۱۶ نتیجه برای خسروی
فریده گلبابایی ، مسعود حمه رضایی، اسعد فتحی، افشین دیبه خسروی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده
زمینه و هدف: بیماریهای ناشی از گرما یکی از علل اصلی شیوع مرگومیر در سراسر جهان است. کارگرانی که در معرض گرمای شدید هستند قادر به فعالسازی مکانیسم های جبرانی نمیباشند ، در نتیجه سلامتی آنها در معرض خطر قرار خواهد گرفت . استرس حرارتی به علت تأثیر بر عملکرد و اجرای ضعیف کار و وظیفه ، احتمال عوارض و صدمات مربوط به کار را افزایش داده و علاوه بر آن بر میزان تولید نیز اثرگذار است. در طول دوره برداشت چغندر، کشاورزان از حدود ۸ صبح تا ۴ بعدازظهر در معرض نور خورشید و گرمای بیش از حد هستند. از این رو انجام اقدامات پیشگیرانه به منظور حفظ سلامتی کشاورزان در راستای ارتقاء بهره وری ضروری است. لذا این پروژه باهدف مطالعه اثربخشی تأمین آب بدن در کاهش استرس حرارتی و بهره وری در هنگام برداشت چغندر در سال ۱۳۹۱به اجرا در آمده است.
.
روش کار: ۲۰کشاورز از کشاورزان چغندرکار استان آذربایجان غربی –شهرستان بوکان در فصل تابستان با متوسط دمای ۰C۸۵/۲۹و رطوبت نسبی ۴۱% طی ساعات ۸ صبح تا ۴ بعدازظهر به هنگام برداشت چغندر مورد مطالعه قرار گرفتند. معیارهای انتخاب به صورت زیر تعریف شد: بیش از ۵۰% از برنامه کار روزانه و به مدت حداقل ۱۰ روز از دوره پیگیری کارکرده باشند. پس از آن اطلاعات فردی و میزان مصرف آب در طی شیفت کار و همچنین میزان برداشت محصول توسط کشاورزان در پایان روز کاری ثبت گردید. میزان مواجهه با گرما براساس شاخص WBGT سنجش و در نهایت دادههای جمعآوری شده با استفاده از نرمافزار spss نسخه ۲۰ مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
.
یافته ها: میزان شاخص WBGT-TWA حاصل از سنجش WBGT در چهار مقطع زمانی معادل ۰C ۳۹/۲۷ بهدست آمد که بهطور کل بیشتر از حدود آستانه مجاز بود. ۵۰% از کشاورزان (۱۰=N) میزان بالایی از آب دریافت کردند (۷-۶ لیتر). محصول برداشتشده به طور معنیداری درمیان این افراد که بهتر هیدراته شدهاند، افزایش یافته است (۰٫۰۰۵=p) میزان برداشت چغندر از۵ تن تا بیش از ۷ تن به ازای هر کارگر در روز).
.نتیجهگیری: با اقدامات rehydration ، بهره وری به میزان متوسط ۲ تن به ازای هر کارگر در روز افزایش نشان داد.
رضوان عابدینلو، نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، حامد جلیلیان، سپیده مجدآبادی، علی اصغر فرشاد، علی اکبر صادقی، حسن عماری،
دوره ۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۴ )
چکیده
مقدمه: محیط محله نقش مهمی در سلامتی ساکنین دارد. این مطالعه به منظور ارزیابی بهداشت، ایمنی و محیط محلات مرفه و محروم شهر تهران انجام گرفته تا بتواند با بهره گیری از رویکرد ابتکارات جامع محور، سلامت محله را بهبود بخشد.
.
روش کار: در این مطالعه میدانی، مولفههای موثر در قالب ابزار سنجش اندازه گیری بهداشت، ایمنی و محیط محله از طریق مشاهده، مصاحبه با ساکنین محله، نتایج اندازه گیریهای قبلی و همچنین مرور مستندات مورد بررسی قرار گرفت. تعداد ۱۰ محله از طریق نمونهگیری خوشهای از ۳۷۴ محله شهر تهران انتخاب شد. به منظور مقایسه دادههای میدانی و امکان تصمیم گیری در مورد وضعیت محلات نمونه، از روش کنترل چارت استفاده گردید.
.
یافته ها: نتایج سنجش میدانی مطالعه حاضر نشان داد بطور کلی وضعیت HSE در محلههای مرفه و محروم شهر تهران در مرز هشدار قرار دارد.
.
نتیجه گیری: ابتکارات جامع محور میتواند الگوی مناسب برای توانمندسازی جوامع محلی در راستای ارتقای مولفههای بهداشت، ایمنی و محیط زیست محله باشد.
نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، علی اصغر فرشاد، رضوان عابدینلو، حامد جلیلیان،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده
مقدمه: در سالهای اخیر میل فزایندهای به ارزیابی ویژگیهای فیزیکی محلههای برخوردار و محروم به منظور توضیح اختلافات سلامت اجتماعی به وجود آمده است. محیط محلی نقش بارزی بر سلامت ساکنین آن دارد. در مطالعات محدود گذشته، بخشهای محدودی از جنبههای مختلف در نظر گرفته شده است. این مطالعه با هدف بررسی قابلیت اعتماد ابزار ارزیابی بهداشت، ایمنی و محیط (NHSE) در یکی از محلههای شهر تهران طرح ریزی شده است.
روش کار: مؤلفهها و بخشهای ابزار سنجش NHSE با استفاده از نتایج مطالعات گذشته و مصاحبه با متخصصین شهری استخراج شد. ابزار سنجش در یکی از محله های شهر تهران توسط ۵ نفر مشاهدهگر استفاده گردید تا قابلیت اعتماد درون مشاهدهای و بین مشاهدهای آن آزمون شود. در تحلیل دادهها از ضریب آلفای کرونباخ، همبستگی درون طبقهای و ضریب کاپا استفاده شد.
یافته ها: همبستگی درون طبقهای و آلفای کرونباخ همه مولفههای ابزار به میزان ۸۶/۰ محاسبه شد. مقدار کاپای محاسبه شده برای قابلیت اعتماد بین مشاهدهای در ردیف ۶۶/۰-۵۷/۰ و برای قابلیت اعتماد درون مشاهدهای در ردیف ۶۲/۰-۴۷/۰ تعیین شد.
نتیجه گیری: ابزار NHSE از قابلیت اعتماد بین مشاهدهای، تکرارپذیری و پایایی درونی مطلوبی برای سنجش مؤلفههای بهداشت، ایمنی و محیط محله برخوردار است.
نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، علی اصغر فرشاد، حامد جلیلیان،
دوره ۷، شماره ۱ - ( ۱-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: شغل راهبری قطار درون شهری در طبقه مشاغل نوظهور در ایران است. مطالعات محدودی در این زمینه وجود دارد، بنابراین، بار کار فیزیکی شغل راهبری و عوامل موثر بر آن به خوبی مشخص نشده است. در این مطالعه، وظایف و بار کار فیزیکی شغل راهبری واکاوی میشود و راهکارهای کنترلی ارایه میگردد.
روش کار: در این مطالعه تلفیقی، تجزیه و تحلیل شغل و روش QEC جهت ارزیابی سطح مواجهه بار کار فیزیکی شغل راهبری مترو به کار رفت. روشهای مختلفی شامل بررسی میدانی، بررسی اسنادی، مصاحبه انفرادی، مصاحبه گروهی و بحث گروهی متمرکز جهت بررسی عوامل موثر بر بارکار فیزیکی و استخراج راهکارهای پیشنهادی استفاده شد.
یافته ها: سطح مواجهه کل بدن با بار کار فیزیکی در شغل راهبری مترو در وضعیت غیرقابل قبول ارزیابی شد. اگرچه مواجهه در نواحی کمر، شانه/بازو، مچ دست/دست زیر خط آستانه ۷۰ درصد بود، مواجهه در ناحیه گردن باعث بار کار فیزیکی بیش از حد در کل بدن شده است. مضمونهای متعددی شامل عدم حمایت کامل از بدن، دید ناکافی روی ریل و نمایشگرها، پوسچر کاری نامناسب بدن و چیدمان نامناسب میز به عنوان مهمترین عوامل موثر بر بار کار فیزیکی استخراج شد.
نتیجه گیری: یک طرح مداخلهای با اهداف الف) حمایت کامل از بدن راهبر توسط صندلی، سکو و زیر پایی، ب) دید کافی از روی میز راهبری و ریل، ج) پوسچر کاری مناسب بدن در حالت نشسته، دسترسی آسان و دید کافی و د) چیدمان مناسب میز راهبر از نظر کنترلها، کلیدها و نمایشگرها پیشنهاد شد.
مجتبی خسروی دانش، عادل مظلومی، شقایق زهرائی، عباس رحیمی فروشانی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: معلمی شغل پر استرسی می باشد اما علی رغم این ماهیت پرتنش اکثریت معلمان مضطرب و بی انگیزه نیستند و شغل خود را ارزشمند و رضایت بخش می دانند. مدل الزامات شغلی-منابع (JD-R) از جامع ترین مدل های مطالعات استرس شغلی می باشد که به بررسی همزمان عوامل انگیزشی و استرس زا و اثرات آنها می پردازد. در همین راستا مطالعه حاضر با هدف بررسی ویژگی های شغلی معلمان (شامل الزامات شغلی و منابع شغلی) و پیامدهای آنها با استفاده از مدل الزامات شغلی-منابع صورت گرفت.
روش کار: این مطالعه توصیفی تحلیلی بهصورت مقطعی بین ۲۴۷ نفر از معلمان دبیرستان های مناطق شهر تهران، با استفاده از نمونه گیری تصادفی و خوشه ای دومرحله ای در سال ۱۳۹۵، صورت گرفت. در این مطالعه تآثیر ویژگی های شغلی شامل مولفههای الزامات شغلی (شامل بدرفتاری دانش آموزان، تعارض بین کار-خانواده و نیاز عاطفی) و منابع شغلی ( شامل حمایت مدیریت و وضعیت شغلی) بر روی خستگی عاطفی، نیرومندی، علایم بیماری و تعهد سازمانی افراد با استفاده از مدل الزامات شغلی-منابع مورد بررسی قرار گرفت. داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS نسخه ۲۱ و برازش مدل به روش آنالیز مسیری و توسط نرم افزار AMOS نسخه ۲۳صورت گرفت.
یافته ها: نتایج نشان داد که مدل مذکور از شاخص های برازش مطلوب برخوردار می باشد و ضرایب اثر تمامی متغیرها معنی دار میباشند(p<۰,۰۰۱). طبق مدل مطالعه، الزامات شغلی(β=۰.۳) بهصورت قوی تری نسبت به منابع شغلی(β=-۰.۲)، خستگی عاطفی معلمان را پیش بینی می کرد، همچنین رابطه این دو متغیر با نیرومندی برابر اما مخالف یکدیگر مشاهده شد(β=± ۰.۲۷). علاوه بر این نتایج نشان دادند که خستگی عاطفی، رابطه بین الزامات شغلی و سلامت، و نیرومندی رابطه بین منابع شغلی و تعهد سازمانی معلمان را بهصورت جزیی میانجی گری می کنند.
نتیجه گیری: بر اساس یافته های این مطالعه، اتخاذ برنامه هایی با اولویت تعدیل الزامات شغلی و سپس، بهبود منابع شغلی در دسترس معلمان می تواند از راهکارهای موثر بر کاهش فرسودگی شغلی و افزایش تعلق خاطر شغلی، سلامت و تعهد سازمانی این عزیزان باشد.
پیمان یاری، رسول یاراحمدی، یحیی خسروی، مسعود صالحی، حمید کاریزنوی،
دوره ۷، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۶ )
چکیده
مقدمه: روش تحلیل تناظر و تهیه الگوی حوادث و مخاطرات شغلی قادر به پیش گویی و پیش بینی حوادث و اولویت بندی ریسکها و آسیبها به صورت خودکار میباشد. این روش برای هر شرکتی ، صرف نظر از اندازه آن قابل اجرا میباشد. هدف این مطالعه ارایه الگوی حوادث و مخاطرات شغلی براساس وابستگی گروههای ریسک-آسیب میباشد که با استفاده از آن میتوان حوادث شغلی را مدیریت کرد.
روش کار: در این مطالعه گزارشهای حوادث شغلی ثبت شده در سازمان تامین اجتماعی در یک دوره زمانی ده ساله از ابتدای سال ۱۳۸۴ تا پایان سال ۱۳۹۳ (۳۰۰,۲۲۲ حادثه) جمع آوری شده و نوع ریسک و آسیب مربوط به هر یک از حوادث براساس معیارهای سازمان بین المللی کار مشخص شده و در یک ماتریس ریسک- آسیب ( ۱۸×۱۸) طبقه بندی گردید. با استفاده از تحلیل تناظر و انجام فرآیند ادغام، گروههای ریسک-آسیب به صورت جداگانه شناسایی گردید که از آنها به عنوان الگوهای حوادث و مخاطرات شغلی استفاده شد. در الگوهای مربوطه وابستگی بین ریسکها و آسیبها قابل شناسایی است که این امر باعث تسهیل تصمیم گیری در ارزیابی ریسک در شرکتهای تحت پوشش سازمان تامین اجتماعی میگردد.
یافته ها: با توجه به تحلیلهای انجام شده، سه گروه حوادث شغلی بهدست آمد که متغیرهای این سه گروه از الگوهای بهدست آمده استخراج شده است. اولین گروه از شش ریسک و هفت آسیب تشکیل شده است که متغیرهای ریسک (تماس با مواد داغ، حوادث ناشی از مواد سوزنده و خورنده، تماس با مواد شیمیایی، حوادث ناشی از مواد سمی، تماس با تجهیزات الکتریکی، انفجار و آتش سوزی) و آسیب (سوختگی، سایر آسیبها، آسیبهای چندگانه، گاز گرفتگی، خفگی، مسمومیت و خطرات محیط زیستی) هستند، دومین گروه از هفت ریسک و شش آسیب تشکیل شده است که متغیرهای ریسک (حوادث ناشی از جابهجایی کردن، پرتاب پلیسه یا ذرات، خفگی، لغزیدن، سقوط افراد، سقوط اشیا و سایر حوادث ) و آسیب (پیچش و رگ به رگ شدن، فرو رفتن اجسام در بدن، فرو رفتن اجسام در چشم، بریدگی و قطع عضو، زخم سطحی و زخم عمیق) میباشند. در نهایت سومین گروه از پنج ریسک و پنج آسیب تشکیل شده است که متغیرهای ریسک (ریزش وماندن زیر آوار، تصادف با وسیله نقلیه، برخورد با وسایل مختلف، گیر کردن داخل یا بین اشیاء، حوادث ناشی از ابزار دستی) و آسیب (شکستگی اعضا، در رفتگی، کمر درد، ضرب خوردگی، کوفتگی و له شدگی) هستند. لازم به ذکر است که با بررسی این الگوها میتوان به تشخیص و اولویت بندی حوادث شغلی پرداخت.
نتیجه گیری: گروههای بهدست آمده باعث ایجاد فرصتهای جدید در جهت توسعه برنامههای کاربردی به منظور تحلیل، تفسیر و مدیریت خودکار حوادث شغلی در راستای به حداقل رساندن عدم قطعیت و افزایش عینیت میگردد. مزیت تحلیلهای انجام گرفته در این مطالعه نسبت به سایر تحلیلهای مشابه در نظر گرفتن همزمان ریسکها و آسیبها و به دست آوردن گروههای متشکل از دو متغیر است. با توجه به فراوانی و توزیع جرم متغیرهای ریسک و آسیب موجود در گروههای بهدست آمده، متغیرهای ریسک و آسیب گروه ۳ دارای بیشترین اهمیت و متغیرهای ریسک و آسیب گروه ۲ دارای اهمیت کمتر و متغیرهای ریسک و آسیب گروه ۱ دارای کمترین اهمیت میباشند.
محمد جواد جعفری، نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی، سهیلا خدا کریم،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده
مقدمه: راهبری قطار به دلیل نیاز مداوم به پایش محیط پیرامون، مشاهده، تشخیص و تفکیک علایم موجود در اتاقک قطار، یکی از پرمطالبهترین مشاغل فکری به شمار میرود. هدف این مطالعه ارزیابی بارکار فکری راهبران قطار با استفاده از شاخصهای ضربان قلب و تغییرات ضربان قلب است.
روش کار: در این مطالعه تجربی، بارکار فکری ۱۲ نفر از راهبران آموزشدیده متروی تهران در دو تراز مختلف مورد ارزیابی قرار گرفت. بدین منظور با استفاده از سناریوهای گوناگون کاری راهبران قطار در شبیهساز مترو، دو سطح مختلف مطالبه فکری ایجاد شد. شاخصهای ضربان قلب و تغییرات ضربان قلب با استفاده از دستگاه ECG ثبت و تحلیل شد.
یافتهها: برخی از شاخصهای تغییرات ضربان قلب شامل SDNNIX (۰۱/۰=p-value)، RMSSD (۰۰/۰=p-value)، %PNN۵۰ (۰۱/۰=p-value)، SDNN (۰۷/۰=p-value) و LF/HF (۰۴/۰=p-value) در عملیات عادی نسبت عملیات غیرعادی کاهش معناداری داشتهاند.
نتیجهگیری: شاخصهای تغییرات ضربان قلب (SDNN ,SDNNIX ,RMSSD , %PNN۵۰ و LF/HF) به تغییرات بارکار فکری در راهبری قطار مترو حساس بودند. بنابراین، تغییرات ضربان قلب بهعنوان شاخص بارکار فکری راهبران قطار مترو پیشنهاد میشود.
سید سعید کیخسروی، فرهاد نژاد کورکی، سنوران زمانی،
دوره ۱۳، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: امروزه، آلودگی هوا از مهمترین نگرانیهای بهداشتی و محیط زیستی محسوب میشود. هدف از این مطالعه تعیین میزان مواجهه شغلی به آلایندههای شیمیایی H۲S و SO۲ و ارزیابی ریسک بهداشتی مواجهه با این ترکیبات با استفاده از ترکیبی از روشهای مدل AERMOD و SQRA است.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع توصیفی - تحلیلی و مقطعی بوده که در سال ۲۰۲۱ در یکی از پالایشگاههای گازی پارس جنوبی در منطقه خلیجفارس انجام گردید. بدینصورت که ابتدا میزان آلایندگی خروجی از دودکشهای پالایشگاه توسط دستگاه Testo ۳۵۰ XL اندازهگیری شد. برای شبیهسازی پراکندگی آلایندههای شیمیایی H۲S و SO۲ از مدل AERMOD استفاده شد. بررسی میزان مواجهه تنفسی و ارزیابی ریسک سلامت پرسنل پالایشگاه و ساکنین اطراف آن با استفاده از روش توصیهشده، توسط دپارتمان بهداشت شغلی سنگاپور انجام گردید.
یافته ها: ماده شیمیایی H۲S و SO۲ بهعنوان مخاطرهآمیزترین مواد شیمیایی معرفی گردیدند. نتایج نشان داد که بیشترین مقادیر ریسک برای H۲S در بین گروههای مواجهه، واحد SRU، سمت غرب واحد Gas Train و ساختمان گیت پاس پالایشگاه و بیشترین مقادیر ریسک برای SO۲ در بین گروههای مواجهه، ساختمان HSE، درب حراست، کانکس کارگران، ساختمان آتشنشانی، مخازن، واحد تولید بخار، سمت غرب واحد Gas Train، سالن غذاخوری و ساختمان گیت پاس پالایشگاه بوده است. از نظر فراوانی H۲S سطح ریسک کم تا متوسط و SO۲ سطح ریسک کم تا زیاد را به دست آوردند.
نتیجه گیری: این مدل میتواند راهکار مناسب و سریع در مدیریت برتر میزان غلظت آلایندهها و همچنین یک راهحل امیددهنده در راستای افزایش توانایی تصمیمگیرندگان برای ارزیابی ریسک سلامت پرسنل صنایع باشد. همچنین در این راستا اطمینان از نتایج پایش کیفی و کاهش هزینههای نمونهبرداری مطرح می شود.
عادل مظلومی، علیمحمد مصدقراد، فریده گلبابایی، محمدرضا منظم اسماعیل پور، سجاد زارع، مهدی محمدیان، رمضان میرزایی، ایرج محمدفام، حسن صادقی نائینی، مسعود ریسمانچیان، یحیی رسول زاده، غلامعباس شیرالی، محمود حیدری، یحیی خسروی، حامد دهنوی، ملیحه کلاهدوزی، هانیه اخلاص، میرغنی سیدصومعه، سولماز بالاجمادی، مهدی غرسی،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: مدیریت استراتژیک، با تعیین جهت حرکت سازمان و تهیه چشمانداز استراتژیک و بیانیه مأموریت، زمینه رشد، سودآوری، تولید و گنجاندن برنامههای ایمنی و سلامت کارکنان در سراسر سازمان را فراهم میکند. همچنین وجود یک برنامه استراتژیک جهت تقویت علمی و کاربردی رشته بهداشت حرفهای و ایمنی کار یکی از اولویتهای دانشگاهی و صنعتی کشور است. هدف از مطالعه حاضر ارائه برنامه استراتژیک توسعه رشته تخصصی مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار در ایران میباشد.
روش کار: مطالعه حاضر از نوع مطالعات اقدام پژوهی مشارکتی است که در سال ۱۴۰۰ انجام شد. کمیته تدوین برنامهریزی استراتژیک متشکل از ۲۰ نفر از اساتید، کارشناسان و دانشجویان مقطع دکترا بودند طی ۱۴ هفته با تشکیل جلسات منظم هفتگی و با جمعآوری اطلاعات درون سازمان و برون سازمان و تحلیل محیط داخلی و خارجی سازمان و شناسایی نقاط قوت و ضعف و فرصتها و تهدیدهای موجود در محیط اقدام به تعیین مأموریت، دورنما، ارزشها و اهداف کلی و اختصاصی سازمان برای سالهای ۱۴۰۰ تا ۱۴۰۴ نموند. همچنین، اقدامات لازم برای دستیابی به اهداف تعیین شده شناسایی و برنامه عملیاتی دستیابی به اهداف در زمینه ارتقای عملکرد رشته تخصصی بهداشت حرفهای و ایمنی کار تدوین شدند.
یافته ها: انجام این پژوهش کاربردی منجر به ارزشیابی استراتژیک محیط درونی و بیرونی رشته تخصصی بهداشت حرفهای و ایمنی کار، تعیـین جهـت استراتژیهای اساسی، مأموریت، دورنما، ارزشها و اهداف کلی شد. درنهایت هفت هدف اختصاصی و ۲۸۶ اقدام برای ارتقای عملکرد رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار مشخص شد. در تحلیل SWOT انجامگرفته از محیط داخلی و خارجی رشته بهداشت حرفهای و ایمنی کار، ۲۷ نقطه قوت، ۷ نقطهضعف، ۲۶ فرصت و ۱۲ تهدید به دست آمد. طبق نتایج ماتریس SWOT موقعیت استراتژیک رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار در موقعیت استراتژیهای احتیاطی و حفظ شرایط موجود قرار دارد.
نتیجهگیری: این برنامه، در راستای برنامه ۴ ساله رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار نوشته شده است. در تدوین برنامه به اسناد و سیاستهای ارگانهای بالادستی توجه شده است. موقعیت استراتژیک رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار، استراتژی محتاطانه است. در این موقعیت میتوان استراتژیهای حفظ شرایط موجود را به کاربرد؛ بنابراین، پیشنهاد میشود با تمرکز بر استراتژیهای محتاطانه تا حد امکان نقاط ضعف رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار و ایمنی کار کاهش یابد و قابلیتهای استراتژیک آن افزایش یابد. رشته مهندسی بهداشت حرفهای و ایمنی کار بهتدریج از سال دوم اجرای برنامه استراتژیک میتواند بر توسعه فعالیتها متمرکز شود.
مجتبی خسروی دانش، عادل مظلومی، محمدعلی چراغی، سحرناز نجات، لیزا وولف،
دوره ۱۳، شماره ۳ - ( ۷-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: در مقایسه با دیگر بخشهای بیمارستانها، پرستاران بخش اورژانس سطوح بالاتری از خستگی شغلی را تجربه میکنند. علیرغم اهمیت موضوع خستگی در بخش اورژانس، مطالعات محدودی به واکاوی عوامل ایجادکننده این خستگی پرداختهاند. از این رو، مطالعه حاضر با هدف شناسایی عوامل موثر بر خستگی پرستاران بخش اورژانس با رویکرد سیستمی و ارائه مدل جامع خستگی صورت گرفت.
روش کار: مطالعه حاضر فاز اول از یک مطالعه آمیخته با طرح ترتیبی اکتشافی بود که به صورت کیفی صورت گرفت. دادههای مطالعه با استفاده از تکنیک مصاحبه نیمهساختارمند از میان پرستاران اورژانس بیمارستانهای تابع علوم پزشکی تهران جمعآوری شدند. سپس این دادهها، با رویکرد سیستمی و روش تحلیل محتوی کیفی مورد تجزیه تحلیل قرار گرفتند. جهت بررسی دقت و صحت نتایج مطالعه از معیارهای گوبا و لینکن شامل قابلیت انتقال پذیری، آزمون همتا و کنترل اعضا استفاده شد.
یافته ها: عوامل گستردهای در چهار سطح سیستم کاری پرستاران شامل عوامل فردی، واحد کاری، سازمان و فرابیمارستان شناسایی شدند که میتوانستند باعث ایجاد خستگی پرستار شده یا از آن پیشگیری کنند. به طور اختصاصی مقولاتی که بیشترین اشاره به آنها توسط پرستاران شده بود عبارت بودند از بحث و درگیری با بیمار یا همراه، بارکاری اورژانس، کمبود نیرو، ازدحام و سروصدا، اضافه کاری اجباری، دیده شدن و قدردانی، انتظارات مراجعهکنندگان، گزارشنویسی (کاغذبازی) و بیاعتمادی مراجعین به پرستاران. برآیند نتایج پژوهش مدل مفهومی عوامل موثر بر خستگی پرستاران اورژانس شهر تهران بود.
نتیجهگیری: به طور سنتی برنامههای مدیریت خستگی در بیمارستانها تنها مسائل مربوط به شیفتهای کاری و بهداشت خواب را جهت کنترل خستگی در نظر میگیرند، نتایج مطالعه حاضر عوامل اثرگذار دیگری را در سیستم کاری پرستاران اورژانس به دست میدهد. این یافتهها میتوانند به تصمیمگیرندگان سیستمهای سلامت و متخصصین ارگونومی در طراحی سیستمهای مدیریت ریسک خستگی مؤثر در بیمارستانهای ایران، به ویژه بخشهای اورژانس کمک کند.
زهرا شکیبا، علی اصغر فرشاد، ایرج علیمحمدی، نرمین حسن زاده رنگی، یحیی خسروی،
دوره ۱۳، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۲ )
چکیده
مقدمه: مراکز درمانی بهعنوان یک سیستم پیچیده فنی-اجتماعی همواره در معرض ریسک حوادث آتشسوزی هستند. این مطالعه با هدف بررسی نظامیافته علل و عوامل مؤثر در رخداد حوادث آتشسوزی در مراکز درمانی با تمرکز بر حادثه آتشسوزی کلینیک سینا مهر تهران با ۱۹ کشته و ۱۴ مجروح، جهت پیشگیری از حوادث مشابه انجام شده است.
روش کار: علل و عوامل مؤثر در حوادث مراکز درمانی از طریق تحلیل محتوای قوانین و مقررات عمومی و اختصاصی مرتبط با تأسیس و عملیات مراکز درمانی، گزارشهای رسمی حادثه، مصاحبه با متخصصان و مرور مطالعات گذشته، استخراج و دستهبندی شدند. از روشهای واکاوی حادثه مبتنی بر نظریه سیستمها شامل AcciMap و STAMP جهت واکاوی همزمان سلسله مراتبی علت ها و بازخوردی کنترل ها استفاده شد. در این مطالعه از روشهای بازگشت چندباره یافتهها به منابع گردآوری داده و نظر خبرگان برای اعتبارسنجی و استحکام یافتهها استفاده شد.
یافته ها: بر اساس تحلیل محتوای دادهها، علل و عوامل مؤثر بر حوادث آتشسوزی مراکز درمانی شناسایی و دسته بندی شدند. صدور مجوز قانونی پایان کار برای ساختمان ناقض مقررات ملی ساختمان، صدور مجوز قانونی موسسه درمانی برای ساختمان با کاربری مسکونی و همچنین عدمکفایت نظارت دستگاههای دولتی و عمومی بر دانشگاههای علوم پزشکی، اداره های کار و سازمان آتشنشانی بهعنوان ناظران مستقیم مراکز درمانی، مهمترین علل ریشهای و سلسله مراتبی وقوع حوادث آتشسوزی و عدم واکنش اضطراری صحیح در مراکز درمانی است.
نتیجه گیری: اصلاح مقررات تأسیس، بهرهبرداری و فعالیت مراکز درمانی با تاکید بر مقررات ایمنی و همچنین تعدد و کوتاه کردن حلقه های بازخوردی نظیر استعلام نوع مجوز پایان کار ساختمان از شهرداری، اعلام تاسیس مرکز درمانی به سایر دستگاه های ناظر دولتی و عمومی، گزارش موارد ناایمن از طرف ناظران مستقیم به وزارت بهداشت و مراجع قانونی مهمترین چرخهها در تابآوری حوادث آتشسوزی و پیامدهای آنها در مراکز درمانی است.
یحیی خسروی، فاطمه زهرا شکوریان، نرگس اسحاقی، عنایت اله صیدی، نرمین حسنزاده رنگی،
دوره ۱۴، شماره ۲ - ( ۴-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: یکی از سؤالاتی که همیشه در ذهن محققان مخصوصاً محققان جوان شکل میگیرد این است که پیشرفت علم در حوزه تخصص آنها از چه الگویی پیروی میکند و جهتگیری مطالعات به چه سمتی است. هدف از این مطالعه، تحلیل محتوای مقالات منتشر شده طی سال های ۱۳۹۰ الی ۱۴۰۰ در مجلات معتبر فارسی در زمینه ایمنی در محل کار و تعیین جهتگیری روند علمی مطالعات این حوزه است.
روش کار: کلیه مطالعات منتشر شده طی سالهای ۱۳۹۰ الی ۱۴۰۰ در مجلات علمی پژوهشی فارسی «سلامت کار»، «بهداشت و ایمنی کار»، «مهندسی بهداشت حرفه ای»، «ارگونومی»، « طب کار « و « بهداشتکار و ارتقا سلامت» به روش سرشماری از وبگاه مجلات استخراج شدند. تعداد ۵۹۵ مقاله منتشر شده بر حسب کدهای مضمونی مشخص شده با نظر متخصصان دستهبندی شدند و با استفاده از نرمافزار EXCEL ۲۰۱۰ آمادهسازی و تحلیل داده ها صورت گرفت.
یافته ها: مضمون «واکاوی خطرات، ارزیابی و مدیریت ریسک» دارای بیشترین درصد فراوانی (۱۸,۶۶%) و مضمون»کاربرد ایمنی در سایر صنایع یا محل کار خاص» دارای کمترین درصد فراوانی (۰.۳۴%) است. مضامین «واکاوی خطرات، ارزیابی و مدیریت ریسک»، «بررسی، واکاوی و مدلسازی حوادث»، «خطای انسانی و ایمنی»، «عوامل اجتماعی، سازمانی، فرهنگ و جو ایمنی، ایمنی مبتنی بر رفتار» حدود ۵۰% واریانس مقالات منتشر شده را تبیین میکند. موضوع «خطای انسانی و ایمنی» و «بررسی، واکاوی و مدلسازی حوادث» در سالهای اخیر بیش از پیشسیر صعودی داشته است.
نتیجهگیری: جهتگیری موجود بر اهمیت درسآموزی از حوادث به عنوان رویکردی واکنشی و مدیریت ریسک، عوامل انسانی و جنبههای رفتاری در مداخلات ایمنی به عنوان رویکرد پیشگیرانه تأکید میکند. انتظار میرود روند توسعه تحقیقات حوزه ایمنی کشور با سیاستگذاریهای جدید در حوزههای مختلف ضمن بهرهگیری از پیشرفتهای علمی بینالمللی بر کارکردها و چالشهای خاص کشور و با رویکرد مسئله محور بهبود یابد.
فاطمه السادات میرنجفی زاده، مجتبی خسروی دانش، علی نحوی، عباس رحیمی فروشانی، محمدجواد شیخمظفری، عادل مظلومی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: حواسپرتی راننده مشکلی مهم در بخش حمل و نقل عمومی به خصوص اتوبوسهای درونشهری به شمار میآید؛ زیرا حوادث احتمالی آن میتواند منجر به خسارات مالی و جانی جبران ناپذیری گردد. با توجه به اهمیت موضوع، مطالعه حاضر با رویکرد کیفی و با هدف بررسی عوامل مؤثر بر حواسپرتی در بین رانندگان اتوبوسهای درونشهری و دستهبندی این عوامل با رویکرد سیستم فنی اجتماعی بر اساس نظریه تعادل انجام شد.
روش کار: در این مطالعه که در سال ۱۴۰۳ در شهر تهران انجام شد، ۱۸ راننده اتوبوس به روش خوشهبندی انتخاب شدند که شامل ۱۰ راننده BRT و ۸ راننده غیر BRT بود. دادهها از طریق مصاحبههای نیمهساختاریافته با رانندگان و همچنین مشاهدات مستقیم جمع آوری شد. تجزیه و تحلیل دادههای جمعآوریشده با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای کیفی هدایت شده مبتنی بر مدل نظریه تعادل انجام شد. در انتها، اعتبار یافته ها توسط مثلث سازی جمع آوری داده ها، کنترل اعضا (رانندگان) و مرور همتا بررسی شد.
یافته ها: یافتهها نشان داد که منابع ایجاد کننده حواس پرتی مربوط به شش سطح از سیستم کاری است که مهمترین آنها عوامل مرتبط با محیط، وظیفه و سازمان شناسایی شدند. براساس یافتههای مطالعه، فرهنگ نادرست و تخطی سایر استفادهکنندگان از خیابان در سطح عوامل محیطی و تعامل راننده با مسافران در سطح عوامل مربوط به وظیفه عوامل کلیدی مؤثر بر حواسپرتی شناسایی شدند. همچنین، عوامل سازمانی نظیر تعامل با سرپرست و همکاران و مسائل مربوط به حقوق از دیگر عوامل مهم تأثیرگذار بودند. بر خلاف بسیاری از مطالعات که استفاده از تلفن همراه در حین رانندگی را به عنوان عامل اصلی حواسپرتی معرفی کردهاند، در این تحقیق به این عامل بهطور محدود اشاره شد.
نتیجه گیری: این مطالعه به شناسایی عوامل گوناگون در سطوح مختلف سیستم کاری که بر حواسپرتی رانندگان اتوبوسهای درونشهری تاثیر میگذارد، پرداخت. براساس نتایج این مطالعه، مهمترین اجزای تأثیرگذار سیستم کاری، محیط، وظایف و سازمان شناسایی شدند. تعامل رانندگان با سایر کاربران خیابان و مسافران، ارتباط با سرپرستان و همکاران و مسائل حقوقی تأثیرات قابل توجهی بر حواسپرتی رانندگان داشتند. رفع این مشکلات با ارائه آموزشهای مناسب به مسافران و کاربران خیابان و همچنین اجرای استراتژیهای مدیریتی در سازمان به منظور بهبود روابط درونسازمانی و حل مسائل مربوط به حقوق امکانپذیر است.
تارا روحانی، نرمین حسنزاده رنگی، یحیی خسروی،
دوره ۱۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۴۰۳ )
چکیده
مقدمه: علمسنجی بهعنوان حوزهای از پژوهش، به بررسی و تحلیل روندها و الگوهای علمی در مجلات علمی مختلف میپردازد. هدف از این مطالعه، تحلیل محتوای مقالات منتشر شده در ده سال اخیر در مجلات معتبر علمیپژوهشی به زبان فارسی در زمینه ارگونومی و تعیین الگوی توزیع مقالات بر حسب موضوعهای استخراج شده است.
روش کار: کلیه مطالعات منتشر شده در یک دهه اخیر (۱۳۹۰ الی ۱۴۰۰) در مجلات علمی پژوهشی فارسی «فصلنامه بهداشت و ایمنی کار»، «ارگونومی»، «سلامت کار»، «مهندسی بهداشت حرفه ای»، «طب کار» و «بهداشتکار و ارتقا سلامت» به روش سرشماری از وبگاه مجلات استخراج شدند. تعداد ۵۲۷ مقاله منتشر شده بر حسب کدهای موضوعی استخراج شده از مجلات بین المللی دسته بندی شدند. نرم افزار Excel جهت آماده سازی و تحلیل داده ها استفاده شد.
یافته ها: موضوع «وضعیت فیزیوسایکولوژی و فاکتورهای شغلی» دارای بیشترین درصد فراوانی (۶۵/۱۷ درصد) و موضوع «ارگونومی در کارگاههای کوچک» دارای کمترین درصد فراوانی (صفر درصد) است. موضوع های «وضعیت فیزیوسایکولوژی و فاکتورهای شغلی»، «متدولوژی ارگونومی، روشها و تکنیک ها»، «بازرسی، نظارت و ارزیابی عملکرد» و «ویژگی های فیزیولوژی، فرایندهای شناختی» حدود ۵۵ درصد مقالات منتشر شده را تبیین میکند. موضوع «طراحی محل کار و تجهیزات» در سالهای اخیر بیشازپیش سیر صعودی داشته اند. سیمای تحقیقات ارگونومی کشور بیشتر بر رویکرد روششناسی و نوآوری تا کاربردی، نیازهای صنایع تا خدمات و کشاورزی، کارکرد کارگاههای بزرگ تا کارگاههای کوچک و ساختمانی، و نگرش میکرو ارگونومی تا ماکرو ارگونومی متمرکز است.
نتیجه گیری: جهتگیری موجود در راستای توسعه روشها و تکنیکهای علم ارگونومی و نهادینهکردن این علم در بسترهای مختلف اجتماعی بهعنوان مداخله ای پیشگیرانه در جهت ارتقای سطح سلامت و افزایش بهره وری تأکید میکند. انتظار میرود روند توسعه تحقیقات حوزه ارگونومی کشور با سیاستگذاریهای جدید در حوزههای مختلف ضمن بهرهگیری از پیشرفتهای علمی بینالمللی بر کارکردها و چالشهای خاص کشور و با رویکرد مسئلهمحور بهبود یابد.
نرمین حسن زاده رنگی، بیان حسینی، یگانه اختری، احسان فرورش، یحیی خسروی،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: این مطالعه باهدف ترسیم نمایه خدمات بهداشت حرفهای ایران و تبیین چالشها و رهیافتهای اجرایی و تحقیقاتی با تمرکز بر پوشش خدمات و مداخلات انجام شده است.
روش کار: در این مطالعه تلفیقی کمی و کیفی، دادهها از طریق چندجانبه نگری و بر اساس مرور اسناد سازمانهای بینالمللی نظیر سازمان بهداشت جهانی و سازمان بینالمللی کار، نمایه بهداشت حرفهای کشورها، قوانین و مقررات، مطالعات گذشته و مصاحبه با خبرگان گردآوری شد. دادههای ثانویه از پورتال وزارت بهداشت و بر اساس چکلیست بازرسی و همچنین دادههای ثانویه مرکز ملی آمار جمعآوری شد. دادههای کیفی از طریق تحلیل محتوای استقرایی و قیاسی و دادههای کمی از طریق آمار توصیفی تحلیل شد.
یافته ها: نمایه خدمات بهداشت حرفهای در قالب ۴۵ شاخص در ۹ حیطه و ۶ نوع برای ایران اختصاصی سازی شد. پوشش خدمات بازرسی برای کل کارگاههای موجود (۳۹ درصد) و برای کل شاغلان موجود (۱۵ درصد)، تخمین زده میشود. پوشش خدمات در کارگاههای تحت پوشش بازرسی شامل دسترسی به تسهیلات کامل بهداشتی (۴۸ درصد) و کنترل مواجهات شغلی (۱۸ درصد) است. پوشش خدمات برای شاغلان تحت پوشش بازرسی شامل معاینات شغلی (۵۸ درصد)، آموزش بهداشت حرفهای (۶۲ درصد) و استفاده از وسایل حفاظت فردی (۶۶ درصد) است.
نتیجه گیری: مهمترین مداخله در حیطه پوشش و پایداری خدمات، بهجز بازرسی که جنبه حاکمیتی دارد، سایر خدمات به گسترهای از خدمتدهندگان حقوقی با رفع موانع موجود و با محوریت ارائه خدمات به کارگاههای کوچک برونسپاری شود. بازطراحی خدمات بهداشت حرفهای تمرکز بر جنبههای اقتصادی کنترلها، سلسلهمراتب کنترلها، اولویتبندی کنترلها، کنترلهای کمهزینه و اثربخش مخصوصاً در کارگاههای کوچک ضروری است.
مرضیه ایزدی لای بیدی، محمد اصغری جعفرآبادی، اعظم ملکی قهفرخی، الهام انتظاری زارچ، مجتبی خسروی دانش،
دوره ۱۵، شماره ۱ - ( ۱-۱۴۰۴ )
چکیده
مقدمه: عملکرد شغلی فردی نقش مهمی در اثربخشی سازمانی و بهبود رفاه کارکنان دارد. پرسشنامه IWPQ به منظور بررسی اثربخشی دامنه وسیعی از مداخلات، رویهها و استراتژیها برای حفظ بهبود و بهینهسازی عملکرد شغلی فرد میتواند مناسب باشد. این مطالعه با هدف ترجمه، انطباق فرهنگی و ارزیابی ویژگیهای روانسنجی پرسشنامه عملکرد شغلی فردی (IWPQ) به زبان فارسی انجام شد.
روش کار: این پژوهش توصیفی-روششناختی در دو مرحله انجام شد: (۱) ترجمه و انطباق فرهنگی (بررسی روایی صوری و محتوایی)، و (۲) ارزیابی ویژگیهای روانسنجی (بررسی همسانی درونی، پایایی آزمون-بازآزمون و روایی سازه). نمونه شامل ۲۰۶ کارمند اداری بود که میانگین سنی آنها ۳/۳۴ سال (انحراف معیار = ۷/۷) بود. از بین افراد ۵۱ درصد آنها (۱۰۵ نفر) مرد و ۴۹ درصد (۱۰۱ نفر) زن بودند. پرسشنامه IWPQ با روش ترجمه مستقیم و معکوس ترجمه شد و روایی سازه آن با استفاده از تحلیل عاملی اکتشافی و تأییدی بررسی شد.
یافته ها: نسخه فارسی IWPQ روایی صوری و محتوایی قابل قبولی داشت. تحلیل عاملی اکتشافی ساختار سهعاملی شامل عملکرد وظیفهای، عملکرد زمینهای و رفتارهای تخریبگر را تأیید کرد. شاخصهای تحلیل عاملی تأییدی (مانند CFI = ۰/۸۷, SRMR = ۰/۰۸ and RMSEA = ۰/۰۹ ) برازش مدل را قابل قبول نشان دادند. همسانی درونی و پایایی آزمون-بازآزمون در تمامی ابعاد مطلوب بود (Cronbach’s alpha > ۰/۷۰ and ICC > ۰/۸۰).
نتیجه گیری: نسخه فارسی IWPQ ابزار معتبری برای ارزیابی عملکرد شغلی فردی در گروههای شغلی مختلف است و میتواند بهعنوان ابزاری قابل اعتماد در ارزیابی مداخلات و استراتژیهای بهبود عملکرد شغلی مورد استفاده قرار گیرد.