندههای مختلف بر اساس رهنمودهای استاندارد ISO ۲۶۳۱ اندازه گیری شده و با میزان مجاز مقایسه شد.
.
یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در تمام موقعیتهای اندازه گیری شده، میزان مواجهه با ارتعاش کل بدن بیش از میزان مجاز بوده و ریسک بروز اختلالات ناشی از آن وجود دارد. بیشترین میزان مواجهه با ارتعاش(برایند ۳ جهت ) در حالت انتقال با تریلی خالی (m/s۲ ۴۳,۱۱)، انتقال با تریلی با بار خاک (m/s۲ ۱۸.۹۲) و (شخم زدن زمین با دنده ۲ (m/s۲ ۱۷.۳۹) میباشد. بیشترین میزان CF ( فاکتور قله) نیز برای حالت انتقال بدون تریلی با دنده ۳ (۱۰.۷) ، سپس شخم زدن زمین( ۷.۳۵ ) و بارگیری (۶.۵۰) بهدست آمد. بالاترین مقدار دوز ارتعاش به ترتیب برای حالت انتقال با تریلی خالی با دنده ۴ (m/s۱.۷۵ ۱۸۹.۹۲) و دنده ۳ (m/s۱.۷۵ ۱۰۸.۱۵) بهدست آمد در تمام حالات اندازه گیری شده میزان مواجهه با ارتعاش در جهت y نسبت به جهت x و z بیشتر بود.
.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر آن است که رانندگان تراکتور با ارتعاش کل بدن بیش از حد مجاز مواجه بوده و ممکن است در دراز مدت با عوارض ناشی از این مواجهه دچار شوند. در نتیجه این مطالعه بر نیاز به مداخله و اتخاذ تدابیر کنترلی و مدیریتی جهت حذف و کاهش ارتعاش کل بدن رانندگان و به منظور جلوگیری از بروز مشکلات عمده از جمله وقوع اختلالات اسکلتی – عضلانی ، ناراحتی و خستگی زودرس تاکید فراوان دارد و همچنین نیاز به انجام مطالعات بیشتر جهت شناسایی منابع ارتعاش بر روی انواع مختلف تراکتور نیز امری ضروریست.
سجاد کازرونیان، سید ابوالفضل ذاکریان، جبرئیل نسل سراجی، سید مصطفی حسینی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: در حال حاضر استرس شغلی به عنوان یکی از مهمترین معضلات زندگی جوامع بشری شناخته می شود که دارای نتایج مثبت یا منفی میباشد. استرس در صورت نبودن هماهنگی میان نیاز های شغلی، قابلیت ها، توانایی ها و خواسته های فرد ایجاد می شود. بسیاری از پیامدهای رفتاری، جسمی و روانی ناشی از استرس شغلی می باشد. این مطالعه با هدف بررسی روایی و پایایی پرسشنامه استرس شغلی عمومی نایوش (GJSQ) در راستای ایجاد ابزاری مناسب جهت سنجش و بررسی میزان استرس شغلی برای اولین بار در ایران انجام گردید.
.
روش کار: در این مطالعه ی مقطعی ۲۲۸ نفر از پرسنل آتش نشانی شهر تهران طی نمونه گیری طبقه ای و خوشه ای انتخاب شده و به سؤالات پرسش نامه استرس شغلی عمومی نایوش (GJSQ) پاسخ دادند. به منظور روایی و پایایی پرسشنامه تعداد ۲۰ نفر از افراد جامعه مورد مطالعه انتخاب شده و پس از بررسی روایی محتوایی پرسشنامه، جهت بررسی پایایی از تست آلفای کرونباخ و آزمون همبستگی درون خوشه ای و جهت تحلیل داده ها از نرم افزار spss نسخه ۱۸ استفاده گردید.
.
یافته ها: میانگین سنی شرکت کنندگان ۳۰,۸ (۴.۹ = SD) و میانگین سابقه کاری در آتش نشانی ۷.۴
(۴.۸ = SD) بهدست آمد. جهت بررسی پایایی پرسشنامه، ضریب آلفای کرونباخ تمامی فاکتور های تاًثیر گذار در پرسشنامه بالای ۰.۷ بهدست آمد و همچنین ضریب همبستگی درون خوشهای پرسشنامه از طریق تست بازآزمایی در تمام فاکتور های تاًثیر گذار به جز فاکتور های محیط فیزیکی و خواسته های ذهنی که در حد متوسط بودند، بالای ۰.۷ نتیجه شد که این مقادیر بهدست آمده در حد مطلوبی می باشند.
.
نتیجه گیری: با توجه به این که شاخص های روایی و پایایی پرسشنامه همگی در حد مطلوبی گزارش گردید می توان از پرسشنامه استرس شغلی عمومی نایوش (GJSQ) به عنوان پرسشنامه روا و پایا در ایران، جهت سنجش و بررسی میزان استرس شغلی استفاده نمود.
فریده گلبابایی، صابر مرادی حنیفی، حمید حسنی، حمید شیرخانلو، سید مصطفی حسینی،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: آلاینده های موجود در هوای ورودی به توربین های گازی سبب سایش ، خوردگی ، بسته شدن مجاری سرمایش و در نهایت منجر به کاهش توان و بازدهی توربین و زیان اقتصادی قابل ملاحظه می شوند . لذا پایش هوای ورودی بهمنظور انتخاب سیستم فیلتراسیون صحیح و ارزیابی وضعیت فیلتراسیون هوای ورودی به توربین ضروری است . بدین جهت این مطالعه با هدف ارزیابی کیفیت هوای ورودی به توربین های گازی دریک نیروگاه گازی در تهران – ایران به اجرا درآمد.
.
روش کار: در این مطالعه مقطعی غلظت آلاینده های هوای ورودی به توربین های گازی فیات ، آسک ، هیتاچی و میتسوبیشی یک نیروگاه گازی در نیمه دوم فصل بهار ارزیابی شد.بدین منظور ۱۲ سری نمونه با استفاده از دستگاه نمونه بردار کاسکید ایمپکتور هشت مرحله ای مدل AN – ۲۰۰ ساخت کارخانه OGAWA ژاپن با فیلتر های استرسلولزی جمع آوری شد سپس با استفاده از روش گراویمتری، میزان تراکم ذرات در ردیف های مختلف اندازه سنجش و با استفاده از دستگاه جذب اتمی تراکم هشت عنصر سدیم، پتاسیم ، سرب، جیوه، روی، آلومینیوم، مس وکادمیوم سنجش و داده ها با نرم افزار SPSS۱۶ تحلیل شد.
.
یافته ها: نتایج این بررسی نشان داد متوسط غلظت گردو غبار با قطر آئرودینامیکی کوچکتر از ۷/۴ میکرون برای ورودی واحد آسک حدود ۶۴ درصد ،واحد فیات ۶۶ درصد ، واحد هیتاچی ۶۰ درصد، واحد میتسیوبیشی ۶۷ درصد، و در مجموع ۲۵/۶۴ درصد می باشد. همچنین تراکم عناصر موجود در هوا مانند سدیم، پتاسیم، مس، جیوه، کادمیوم، سرب و آلومینیوم در ذرات کوچکتر از ۷/۴ میکرون بیشتر از ذرات بزرگتر از ۵ میکرون برآورد گردید. مقایسه میانگین تراکمهای بهدست آمده در ورودیهای توربین گازی نشان داد که اختلاف معناداری بین مقادیر بهدست آمده در واحد فیات و هیتاچی وجود ندارد (P>۰/۰۵) اما مقایسه میانگین تراکم در سایر واحدها اختلاف معناداری با یکدیگر نشان داد(P<۰/۰۵).
.
نتیجه گیری: با توجه به توزیع جرمی ذرات بر حسب ردیف های مختلف اندازه مشاهده می گردد که غلظت ذرات کوچکتر از ۷/۴ میکرون بیشترین تراکم ذرات را به خود اختصاص داده است .این ذرات قادرند به پره های توربین ها آسیب رسانند، به ویژه آن که تراکم عناصر سدیم و پتاسیم که از عناصر خورنده می باشند نیز در این ردیف بیشترین تراکم (۲۰۰ میکروگرم بر متر مکعب) را به خود اختصاص داده است. بنابراین باید در انتخاب سیستم فیلتراسیون در ورودی توربین های گازی این مساله مورد توجه قرار گیرد
سمیه فرهنگ دهقان، محمد رضا منظم، پروین نصیری، زهره حقیقی کفاش، مهدی جهانگیری،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: صدا به عنوان یکی از عوامل شایع زیان آور محیطهای کاری، علاوه بر مشکلات جسمانی سبب بروز اثرات سوء فراوانی بر سلامت روان افراد نیز می شود. این مطالعه توصیفی– مقطعی با هدف اندازه گیری مواجهه صدای کارکنان یک مجتمع پتروشیمی و ارزیابی میزان آزاردهندگی آن انجام پذیرفت.
.
روش کار: برای این منظور ۴۷ نفر از کارکنان بخش اداری و تولید این مجتمع پتروشیمی تحت مطالعه قرار گرفتند. ابتدا جهت ارزیابی میزان مواجهه صدای کارکنان، دزیمتری صدای کارکنان بخش تولید و آنالیز فرکانسی محیطهای اداری توسط دزیمتر CEL-۲۷۲ و صدا سنج ۲۲۳۶B&K- صورت گرفت. بعد از آن، پرسشنامه میزان آزاردهندگی صدای محل کار توسط این افراد تکمیل گردید. این پرسشنامه متشکل از سه بخش بود: نمره دهی به شدت صدای محیط کار، نمره دهی به میزان آزاردهندگی صدای محیط کار و تعیین حالاتی که افراد در طول روز تجربه میکنند، مانند احساس خستگی، سستی، کاهش قدرت تمرکز و غیره... بود.
.
یافته ها: نتایج حاصل از اندازه گیری صدای فردی نشان داد که میانگین تراز معادل ۸ ساعته در کارکنان بخش تولید ۸۶,۱۳ دسی بل A میباشد. طبق یافته های حاصل از آنالیز فرکانسی واحدهای اداری میانگین تراز معادل صدا و معیار (Preferred Noise-Criteria) و PNC به ترتیب ۶۹.۴ دسی بل A، و ۶۲ میباشد. نتایج حاصل از ارزیابی شدت صدای محیط کار نشان داد که به ترتیب ۱۷.۹ و ۶۳.۲ درصد از کارکنان بخش اداری و تولید، صدای محیط کار خود را بسیار زیاد ارزیابی نمودند. ۱۰.۷ درصد کارکنان بخش اداری میزان آزاردهندگی صدای محیط کار خود را خیلی آزاردهنده عنوان کردند و از نقطه نظر ۴۲ درصد کارکنان بخش تولید صدای محیط کار خیلی آزار دهنده بود. به طور متوسط حدود ۴۹ درصد شاغلین بخش اداری و حدود ۶۰ درصد کارکنان تولید برای تکرار تجربه حالاتی چون احساس خستگی در طی روز گزینه گاهی اوقات و بیشتر را برگزیدند
.
نتیجه گیری: با توجه به آن که نتایج دزیمتری و ارزیابی معیار های صوتی و البته طبق خود اظهاری پرسنل از برآورد شدت و آزاردهندگی صدای محیط کار خود، نیاز به ارایه راهکارهای فنی - مدیریتی اصولی جهت کاهش میزان مواجهه کارکنان بخش تولید و کاهش صدای محیطی در راستای کاهش مواجهه کارکنان اداری در این مجتمع بسیار احساس میشود.
رستم گلمحمدی، ایرج محمدفام، مسعود شفیعی مطلق، جواد فردمال،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: هرسال در سراسر دنیا تعداد زیادی از انسانها بر اثر آتش سوزی در محیطهای صنعتی جان خود را از دست میدهند یا دچار جراحات و صدمات بسیار جدی میشوند. هدف این مطالعه ارزیابی ریسک حریق با استفاده از یک روش مناسب و تعیین سرمایههای در معرض خطر جانی، مالی و زیست محیطی در واحدهای مختلف یک شرکت مواد شیمیایی میباشد.
.
روش کار: در این مطالعه تحلیلی، ارزیابی ریسک حریق در کلیه واحدهای یک شرکت مواد شیمیایی به روش فرانک و مورگان ارتقاء یافته انجام شد. روایی چک لیستهای ارتقاء یافته توسط خبرگان تایید و پایایی آنها توسط روش test retest بررسی گردید. خسارات احتمالی جانی، مالی و زیست محیطی در صورت بروز آتش سوزی محاسبه شد. ریسک همه واحدها محاسبه و بر اساس آن کلیه واحدها اولویتبندی گردیدند.
..
یافته ها: بررسی پایایی چک لیستهای ارتقاء یافته نشان میدهد بین نتایج دو بار اندازهگیری انجام شده تطابق (همگنی) بالایی وجود دارد(ICC=۰,۸۷ %۹۵CI: ۰.۶۹۹-۰.۹۵۲). میانگین عدد ریسک کلیه واحدها ۴۵/۱۱۵ بود که واحد تحقیق و توسعه و انبار قطعات به ترتیب دارای بیشترین و کمترین عدد ریسک بودند. سرمایههای جانی، مالی و سرمایههای زیست محیطی در معرض خطر به ترتیب بیشترین تا کمترین امتیازات را داشتند.
.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد روش فرانک و مورگان ارتقاء یافته میتواند برای ارزیابی ریسک حریق صنعتی و اولویتبندی واحدها در سطح کل یک مجموعه صنعتی به خصوص کارخانجات مواد شیمیایی مناسب باشد. بر اساس نتایج این مطالعه خسارات احتمالی به محیط زیست در صورت بروز آتش سوزی اهمیت بالایی دارد.
نیما رستم پور، تینوش الماسی، خاطره عربیان، مهنا شریفی، مریم رشیدی، فاطمه بیات،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: آلودگی های احتمالی موجود در مراکز پزشکی هسته ای علاوه بر ایجاد مشکلات بهداشتی، روی آزمایش ها نیز تاثیر گذاشته و تلاش و هزینه زیادی را جهت رفع آلودگی در پی دارد. با توجه به خطرات ناشی از پرتوهای یونیزان بر سلامتی انسان جهت جلوگیری از آلودگی، قوانین و مقررات خاصی وضع شده که در کار با مواد رادیواکتیو باید رعایت شوند تا میزان آلودگی به حداقل برسد.
.
روش کار: پس از تهیه نقشه ای از مراکز مختلف پزشکی هسته ای در سطح استان، نقاطی که باید از نظر میزان آلودگیهای رادیواکتیو مورد مطالعه قرار بگیرند تعیین شد. انتخاب محل برای آزمایش بر اساس این که در کدام قسمت امکان آلودگی بیشتر است صورت گرفت. پس از اندازه گیری، شمارش زمینه میزان آلودگی های رادیواکتیو در آن نقاط به روش Wipe Test انجام شد.
.
یافته ها: میانگین میزان آلودگی های زمینه در مرکزهای ۱، ۲ و ۳ به ترتیب برابر μCi ۱۵۰/۰±۷۵/۱،
μCi ۶۱۵/۰±۴۳/۴ و μCi ۰۵۵/۰±۴۷/۲ بودند. در مرکز شماره ۱ فقط آلودگی ناحیه مربوط به هود بسیار بیشتر از حد مجاز بود. در مرکز شماره ۲، آلودگی رادیواکتیو سالن انتظار، اتاق بیماران، انبار رادیودارو، اتاق کنترل، هود، میز کار و کف مرکز بیشتر از حد مجاز بود. در مرکز شماره ۳ نیز آلودگی ناحیه های راهرو ورودی، راهرو بیماران، اتاق کنترل، هود، میز کار، سینک ظرفشویی، کابینت ها، اتاق تزریق و کف اتاق تصویربرداری (کنترل)، به ترتیب بیشتر از حد مجاز بود.
.
نتیجه گیری: در مرکزهای شماره ۱ و ۲ بیشترین آلودگی رادیواکتیو مربوط به ناحیه هود بود که می تواند به علت عمل نشان-دارسازی رادیوداروها در زیر هود باشد. در مرکز شماره ۳ نیز راهرو بیماران بیشترین میزان آلودگی را نشان داد که می تواند به علت رفت و آمد زیاد در آن ناحیه باشد. با توجه به موضوع، تمهیدات لازم در این زمینه باید از طرف مسوول بخش و مسوول فیزیک بهداشت اندیشیده شود.
شهرام محمودی، ایرج محمدفام، بهزاد افسرطلا، ثریا علیمحمد زاده،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: بر اساس نتایج مطالعات انجام شده، رفتارهای ناامن عامل ۹۰% حوادث می باشند. پژوهش حاضر استفاده از ویژگی های شخصیتی را به عنوان پیش بین های بروز اعمال ناامن در بین کارکنان یک پروژه احداث خطوط تولید خودرو مورد بررسی قرار می دهد.
.
روش کار: در این مطالعه برای تعیین ویژگی های شخصیتی و میزان رفتارهای ناامن بهترتیب از پرسشنامه ۵ بعدی NEO-FFI و روش نمونه برداری از رفتارهای ایمنی استفاده شد. برای آنالیز نتایج از ضریب همبستگی اسپیرمن استفاده گردید. جامعه آماری مورد مطالعه شامل کلیه کارکنان پروژه به تعداد ۲۴۳ نفر بود.
.
یافته ها: نتایج نشان داد ۷۰/۳۱ درصد از رفتارهای کارکنان از نوع ناامن بود. بین رفتارهای ناامن با رنجورخویی و انعطاف پذیری رابطه مستقیم و معنا دار وجود داشت (P<۰,۰۱).
.
نتیجه گیری: ارزیابی ابعاد شخصیتی میتواند بهعنوان یک ابزار پیش بینی کننده اثر بخش به شناسایی کارکنانی با میزان رفتارهای بسیار ناامن و در نتیجه برنامه ریزی برای کاهش حوادث کمک کند.
روح اله حاجی زاده، محمد حسین بهشتی، اسماعیل خداپرست، جواد ملکوتی، حسین رحیمی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: استرس گرمایی در محیط های کاری، علاوه بر ایجاد ناراحتی های متعدد مانند کاهش آسایش حرارتی و ایجاد تنشهای گرمایی، در موارد شدیدتر ممکن است منجر به ایجاد حادثه و بیماریهای ناشی از گرمای بیش از حد گردد. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت استرس گرمایی در کارگاه های کوچک شهرستان قم بر اساس شاخص WBGT و همچنین بررسی ارتباط بین WBGT و شاخص های فیزیولوژیکی است.
.
روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی – مقطعی در مرداد ماه ۱۳۹۱ در ۲۵ کارگاه کوچک شهرستان قم مشتمل بر۱۰ کارگاه روباز و ۱۵کارگاه سرپوشیده انجام شد. اندازه گیریWBGT براساس استاندارد ISO۷۲۴۳ انجام شد. همچنین پاسخ های فیزیولوژیکی ۲۵ نفر کارگر (یک نفر از هرگارگاه) شامل نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک سنجش شد.
.
یافته ها: میانگین شاخص WBGT برای مشاغل سرپوشیده شامل صافکاری، مکانیکی، نقاشی، جوشکاری و درب و پنجره سازی به ترتیب C◦ ۵۵/۲۷، C◦ ۴۵/۲۷، C◦ ۶۴/۲۴، C◦ ۷۳/۲۶ و C◦ ۸۹/۲۵، برای کارگاههای روباز صافکاری، مکانیکی و نقاشی C◦ ۰۱/۳۰ و برای کارگاههای جوشکاری و درب و پنجره سازی C◦ ۵۲/۲۸ بهدست آمد. میزان WBGT در مقایسه با میزان استاندارد ISO ۷۲۴۳ درتمام کارگاههای کوچک اندازه گیری شده بیشتر از حد مجاز بود. کارگاههای صافکاری و نقاشی دارای بیشترین میزان WBGTبودند (به ترتیب C◦ ۲۲/۳۰ و C◦ ۰۳/۳۰) میانگین WBGT کارگاه های صافکاری که نسبت به دیگر مشاغل بیشتر در معرض فضای باز و تابش های خورشیدی بودند با کارگاههای جوشکاری و درب و پنجره سازی اختلاف معناداری داشت (آزمون T-test). بین WBGT و نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک رابطه معناداری مشاهده نشد (۰۵/۰). نتایج حاکی از آن است که کارگران در معرض استرس حرارتی قرار دارند و انجام مطالعات بیشتر و ایجاد تدابیر جهت مراقبت از کارگران امری ضروری است.
.
نتیجه گیری: میزان استرس حرارتی تقریباً در کلیه ی کارگاههای کوچک مورد مطالعه بیشتر از حدود مجاز توصیه شده بوده و در این میان کارگاه های روباز بیشترین میزان استرس حرارتی را داشتند، هرچند استرس های حرارتی با استرسهای مورد مطالعه همبستگی معناداری را نشان نمی دهند.
علی کریمی، فریده گلبابایی، مسعود نقاب، محمد رضا پورمند، روناک بختیاری، کاظم محمد،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: در اغلب شرایط واقعی انتشار آلودگی حاصل از فرآیندهای صنعتی، معمولا ترکیبات شیمیایی بهصورت گروهی در فضا رها میشوند و کمتر پیش میآید که یک ترکیب شیمیایی بهطور خالص منتشر شود. هدف از این مطالعه امکان سنجی حذف بخارات BTX (بنزن، تولوئن و زایلن) موجود در هوا، به کمک یک بیوراکتور همزندار در مقیاس آزمایشگاهی میباشد.
.
روش کار: برای دستیابی به هدف اصلی مطالعه، باکتری های تصفیه کننده BTX از فاضلاب خروجی یک پالایشگاه نفت استخراج و در بیوراکتور همزندار بهکار گرفته شدند. همچنین روغن سیلیکون به منظور بهبود راندمان تصفیه در نسبت های مختلف به بیوراکتور اضافه گردید و پارامترهای عملکردی بیوراکتور در شرایط مختلف ارزیابی شد و بهینه ترین حالت شناسایی گردید.
.
یافته ها: عملکرد بیوراکتور در حذف بخارات BTX با افزودن ۱۰% روغن سیلیکون به عنوان فاز آلی نشان داد که ظرفیت حذف و راندمان حذف بنزن، تولوئن و زایلن به ترتیب تا محدوده غلظت های
mg/m۳ ۱۷۳۰، mg/m۳ ۱۷۱۰ و mg/m۳ ۱۳۸۰ با افزایش غلظت ورودی روند افزایشی خود را ادامه می دهند. در این غلظت ها ظرفیت حذف و راندمان حذف بنزن به ترتیب g/m۳/h ۵۹ و ۱۰۰% ، تولوئن g/m۳/h ۵۸ و ۱۰۰% و زایلن g/m۳/h ۴۲ و ۹۱% می باشند. ظرفیت حذف کل برای هر سه ترکیب g/m۳/h ۱۵۹ با راندمان ۹۱ تا ۱۰۰% می باشد.
.
نتیجه گیری: افزودن روغن سیلیکون موجب بهبود ظرفیت حذف بنزن، تولوئن و زایلن نسبت به بستر بدون فاز آلی گردیده است. بهطور کلی نتایج این تحقیق نشان داد که استفاده از بیوراکتورهای دوفازی همزندار در زمینه کنترل بخارات BTX از جریان هوای آلوده، موفقیت آمیز می باشد.
محدثه حیدری، منوچهر امیدواری، ایرج محمد فام،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: در صنایع شیمیایی یکی از مهمترین خطرات موجود برای شاغلین تماس با مواد شیمیایی خطرناک است. عدم رعایت اصول احتیاطی و اقدامات کنترلی در هنگام کار با مواد شیمیایی می تواند عوارض جبران ناپذیری را برای افراد ایجاد نماید. لذا برای رسیدن به یک روش کنترلی اثربخش لازم است ارزیابی درستی را از فرایند تماس افراد در صنایع شیمیایی داشته باشیم. استفاده از روش William-fine می تواند ارزیابی مناسبی را از میزان ریسک خطر تماس ارایه دهد.
.
روش کار: در این تحقیق با استفاده از فرآیند تحلیلی سلسله مراتبی۴ (AHP) و تلفیق آن با روش William-fine
الگویی جهت ارزیابی خطرات تماس با مواد شیمیایی در صنایع نفت و گاز ابداع گردید. اعداد بعد از استخراج از پرسشنامه و وزن دهی وارد الگوی ارزیابی شدند و در انتها به صورت کمی همراه با لایه های حفاظتی ارایه گردیدند.
.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه نشان می دهد که عدد کمی پیامد، احتمال و تماس در این تحقیق به ترتیب ۲/۸۳، ۴۵/۸ و ۲/۲ بهدست آمد و بهطور کلی عدد ریسک با مواد شیمیایی در این واحد ۱۵۴۶ برآورد شد که بیان میکرد از نظر اقتصادی لازم است اقدامات اصلاحی با اولویت به اجراء در آیند. استفاده از مدل William-fine این فرصت را ایجاد می نماید که با تلفیق شدت اثر و احتمال تماس و میزان خسارات وارد شده بتوان ارزیابی دقیق تری را از ریسک تماس با یک ماده شیمیایی داشته باشیم و همچنین تاثیر قضاوت های شخصی ارزیاب بر میزان ریسک را به حداقل برسانیم.
تیمور الهیاری، فرین خانه شناس، حمید رضا خلخالی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: افت مهارت دستی ناشی از پوشیدن دستکش های لاتکس و نیتریل مورد استفاده در میان کارکنان مراقبت های بهداشت و درمان و آزمایشگاهها امری قابل توجه است چراکه ممکن است پیامدهای نامطلوبی را به همراه داشته باشد. مطالعه حاضر به منظور مقایسه تاثیر استفاده از دستکش لاتکس و نیتریل آزمایشگاهی بر مهارت دست انجام گردید.
.
روش کار: در یک مطالعه نیمه تجربی ۳۰ نفر از دانشجویان دانشگاه علوم پزشکی ارومیه به طور تصادفی انتخاب شدند. افراد مورد مطالعه در سه حالت از شرایط آزمایشگاهی شامل شرایط کنترل (بدون استفاده از دستکش)، استفاده از دستکش لاتکس و استفاده از دستکش نیتریل قرار گرفته و با استفاده از تست پردیو پگ بورد، سطح مهارت درشت و مهارت ظریف دست این افراد اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل آماری داده ها از آزمون های آماری اندازه گیری های مکرر یک طرفه و همچنین T-test و ضریب همبستگی پیرسون استفاده گردید.
.
یافته ها: نتایج حاصل از آنالیز نشان می دهد که تفاوت آماری معناداری بین سه گروه از شرایط آزمایش برای امتیاز مهارت ظریف و درشت وجود دارد (p<۰,۰۵). بهطوریکه دستکش لاتکس اثر مثبت و معناداری بر مهارت ظریف و درشت در مقایسه با دستکش نیتریل و گروه کنترل نشان داد، ولی دستکش نیتریل در مقایسه با گروه کنترل اختلاف معناداری نداشت. به عبارت دیگر دستکش نیتریل اثر منفی بر مهارت ظریف و درشت دست ندارد.
.
نتیجه گیری: با توجه به اینکه امتیاز هر دو مهارت ظریف و درشت دست در استفاده از دستکش نیتریل در مقایسه با شرایط کنترل (بدون استفاده از دستکش)، اختلاف معناداری نشان نداد، به عبارت دیگر استفاده از دستکش نیتریل تاثیر سویی بر مهارت دست ندارد، لذا استفاده از آن بهعنوان جایگزینی برای دستکش های لاتکس با در نظر گرفتن مزیت عدم ایجاد واکنش های آلرژیک قابل تایید می باشد.
حامد آقائی، حسین کاکویی، سید جمال الدین شاهطاهری، فریبرز امیدی، صفورا عارفیان، کمال اعظم،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: PAHها، ترکیباتی با حلقه های بنزنی ناشی از سوخت ناقص مواد آلی هستند که از آسفالت داغ متصاعد میشوند. این ترکیبات به دلیل پایداری، تجمع پذیری زیستی، اثرات سرطانزایی و جهش زایی به عنوان یکی از نگرانی های جوامع علمی در محیط کار و محیط زیست بهشمار میروند. از آنجایی که آسفالتکاران نیز به واسطه شغل خود با این ترکیبات مواجه هستند، لذا در این تحقیق سعی شده است با اندازهگیری غلظت PAH ها در منطقه تنفسیشان میزان مواجهه آنها را موردارزیابی قرار دهیم.
.
روش کار: در این مطالعه نمونه های هوای تنفسی کارگران با روش ۵۵۰۶ NIOSH و با استفاده از فیلتر PTFE و جاذب XAD-۲ جمع آوری گردید. به منظور استخراج آنالیت ها از فیلتر و جاذب از حمام التراسونیک و حلال استونیتریل استفاده شد. همچنین جهت آنالیز نمونه ها HPLC-UV مورد استفاده قرار گرفت.
.
یافته ها: در نمونه های مورد مطالعه حداکثر میزان مواجهه با ∑PAH مربوط به وظیفه کمک فینیشر با ۴۸/۱۷۵۴ نانوگرم برمتر مکعب و حداقل میزان مواجهه مربوط به وظیفه چرب کن با ۶۵/۲۴ نانوگرم بر مترمکعب به دست آمد. در میان آسفالتکاران میزان مواجهه با نفتالین بیش از سایر هیدروکربن های چند حلقه ای آروماتیک بود (دامنه ۷۲/۶۴۸-۳۵/۲ نانو گرم بر متر مکعب). در وظایف مختلف آسفالتکاری میزان مواجهه با PAH ها در وظیفه کمک فینیشر با اکثر وظایف دیگر اختلاف معناداری را نشان داد.
.
نتیجه گیری: برآورد غلظت هیدروکربن های چند حلقه ای آروماتیک در منطقه تنفسی آسفالتکاران نشان داد که میزان مواجهه با این ترکیبات پایین تر از حدود مجاز اعلام شده توسط NIOSH ،ACGIH ،OSHA و ایران می باشد. با توجه به پتانسیل سرطانزایی بالای برخی از این ترکیبات و عدم تعیین حدود مجاز شغلی برای آنها مانند کریزن و بنزو آلفا آنتراسن پیشنهاد می شود که ضمن استفاده از راهکارهای فنی برای کنترل مواجهه با PAH ها از وسایل حفاظت فردی مناسب از قبیل ماسک تنفسی و لباس های مناسب استفاده شود. این مطالعه همچنین نشان داد که بین میزان مواجهه در اکثر وظایف آسفالتکاری با هیدروکربن های چند حلقه آروماتیک اختلاف معناداری وجود دارد که می تواند ناشی از نزدیکی به منبع آسفالت داغ و همچنین گازهای خروجی از اگزوز ماشین الات راهسازی باشد.
مهدی جهانگیری، مسعود نقاب، رضا رستمی، ماندانا آقابیگی، وحید خادمیان، فروغ زارع دریسی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: بیوآئروسُلهای منتشر شده از فرایندهای تصفیه پساب می توانند حاوی عوامل بیماریزای موجود در فاضلاب باشند و سلامت کارکنان شاغل در تصفیه خانه های فاضلاب را در معرض خطر قرار دهند. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی وضعیت انتشار بیوآئروسُلها در واحدهای مختلف یک تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی بود.
روش کار: این مطالعه به شکل مقطعی در بخش های مختلف یک تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی انجام شد. برای این منظور از محیط های کشت آگار خونی و دکسترو آگار و نمونه بردار تک مرحله ای آندرسون با دبی ۳/۲۸ لیتر در دقیقه استفاده شد. مدت زمان نمونه برداری به طور متوسط ۱۰ دقیقه بود. نمونه های جمع آوری شده بلافاصله در آزمایشگاه به مدت ۴۸ ساعت در انکوباتور قرار گرفته و سپس مورد شمارش قرار گرفتند.
یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه میانگین تراکم بیوآئروسُلهای باکتریایی و قارچی در کل واحدهای تصفیه پساب به ترتیب CFU/m۳ ۳۰/۲۳± ۸۶/۴۱۲ و CFU/m۳ ۹۹/۲۳± ۷۲/۵۳ اندازه گیری شد. آلودگی میکروبی هوا در فاصله ی یک کیلومتری (نقطه مرجع) ۱۷ برابر کمتر از میانگین تراکم اندازه گیری شده در واحدهای تصفیه پساب بود.
نتیجه گیری: فرایندهای تصفیه پساب می توانند سبب آلودگی هوای اطراف تصفیه خانه به بیوآئروسُلها به ویژه باکتریها شوند که ضروری است اقدامات لازم جهت کنترل انتشار آلودگی و حفاظت از سلامت کارکنان در برابر مخاطرات ناشی از استنشاق آنها به عمل آید.