جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای چراغی

مرتضی چراغی، بابک امیدوار، علی اکبر اسلامی بلده، حمیدرضا جعفری، علی محمد یونسی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: ارزیابی ریسک از اصلی ترین ابزارها در مدیریت ایمنی شناخته می شود که با ایجاد بستر اطلاعاتی مناسب، مدیران ایمنی را در انتخاب بهتر اقدامات اصلاحی یاری می نماید. هدف از این مطالعه انتخاب اقدامات اصلاحی بهینه از بین اقدامات پیشنهادی توسط کارشناسان با توجه به در نظر گرفتن الزامات استانداردها و هم چنین محدودیت هایی از جمله هزینه بر اساس مدل‌سازی ریاضی می باشد.

روش کار: در این مطالعه مدلی برای انتخاب بهینه اقدامات اصلاحی ارایه شده است که بر طبق آن اقدامات اصلاحی بر اساس اهداف (افزایش میزان کاهش ریسک) و محدودیت های موجود از جمله هزینه و سطح ریسک قابل قبول سازمان انتخاب می گردد. با توجه به گستردگی تعداد جواب‏ها‏ی مساله و استفاده متغیر‏ها‏ی دودویی در مساله، برای حل مساله از الگوریتم ژنتیک استفاده ‌شد.

یافته ها: برای نشان دادن توان مندی این روش در یک صنعت تولید برق تعداد ۴۰ خطر شناسایی شده و مقدار ریسک آن ها تخمین زده شد، سپس برای هر کدام از آن خطرات، اقدامات اصلاحی ممکن تعیین گردید. با استفاده از مدل پیشنهادی، اقدامات اصلاحی به صورت بهینه انتخاب گردید که با کم ترین هزینه ممکن کلیه ریسک ها به زیر سطح ریسک قابل قبول سازمان تقلیل یافتند.

نتیجه گیری: در این مطالعه نشان داده شد که انتخاب اقدامات اصلاحی با استفاده از مدل سازی ریاضی انتخابی مناسب، با دقت بالا در کم ترین زمان حاصل می گردد. این روش به عنوان روشی جایگزین روش های کیفی و مبتنی بر نظر کارشناسان پیشنهاد می گردد.


هدایت نوری، مرتضی چراغی، علی اکبر اسلامی بلده،
دوره ۹، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: ارزیابی ریسک های محیط زیستی در صنایع نفت و گاز برای پیش گیری از آسیب های جبران ناپذیر به محیط زیست بسیار ضروری می باشد. اولویت بندی ریسک های محیط زیستی با استفاده از روش های کلاسیک، نتایجی با قابلیت اعتماد بالا را به دست نمی آورند. لذا این مطالعه با هدف به حداقل رساندن محدودیت های روش های کلاسیک، با استفاده از رویکرد فازی و تصمیم گیری چند شاخصه در یک منطقه بهره برداری نفت و گاز انجام گرفت.
روش کار: پس از تشکیل تیم مطالعه در یک منطقه بهره برداری نفت و گاز، برای مقایسه اهمیت عوامل ریسک (احتمال وقوع، شدت اثر و قابلیت کشف) و هم چنین برای تعیین مقدار هر یک از این عوامل برای هر کدام از جنبه های زیست محیطی شناسایی شده، نظر کارشناسان به صورت کیفی با استفاده از متغیرهای زبانی، جمع آوری گردید. سپس برای تعیین وزن نسبی عوامل ریسک از AHP گروهی در محیط فازی استفاده شد. ریسک فازی جنبه ها، با استفاده از مدل خطی و جمع وزنی، تخمین زده شد و در نهایت برای تعیین اولویت ریسک های فازی محیط زیستی محاسبه شده، از روشی بر پایه رتبه بندی مرکز ثقل استفاده گردید.  
یافته ها: در این مطالعه در بین عوامل ریسک (احتمال وقوع، شدت اثر و قابلیت کشف)، عامل شدت اثر به دلیل دارا بودن بالاترین وزن نسبی، بیش ترین اهمیت را در محاسبه ریسک داشت. تولید فاضلاب خانگی به علت عدم وجود سیستم دفع فاضلاب مناسب، بالاترین اولویت و جنبه محیط زیستی ریخت و پاش اسید به خاطر فعالیت شست شوی چیلر رتبه دوم اولویت بندی را در بین جنبه های محیط زیستی شناسایی شده به خود اختصاص داد.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد اگر چه محاسبات روش پیشنهادی نسبت به روش های کلاسیک به زمان بیش تری نیاز دارد اما با توجه به حداقل رساندن محدودیت های روش های کلاسیک از جمله حساسیت به خطاهای کوچک قضاوت، یکسان شدن شاخص ریسک گروهی از جنبه ها و در نظر نگرفتن عدم قطعیت در نظر کارشناسان، این روش می تواند جایگزین مناسبی برای روش های کلاسیک ارزیابی ریسک باشد به گونه ای که قادر است رتبه واقعی تر ریسک ها را تعیین کند. شایان ذکر است این روش، توان مندی های ذکر شده برای ارزیابی و اولویت بندی ریسک های ایمنی و بهداشت را نیز دارا می باشد.
احسان بسطامی، کورش سایه میری، طاهره بسطامی، بهزاد چراغی زادگان،
دوره ۱۰، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: فرسودگی شغلی را از عوارض مرتبط باکار می‌دانند. ابعاد فرسودگی شغلی شامل خستگی عاطفی(EE)، مسخ شخصیت(DP) و موفقیت فردی (PA) می باشد. فرسودگی شغلی با پیامدهایی همچون کاهش کارایی فرد و ایجاد عوارض جسمانی و روانی در کارکنان همراه است. با توجه به اهمیت فرسودگی شغلی و پیامدهای منفی آن بر روی فرد و سازمان، پژوهش حاضر به بررسی میزان شیوع فرسودگی شغلی در ایران با روش متاآنالیز و مرور سیستماتیک می‌پردازد.
روش کار: مطالعه حاضر بر اساس پروتکل PRISMA برای مطالعات مرور سیستماتیک و متاآنالیز انجام شد. داده‌های مرتبط، با استفاده از کلیدواژه‌های استاندارد فارسی و انگلیسی و پایگاه‌های جست‌وجوی داخلی و خارجی شامل:, Science Direct,  Scopus Magiran,SID, Google scholarو  PubMedبدون محدودیت زمانی تا اردیبهشت‌ماه سال ۱۳۹۶ جستجو شد. برای سنجش رابطه سال انجام مطالعه با میزان شیوع فرسودگی شغلی، از متارگرسیون و جهت بررسی احتمال سوگیری انتشار  از آزمون  Egger استفاده شد. تحلیل زیرگروه‌ها بر اساس شغل انجام شد. داده‌ها با استفاده از نرم‌افزار Stata Ver ۱۱,۱ آنالیز و سطح معناداری کمتر از p=۰.۰۵ در نظر گرفته شد.  یافته ها: در مرور سیستماتیک تعداد ۴۳ مطالعه واجد شرایط ورود به فرآیند متآنالیز بودند که تعداد ۹۴۵۶ نفر مورد ارزیابی قرار گفت. میزان شیوع هرکدام از ابعاد فرسودگی شغلی بر اساس شغل محاسبه گردید. درمجموع میزان شیوع فرسودگی شغلی بعد خستگی عاطفی (EE) ۳۶%(فاصله اطمینان ۹۵%: ۴۲-۲۹)، فرسودگی شغلی بعد مسخ شخصیت (DP) ۲۳%(فاصله اطمینان ۹۵%:۲۹-۱۸) و فرسودگی شغلی بعد موفقیت فردی (PA) ۴۶%(فاصله اطمینان ۹۵%:۵۳-۳۹) محاسبه گردید. بر اساس شغل نیز در ابعاد خستگی عاطفی، مسخ شخصیت و موفقیت فردی به ترتیب کتابداران ۶۷%( فاصله اطمینان ۹۵%: ۹۳-۴۰)، کارکنان دانشگاه ۵۱%( فاصله اطمینان ۹۵%: ۸۸-۱۴) و دندان‌پزشکان ۷۲% (فاصله اطمینان ۹۵%: ۷۹-۶۵) بیشترین میزان فرسودگی شغلی را داشتند. هم چنین نتایج متارگسیون نشان داد که بین سال انجام مطالعه و میزان شیوع فرسودگی شغلی رابطه معناداری وجود ندارد. نتایج آزمون  Egger نشان داد که احتمال سوگیری انتشار از لحاظ آماری معنادار نبود.
نتیجه گیری: با توجه به شیوع فرسودگی شغلی در ایران و این‌که بیشترین میزان شیوع فرسودگی شغلی در ایران مربوط به بعد موفقیت فردی می‌باشد، لازم است استراتژی‌های مقابله‌ای مؤثر جهت تقلیل و کنترل عوامل استرس شغلی و فرسودگی شغلی در برنامه‌ریزی‌های سازمانی در نظر گرفته شود همچنین با در نظر داشتن عوامل موثر در ایجاد فرسودگی شغلی توجه به تدابیر پیشگیرانه و مداخله ای لازم جهت کاهش فرسودگی شغلی به منظور ارتقا رضایت شغلی کارکنان، بهبود کیفیت کار و افزایش بهره وری سازمان توصیه می گردد.
مجتبی خسروی دانش، عادل مظلومی، محمدعلی چراغی، سحرناز نجات، لیزا وولف،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده

 

مقدمه: در مقایسه با دیگر بخش‌های بیمارستان‌ها، پرستاران بخش اورژانس سطوح بالاتری از خستگی شغلی را تجربه می‌کنند. علی‌رغم اهمیت موضوع خستگی در بخش اورژانس، مطالعات محدودی به واکاوی عوامل ایجاد‌کننده این خستگی پرداخته‌اند. از این رو، مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر خستگی پرستاران بخش اورژانس با رویکرد سیستمی و ارائه مدل جامع خستگی صورت گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر فاز اول از یک مطالعه آمیخته  با طرح ترتیبی اکتشافی  بود که به صورت کیفی صورت گرفت. داده‌های مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمه‌ساختارمند از میان پرستاران اورژانس بیمارستان‌های تابع علوم پزشکی تهران جمع‌آوری شدند. سپس این داده‌ها، با رویکرد سیستمی و روش تحلیل محتوی کیفی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. جهت بررسی دقت و صحت نتایج مطالعه از معیارهای گوبا و لینکن شامل قابلیت انتقال پذیری، آزمون همتا و کنترل اعضا استفاده شد.
یافته ها: عوامل گسترده‌ای در چهار سطح سیستم کاری پرستاران شامل عوامل فردی، واحد کاری، سازمان و فرابیمارستان شناسایی شدند که می‌توانستند باعث ایجاد خستگی پرستار شده یا از آن پیشگیری کنند. به طور اختصاصی مقولاتی که بیشترین اشاره به آن‌ها توسط پرستاران شده بود عبارت بودند از بحث و درگیری با بیمار یا همراه، بارکاری اورژانس، کمبود نیرو، ازدحام و سروصدا، اضافه کاری اجباری، دیده شدن و قدردانی، انتظارات مراجعه‌کنندگان، گزارش‌نویسی (کاغذبازی) و بی‌اعتمادی مراجعین به پرستاران. برآیند نتایج پژوهش مدل مفهومی عوامل موثر بر خستگی پرستاران اورژانس شهر تهران بود.
نتیجه‌گیری: به طور سنتی برنامه‌های مدیریت خستگی در بیمارستان‌ها تنها مسائل مربوط به شیفت‌های کاری و بهداشت خواب را جهت کنترل خستگی در نظر می‌گیرند، نتایج مطالعه حاضر عوامل اثرگذار دیگری را در سیستم کاری پرستاران اورژانس به دست می‌دهد. این یافته‌ها می‌توانند به تصمیم‌گیرندگان سیستم‌های سلامت و متخصصین ارگونومی در طراحی سیستم‌های مدیریت ریسک خستگی مؤثر در بیمارستان‌های ایران، به ‌ویژه بخش‌های اورژانس‌ کمک کند.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb