۱۳ نتیجه برای کیان
فریبا کیانی، محمدرضا خدابخش،
دوره ۲، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۱ )
چکیده
مقدمه: آسیب های شغلی از عوامل مهم مرگ و میر و ناتوان ساز هزاران نفر در محیط کاری می باشد، بنابراین شناسایی عوامل مؤثر بر آسیب های شغلی از اهمیت بسزایی برخوردار است. پژوهش ها نشان می دهند که سبک رهبری تبادلی سرپرست نقش مهمی در تاثیر گذاری بر آسیب های شغلی دارد. لذا پژوهش حاضر با هدف بررسی نقش سبک رهبری تبادلی در پیش بینی آسیب های شغلی کارکنان شرکت ذوب اهن اصفهان انجام شد.
روش کار: این مطالعه توصیفی- همبستگی بر نمونه ۱۸۹ نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان در سال ۹۱- ۱۳۹۰ انجام گرفت، که با روش نمونه گیری تصادفی طبقه ای انتخاب شدند. اجرای پژوهش با استفاده از مقیاس سبک رهبری تبادلی سرپرست (Bass and Avolio, ۱۹۹۰)، پرسشنامه هوشیاری ایمنی (Barling, et al., ۲۰۰۲) و پرسشنامه رویدادهای مرتبط با ایمنی و آسیب های شغلی (Barling, et al., ۲۰۰۲) صورت گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نگارش ۱۸ و آماره های توصیفی، ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون انجام گرفت.
یافته ها: یافته ها نشان داد سبک رهبری تبادلی سرپرست با هوشیاری ایمنی و رویدادهای مرتبط با ایمنی رابطه معنی داری داشت (p< ۰,۰۵). همچنین تحلیل رگرسیون حاکی از آن بود که سبک رهبری تبادلی سرپرست از طریق افزایش هوشیاری ایمنی و کاهش رویدادهای مرتبط با ایمنی، آسیب های شغلی را کاهش داد.
نتیجه گیری: این پژوهش از اهمیت سبک رهبری تبادلی و آموختن آن به مدیران و سرپرستان سازمان ها حمایت می کند. نتایج و پیامدهای پژوهش و پیشنهادات برای تحقیقات آینده در این مقاله تشریح و تبیین می شود.
فریبا کیانی، محمدرضا خدابخش،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: پژوهش ها نشان می دهند که کیفیت محیط کاری نقش مهمی در شکل گیری دلبستگی شغلی بر عهده دارد. هدف از این پژوهش تعیین قدرت پیش بینی کنندگی دلبستگی شغلی در کارکنان توسط حمایت ادراک شده از سرپرست و همکاران برای ایمنی میباشد.
.
روش کار: پژوهش حاضر یک مطالعه مقطعی می باشد. نمونه متشکل از ۱۸۹ نفر از کارکنان شرکت ذوب آهن اصفهان در سال ۹۱-۱۳۹۰ بود که به روش تصادفی طبقه ای انتخاب شده و به پرسش نامه های خصوصیات دموگرافی، حمایت ادراک شده سرپرست و حمایت ادراک شده همکار پاسخ دادند. داده ها با استفاده از محاسبه ضریب همبستگی پیرسون و رگرسیون تجزیه و تحلیل شدند.
.
یافته ها: نتایج نشان داد که رابطه معنی داری بین حمایت ادراک شده سرپرست و حمایت ادراک شده همکار با دلبستگی شغلی وجود دارد (۰,۰۵
P).
.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش از اهمیت متغیرهای روانی- اجتماعی در پیش بینی دلبستگی شغلی در کارکنان حمایت می کند.
زینب السادات نظام الدینی، زهرا رضوانی، کیومرث کیان،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده
مقدمه: در صنایع فرایندی بهویژه صنایعی که از هیدروکربنها استفاده میشود، خطر حریق و انفجار همواره بهدلیل قابلیت اشتعال و واکنشپذیری مواد، بالا بودن دما و فشار عملیات، فراریت و قابلیت تبخیر مایعات از اهمیت فوق العادهای برخوردار است. این مطالعه به منظور ارزیابی کمی ایمنی حریق در یک صنعت روغنکشی با استفاده از شاخص حریق و انفجار DOW انجام شده است.
.
روش کار: اطلاعات مورد نیاز برای اجرای پژوهش، از اسناد فرایندی، راهنمای حریق و انفجار DOW، نتایج اندازهگیری پارامترهای عملیاتی و همچنین مصاحبه و مشاوره با سرپرستان و کارشناسان بهدست آمد. سپس مطالعه طی ۳ مرحله تعیین شاخص DOW و شعاع و ناحیه تماس، تعیین عامل کنترل اعتبار ضرر و زیان و نهایتاٌ برآورد خسارت اجرا گردید.
.
یافته ها: شاخص حریق و انفجار در واحد فرایندی تحت مطالعه ۶۸/۲۴۳ محاسبه شد و بدین ترتیب شدت ریسک معادل آن شدید و غیر قابل پذیرش بود. شعاع مواجهه ۳۸/۶۲ متر و عامل اعتبار کنترل ضرر و زیان ۶۹/۰ محاسبه شد و در نهایت محتمل ترین خسارت واقعی ۸۵۹۰۵۰۰۰ میلیارد ریال برآورد گردید.
.
نتیجه گیری: شاخص حریق و انفجار DOW یک روش مناسب برای اندازهگیری خطرناکی کل کارخانه یا بخشی از آن را ارایه میدهد. لذا از این معیار میتوان برای بیان پیشنهادات بهدستدر خصوص تغییرات یا مقدار و میزان وسایل حفاظتی با توجه به اثر آنها در کاهش خسارت استفاده کرد.
مصطفی پویاکیان، مهناز صارمی، کورش اعتماد، حمید شفق،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: داروخانه ها یکی از عناصر اصلی در زنجیره ارایه خدمات در نظام سلامت کشور هستند. بنابراین شناخت ویژگی های شغلی و نیز مسایل مربوط به سلامت نیروی کار در گردانندگان اصلی این حرفه اهمیت زیادی دارد. هدف از مطالعه ی حاضر شناسایی مسایل ارگونومیک داروخانه ها می باشد.
روش کار: پژوهش کیفی حاضر از نوع تحلیل محتوا به مدت پنج ماه در سال ۲۰۱۷ در داروخانه های شهرستان مراغه صورت گرفت. داده ها از طریق بحث گروهی متمرکز با مشارکت ۳۰ نفر از سه گروه کاری مختلف که شامل ۱۲ نفر دکتر داروساز، ۱۲ نفر تکنسین دارویی و ۶ نفر بازرس معاونت غذا و دارو بود، در ۵ جلسه جمع آوری شد. آنالیز داده ها هم زمان با جمع آوری آن ها با استفاده از آنالیز محتوای هدایت شده صورت گرفت.
یافته ها: تحلیل محتوا، ۲۳ مساله ارگونومیک مطرح در داروخانه ها را شناسایی نمود که در سه دسته کلی از پیش تعیین شده بر اساس دسته بندی انجمن بین المللی ارگونومی (فیزیکی، شناختی و سازمانی) قرار گرفتند. یافته های پژوهش حاضر نشان داد که از دیدگاه ارگونومی مسایل مختلفی از جمله پوسچرهای کار، فضای کار و چیدمان، بارکاری ذهنی و بهره وری برای شاغلین داروخانه ها مطرح می باشد.
نتیجه گیری: اکثر شرکت کنندگان در این مطالعه بر روی برخی مسایل ارگونومیک از جمله فضای کار و چیدمان، پوسچرهای کاری، بارکاری ذهنی، قابلیت اطمینان و طراحی زمان های کاری تاکید بیش تری داشتند. نتایج حاصل از این مطالعه می تواند به عنوان مبنایی برای ارتقاء آیین نامه های ساخت و بهره برداری از داروخانه ها و هم چنین ارزیابی وضعیت ارگونومی و شناسایی مشکلات ارگونومیک آن ها مورد استفاده قرار گیرد.
آمنه فیاضی، مصطفی پویا کیان، محمد جواد جعفری، سهیلا خداکریم،
دوره ۹، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۸ )
چکیده
مقدمه: تغییر سیستم طبقه بندی و برچسب گذاری مواد شیمیایی هر کشور به سیستم جهانی طبقه بندی و برچسب-گذاری مواد شیمیایی(GHS)، مزایایی را برای صنایع کشورها، کارگران و عموم مردم به دنبال خواهد داشت. افزایش آگاهی از خطرات مواد شیمیایی، بهبود کاربرد ایمن، کاهش حوادث شیمیایی و همچنین فراهم آوری شرایط بهتر جهت واکنش در شرایط اضطراری حوادث شیمیایی از مهم ترین مزایای GHS می باشد. این مطالعه با هدف ساخت ابزاری در رابطه با سنجش میزان آگاهی کارکنان مرتبط با مواد شیمیایی از GHS و سنجش وضعیت موجود، انجام شد.
روش کار: با بررسی متون، راهنمای GHS، منابع موجود و همفکری متخصصان دو پرسشنامه سنجش سطح آگاهی کارکنان مرتبط با مواد شیمیایی و بررسی وضعیت موجود تهیه و تدوین شد. دو پرسشنامه طراحی شده شامل اطلاعات فردی، سوالات چندگزینه ای و سوالات مربوط به اشکال و علائم ایمنی بود. سنجش روایی صوری و محتوایی با استفاده از پانل خبرگان انجام شد. روایی صوری، نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا(CVI) برای هر پرسش محاسبه شد.
یافته ها: شفافیت کلی پرسشنامه سنجش سطح آگاهی(پرسشنامه شماره ۱) ۸۷/۰، تناسب کلی آن ۰,۹۱ و همچنین سادگی کلی ۰.۷۷، محاسبه گردید. در نهایت میانگین شاخص روایی محتوا ۰.۸۵و میانگین نسبت روایی محتوا برابر با ۰.۸۵ به دست آمد. شفافیت کلی پرسشنامه سنجش وضعیت موجود(پرسشنامه شماره۲) ۹۲/۰، تناسب کلی آن ۰.۸۹ و سادگی کلی ۰.۹۳، محاسبه گردید. میانگین شاخص روایی محتوا ۰.۹۲ و میانگین نسبت روایی محتوا برابر با ۰.۸۱ به دست آمد.
نتیجه گیری: دو پرسشنامهی سنجش سطح آگاهی کارکنان مرتبط با مواد شیمیایی و پرسشنامه سنجش وضعیت موجود از GHS، به عنوان ابزاری معتبرشناسایی شد و استفاده از آن در مطالعات آینده از اعتبار کافی برخوردار است.
ساحل خاک کار، محمد رنجبریان، سهیلا خداکریم، مصطفی پویاکیان،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده
مقدمه: مجتمع های تجاری از پرترددترین اماکن عمومی و مستقر در مرکز شهرها، از منظر ایمنی شهری و پدافند غیرعامل حائز اهمیت میباشند. وقوع حوادث بزرگی مانند فاجعه پلاسکو و وسعت خسارات ناشی آن لزوم توجه به ایمنی این گونه اماکن را بیش از پیش نمایان ساخته است. این مطالعه با هدف تعیین نمره ریسک ایمنی حریق مجتمع های تجاری و ارتباط عوامل موثر بر آن انجام شده است.
روش کار: مجتمع های تجاری ناحیه۱ منطقه۱۲ تهران مورد مطالعه قرار گرفتند. ویژگیهای مجتمع ها شامل ارتفاع، مساحت، ضریب اشغال، نوع و ضریب فعالیت واحدهای هر مجتمع گردآوری گردید و سپس ارزیابی ریسک حریق آنها با استاندارد NFPA۱۰۱ و نرمافزار CFSES در سه حیطه ایمنی عمومی، کنترل و راه های خروجی انجام شد. در محیط نرمافزار SPSS نسخه ۲۱ از آزمونهای آماری رگرسیون خطی و ANOVA برای تعیین ارتباط میان متغیرها استفاده گردید.
یافته ها: از ۷۹ مجتمع تجاری مورد مطالعه، تنها ۸ مجتمع در حیطه کنترل و ۴ مجتمع در حیطه عمومی سطح ریسک قابل قبولی را به دست آورند. هیچ یک از مجتمعها نمره قابل قبول در بخش راههای خروجی کسب نکردند. طبق نتایج این مطالعه، بین سطوح ریسک ایمنی حریق با تعداد طبقات، نوع و ضریب فعالیت مجتمعها ارتباط معناداری وجود نداشت (p > ۰,۰۵). البته بین ضریب اشغال مجتمعها با سطوح ریسک حیطههای کنترل (p <۰.۰۰۱) و عمومی (p =۰.۰۱۳) ایمنی حریق و بین نوع سازه با تمامی سطوح ) (p Control <۰.۰۰۱)، (p Egress =۰.۰۰۴) و(p General<۰.۰۰۱) ( ارتباط معناداری وجود داشت.
نتیجه گیری: با توجه به تجزیه و تحلیل داده ها و نتایج پژوهش به عمل آمده، وضعیت فعلی مجتمعهای تجاری مورد مطالعه مستعد ایجاد فاجعه ای در منطقه۱۲ تهران میباشند؛ از فجایع تاسف بار حریق در مجتمع تجاری، حادثه حریق ساختمان پلاسکو در دی ماه ۱۳۹۵ تهران است که مرور درسهای آموزنده این حادثه هشدار دهنده وضعیت مجتمعهای تجاری درحال استفاده ایران میباشد. استفاده از نتایج این مطالعه دربرنامه ریزی شهری و ارتباط بین بخشی برای ارتقاء ایمنی مجتمع های تجاری منطقه با در نظر گرفتن اصول پدافند غیرعامل در بافت تاریخی، تجاری و سیاسی تهران پیشنهاد میشود.
رضا کیانتاژ، علی رمضانی، ناهید امراللهی،
دوره ۱۲، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: توصیه به ایجاد سازمان یادگیرنده از مهمترین توصیههای آژانس بینالمللی انرژی اتمی برای داشتن فرهنگ ایمنی پیشرفته در سازمانها است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف بررسی تجربی رابطۀ همبستگی یادگیرنده بودن یک سازمان با فرهنگ ایمنی آن در صنایع هستهای و پرتوی ایران انجام شده است.
روش کار: در این تحقیق ارتباط دو مفهوم سازمان یادگیرنده و فرهنگ ایمنی سازمانی توسط دادههای آماری جمعآوریشده از نمونه آماری ۳۸۸ نفرِ از کارکنان ۴۵ شرکت فعال در صنایع پرتوی و هستهای در حوزههای پرتو پزشکی، رادیوگرافی صنعتی و تأسیسات پرتوی و هستهای ایران با روش حداقل مربعات جزئی (PLS) و نرمافزار SmartPLS۳ مورد تجزیهوتحلیل همبستگی قرار گرفت. از پرسشنامههای یانگ و همکاران (DLOQ) در سال ۲۰۰۴ برای سنجش میزان یادگیرنده بودن سازمانها و پرسشنامۀ آژانس بینالمللی انرژی اتمی (SCPQ-LH) در سال ۲۰۱۷ برای سنجش سطح فرهنگ ایمنی آنها استفاده شد.
یافته ها: با توجه به یافتههای بهدستآمده در این تحقیق یادگیرنده بودن، قادر به تبیین ۵۲ درصد از تغییرات متغیر فرهنگ ایمنی در سازمانها، میباشد. علاوه بر این، مشاهده شد که میزان این تأثیر در چهار زیرگروه مختلف صنایع پرتوی و هستهای به دلیل تفاوتهای زمینهای آنها، از اختلاف معناداری برخوردار است و از مقدار ۶۵ درصد برای تأسیسات هستهای و ۵۹ درصد برای پرتو پزشکی تا مقدار ۴۵ درصد برای تأسیسات پرتوی و ۳۴ درصد برای رادیوگرافی صنعتی در حال تغییر است.
نتیجه گیری: یافتهها از همبستگی معنادار متغیرهای پنهان سازمان یادگیرنده و فرهنگ ایمنی در سازمانها حکایت دارد و مطابق نتایج بهدستآمده، میتوان از ارتقاء حالت یادگیرندگی در سازمانها بهعنوان عاملی کلیدی، در جهت بهبود فرهنگ ایمنی در آنها یاد کرد.
اسماعیل کرمی، زهرا گودرزی، رضا چهاردولی، محمود قاضی خوانساری، مهرآفرین کیانی، سید جمالالدین شاه طاهری،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: نانو ذرات اکسید آلومینیوم (Al۲O۳ NPs) ازجمله پرکاربردترین نانو مواد در صنایع هستند. بااینحال، اطلاعات نسبتاً کمی در مورد سمشناسی آنها در دسترس است. هدف از این مطالعه بررسی سمیت بالقوه نانو ذرات اکسید آلومینیوم و نقش حفاظتی افسنطین بر آسیبهای حاصل از نانو مواد بر روی ریه موشهای صحرایی است.
روش کار: در مطالعه تجربی حاضر، ۳۶ سر موش صحرایی بهطور تصادفی در ۶ گروه قرار گرفتند. موشها شامل؛ گروه ۱ یا کنترل (روزانه ۱ میلیلیتر نرمال سالین)، گروه ۲ (روزانه دوز ۳۰ میلیگرم بر کیلوگرم گاما نانو آلومینیوم به مدت دو هفته داخل صفاقی)، گروه ۳ (روزانه دوز ۳۰ میلیگرم بر کیلوگرم آلفا نانو آلومینیوم به مدت دو هفته داخل صفاقی)، گروه ۴ (روزانه دوز ۳۰ میلیگرم بر کیلوگرم گاما نانو آلومینیوم در دو هفته داخل صفاقی و ۲۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم افسنطین به مدت ۱۵ روز بهصورت گاواژ)، گروه ۵ (روزانه دوز ۳۰ میلیگرم بر کیلوگرم آلفا نانو آلومینیوم به مدت دو هفته داخل صفاقی و ۲۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم افسنطین به مدت ۱۵ روز بهصورت گاواژ). گروه ۶ (روزانه ۲۰۰ میلیگرم بر کیلوگرم افسنطین به مدت ۱۵ روز بهصورت گاواژ) در معرض قرار گرفتند. در طول دوره آزمایش، علائم بالینی، تغییر وزن بدن، پارامترهای بیوشیمیایی بافت، تغییرات بیان ژن، ضریب وزن ریه، یافتههای هیستوپاتولوژی و محتوی غلظت فلز بافت ریه ارزیابی گردید. معنیداری نتایج توسط آنالیز واریانس (ANOVA) به همراه تست توکی تعیین شد.
یافته ها: بررسی نتایج نشان داد که نانو ذرات اکسید آلومینیوم باعث تغییرات در لیپید پراکسیداسیون، آنزیمهای آنتیاکسیدانی مانند، سوپر اکسید دیسموتاز، کاتالاز، گلوتاتیون پراکسیداز، ظرفیت کل آنتیاکسیدانی و نیتریک اکسید سنتاز القایی در موشهای تحت درمان شد. این اختلالات بیوشیمیایی با تغییرات در بیان ژنهای اکسیداتیو متالوتیونین-۱ و هم اکسیژناز-۱ و تغییرات بافتشناسی در ریه تأیید شد. مواجهه همزمان با افسنطین و نانو ذرات اکسید آلومینیوم در موشهای صحرایی بهطور معنیداری باعث بهبود تغییرات در پارامترهای آزمون گردید (P<۰/۰۵).
نتیجه گیری: یافتههای حاصل از این مطالعه نشان میدهد که فرم گاما نانو ذرات اکسید آلومینیم سمیتر از فرم آلفا هستند که تغییر در اندازه و شکل نانوذره باعث تفاوت در سمیت آنها شده است. همچنین، گیاه افسنطین میتواند نقش محافظتی در برابر سمیت ریوی ایجادشده توسط نانو ذرات اکسید آلومینیوم در موش صحرایی داشته باشد.
زهرا علیزاده، مصطفی پویاکیان، کورش اعتماد،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: امروزه انسانها مهمترین و حساسترین عنصر سازمانی محسوب میشوند و اکثر نظریهپردازان کلید موفقیت سازمانی را مدیریت مؤثر نیروی انسانی میدانند؛ اما آنچه مسلم است انسانها ذاتاً با هم تفاوت دارند. هدف پژوهش حاضر بررسی تفاوتهای فردی کارکنان (ویژگیهای شخصیتی، عوامل زیستشناختی و جمعیت شناختی) بهعنوان عامل پیشبینی کنندۀ بروز رفتارهای ناایمن در یک شرکت توربین سازی بود.
روش کار: در این مطالعۀ مقطعی از نوع توصیفی تحلیلی، برای تعیین رفتارهای ناایمن، ویژگیهای شخصیتی، متغیرهای جمعیت شناختی، شاخص تودۀ بدنی و سیستم گروه خونی (BG-Rh) به ترتیب از تکنیک نمونهگیری رفتارهای ایمن (Safety Behavior Sampling)، پرسشنامۀ فرم کوتاه نئو (NEO-FFI)، پرسشنامۀ اطلاعات دموگرافیک، شاخص BMI و روش مستقیم (cell type) برای تعیین گروه خونی استفاده گردید. جامعۀ آماری پژوهش ۲۶۰ نفر از کارکنان یک صنعت ساخت توربین بود. برای تجزیه تحلیل دادهها از نرمافزار SPSS نسخۀ ۲۰ استفاده شد.
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که ۴۴,۵ درصد از رفتارهای کارکنان از نوع ناایمن بود. نرخ رفتارهای ناایمن مشاهده شده در سالن توربین ۲ (۱۵.۴۷ درصد) و سالن توربین ۳ (۱۵.۴۳ درصد) بیشتر از سالن توربین ۱ (۱۳.۵۹ درصد) بود. رفتارهای ناایمن پوسچر نامطلوب حین کار (۱۱.۴۱ درصد)، استفاده از گوشی موبایل حین کار (۷.۷۷ درصد) و عدم استفاده از گوشی حفاظتی (۷.۳۲ درصد) بیشترین فراوانی را داشتند. بین بروز رفتارهای ناایمن با مصرف سیگار، BMI، گروه خونی و ویژگیهای شخصیتی روانرنجورخویی و توافقجویی رابطۀ معناداری وجود داشت (۰.۰۵ > p) و بین بروز رفتارهای ناایمن با متغیرهای سن، سابقه کار، وضعیت تأهل، نوع شغل، سطح تحصیلات، نوع دپارتمان کاری و ویژگیهای شخصیتی برونگرایی، گشودگی و وجدانیبودن رابطۀ معناداری مشاهده نگردید (p > ۰.۰۵).
نتیجه گیری: با توجه به نقش تفاوتهای فردی در گرایش افراد به رفتارهای ناایمن، نتایج این مطالعه را میتوان در طراحی شغل و غربالگری پرسنل با توجه به شخصیت آنها در نظر گرفت و همچنین میتوان از آنها برای انجام مداخلات بهتر برای جلوگیری از بروز حوادث در محل کار استفاده کرد. همچنین توصیه میشود علاوه بر انجام آزمونهای روانشناختی، دادههای زیستشناختی افراد نیز جمعآوری و ارتباط آنها با بروز رفتارهای ناایمن در قالب مطالعات طولی و سری زمانی موردتوجه پژوهشگران و کارفرمایان قرار گیرد.
یونس مهری فر، سلیمان رمضانی فر، سونا بیرامی، سارا طالب الحق، احسان رمضانی فر، پردیس امیری، مصطفی پویاکیان،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: سالیانه در سراسر جهان، هزینههای زیادی از تولید ناخالص ملی کشورها در پی وقوع حوادث شغلی اتلاف میشود. برآورد این هزینهها میتواند در راستای سرمایهگذاری بهینه و پایهگذاری سیاستهای مناسب در بسیاری از کشورهای دنیا ازجمله ایران حائز اهمیت باشد. لذا، این مطالعه با هدف بررسی مطالعات انجامشده درزمینۀ اقتصاد ایمنی و هزینهیابی حوادث در ایران از سال ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ انجام شده است.
روش کار: بهمنظور انجام این پژوهش مروری از پایگاههای داده معتبر «Web of Science»، «Embase»، «IranDoc»، «SID»، «Magiran»، «Google Scholar»، «PubMed» و «Scopus» استفاده گردید. مقالات در این پایگاههای داده با جستجوی کلیدواژههای فارسی همچون «حادثه»، «هزینه حوادث»، «حوادث شغلی»، «ایران» و معادل انگلیسی آنها شامل «Accidents»، «Accident Costs»، «Occupational Accident» و «Iran» در بازه زمانی ۲۰۰۰ تا ۲۰۲۱ جستجو و استخراج گردیدند.
یافته ها: از میان ۶۶ مقاله شناساییشده، ۱۹ مقاله بهعنوان مقالات نهایی انتخاب گردید که از این میان ۱۱ مطالعه در صنعت حملونقل و ۸ مطالعه در سایر صنایع اجرا شده بودند. در میان این مطالعات، ۹ مطالعه فقط به بررسی و بیان هزینههای کلی و ۶ مطالعه به تفکیک به بررسی و بیان هزینههای مستقیم، غیرمستقیم و کلی پرداخته بودند. ۴ مطالعه دیگر نیز به بررسی و بیان هزینههای ناشی از حوادث به صورتهای دیگر پرداخته بودند. گفتنی است که در ۳ مطالعه میزان هزینههای مستقیم بیشتر از هزینههای غیرمستقیم برآورد شده است. همچنین، بر اساس مطالعات میزان خسارت وارده به تولید ناخالص داخلی از ۰,۰۳ تا ۶.۴۶ درصد از تولید ناخالص ملی بود.
نتیجه گیری: نتایج حاصل از مرور مطالعات نشان داد که حوادث شغلی سبب اتلاف بخش قابلتوجهی از تولید ناخالص ملی ایران میشود. لذا بهمنظور جلوگیری از اتلاف چنین هزینههای سنگینی توصیه میگردد تا مطالعات دیگری درزمینۀ ارتباط سرمایهگذاری در بخش ایمنی و کاهش هزینههای حوادث با توجه به گروهبندی مشاغل بهویژه در صنایع فرآیندی، خدماتی و تولیدی صورت بپذیرد.
یونس مهری فر، مجید عباسی، کاظم صمیمی، صابر مرادی حنیفی، مصطفی پویا کیان،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: شاخصهای عمومی زیادی برای بررسی عملکرد ایمنی در سازمانها ارائه شده است؛ لیکن این شاخصها به دلیل ماهیت کلینگر آنها، نمیتوانند همواره منعکسکننده ی جنبههای ویژه ی عملکرد سازمان درخصوص ایمنی باشند؛ به بیان دیگر، ماهیت فعالیتهای یک سازمان، ایجاب میکند که آن سازمان از شاخصهای مختص به خود برای انعکاس بهتر عملکرد ایمنی استفاده نماید. این مطالعه، با هدف تعیین شاخصهای کلیدی عملکرد ایمنی به روش دلفی و سنجش آنها در شرکت توزیع نیروی برق استان البرز انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی توصیفی-پیمایشی، از نظرات خبرگان و کارشناسان ایمنی صنعت توزیع برق (n=۱۱) در قالب روش دلفی استفاده شد. نظرات، در چهار مرحله جمعآوری و شاخصهای کلیدی نهایی شناسایی شدند. سپس از این شاخصها برای ارزیابی عملکرد ایمنی شرکت توزیع برق البرز در طی یک دوره ی ۳ ماهه استفاده شد.
یافته ها: در این مطالعه، ۳۴ فعالیت ایمنی شناسایی و ثبت گردید. در مرحله ی اول روش دلفی، ۲۰ شاخص توسط گروه خبرگان پیشنهاد گردید. در مراحل دوم و سوم، به ترتیب ۴ و ۱ شاخص به دلیل عدم کسب امتیاز لازم حذف شدند. در مرحله ی چهارم، برای ۱۵ شاخص باقیمانده، نسبت روایی محتوا (CVR) و شاخص روایی محتوا (CVIAv) محاسبه شد. نتایج، نشان داد که میانگین امتیاز عملکرد سهماههی مناطق و ادارات توزیع برق استان البرز در سال ۱۳۹۵، از ۱۰۰ امتیاز شامل نظرآباد، ساوجبلاغ، مهرشهر، فردیس، غرب، شرق، طالقان و اشتهارد، به ترتیب ۷۸/۹، ۵۴/۷، ۷۸/۸، ۷۵/۹، ۷۵/۷، ۸۰/۸، ۶۱ و ۸۳/۵ بود.
نتیجه گیری: روش دلفی، تکنیکی مؤثر در شناسایی شاخصهای کلیدی عملکرد ایمنی است. شاخصهای کلیدی انتخابشده توسط خبرگان شرکتکننده در راندهای دلفی، جزو شاخصهای فعال (پیش از وقوع حادثه) بودند که عملکرد ایمنی واحدهای عملیاتی شرکت توزیع نیروی برق استان البرز را به شکل کارآمدتری منعکس میکنند. پیشنهاد میشود این شاخصها برای ارزیابی عملکرد ایمنی در سایر شرکتهای توزیع برق کشور مورد استفاده قرار گیرند.
آی سا قاسمی کوزه کنان، مصطفی پویا کیان، عباس علی پور، کاظم صمیمی، سید فرهاد طباطبایی قمشه،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: طراحی علائم راهنمایی و رانندگی باید تواناییهای شناختی انسان را در نظر بگیرد تا درک رانندگان از علائم را افزایش دهد. ویژگیهای شناختی به عنوان یکی از مهمترین اصول ارگونومی از جمله عوامل موثر در طراحی تابلوها میباشند. هدف از این پژوهش تعیین اثر عناصر گرافیکی هشت تابلوی طراحی شده بر اساس ویژگیهای شناختی، در انتقال پیام «ممنوعیت استفاده از تلفن همراه» بود.
روش کار: این مطالعه در شش آموزشگاه تعلیم رانندگی در شهر تهران در سال ۱۳۹۳ انجام شد. در این مطالعه تعداد ۱۷۴ نفر با میانگین سنی ۵/۲۳ و انحراف معیار ۶ سال شرکت نمودند. سپس تابلوهای طراحی شده با استفاده از یک پرسش نامه رنگی به این شرکت کنندگان نشان داده شده و از آنان خواسته شد تا با مقیاس لیکرتی ۰ تا ۱۰۰ به ویژگیهای شناختی تابلوهای طراحی شده شامل عینیت، سادگی، معناداری و نزدیکی معنایی امتیاز دهند.
یافته ها: نتایج نشان داد میانگین نمره ویژگیهای شناختی تابلوهای طراحی شده در مقایسه با دیگر تابلوهای ترافیکی، صنعتی و دارویی بالاتر میباشد. در این مطالعه «نزدیکی معنایی» بهترین ویژگی پیشبینیکننده پیام تابلو بود. تابلویی که دارای نماد هندزفزی در شکل تابلو بود بهترین عملکرد را در انتقال پیام داشت.
نتیجهگیری: هدف نهایی این تحقیق پیشنهاد یکی از ۸ تابلوی طراحی شده برای ممنوعیت استفاده از تلفن همراه در هنگام رانندگی بود که تابلوی گوشی دکمهای با نماد هندزفری توسط شرکت کنندگان بالاترین امتیاز را به دست آورد. با اینکه اغلب تلفنهای همراه موجود در بازار از نوع صفحه لمسی بوده و استفاده از تلفنهای دکمهای بسیار کاهش یافته است، لیکن نماد تلفن همراه دکمهای به عنوان نماد غالب هنوز کارکرد موثری در انتقال پیام دارد.
سید حسین نظیری، مصطفی پویاکیان، صدیقه صادقحسنی، سمیه فرهنگ دهقان،
دوره ۱۴، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: در اثر پیشرفت چشمگیر فناوری نانو، افزایش مصرف نانومواد مهندسیشده، شکاف اطلاعاتی و عدم قطعیتهای موجود در رابطه با مخاطرات محصولات جدید نانو، توسعه و بکارگیری چارچوبها و ابزارهایی که بتواند از منظر حفظ سلامت انسان و محیطزیست، به شناسایی مخاطرات، کاهش احتمال مواجهه و کنترل ریسک نانومواد مهندسیشده بیانجامد، مورد توجه مراجع مختلف قرار گرفته است. با این حال، در اغلب رویکردهای ارزیابی یا مدیریت ریسک نانومواد مهندسیشده، تمام معیارهای مورد نظر برآورده نمیشوند. این مطالعه با هدف بررسی و معرفی چارچوبها و ابزارهای توسعه یافته مختلف برای نانومواد مهندسیشده در حوزه مدیریت ریسک ایمنی، بهداشت و محیطزیست در فناوری نانو انجام گردید.
روش کار: جستجوی چارچوبها و ابزارهای مربوطه در پایگاههای داده Scopus، Web of Science و مراجع NIOSH، ECHA و ISO با استفاده از کلید واژههای «نانومواد مهندسیشده»، «چارچوب»، «ابزار»، «مدیریت ریسک»، «مواجهه شغلی»، «محیطزیست»، «ارزیابی ریسک» و «فناوری نانو» انجام شد. از بین نتایج جستجو، چارچوبها و ابزارهای مدیریت و ارزیابی ریسک ایمنی، بهداشتی و زیستمحیطی که به طور مستقیم به مخاطرات، اثرات بالقوه و مدیریت ریسک دادههای نانومواد مهندسیشده پرداختهاند، برای مطالعه انتخاب گردید.
یافته ها: از میان نتایج بدست آمده، ۱۷ چارچوب مدیریتی و ۱۱ ابزار ارزیابی توسعه یافته در حوزه مدیریت ریسک شغلی، سمشناختی و زیستمحیطی در رابطه با مخاطرات نانومواد مهندسیشده انتخاب شده، مورد معرفی و بحث قرار گرفت. چارچوبها و ابزارهای مختلف با هدف شناسایی و ارزیابی مخاطرات بالقوه و ریسک ناشی از مواجهه با نانومواد مهندسیشده از منظر دامنه، اهداف، رویکردهای ارزیابی ریسک و خروجی تفاوت داشته و کاربردهای مختلفی را ارائه میکنند.
نتیجه گیری: چارچوبها و ابزارهای مختلف توسعه یافته در رابطه با ارزیابی و مدیریت ریسک نانومواد مهندسیشده، هر یک دارای قابلیتها، کاربردها و محدودیتهای به خصوصی بوده که میتواند سازمانها را در نیل به اهداف ایمنی، بهداشت و محیطزیست در حوزه فناوری نانو یاری نماید. در حال حاضر، هیچ اتفاق نظری در مورد بهترین ابزار ارزیابی یا چارچوب مدیریت ریسک نانومواد وجود ندارد و نیاز به تحقیق، توسعه و همکاری بیشتر در این حوزه برجسته میباشد.