جستجو در مقالات منتشر شده


۵ نتیجه برای قلع جهی

میلاد عباسی، پروین نصیری، رقیه جعفری تالارپشتی، سید محمدرضا تقوی، سعید اعرابی، روح اله فلاح مدواری، محمد حسین ابراهیمی، مریم قلع جهی،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: مواجهه شغلی مزمن با صدا ممکن است یک عامل خطرزا برای بیماری قلبی عروقی در کارگران باشد. لذا این مطالعه با هدف بررسی ارتباط مواجهه و آزردگی صوتی با کلسترول، تری گلیسیرید و فشار خون در کارگران صنایع نساجی انجام گردید.

روش کار: این مطالعه مقطعی در ۲۲۰ نفر ازکارکنان مجموعه صنایع نساجی شهر سوادکوه در سال ۱۳۹۶ انجام گردید. جهت دست یابی به اهداف مطالعه ابتدا تراز معادل صوت ۸ ساعته و تراز تجمعی افراد اندازه گیری و محاسبه گردید. افراد براساس میزان مواجهه به گروه های مواجهه و کنترل تقسیم شدند. در ادامه میزان فشار خون افراد اندازه گیری و نمونه های خون افراد جهت تعیین مقادیر کلسترول و تری گلیسیرید به آزمایش گاه منتقل شد. از پرسش نامه آزردگی صوتی ایزو ۱۵۶۶۶ و پرسش نامه اطلاعات زمینه و دموگرافیگ جهت گردآوری سایر اطلاعات استفاده شد. در ادامه با استفاده از SPSS ۲۰ از آزمون های تی زوجی، آنالیز واریانس یک طرفه و رگرسیون چند متغیره ارتباط بین متغیرها مورد بررسی قرار گرفت.

یافته ها: با توجه به معیارهای ورود و خروج ۱۵۹ نفر در این مطالعه شرکت کردند که ۸۳ نفر دارای مواجهه صوتی ۸۵ دسی بل و بالاتر و ۷۶ فرد باقی مانده دارای مواجهه صوتی کم تر از ۸۵ دسی بل بودند. نتایج نشان داد که میانگین فشار خون و کلسترول در گروه شاهد و مورد اختلاف معنی داری داشت (۰,۰۵>P-value). براساس نتایج رگرسیون چند متغیره، مواجهه صوتی، مواجهه تجمعی با صدا و آزردگی صوتی اثر معنی داری بر فشار خون داشتند (۰.۰۰۱>P-value) و کلسترول نیز به طور معنی داری متاثر از مواجهه صوتی و آزردگی صوتی بود  (۰.۰۰۵>P-value).

نتیجه گیری: براساس نتایج مطالعه حاضر، می توان صدا را به عنوان یکی از عوامل خطرزای بیماری های قلبی و عروقی برای کارگران در نظر گرفت. در واقع صدای با تراز بالا به طور مستقیم بر کلسترول و فشار خون اثر می گذارد و یا این که به طور غیر مستقیم و از طریق ایجاد آزردگی صوتی به عنوان یک میانجی اثر خود را اعمال می کند. لذا انجام یک مطالعه کوهورت کنترل شده جهت بررسی تعامل تمامی متغیرهای مورد مطالعه ضروری به نظر می رسد


میلاد عباسی، سیاوش اعتمادی نژاد، احمد مهری، مریم قلع جهی، روح الله فلاح مدواری، رقیه جعفری تالارپشتی،
دوره ۱۰، شماره ۲ - ( ۳-۱۳۹۹ )
چکیده

مقدمه: اگرچه مشخصه های صوتی از قبیل شدت و فرکانس صدا عامل اصلی ایجاد اثرات مضر صدا هستند اما توجه به ویژگی ها و صفات شخصیتی افراد بعنوان میزبان اثرات از اهمیت ویژه ای برخوردار است. لذا مطالعه حاضر با هدف بررسی اثر تیپ های شخصیتی بر حساسیت، آزردگی صوتی و درک بلندی صدا ناشی از مواجهه به صدای فرکانس بالا انجام گردید.
روش کار: این مطالعه مداخله ای و آزمایشگاهی در سال ۹۷ در میان ۸۰ دانشجو کارشناسی و کارشناسی ارشد انجام گردید. جهت انجام این مطالعه صدایی با طیف فرکانسی بالا با تراز dBA ۶۵ به مدت یک ساعت در اتاقک اکوستیک برای داوطلبین پخش گردید. سپس از افراد خواسته شد با تکمیل پرسشنامه های آزردگی صوتی، حساسیت صوتی، درک بلندی صدا، پرسشنامه شخصیت آیزنک و پرسشنامه اطلاعات زمینه و دموگرافیک، مقدار آزردگی، حساسیت، درک صوتی و صفات شخصیتی خود را مشخص نمایند. در نهایت با استفاده از آزمون های کای دو، تی مستقل و تحلیل واریانس چند متغیره یا MANOVA  داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند.  
یافته ها: در این مطالعه میانگین و انحراف معیار حساسیت، آزردگی و درک بلندی صدا برای کل افراد بترتیب ۷۱/۰۸±۷/۵۴، ۵۳/۰±۱/۷ و ۱۳/۱±۷۹/۲ بدست آمد. میانگین حساسیت، آزردگی، درک بلندی صدا بر حسب صفات شخصیتی افراد بطور معنی داری متفاوت بود بگونه ای که میانگین آنها در افراد روان رنجور و درون گرا بیشتر بود. براساس نتایج آزمون MANOVA، صفات شخصیتی افراد بر میزان حساسیت، آزردگی و درک افراد از بلندی صدا اثر معنی داری داشتند (P-value=۰,۰۰۱). بگونه ای که روان رنجوری و درون گرایی بترتیب بیشترین اثر را بر حساسیت و آزردگی افراد داشتند.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که صفات شخصیتی از قبیل درون گرایی و روان رنجوری توانستند حساسیت، آزردگی و درک افراد از بلندی صدا را تحت تاثیر قرار دهند.
مریم قلع جهی، الناز رحیمی، اعظم بیابانی، زهرا بیگ زاده، فریده گلبابایی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: مطالعات زیادی درخصوص توسعه ی عایق‌های مدرن، ازجمله نانو عایق‌ها در جهان انجام گرفته است؛ اما تاکنون مطالعه ی جامعی در جهت مرور و بررسی خواص حرارتی این عایق‌ها انجام نشده است؛ بنابراین، مطالعه ی حاضر با هدف بررسی تأثیرات استفاده از مواد نانو بر عملکرد عایق‌های حرارتی انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه ی مروری، جستجوی مقالات در پایگاه‌های اطلاعاتی انگلیسی PubMed ،Web of  Science، ScienceDirect و پایگاه‌های اطلاعاتی فارسی Magiran ،SID و موتور جستجوگر Google Scholar صورت گرفت. کلیدواژه‌های مورد استفاده برای جستجو، شامل Insulation, Thermal Insulation ,Thermal Insulator Stability Thermal Conductivity Thermal به زبان انگلیسی و عایق، نانو مواد و هدایت حرارتی به زبان فارسی بود.  
یافته ها: ۴۰۶۸ مطالعه، از طریق جست‌وجو در پایگاه‌های اطلاعاتی یافت شد. با توجه به معیارهای ورود، ۱۵ مقاله انتخاب گردید. در بین مطالعات ورودی، بیشترین فراوانی مربوط به سه نوع عایق سیلیکونی، کامپوزیتی و آئروژلی (هر یک ۲۶/۶۷%) و رایج‌ترین نوع نانو ماده مورد استفاده، نانو ذرات SiO۲  (۲۶/۶۷%) بود. بر اساس مطالعات مورد بررسی، نوع نانو ماده مورد استفاده در عایق، منجر به بهبود خواص آن مانند مقاومت حرارتی، استحکام مکانیکی، استحکام دی‌الکتریک، استحکام کششی، کشسانی، سختی و... می‌گردد.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه، نشان داد استفاده از فناوری نانو می‌تواند گامی مؤثر جهت بهبود خواص مواد عایق باشد که مهم‌ترین آن، افزایش مقاومت حرارتی است. بدین ترتیب، استفاده از عایق‌های حرارتی نانو می‌تواند باعث جلوگیری از هدر رفتن انرژی حرارتی، کاهش هزینه و تأمین ایمنی و آسایش شود.
الناز رحیمی، اعظم بیابانی، مریم قلع جهی، فریده گل بابایی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: کارگرانی که در محیط های گرم کار می کنند، به لباس هایی با خواص تنظیم حرارتی خوب نیاز دارند. امروزه بهبود خاصیت تنظیم حرارت پارچه پنبه ای با تثبیت مواد تغییر فاز دهنده (PCMs) بر روی آن، مورد توجه قرار گرفته است. نوع پارچه نقش مهمی در تامین آسایش حرارتی دارد. پارچه پنبه ای به دلیل داشتن ویژگی های متمایز خود، محبوب ترین ماده اولیه در صنعت نساجی است. از این رو، هدف این مطالعه مرور سیستماتیک بررسی اثرات نانوکپسولاسیون PCM در پارچه‌های پنبه‌ای متداول، از جمله مورفولوژی، خواص حرارتی، پایداری حرارتی، استحکام کششی، مقاومت در برابر سایش، نشت، جذب آب، قابلیت شستشو و تنفس پذیری پارچه، چالش‌های مرتبط و روندهای تحقیقاتی آینده است. 
روش کار: این پژوهش با مقالات به‌دست‌آمده از جستجوی سیستماتیک در پایگاه‌های  Science Direct، 
Web of Sciences، Scopus و PubMed انجام شد. از کلیدواژه‌های « nanoencapsulated phase change materials»، « nanoenhanced phase change materials»، «cotton»، «cotton fabric» و « cotton textiles» استفاده شد.  
یافته ها: از ۱۲۵۱ مطالعه شناسایی شده از طریق پایگاه های جستجو، ۱۳ مطالعه بر اساس معیارهای ورود انتخاب شدند. نتایج نشان داد که در تمام مطالعات، نانوکپسول‌های PCM با موفقیت سنتز شدند و وارد پارچه پنبه‌ای شدند و خواص حرارتی پارچه را بهبود بخشیدند. در اکثر مطالعات، روش های پلیمریزاسیون درجا و پلیمریزاسیون مینی امولسیونی برای نانوکپسولاسیون استفاده شد. روش pad-dry-cure نیز روشی پرکاربرد برای استفاده از نانوکپسول ها بر روی پارچه های پنبه ای بود.
نتیجه گیری: این مطالعه سیستماتیک نشان داد که نانوکپسول‌های سنتز شده از مواد تغییر فاز دهنده و اعمال آن بر روی پارچه پنبه‌ای می‌تواند خواص تنظیم‌کننده حرارت پارچه را بهبود بخشد. پیشنهاد می‌شود تحقیقات در زمینه طراحی لباس‌های تنظیم‌کننده حرارت از پارچه‌های ارتقا یافته و بررسی عملکرد خنک‌کنندگی آن‌ها گسترش یابد.
مریم قلع جهی، لیلا امیدی، علی کریمی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: ایمنی در صنایع فرآیندی از اهمیت بالایی برخوردار است، زیرا این صنایع معمولاً با مواد شیمیایی خطرناک و فرآیندهای پیچیده سروکار دارند که در صورت بروز حوادث می‌توانند پیامدهای جبران‌ناپذیری به همراه داشته باشند. یکی از نگرانی‌های عمده در این صنایع، اثرات دومینو است که به انتقال و تشدید حوادث از یک بخش به بخش دیگر اشاره دارد. این پدیده می‌تواند منجر به وقوع حوادث زنجیره‌ای و افزایش شدت آسیب‌ها شود. به همین دلیل، کاربرد و قوت مدل‌های تحلیلی در ارزیابی این اثرات اهمیت ویژه‌ای دارد. در این راستا، هدف مطالعه حاضر، ارزیابی اثرات دومینو و تحلیل آسیب‌پذیری مخازن ذخیره فرآورده‌های نفتی با استفاده از تئوری گراف و شبکه بیزین در یک صنعت فرآیندی است. این رویکرد به شناسایی نقاط ضعف سیستم کمک کرده و امکان پیش‌بینی حوادث بالقوه را فراهم می‌آورد که در نهایت می‌تواند به بهبود تدابیر ایمنی و کاهش خطرات مرتبط منجر شود.
روش کار: در این پژوهش، پس از جمع‌آوری اطلاعات اولیه مرتبط با جایگاه مخازن ذخیره و تعیین سناریوی حادثه، مخازن مورد مطالعه با توجه به نوع مواد ذخیره‌شده و جانمایی آن‌ها، با نظر کارشناسان انتخاب شدند. این مخازن به صورت گره‌های گراف مدل‌سازی شده و احتمال گسترش حادثه میان آن‌ها به شکل کمان‌های گراف نمایش داده شد. برای مدل‌سازی پیامد حوادث و محاسبه میزان تشعشع حرارتی ناشی از وقوع حریق در هر مخزن به مخازن مجاور، از نرم‌افزار مدلسازی ALOHA استفاده شد. همچنین، برای مدل‌سازی اثرات دومینو و تحلیل آسیب‌پذیری، از تئوری گراف و شبکه بیزین بهره‌گیری شد و محاسبه شاخص‌های تئوری گراف با استفاده از نرم‌افزار آماری R و بسته igraph انجام گرفت.  
یافته ها: اثرات دومینو در مخازن با توجه به مخازن هدف مربوط به سناریوی حریق استخری مشخص گردیدند و به صورت گراف جهت دار مدل سازی شدند. مخزن شماره ۴ تاثیرگذارترین و تاثیرپذیرترین مخزن در گسترش و راه اندازی اثرات دومینو با بالاترین شاخص بینیت (۲۳۸۱/۰)، شاخص نزدیکی خارجی(۳۵۲۱۱/۰) و شاخص نزدیکی داخلی (۳۶۶۳/۰) تعیین شد. همچنین بر اساس شاخص نزدیکی کل، محتمل ترین توالی درگیر شدن مخازن در حریق های ناشی از اثرات دومینو مشخص گردید.
نتیجه گیری: مدل‌سازی اثرات دومینو با استفاده از شبکه‌های بیزین و تئوری گراف به‌منظور کاهش احتمال تشدید این اثرات پیشنهاد می‌شود و نتایج آن می‌تواند برای استراتژی‌های بهینه اطفای حریق نیز مورد استفاده قرار گیرد. همچنین، تحلیل آسیب‌پذیری با استفاده از تئوری گراف و تعیین مخازن از نظر پتانسیل راه‌اندازی و گسترش حریق، می‌تواند در زمینه مدیریت ریسک اثرات دومینو مفید باشد.

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb