جستجو در مقالات منتشر شده


۴ نتیجه برای فرهادیان

طالب عسکری پور، مجید معتمد زاده، رستم گلمحمدی، محمد بابامیری، مریم فرهادیان، حامد آقائی، محمدابراهیم غفاری، الهه کاظمی، مهدی سماواتی،
دوره ۱۱، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: شواهد تجربی اخیر تائید کرده است که روشنایی علاوه بر تسهیل دید، می‌تواند بر عملکردهای فیزیولوژیکی و عصبی-رفتاری انسان تأثیر بگذارد که به‌عنوان اثرات غیر تصویری روشنایی شناخته می‌شوند. این مطالعه، باهدف بررسی اثرات غیر تصویری شدت روشنایی و دمای رنگ‌بر سطح هوشیاری و عملکرد شناختی انجام گردید.
روش کار: در این مطالعه ۲۲ شرکت‌کننده در مواجهه با روشنایی شامل روشنایی خیلی کم (>۵ لوکس-کنترل) و وضعیت‌های روشنایی با دمای رنگ ۴۰۰۰، ۸۰۰۰ و ۱۲۰۰۰ کلوین درشدت روشنایی ۳۰۰ و ۵۰۰ لوکس قرار گرفتند. ضمن استفاده از یک رویکرد چند معیاره، داده‌هایی شامل قدرت سیگنال‌های مغزی (آلفا، الفا-تتا، بتا و تتا)، شاخص‌های خواب‌آلودگی و خلق‌وخوی و آزمون‌های شناختی برای سنجش توجه پایدار، هوشیاری روانی – حرکتی، حافظه کاری و ظرفیت مهاری، جمع‌آوری گردید.  
یافته ها: نتایج مطالعه نشان داد که وضعیت‌های روشنایی ۵۰۰ لوکس در دمای رنگ ۸۰۰۰ و ۱۲۰۰۰ کلوین، قدرت سیگنال‌های مغزی نرمالایز شده آلفا، آلفا-تتا، شاخص خواب‌آلودگی و میانگین زمان پاسخ در آزمون‌های شناختی سنجش هوشیاری روانی- حرکتی (PVT)، توجه پایدار (CPT) و ظرفیت مهاری (GO/NO-GO) را به‌صورت معنی داری، در مقایسه با وضعیت روشنایی خیلی کم (کنترل) کاهش داده‌اند. شرکت‌کنندگان وضعیت خلق‌وخوی بهتری در وضعیت روشنایی ۸۰۰۰ کلوین در مقایسه با سایر وضعیت‌های روشنایی گزارش کرده‌اند. همچنین در مقادیر اندازه‌گیری شده متغیرهای موردبررسی، درشدت روشنایی ۳۰۰ و ۵۰۰ لوکس، تفاوت معنی داری مشاهده نگردید.
نتیجه گیری: استفاده از مداخلات روشنایی می‌تواند به‌عنوان یک راهکار کمکی، برای بهبود سطح هوشیاری و عملکرد باهدف ارتقاء سطح سلامت عمومی و ایمنی، افزایش کارایی و بهره‌وری استفاده شود.
نعمت اله کرد، عبدالرحمن بهرامی، عباس افخمی، فرشید قربانی شهنا، محمدجواد عصاری، مریم فرهادیان،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: بنزن، تولوئن، اتیل بنزن و زایلن (BTEX) دسته‌ای از هیدروکربن‌های آروماتیک تک حلقه‌ای هستند که به دلیل ویژگی‌های خطرناک آنها به عنوان ترکیبات فرار سمی طبقه‌بندی می‌شوند. ترانس، ترانس- موکونیک اسید (tt-MA)، ماندلیک اسید (MA)، هیپوریک اسید (HA)، و متیل هیپوریک اسید (MHA) به ترتیب می توانند به عنوان شاخص های بیولوژیکی قابل اعتماد در ارزیابی مواجهه شغلی با BTEX استفاده شوند.
روش کار: در مطاله حاضر، یک چارچوب آلی کووالانسی مغناطیسی با پیوند ایمین (Fe۳O۴@TFPA-Bd)، برای اولین بار سنتز گردید و به عنوان جاذب جدید در روش میکرواستخراج با جاذب انباشته (MEPS) استفاده شد. از بنزیدین (Bd) و تریس (۴- فرمیل فنیل) آمین (TFPA) به عنوان بلوک های ساختاری اصلی همراه با نانوذرات Fe۳O۴ به عنوان هسته مغناطیسی برای سنتز جاذب استفاده گردید. جاذب سنتز شده جهت استخراج میکرونی هیپوریک اسید، مندلیک اسید، ترانس، ترانس- موکونیک اسید و ۳- متیل اسید هیپوریک (m-MHA) از نمونه های ادرار و سپس تجزیه توسط کروماتوگرافی مایع با کارایی بالا (HPLC) مورد استفاده قرار گرفت. برخی از پارامترهای موثر بر عملکرد استخراج همچون: حجم نمونه، حجم حلال استخراج کننده، تعداد سیکل های استخراج، pH  و دمای محلول نمونه، بهینه سازی شدند. جاذب سنتز شده با میکروسکوپ الکترونی روبشی و عبوری (SEM و TEM)، طیف سنج مادون قرمز تبدیل فوریه (FTIR) و پراش اشعه ایکس (XRD) بررسی کیفی شد.
یافته ها: روش توسعه‌یافته دارای حد آشکارسازی پایین (برای مثال ۰۲/۰ میکروگرم بر میلی‌لیتر برای tt-MA، ۳=S/N)، حد تشخیص خوب (۰۶/۰ میکروگرم بر میلی‌لیتر برای tt-MA، ۱۰=S/N)، حدود دینامیکی خطی (۵/۰-۳۲۰ میکروگرم بر میلی لیتر برای MA، ۹۹/۰ نتیجه‌گیری: این روش جدید برای تعیین بیومارکرهای BTEX از نمونه‌های ادرار قابل کاربرد و پیشنهاد می گردد و می‌تواند جایگزین مناسبی برای روش‌های متداول آماده سازی باشد.
رضا برزگر، امید کلات پور، مریم فرهادیان، رشید حیدری مقدم،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده

مقدمه: آتش‌نشانی صنعتی (IFF) یک شغل پرخطر در صنایع فرآیندی است. تیم‌های آتش‌نشانی به عنوان بازوی اجرایی تیم‌فرماندهی حادثه شناخته می‌شوند. هدف از این مطالعه، ارزیابی میزان انطباق آزمایشات فیزیکی انجام شده در حوزه آتش‌نشانی صنایع فرآیندی و تجزیه و تحلیل نتایج حاصل از درصد تشابهات احتمالی با الزامات NFPA می‌باشد.
روش کار: این مطالعه از نوع مشاهده مقطعی بر روی ۱۴ شرکت فرآیندی ایرانی متشکل از دو شرکت پالایشگاهی و ۱۲ شرکت پتروشیمی از طریق نمونه‌گیری به روش سرشماری انجام شد. استاندارد مرجع مد نظر این مطالعه NFPA۱۵۸۲-۲۰۱۸ بود. تجزیه و تحلیل داده‌ها از نوع توصیفی تحلیلی بوده و به کمک نرم‌افزار SPSS ۲۷ انجام شد. در این مطالعه، مطابق با آزمون‌ها و مولفه‌های مد نظر استاندارد نام برده، در پنج گروه با زیرمولفه‌های مربوطه به بررسی درصد تشابهات لازمه پرداخته شد.  
یافته ها: اکثر شرکت‌های منتخب (۵۸%) فاقد برنامه منسجم یا چهارچوب معینی جهت ارزیابی تناسب اندام آتش‌نشان‌های شرکت فرآیندی خود بودند و مابقی شرکت‌های دارای برنامه معین جهت ارزیابی تناسب اندام (۴۲%) به تعداد اندکی (کمتر از ۲۰%) به صورت موردی و تک به تک با مولفه‌های مد نظر استاندارد NFPA۱۵۸۲-۲۰۱۸ در زمینه ارزیابی تست‌های تناسب اندام مطابقت داشتند.
نتیجه گیری: از آنجایی که ۵۸% از شرکت‌های فرآیندی مورد بررسی در این مطالعه فاقد برنامه ارزیابی تناسب اندام منسجم و یکپارچه بوده و ۴۲% باقیمانده، از نظر مولفه‌های مورد بررسی تطابق خیلی کمی با استاندارد NFPA۱۵۸۲-۲۰۱۸ 
داشتند؛ این مسئله با توجه به کیفیت مولفه‌ها و نیازسنجی فنی تدوین مولفه‌های متناسب و منعطف با شرایط کاری در صنعت فرآیندی و در مرحله بعدتر الزام قانونی جهت اجرای یک چهارچوب یکپارچه از طرف وزارتخانه مربوطه، شرایطی را ایجاد می‌کند تا شرکت‌های فرآیندی از نظر گزینش و پایش نیروهای آتش‌نشان خود دارای مسیر مشخص و منظمی باشند.
سید‌محمد‌جواد گل‌حسینی، محسن علی‌آبادی، رستم گلمحمدی، مریم فرهادیان، مهدی اکبری،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده

مقدمه: علی‌رغم وجود مطالعات فراوانی در مورد افت‌‌شنوایی ناشی از مواجهه با صدای شغلی (NIHL)، مستندات محدودی در ارتباط با تأثیر مواجهه با ارتعاش بر سیستم شنوایی شاغلین وجود دارد. رانندگان ‌ماشین‌ آلات سنگین، به‌طور هم‌زمان با سطوح بالایی از صدا و ارتعاش‌تمام‌بدن (WBV) مواجهه داشته و بنابراین در ریسک بالایی از NIHL قرار دارند؛ با این حال، سهم اثرگذاری WBV بر عملکرد سیستم شنوایی آنان در هاله‌ای از ابهام می‌باشد. بنابراین، هدف از این مطالعه، بررسی پاسخ‌ شنیداری رانندگان ماشین‌آلات‌سنگین، در مواجهه با WBV و همچنین مواجهه هم‌زمان با صدا و WBV می‌باشد.
روش کار: تعداد ۳۰ نفر مرد از رانندگان‌ ماشین‌آلات‌‌سنگین با میانگین سنی ۹۱/۴±۴۰/۳۲ سال در این مطالعه که بر اساس مدل اندازه‌گیری‌های مکرر طراحی شده بود، شرکت داشتند. در طول ۳ سناریوی تعریف شده: مواجهه با WBV، مواجهه هم‌زمان با صدا و WBV و همچنین سناریوی بدون مواجهه، پاسخ شنیداری رانندگان با استفاده از گسیل‌‌های صوتی اعوجاجی گوش (DPOAE)، مورد بررسی قرار گرفت. تحلیل‌های آماری مربوطه توسط نرم‌افزار SPSS-۲۵ صورت پذیرفت.  
یافته ها: محدوده صدای درون اتاقک ماشین‌آلات‌‌سنگین، ۸۹-۸۳ دسی‌بل و بیشترین مواجهه رانندگان با WBV در محور Z با میانگین شتاب m/s۲ ۲۹/۱ به دست آمد. دامنه DPOAE رانندگان در هر سه سناریو، تغییرات معناداری را در طول روز نشان داد (P<۰,۰۵)؛ ولی در مقایسه بین سناریوها، مواجهه با WBV و مواجهه هم‌زمان با صدا و WBV، دارای تاثیر قابل‌توجهی در پاسخ سیستم شنوایی رانندگان، نسبت به سناریوی بدون مواجهه بود (P<۰.۰۵). همچنین اختلاف معناداری در تغییرات دامنه DPOAE در فرکانس‌های مختلف وجود داشت؛ بگونه‌ای که بیشترین تغییرات دامنه DPOAE در فرکانس‌های محدوده ۴۰۰۰ هرتز مشاهده گردید.
نتیجه گیری: نتایج این مطالعه تایید‌کننده پیامدهای منفی مواجهه با صدا و WBV بر روی پاسخ شنیداری موردبررسی در این پژوهش بود؛ ضمن اینکه شواهدی مبنی بر اثرات آسیب‌زای مواجهه تنها با WBV بر سیستم شنوایی رانندگان‌ ماشین‌آلات‌‌سنگین ارائه نمود.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb