۱۶ نتیجه برای زارع
محمد جواد جعفری، اسماعیل زارعی، علی درمحمدی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: صنایع فرآیندی اغلب با مواد شیمیایی پر خطر و واحدهای عملیاتی تحت شرایط دما و فشار بالا نظیر راکتورها و تانکهای ذخیره سروکار دارند. بنابراین احتمال وقوع حوادثی از قبیل انفجار و آتشسوزی در آنها بسیار بالا است. هدف این تحقیق ارایه روشی جامع و کارآمد برای ارزیابی کمی ریسک حریق و انفجار واحدهای فرآیندی است.
.
روش کار: روش پیشنهادی در این تحقیق مشهور به QRA است و شامل هفت مرحله می باشد. بعد از تعیین اهداف مطالعه و شناسایی کامل فرآیند مورد مطالعه، ابتدا از روشهای کیفی مناسب جهت غربالگری و شناسایی کانونهای خطر استفاده می گردد و سپس سناریوهای محتمل شناسایی و الویت بندی می شوند. در ادامه جهت برآورد میزان تکرارپذیری سناریوها از روش آمار و سوابق گذشته یا روش تحلیل درخت خطا (Analysis Fault Tree) به همراه درخت رویداد (Event Tree) استفاده می گردد. برای مدلسازی پیامد از نرم افزار تخصصی PHAST ۶,۵۴ همراه با معادلات پرابیت به منظور ارزیابی پیامد استفاده می گردد. در آخرین مرحله با ترکیب پیامد و تکرارپذیری، ریسک فردی و جمعی تک تک سناریوها و ریسک کلی فرِآیند یا واحد مورد مطالعه محاسبه می گرد د.
.
یافته ها: بهکارگیری روش پیشنهادی نشان داد که خطرناکترین پیامدهای واحد تولید هیدروژن آتش فورانی، آتش ناگهانی و انفجار است. نتایج بیان کرد که ریسک جمعی هر دو حریق و انفجار ناشی از پارگی کامل راکتور سولفورزدایی(سناریو۳)، رفورمر(سناریو۹) و جاذب های تصفیه هیدروژن(سناریو۱۲) غیرقابل پذیرش است. کل واحد تولید هیدروژن از نظر ریسک فردی حریق در ناحیه ARARP قرار دارد و تا فاصله ۱۶۰متری از حد مرزی واحد، ریسک فردی حریق غیر قابل پذیرش است. این فاصله نه تنها فراتر از حد مرزی واحد تولید هیدروژن است، بلکه از حد مرزی مجتمع نیز فراتر است. راکتورسولفورزدایی(۵۷%) و رفورمر(۳۴%) دارای بیشترین سهم در ریسک فردی انفجار برای پرسنل اتاق کنترل می باشند و ریسک آنها غیر قابل پذیرش است.
.
نتیجه گیری: بهدلیل آنکه روش پیشنهادی در تمام مراحل طراحی فرآیند یا سیستم قابل اجرا است و برای برآورد ریسک حریق و انفجار از یک نگرش کمی، جامع و مبتنی بر معادلات ریاضی استفاده می کند، استفاده از آن به عنوان روش جایگزین روشهای کیفی و نیمه کمی موجود، توصیه می شود.
مهدی جهانگیری، مسعود نقاب، رضا رستمی، ماندانا آقابیگی، وحید خادمیان، فروغ زارع دریسی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده
مقدمه: بیوآئروسُلهای منتشر شده از فرایندهای تصفیه پساب می توانند حاوی عوامل بیماریزای موجود در فاضلاب باشند و سلامت کارکنان شاغل در تصفیه خانه های فاضلاب را در معرض خطر قرار دهند. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی وضعیت انتشار بیوآئروسُلها در واحدهای مختلف یک تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی بود.
روش کار: این مطالعه به شکل مقطعی در بخش های مختلف یک تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی انجام شد. برای این منظور از محیط های کشت آگار خونی و دکسترو آگار و نمونه بردار تک مرحله ای آندرسون با دبی ۳/۲۸ لیتر در دقیقه استفاده شد. مدت زمان نمونه برداری به طور متوسط ۱۰ دقیقه بود. نمونه های جمع آوری شده بلافاصله در آزمایشگاه به مدت ۴۸ ساعت در انکوباتور قرار گرفته و سپس مورد شمارش قرار گرفتند.
یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه میانگین تراکم بیوآئروسُلهای باکتریایی و قارچی در کل واحدهای تصفیه پساب به ترتیب CFU/m۳ ۳۰/۲۳± ۸۶/۴۱۲ و CFU/m۳ ۹۹/۲۳± ۷۲/۵۳ اندازه گیری شد. آلودگی میکروبی هوا در فاصله ی یک کیلومتری (نقطه مرجع) ۱۷ برابر کمتر از میانگین تراکم اندازه گیری شده در واحدهای تصفیه پساب بود.
نتیجه گیری: فرایندهای تصفیه پساب می توانند سبب آلودگی هوای اطراف تصفیه خانه به بیوآئروسُلها به ویژه باکتریها شوند که ضروری است اقدامات لازم جهت کنترل انتشار آلودگی و حفاظت از سلامت کارکنان در برابر مخاطرات ناشی از استنشاق آنها به عمل آید.
حسین ماری اریاد، فروغ زارع دریسی، مهدی جهانگیری، مسعود ریسمانچیان، علی کریمی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: یکی از عوامل موثر بر کیفیت هوای داخل ساختمانها، عملکرد سیستمهای تهویه مطبوع هوا است. این سیستمها ضمن فراهم کردن هوای تمیز و بدون بو ، دما، رطوبت و نیز جریان هوا را جهت راحتی و آسایش ساکنان ساختمان فراهم میکنند. مطالعه فوق با هدف بررسی کارایی سیستم تهویه مطبوع در یک ساختمان اداری در شهر تهران انجام شد.
.
روش بررسی: به منظور بررسی نظرات کارکنان در زمینه عملکرد سیستم HVAC از یک پرسشنامه خود ساخته استفاده شد. برای ارزیابی عملکرد سیستم HVAC سرعت جریان در توزیع کنندهها اندازهگیری گردید. بهعلاوه میزان دی اکسید کربن، دمای هوا و سطح رطوبت نسبی در تمامی طبقات ساختمان مورد سنجش قرار گرفت. نحوه توزیع هوا به داخل ساختمان نیز با استفاده از تست دود بررسی شد.
.
یافته ها: بیشتر افراد مورد بررسی از جهت جریان هوا، گرما و بوی سیگار شکایت داشتند. بالاترین مقدار دی اکسید کربن در رستوران و به میزان ۹۳۰ پی پی ام اندازه گیری شد. حداکثر و حداقل رطوبت نسبی و دما به ترتیب ۴/۲۸ -۲۳ درصد و ۳/۲۸- ۸/۱۳ درجه سانتیگراد بود. بررسیهای حاصل از تست دود نشان داد که جهت و یا توزیع جریان هوا در یک سوم از توزیع کنندههای هوا نامناسب میباشد.
.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که مهمترین نقص در سیستم HVAC مورد بررسی ناشی از توزیع و جهت نامناسب جریان هوا بوده و با تنظیم و بالانس سیستم HVAC می توان آن را اصلاح نمود.
رشید حیدری مقدم، رستم گل محمدی، قدرت اله روشنایی، راضیه زارع،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: دانشآموزان زمان نسبتا زیادی را در مدرسه می گذرانند. آنها عادات نشستن خود را در این دوره می آموزند. نشستن بر روی نیمکت نامناسب و وضعیت نامناسب بدن میتواند منجر به ناهنجاریهای ستون فقرات، کمر درد، گردن درد، خستگی و ناراحتی گردد. از این رو این مطالعه با هدف بررسی تناسب ابعاد میز و نیمکتهای موجود در مدارس ابتدایی دخترانه شهر همدان با ابعاد آنتروپومتری این دانشآموزان انجام گرفت.
.
روش کار: در این مطالعه ۶۲۴ دانشآموز دختر ابتدایی شهر همدان مورد بررسی قرار گرفتند و تعدادی از ابعاد آنتروپومتری از قبیل ارتفاع شانه، ارتفاع آرنج، ارتفاع زانو، ارتفاع رکبی، طول باسن – رکبی و پهنای باسن در آنها مورد سنجش واقع شده. بدین منظور، از صندلی مخصوص اندازه گیری ابعاد آنتروپومتری (با قابلیت تنظیم ارتفاع، عمق نشیمنگاه و تکیه گاه آرنج) و کولیس با فک متحرک استفاده شد. اندازه گیریها در وضعیت تماس کامل رانها با سطح نشیمنگاه، قائمه بودن زاویه بین ران و ساق پا، تماس کامل پاها با جاپایی متحرک، صاف بودن تنه و تماس تکیه گاه با کمر و باسن، صورت گرفت. سپس، تناسب ابعاد میز و نیمکتهای موجود با میز و نیمکتهای مناسب (بر اساس ابعاد آنتروپومتری دانشآموزان) بررسی شد.
.
یافته ها: نتایج نشان داد که ارتفاع نشیمنگاه، عمق و عرض آن، ارتفاع تکیه گاه، ارتفاع میز و ارتفاع زیر میز به ترتیب برای ۱/۱۰%، ۳/۱۷%، ۶/۵%، ۵/۵۳%، ۹/۱% و ۱/۳۱% از دانشآموزان در محدوده قابل قبول قرار دارد.
.
نتیجه گیری: علی رغم تفاوتهای موجود در ابعاد بدنی دانشآموزان پایههای مختلف مقطع ابتدایی، نظم مشخصی در استفاده از میز و نیمکت با ابعاد متفاوت موجود نبود .بهطور کلی ابعاد میز و نیمکتهای موجود با ابعاد آنتروپومتری دانشآموزان تناسب ندارد.
فاطمه دهقانی، سید ابوالفضل ذاکریان، اسما زارع، فریبرز امیدی، زهرا مرادپور، ابوذر عینی پور، مسعود قنبری کاکاوندی،
دوره ۶، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: درصد بالایی از اختلالات اسکلتی - عضلانی محیط کار به علت وضعیت بدنی نامناسب و طراحی غیر ارگونومیک ایستگاه کار در حین برداشتن و جابه جایی بار میباشد. برای اجتناب از این صدمات باید مشاغل به گونه ای طراحی شوند تا ریسک فاکتورهای ارگونومی را به طور مناسبی کنترل کرد. هدف از این مطالعه به کارگیری اقدامات مداخله ای ارگونومیک برای کاهش ریسک فاکتورهای ارگونومیک در واحد کیسهگیری یک کارخانه تولید مواد معدنی پودری میباشد.
روش کار: این مطالعه به صورت مقطعی بر روی ۲۰ نفر از کارگران بخش کیسهگیری انجام شد. شناسایی ریسک فاکتورهای ارگونومیکی از طریق فیلم برداری، بررسی پروندههای پزشکی، مصاحبه با کارگران و نیز استفاده از روش REBA صورت گرفت. مداخلات انجام شده، شامل تغییر ارتفاع نوار نقاله و استفاده از پالت فنری(Spring table) بود. آنالیز دادهها با استفاده از آزمون تی - تست زوجی بهوسیله نرم افزار SPSS ۱۸ انجام شد.
یافته ها: قبل از انجام مداخله ارگونومیکی، در مجموع ۷۵ درصد پوسچرهای ارزیابی شده توسط روش REBA نمره ۸- ۱۰ (سطح خطر بالا) و ۲۵ درصد آنها نمره ۱۱ تا ۱۵ ( سطح خطر خیلی بالا) را به دست آوردند که به ترتیب سطح اولویتهای اقدام اصلاحی ۳و ۴ را نشان میدهند. پس از اجرای مداخلات ارگونومیکی، در مجموع ۹۰ درصد از پوسچرهای آنالیز شده سطح اولویت اقدام اصلاحی ۲ با سطح خطر متوسط و ۱۰ درصد پوسچرهای آنالیز شده باقیمانده سطح خطر بالا را نشان دادند. مقایسه نتایج به دست آمده روش REBA قبل و بعد از انجام مداخله اختلاف معناداری را نشان داد (P-Value <۰,۰۵).
نتیجه گیری: براساس یافتههای حاصل از این پژوهش، بهکارگیری مداخلات ارگونومیکی سطح اقدامات اصلاحی را به مقدار زیادی کاهش داده و ممکن است قادر به بهبود پوسچرهای مرتبط با کار باشد.
فاطمه زارعی، منصور رضازاده آذری، سوسن صالح پور، سهیلا خداکریم، صبا کلانتری، الهه توکل،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مواجهه ی شغلی با سیلیس کریستالی سبب افزایش ریسک ابتلا به سرطان ریه و بیماری های ریوی تحدیدی همراه با فیبروز وسیع می گردد. گردوغبار سیلیس کریستالی یک خطر عمده سلامتی در صنایع ریخته گری بهشمار می رود. مطالعه حاضر با هدف تعیین میزان مواجهه ی شغلی شاغلین واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی در یک کارخانه ریخته گری انجام گرفت.
روش کار: این مطالعه مقطعی- تحلیلی درسال ۱۳۹۴ در واحد ماهیچه گیری یک کارخانه ریخته گری انجام گرفت. مواجهه ی شغلی ۵۵ نفر از کارگران واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی به روش بهینه شده ۷۶۰۲ انستیتو ملی ایمنی و بهداشت شغلی آمریکا ارزیابی گردید. ارزیابی خطر افزوده مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس و سرطان ریه با استفاده ازمدل ارایه شده در مطالعه Manettej و Rice انجام گرفت. داده ها توسط نرم افزار SPSS۱۹ آنالیزشد.
یافته ها: میانگین مواجهه ی شغلی با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی mg/m۳ ۰۴۷/۰± ۲۴۶/۰ است. میزان مواجهه ی کلیه شاغلین واحد ماهیچه گیری بالاتر از حدود مجاز توصیه شده می باشد. خطرنسبی مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس بین ۶۳-۶ در هر هزار نفر و خطر افزوده مرگ و میر بر اثر سرطان ریه ۶۵ نفر در هر هزار نفر تخمین زده شد.
نتیجه گیری: میانگین مواجهه ی شاغلین در واحد ماهیچه گیری با گردوغبار سیلیس کریستالی تنفسی بالاتر از حدود استاندارد شغلی توصیه شده است. ارزیابی ریسک مرگ و میر ناشی از سیلیکوزیس و ارزیابی خطر افزوده مرگ و میر ناشی از سرطان ریه بالاتر از سطح ریسک قابل قبول است.
رضا جعفری ندوشن، محمدجواد جعفری، غلامعباس شیرالی، سهیلا خداکریم، حسن خادمی زارع، امیرعباس حامد منفرد،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: مهندسی رزیلینس یکی از رویکردهای نوین مدیریت خطر و توانایی ذاتی یک سیستم در تطبیق کارهای خود پیش از، در طی و پس از تغییرات و وقایع ناخواسته است به گونه ای که بتواند عملکرد سیستم را تحت شرایط قابل پیش بینی و غیر قابل پیش بینی حفظ نماید. هدف از این مطالعه، شناسایی شاخصهای رزیلینس سازمانی پالایشگاهها و اولویت بندی آنها با استفاده از تکنیک تاپسیس فازی بود.
روش کار: یک مطالعه کیفی جهت شناسایی شاخص های رزیلینس سازمانی مجتعهای پالایشگاهی انجام شد. روش اصلی جمع آوری اطلاعات، مصاحبه نیمه ساختاریافته با خبرگان بود که با استفاده از روش تحلیل محتوای کیفی و مرور متون، شاخصها استخراج و تعیین شدند. وزن دهی و رتبه بندی شاخصهای شناسایی شده، به وسیله تکنیک تاپسیس فازی انجام شد.
یافته ها: یازده شاخص در بخش رزیلینس سازمانی شناسایی شدند که عبارتند از: تعهد مدیریت، نظام مدیریت عملکرد، جریان اطلاعات/ارتباطات، فرهنگ مشارکت، فرهنگ مدیریت خطا، مدیریت منابع انسانی، آموزش، آمادگی، انعطاف پذیری، مدیریت تغییر و فرهنگ نوآوری. نتایج نشان داد شاخص تعهد مدیریت(وزن ۰۳۵/۰) و آمادگی(وزن ۰۳۱/۰) دارای بیشترین تاثیر و شاخص فرهنگ نوآوری نسبت به سایر شاخصها دارای کمترین اهمیت بود.
نتیجه گیری: سازمانهای فنی اجتماعی بحرانی بالاخص مجتمعهای پالایشگاهی به منظور بهبود مدیریت ایمنی و رزیلینس می توانند بر روی شاخصهای تأثیرگذار بر اساس اولویت، تمرکز نموده و نسبت به پایش و بهبود آنهـا اقـدام نماینـد. اصلاح و بهبود شاخصهای موثر منجر به ارتقاء ایمنی و سطح رزیلینس سازمان خواهد شد.
اسماء زارع، سعید یزدانی راد، فاطمه دهقانی، فریبرز امیدی، ایرج محمد فام،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: با وجود تلاشهای مداوم برای کاهش خطای انسانی در سیستمهای مختلف، اشتباهات و رفتار نا ایمن علت اصلی وقوع حوادث در محیط کار میباشد. مطالعات زیادی برای شناسایی و بهبود خطای انسانی در سالهای اخیر انجام گرفتهاند. تعداد زیاد مطالعات خطای انسانی با تنوع بالای مباحث، مرور کلی در این زمینه را برای محققان دشوار ساخته است. بنابراین یک مرور سیستماتیک مطالعات گذشته، بهترین راه برای به اشتراک گذاشتن یافتههای مفید مطالعات و در دسترس قرار گرفتن گرایشات مطالعات آینده در زمینه خطای انسانی میباشد.
روش کار: مقالات بعد از جستجوی سیستماتیک در پایگاههای داده معتبر، بر اساس عنوان مقاله، سال انتشار، عنوان مجله/کنگره، شهر/ منطقه، سطح سازمان بندی، شغل مورد بررسی، نوع سازمان و روش استفاده شده رمزگذاری شدند و به بررسی دقیق براساس کدبندیها پرداخته شد.
یافته ها: سه گروه مطالعات خطای انسانی شناسایی شدند. گروه اول مطالعات از جنبه مدیریت ایمنی، ارزیابی و برنامه ریزی ایمنی به بررسی خطای انسانی پرداختهاند. گروه دوم تاثیرات خصوصیات فردی مثل رفتار فرد، ادراک و میزان آموزش را بر میزان خطای انسانی بررسی کردهاند. گروه سوم اطلاعات حاصل از حوادث پیشین را برای بهبود رفتار افراد و کاهش خطای انسانی به کار گرفتهاند. بهمنظور تعیین بهتر گرایشات مطالعات، از جنبههای زمانی و موضوعی به بحث راجع به مباحث پرداخته شده است.
نتیجه گیری: در آخر، در این مطالعه مروری، شکافهای مطالعاتی مرتبط با خطای انسانی شناسایی و راهکارهای مناسب ارایه گردید.
اسماء زارع، مهدی ملکوتی خواه، احسان گروسی، سیف اله غریب، سید ابوالفضل ذاکریان،
دوره ۸، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: اتاق کنترل از مهم ترین محیط های کاری می باشد که نیازمند عمل کرد بهینه افراد به منظور به حداقل رساندن خطا می باشد. روشنایی از عوامل محیطی موثر بر عمل کرد اپراتورهای اتاق کنترل است. تامین روشنایی بهینه در اتاق کنترل از اهمیت بالایی برخوردار است. هدف این مطالعه بررسی تاثیر روشنایی بر بارکاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت افراد از روشنایی می باشد.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مداخله ای می باشد که در اتاق کنترل یک نیروگاه برق انجام شد. مداخله در روشنایی اتاق کنترل با دو سیستم روشنایی شامل لامپ های فلوئورسنت (۴۰۰۰ کلوین، شدت ۲۰۰ لوکس) و لامپ های LED ( ۴۰۰۰ کلوین ،شدت ۴۰۰ لوکس ) انجام گردید. ۱۶ اپراتور تحت این دو سیستم روشنایی از نظر بارکاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت از روشنایی به وسیله پرسش نامه ارزیابی شدند.
یافته ها: برطبق نتایج، خستگی چشمی بعد از مداخله به طور معناداری کاهش یافت (۰,۰۰۴>p). هم چنین روشنایی بیش تر باعث کاهش معنادار میزان خواب آلودگی گردید (۰.۰۰۱>p). در بررسی بار کاری، مقادیر بارکاری ذهنی (۰.۰۰۱>p) و تلاش (۰.۰۳>p) بعد از مداخله و افزایش روشنایی به طور معناداری کاهش یافته اند اما نیاز فیزیکی، نیاز زمانی، عمل کرد و ناامیدی تفاوت معناداری با نتایج قبل از مداخله نشان نداد.
نتیجه گیری: به طورکلی می توان گفت که سیستم روشنایی ترکیبی فلوئورسنت و LED با شدت روشنایی ۴۰۰ لوکس می توانند شرایط عمل کردی و ذهنی مناسبی برای اپراتورهای اتاق کنترل ایجاد کند. شدت روشنایی ۴۰۰ لوکس از نظر بار کاری، خواب آلودگی، خستگی چشمی و میزان رضایت افراد از روشنایی، شرایط محیطی بسیار بهتری از شدت روشنایی ۲۰۰ لوکس فراهم می نماید.
رجبعلی حکمآبادی، اسماعیل زارعی، علی کریمی،
دوره ۱۲، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۱ )
چکیده
مقدمه: روش آنالیز حالت شکست و اثرات آن (FMEA) یک روش شناسایی، ارزیابی و الویت بندی ریسک است که در صنایع استفاده میشود. روشهای تصمیمگیری چند معیاره، روشهایی هستند که از بین چندین معیار مختلف، بهترین گزینه را انتخاب میکنند؛ بنابراین، هدف از این مقاله، شناسایی، ارزیابی و اولویتبندی ریسک با استفاده از روش FMEA مبتنی بر روشهای تصمیمگیری چند معیاره SWARA-VIKOR در یک ایستگاه تقلیل فشار گاز میباشد.
روش کار: در این مطالعه توصیفی-تحلیلی، از روشهای تحلیل نسبت ارزیابی وزن دهی تدریجی (SWARA) و جواب سازشی و بهینه تصمیمگیری (VIKOR) برای رتبهبندی خطرات حالات شکست شناساییشده در FMEA استفاده گردید. از روش SWARA جهت تعیین وزنهای شدت، احتمال و کشف و از تکنیک VIKOR برای رتبهبندی حالات شکست تجهیزات سیستم استفاده گردید. درنهایت، یک نمونه عملیاتی از ایستگاه تقلیل فشار برای نشان دادن کاربرد و امکانسنجی مدل پیشنهادی و یک مطالعه مقایسهای نیز برای تأیید قابلیت عملی بودن و اثربخشی مدل پیشنهادی انجام گرفت.
یافته ها: ۳۵ حالت شکست اصلی در ایستگاه تقلیل فشار شناسایی گردید. خرابی اسلیو رگلاتور، خرابی شیر اطمینان و پارگی دیافراگم رگلاتور رتبههای اول، دوم و سوم اولویت ریسک را به خود اختصاص دادند. نتایج تحلیل حساسیت نشان داد که رویکرد پیشنهادی از پایداری مناسبی برخوردار میباشد و فقط حالت شکست افزایش دمای شعله هیتر نسبت به تغییر وزن معیارها بسیار حساس میباشد. نتایج رتبهبندی حالات شکست ایستگاه نشان داد که تغییرات بسیاری در رتبهبندی حالات شکست بر اساس رویکرد پیشنهادی وجود داشت.
نتیجه گیری: به دلیل اینکه وزندهی معیارها بر اساس نظر کارشناسان بهصورت گامبهگام صورت گرفته است، رویکرد پیشنهادی میتواند نتایج معقولتر و دقیقتری را برای رتبهبندی ریسک ارائه دهد.
رجبعلی حکم آبادی، اسماعیل زارعی، علی کریمی،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: قابلیت اطمینان، همواره در طول طراحی و برنامهریزی سیستمها از اهمیت زیادی برخوردار است؛ بهطوری که ارتقای قابلیت اطمینان، یکی از راههای دستیابی به سیستم ایمن است. روشهای شبیهسازی، بهطور گسترده در ارزیابی قابلیت اطمینان سیستمها مورد استفاده قرار میگیرد؛ لذا هدف از این مطالعه، ارزیابی قابلیت اطمینان ایستگاه تقلیل فشار گاز دروازه ی شهری با شبیهسازی مونت کارلو است.
روش کار: این مطالعه ی توصیفی-تحلیلی، در یکی از ایستگاههای تقلیل فشار دروازه ی شهری استان خراسان شمالی در سال ۱۴۰۰ انجام گرفت. در ابتدا، فرایند ایستگاه بهطور دقیق بررسی و دیاگرام بلوکی آن ترسیم گردید و در ادامه، دادههای زمان شکست تجهیزات ایستگاه طی ۱۱ سال جمعآوری و زمان بین شکست زیرسیستمها محاسبه شد. سپس تابع توزیع احتمال شکست زیرسیستمها توسط نرمافزار Easy Fit و بر اساس آزمون کلموگروف-اسمیرنوف تعیین گردید. همچنین قابلیت اطمینان زیرسیستمها، با روش شبیهسازی مونت کارلو تخمین زده شد و درنهایت، با توجه به ساختار سری-موازی بودن ایستگاه، قابلیت اطمینان ایستگاه محاسبه گردید.
یافته ها: بر اساس نتایج، تابع توزیع چگالی احتمال شکست زیرسیستمهای ایستگاه، بر اساس توابع گاما و نرمال است. میزان قابلیت اطمینان بخشهای فیلتراسیون، گرمکن، تقلیل فشار و بودارکننده، به ترتیب برابر ۰.۹۷، ۰.۹۸۷، ۰.۹۸ و ۰.۹۹۲، نرخ شکست آنها به ترتیب ۰.۰۰۰۰۰۳۴۷۷، ۰.۰۰۰۰۰۱۴۹۳۷، ۰.۰۰۰۰۰۲۳۰۶۲ و ۰.۰۰۰۰۰۰۹۱۶۹ شکست در ساعت و میزان قابلیت اطمینان ایستگاه برابر ۰.۹۳ محاسبه گردید.
نتیجه گیری: با مدلسازی دادهها و شبیهسازی مونت کارلو، به ترتیب تابع توزیع احتمال شکست و ارزیابی قابلیت اطمینان زیرسیستمها تعیین شد. بخش فیلتراسیون و تقلیل فشار، دارای بیشترین نرخ شکست بوده و به یک برنامه ی مناسب تعمیر و نگهداری نیاز است.
کوثر توحیدی زاده، مهران قلعه نوی، اسماعیل زارعی، کامران کولیوند،
دوره ۱۳، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: ایران، به دلیل داشتن ۲۷۰۰ کیلومتر مرز آبی با کشورهای منطقه، بهعنوان بزرگترین ناوگان حملونقل دریایی خاورمیانه شناخته میشود. با اینحال، محیط پیچیده و پرخطر دریایی، این موهبت را به زیان بدل کرده و از طرفی رشد فنّاوری نیز بر پیچیدگی آن افزوده است. این موارد، نیاز به توسعه ی ابزارهای جدید جهت تجزیه و تحلیل حوادث را تضمین میکند تا علاوه بر قدرت کاوش بالا در دادههای حوادث، باعث ایجاد یکپارچگی در حوزهی تجزیه و تحلیل حوادث دریایی شود. مطالعه ی حاضر، با هدف توسعهی یک رویکرد اختصاصی تجزیه و تحلیل حوادث دریایی مبتنی بر AcciMap انجام شده است.
روش کار: این پژوهش، یک مطالعه ی توصیفی از نوع کاربردی بوده که در ۳ فاز اصلی ۱) جمعآوری اطلاعات، ۲) توسعه ی رویکرد و ۳) اعتباربخشی انجام شده است. در مرحله ی اول، با استفاده از مرور مطالعات پیشین، مصاحبه با خبرگان و تجزیه و تحلیل حوادث واقعی، اطلاعات لازم درخصوص عوامل مؤثر در حوادث دریایی استخراج شده و در مرحله ی بعد، رویکرد AcciMap در قسمتهایی توسعه یافت و در مرحله ی سوم، مدل طراحیشده، توسط خبرگان حوزه ی دریایی، اعتباربخشی و تأیید شد.
یافته ها: مدل AcciMap توسعه یافته در سه سطح «عوامل خارجی (بینالمللی و ملی)»، «عوامل درونسازمانی» و « شرایط محیطی/ فردی و فعالیتهای فردی» تنظیم شده است؛ که در آن سطح «عوامل خارجی (بینالمللی و ملی)» در ۳ لایه ی اصلی، ۲ لایه ی فرعی و ۱۳ لایه ی فرعی ثانویه، سطح «عوامل درونسازمانی» به ۲ لایه ی اصلی، ۱۱ لایه ی فرعی و ۳۵ لایه ی فرعی ثانویه و سطح «شرایط محیطی/ فردی و فعالیتهای فردی» به ۱ لایه ی اصلی، ۳ لایه ی فرعی و ۱۱ لایه ی فرعی ثانویه طبقهبندیشده است.
نتیجه گیری: استفاده از رویکرد توسعه یافته، میتواند سطوح دارای نقص و مسئول اجرای اقدام اصلاحی را مشخص نماید. همچنین به دلیل گنجانده شدن عوامل نوظهور مؤثر در حادثه، رویکرد ارائهشده در این مطالعه، قدرت کاوش بالاتری در دادههای حوادث دریایی دارد.
عادل مظلومی، علیمحمد مصدقراد، فریده گلبابایی، محمدرضا منظم اسماعیل پور، سجاد زارع، مهدی محمدیان، رمضان میرزایی، ایرج محمدفام، حسن صادقی نائینی، مسعود ریسمانچیان، یحیی رسول زاده، غلامعباس شیرالی، محمود حیدری، یحیی خسروی، حامد دهنوی، ملیحه کلاهدوزی، هانیه اخلاص، میرغنی سیدصومعه، سولماز بالاجمادی، مهدی غرسی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: مدیریت استراتژیک، با تعیین جهت حرکت سازمان و تهیه چشمانداز استراتژیک و بیانیه مأموریت، زمینه رشد، سودآوری، تولید و گنجاندن برنامههای ایمنی و سلامت کارکنان در سراسر سازمان را فراهم میکند. همچنین وجود یک برنامه استراتژیک جهت تقویت علمی و کاربردی رشته بهداشت حرفهای و ایمنی کار یکی از اولویتهای دانشگاهی و صنعتی کشور است. هدف از مطالعه حاضر ارائه برنامه استراتژیک توسعه رشته تخصصی مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار در ایران میباشد.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مطالعات اقدام پژوهی مشارکتی است که در سال ۱۴۰۰ انجام شد. کمیته تدوین برنامهریزی استراتژیک متشکل از ۲۰ نفر از اساتید، کارشناسان و دانشجویان مقطع دکترا بودند طی ۱۴ هفته با تشکیل جلسات منظم هفتگی و با جمعآوری اطلاعات درون سازمان و برون سازمان و تحلیل محیط داخلی و خارجی سازمان و شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای موجود در محیط اقدام به تعیین مأموریت، دورنما، ارزشها و اهداف کلی و اختصاصی سازمان برای سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ نموند. همچنین، اقدامات لازم برای دستیابی به اهداف تعیین شده شناسایی و برنامه عملیاتی دستیابی به اهداف در زمینه ارتقای عملکرد رشته تخصصی بهداشت حرفهای و ایمنی کار تدوین شدند.
یافته ها: انجام این پژوهش کاربردی منجر به ارزشیابی استراتژیک محیط درونی و بیرونی رشته تخصصی بهداشت حرفهای و ایمنی کار، تعیـین جهـت استراتژیهای اساسی، مأموریت، دورنما، ارزشها و اهداف کلی شد. درنهایت هفت هدف اختصاصی و ۲۸۶ اقدام برای ارتقای عملکرد رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار مشخص شد. در تحلیل SWOT انجامگرفته از محیط داخلی و خارجی رشته بهداشت حرفهای و ایمنی کار، ۲۷ نقطه قوت، ۷ نقطهضعف، ۲۶ فرصت و ۱۲ تهدید به دست آمد. طبق نتایج ماتریس SWOT موقعیت استراتژیک رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار در موقعیت استراتژیهای احتیاطی و حفظ شرایط موجود قرار دارد.
نتیجهگیری: این برنامه، در راستای برنامه ۴ ساله رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار نوشته شده است. در تدوین برنامه به اسناد و سیاستهای ارگانهای بالادستی توجه شده است. موقعیت استراتژیک رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار، استراتژی محتاطانه است. در این موقعیت میتوان استراتژیهای حفظ شرایط موجود را به کاربرد؛ بنابراین، پیشنهاد میشود با تمرکز بر استراتژیهای محتاطانه تا حد امکان نقاط ضعف رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار و ایمنی کار کاهش یابد و قابلیتهای استراتژیک آن افزایش یابد. رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار بهتدریج از سال دوم اجرای برنامه استراتژیک میتواند بر توسعه فعالیتها متمرکز شود.
نرگس کایدانی، محسن صادقی یارندی، کوروش زارع، مژده بنیادی، احمد سلطان زاده،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: نوبت کاری همراه با ماهیت وظیفه در مشاغلی مانند پرستاری میتوانند باعث شیوع آسیبها و پیامدهای روانی در پرستاران شود که میتواند مولفههای مختلف زندگی پرستاران و در نهایت جامعه را متاثر سازد. این مطالعه با هدف بررسی پیامدهای شناختی و روانی - اجتماعی روانی مرتبط با نوبت کاری در پرستاران طراحی و انجام شده است.
روش کار: این مطالعه مقطعی در بین ۶۳۶ پرستار از ۷ بیمارستان در سال ۱۴۰۲ انجام شده است. ابزار جمعآوری دادهها در این مطالعه بخشی از پرسشنامه جامع ترجمه و اصلاح شده توسط چوبینه و همکاران بود. تجزیه و تحلیل دادهها با استفاده از نرمافزار IBM SPSS نسخه ۰/۲۲ و سطح معنی داری ۰۵/۰ انجام پذیرفت
یافته ها: از ۶۳۶ پرستار مورد مطالعه ۴۷۴ نوبت کار و ۱۶۲ نفر روز کار بودند. میانگین سن و سابقه کار جامعه مورد مطالعه ۲۵/۵±۲۶/۳۷ سال و ۷۸/۴±۶۰/۱۱ سال بود. نتایج نشان داد شیوع پیامدهای شناختی و روانی - اجتماعی در گروه نوبت کار به طور معنی داری بیشتر از پرستاران روزکار میباشد (۰۵/۰>p). بیشترین شیوع پیامدهای روانی در پرستاران نوبت کار به ترتیب مربوط به خستگی (۶۶/ ۳۹%)، بیخوابی (۰۸/ ۳۶%) و کاهش کیفیت خواب (۴۴/ ۳۵%) بود.
نتیجهگیری: یافتههای این مطالعه بیانگر این بود که پارامترهای سیستم نوبت کاری، ساعات کار در هفته، تحصیلات و بخش درمانی به عنوان مهمترین فاکتورهای موثر بر شیوع پیامدهای شناختی و روانی - اجتماعی و اختلال خواب در پرستاران به شمار میروند. بنابراین، پیشنهاد میشود یک برنامه مجزا برای هر یک از بخشهای بیمارستانی برای کنترل و مدیریت پیامدهای روانی مرتبط با نوبت کاری در پرستاران طراحی و اجرا شود.
سجاد زارع، رضا اسمعیلی، فردین زندسلیمی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: عملکردهای شناختی نقش حیاتی در عملکرد بسیاری از وظایف بازی می کنند؛ بنابراین اختلال موقت در عملکرد شناختی و ذهنی می تواند منجر به عواقب جدی گردد، به ویژه هنگامی که پاسخ دقیق و فوری نیاز است. یکی از مؤثرترین عوامل برونزاد تأثیرگذار بر مکانیسم پردازشی مغز، توجه و زمان واکنش صدا است. بنابراین، این مطالعه طراحی گردید تا توجه پایدار متمرکز کارگران صنایع فولاد مواجهه یافته با ترازهای فشار صوت مختلف را بسنجد که درنتیجه راندمان و بهره وری کار افزایش خواهد یافت.
روش کار: مطالعه در ۴ مرحله کلی انجام شد که به ترتیب عبارتند از ۱- انتخاب متغیرهای پیش بین جهت (سن، سابقه کار، ترازهای مختلف فشار صوت) ۲- انجام آزمون عملکرد پیوسته۱ (CPT) ۳- انجام آزمون عملکرد شناختی N- BACK ۴- مدل سازی تغییرات عملکرد شناختی بر اساس هر دو روش و تعیین نرخ خطا و صحت هر مدل.
یافته ها: نتایج آزمون عملکرد پیوسته نشان داد که خطای حذف، خطای ارتکابی و زمان پاسخگویی هر سه گروه تحت تأثیر زمان شیفت قرار می گیرند، هر سه مولفه به طور معنی داری در انتهای شیفت افزایش یافتند، به عبارتی عملکرد شناختی افراد کاهش یافت. همچنین تاثیر بالای صدا در مدلسازی های آزمون های CPT و N- Back بیانگر کاهش تمرکز و حواس پرتی کارگران ناشی از آن است.
نتیجه گیری: نتایج این پژوهش نشان داد که با توجه به وزن بالای به دست آمده از صدا در مدلسازی های آزمون ها، در سه زمان ابتدا، وسط و انتهای شیفت بر مولفه های عملکرد پیوسته (CPT) و عملکرد حافظه کاری (n-back) از جمله زمان پاسخگویی و زمان واکنش کارگران اثر می گذارد و در طول شیفت میزان خطای کارگران افزایش و دقت آنها کاهش می یابد.
مجتبی ذکایی ، میلاد عباسی، محسن وحیدنیا، محمد زارعی، فردین زندسلیمی، محسن فلاحتی،
دوره ۱۴، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: امروزه آمار ساخت و ساز پروژه های زیر زمینی در کشور رو به افزایش است، به دنبال آن نیز آمار حوادث ناشی از کار این پروژه ها رو به فزونی است. لذا بکارگیری سیستم های نظارتی اثر بخش جهت کنترل و پایش مخاطرات ایمنی و بهداشت محیط کار می تواند در کاهش حوادث و بیماریهای شغلی نقش بسزایی داشته باشد. بکارگیری ترکیبی تکنولوژی های نوین از قبیل فناوری اطلاعات، اینترنت اشیاء، هوش مصنوعی و ... می تواند در تشخیص سریع و دقیق مخاطرات محیط کار قابل توجه باشد.
روش کار: رویکرد اصلی مدل پیشنهادی در این مطالعه استفاده از فناوری IOT در چارچوب مدیریت ریسک شامل شناسایی ، ارزیابی، کنترل سطح ریسک مخاطرات در فاز ساخت تونل مترو بود که خط ۷ مترو تهران بعنوان محیط مورد مطالعه انتخاب گردید. روش تحقیق این مطالعه در ۴ مرحله طراحی گردید. در مرحله اول قوانین، الزامات و استاندارد های ایمنی و بهداشت مرتبط با مخاطرات مذکور در سطح ملی گردآوری شد. در مرحله دوم معیار ها و حدود مجاز مواجهه شغلی مخاطرات شناسایی شده تعیین گردید و در مرحله سوم حسگر های نوری، صوتی، گاز سنج و بینایی با قابلیت اتصال به شبکه مورد بررسی قرار گرفت. برنامه نویسی کامپیوتری، نحوه دریافت، پردازش و مقایسه اطلاعات حسگرها با استانداردهای تعیین شده در مرحله چهارم انجام و سیستم های هشدار و کنترل هوشمند مربوط به مخاطرات مورد نظر پیشنهاد شد.
یافته ها: براساس مراحل تحقیق مخاطرات مهم کارگاه از قبیل صدا، کمبود روشنایی و مواجهه با گازهای Co ، متان و کمبود اکسیژن تعیین گردید و یک مدل تلفیقی با استفاده از استفاده از IOT جهت کنترل و پایش این این مخاطرات استخراج و براساس مدل موجود سنسورهای تشخیص میزان صدا، روشنایی، گاز متان و اکسیژن تعیین و کد نویسی آن بر اساس حد مجاز شغلی(OEL) تعیین گردید.
نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد، با بکارگیری دانش تخصصی IT و استفاده از نرم افزار و سخت افزارهای مرتبط، با ایجاد یک دانش مشترک در حوزه های IT و ایمنی و بهداشت میتوان مفهوم اینترنت اشیاء را در بکارگیری نظارت دقیق بر کنترل میزان غلظت گازهای گازهای متان و منواکسید کربن و همچنین پایش عوامل زیان آوری فیزیکی از قبیل صدا و روشنایی در محیط های کاری مختلف از قبیل فاز ساخت تونل مترو توسعه داد.