فائزه صراف، علی صفری واریانی، سکینه ورمزیار،
دوره ۱۲، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: میزان بروز شکایات اسکلتی-عضلانی به دلیل استفاده از کولهپشتی در بین دانشجویان افزایش یافته است. لذا هدف مطالعه حاضر بررسی ارتباط بین اطلاعات دموگرافیک و وزن کیف با شاخص ناتوانی گردن، زوایا و وضعیت سر و گردن در بین دانشجویان میباشد.
روش کار: این مطالعه توصیفی-تحلیلی و مقطعی در بین ۸۰ نفر از دانشجویان که بر اساس معیار ورود و بهصورت تصادفی انتخاب شدند، انجام شد. از پرسشنامههای اطلاعات دموگرافیک و شاخص ناتوانی گردن (NDI) جهت جمعآوری دادهها استفاده شد. بهمنظور اندازهگیری وزن افراد و وزن کیف به ترتیب از ترازوی دیجیتال معمولی و قلابدار استفاده شد. با استفاده از روش فتوگرامتری و نرمافزار کینوا، اندازه زوایای شیب سر و شیب گردن و میزان تغییر وضعیت سر به جلو تعیین گردید.
یافته ها: %۶۵ از دانشجویان وزن کیف بیشتر از ۲ کیلوگرم را حمل میکنند. %۹۲,۵ از دانشجویان از شدت درد خفیف در ناحیه گردن برخوردار بودند. بین زاویه شیب سر با سن (۰.۲۷ - =r ) و زاویه شیب گردن با شاخص توده بدنی همبستگی منفی و معنیدار (۰.۳۷ - = r) و بین میزان تغییر وضعیت سر به جلو با وزن بدن همبستگی مثبت و معنیداری (۰.۲۴ = r) مشاهده شد. همچنین، زاویه شیب سر در بین دانشجویان دختر و پسر و در مقاطع تحصیلی مختلف تفاوت معنیداری داشت. شاخص ناتوانی گردن (۰.۲۳ = r) و زاویه شیب گردن (۰.۲۶ = r) نیز بهطور معنیداری با افزایش وزن کیف افزایش یافت.
نتیجه گیری: بازنگری در وزن استاندارد کیف و رعایت نسبت وزن کیف به وزن بدن و تغییر در سبک زندگی میتوانند نقش مهمی در بهبود زوایا و وضعیت سر و گردن و همچنین کاهش شاخص ناتوانی گردن داشته باشند.
کیکاوس ازره، علی خوانین، مجید شاهی، محبوبه پارسائیان، امید صراف زاده، محمدرضا منظم،
دوره ۱۲، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: این مطالعه با هدف تعیین میزان ارتعاش دست و بازو منتقلِ از دسته ابزارهای تخریبکننده سنگین الکتریکی و تعیین تأثیر استفاده از قلمهای با طول و شکل متفاوت هنگام تخریب سطوح بتنی انجام شد.
روش کار: ۳۲۳ اندازهگیری جهت تعیین میزان بزرگی ارتعاش دست-بازو بر روی دستههای چپ و راست دو چکش تخریب الکتریکی سنگین پرکاربرد در مشاغل ساختمانی و خدمات شهری در ایران (RONIX و NEC) انجام شد. فرایند تخریب در شرایط واقعی توسط ۲ کاربر باتجربه بر روی ۴۹ دال بتنی با کیفیت یکسان ۲۰ C با ضخامتهای ۱۰ و ۱۵ سانتیمتر و با استفاده از ملزومات پرکاربرد معمول در این چکشها شامل ۲ طول قلم (۴۰ و ۶۰ سانتیمتر) و ۲ شکل سر قلم (تخت و تیز) انجام شد. اندازهگیری و ارزیابی مطابق با روش ۵۳۴۹ ISO و با استفاده از ۲ ارتعاش سنج SVANTEK بهصورت همزمان بر روی هر دسته چکش انجام گرفت.
یافتهها: میانگین شتاب مؤثر (ریشه میانگین مربعات) وزن یافته فرکانسی (awrms) برای مقدار مجموع محورها (VSV) در دسته چکش ها ۲m/s ۱۵,۱۷ بود. محور عمودی با ۲ m/s ۱۳,۶۰ محور غالب ارتعاش منتقلِ به دسته ابزارها بود. میانگین awrms هنگام استفاده از قلمهای تخت و تیز به ترتیب ۱۶,۵۹ و ۱۴.۸۲ متر بر مجذور ثانیه بود. اختلاف بین نتایج قلم های ۶۰ و ۴۰ کمی بیش از ۲m/s۲ بود. فرکانسهای غالب و هارمونیک ابزارها عموماً در محدوده ۲۵ تا ۸۰ و ۲۰۰ تا ۴۰۰ هرتز قرار داشت.
نتیجهگیری: به طورکلی میانگین نتایج نشان داد که در قلم های تیز و با طول کوتاهتر (cm۴۰) شتاب کمتری نسبت به قلم های تخت و cm۶۰ وجود دارد. چکش رونیکس در طیف فرکانسی کمتر از ۴۰ هرتز نسبت به چکش NEC شتاب بالاتری ایجاد نمود که این اختلاف در مقایسه دو چکش مزیت رقابتی ایمنی بالاتری برای چکش NEC را بیان میکند.