جستجو در مقالات منتشر شده


۹ نتیجه برای جهانگیری

زهرا زمانیان، مهدی جهانگیری، محمد امین نوروزی، اسداله افشین، علی نعمتی، امیرحسین داودیان طلب، حامد آقایی،
دوره ۱، شماره ۱ - ( ۱۰-۱۳۹۰ )
چکیده


عباسعلی کسایی نسب، علی کریمی ، مهدی جهانگیری، علی رضا دارابی نژاد، رضا رستمی،
دوره ۳، شماره ۱ - ( ۲-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: مواجهه با بیوآئروسل‌ها با گستره ی وسیعی از اثرات بهداشتی شامل اثرات سمی حاد، آلرژی و سرطان در ارتباط است. این مطالعه با هدف تعیین نوع و تراکم بیوآئروسل‌ها در هوای یکی از کشتارگاه‌های صنعتی دام در شهر شیراز انجام شده است.

.

روش کار: در این مطالعه مقطعی در مجموع تعداد ۱۱۲ نمونه ی هوا از بخش های مختلف کشتارگاه صنعتی دام جمع آوری شد. براساس روش موسسه ی ایمنی و بهداشت امریکا نمونه برداری از بیوآئروسل‌ها بر اساس محیط های کشت آگار خونی و دکسترو آگار و نمونه بردار تک مرحله ای آندرسن با دبی ۳/۲۸ لیتر در دقیقه، مدت زمان نمونه برداری ۱۰ دقیقه انجام و تراکم ها بر حسب CFU/m۳ تعیین شدند.

 .

یافته ها: بیشترین آلودگی در محل پخت خون(CFU/m۳ ۴۴/۳۲۸۱) و کمترین آلودگی در محل تحویل گوشت (CFU/m۳ ۱/۹۹) بود. یافته های این بررسی همچنین نشان داد تراکم بیوآئروسل‌ها در کشتارگاه صنعتی دام ۲۸ برابر بیشتر از تراکم زمینه در فاصله ی ۵ کیلو متری کشتارگاه به عنوان نقطه مرجع می باشد و ۵ گونه قارچ مشاهده شد که گونه‌های غالب آسپرژیلوس نایجر و پنیسیلیوم بودند

 .

نتیجه گیری: تراکم بیوآئروسل‌ها در کشتارگاه صنعتی دام در مقایسه با نقطه ی مرجع و حدود پیشنهاد شده توسط برخی سازمان ها بالاتر بوده و لازم است اقدامات لازم از جمله بهسازی فرآیند، فعالیت‌های فنی مهندسی شامل استفاده از سیستم های تهویه مناسب و همچنین اقدامات کنترلی فردی و مدیریتی صورت گیرد.


سمیه فرهنگ دهقان، محمد رضا منظم، پروین نصیری، زهره حقیقی کفاش، مهدی جهانگیری،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: صدا به عنوان یکی از عوامل شایع زیان آور محیط‌های کاری، علاوه بر مشکلات جسمانی سبب بروز اثرات سوء فراوانی بر سلامت روان افراد نیز می شود. این مطالعه توصیفی– مقطعی با هدف اندازه گیری مواجهه صدای کارکنان یک مجتمع پتروشیمی و ارزیابی میزان آزاردهندگی آن انجام پذیرفت.

.

روش کار: برای این منظور ۴۷ نفر از کارکنان بخش اداری و تولید این مجتمع پتروشیمی تحت مطالعه قرار گرفتند. ابتدا جهت ارزیابی میزان مواجهه صدای کارکنان، دزیمتری صدای کارکنان بخش تولید و آنالیز فرکانسی محیط‌های اداری توسط دزیمتر CEL-۲۷۲ و صدا سنج ۲۲۳۶B&K- صورت گرفت. بعد از آن، پرسشنامه میزان آزاردهندگی صدای محل کار توسط این افراد تکمیل گردید. این پرسشنامه متشکل از سه بخش بود: نمره دهی به شدت صدای محیط کار، نمره دهی به میزان آزاردهندگی صدای محیط کار و تعیین حالاتی که افراد در طول روز تجربه می‌کنند، مانند احساس خستگی، سستی، کاهش قدرت تمرکز و غیره... بود.

.

یافته ها: نتایج حاصل از اندازه گیری صدای فردی نشان داد که میانگین تراز معادل ۸ ساعته در کارکنان بخش تولید ۸۶,۱۳ دسی بل A می‌باشد. طبق یافته های حاصل از آنالیز فرکانسی واحدهای اداری میانگین تراز معادل صدا و معیار (Preferred Noise-Criteria) و PNC به ترتیب ۶۹.۴ دسی بل A، و ۶۲ می‌باشد. نتایج حاصل از ارزیابی شدت صدای محیط کار نشان داد که به ترتیب ۱۷.۹ و ۶۳.۲ درصد از کارکنان بخش اداری و تولید، صدای محیط کار خود را بسیار زیاد ارزیابی نمودند. ۱۰.۷ درصد کارکنان بخش اداری میزان آزاردهندگی صدای محیط کار خود را خیلی آزاردهنده عنوان کردند و از نقطه نظر ۴۲ درصد کارکنان بخش تولید صدای محیط کار خیلی آزار دهنده بود. به طور متوسط حدود ۴۹ درصد شاغلین بخش اداری و حدود ۶۰ درصد کارکنان تولید برای تکرار تجربه حالاتی چون احساس خستگی در طی روز گزینه گاهی اوقات و بیشتر را برگزیدند

.

نتیجه گیری: با توجه به آن که نتایج دزیمتری و ارزیابی معیار های صوتی و البته طبق خود اظهاری پرسنل از برآورد شدت و آزاردهندگی صدای محیط کار خود، نیاز به ارایه راهکارهای فنی - مدیریتی اصولی جهت کاهش میزان مواجهه کارکنان بخش تولید و کاهش صدای محیطی در راستای کاهش مواجهه کارکنان اداری در این مجتمع بسیار احساس می‌شود.


مهدی جهانگیری، مسعود نقاب، رضا رستمی، ماندانا آقابیگی، وحید خادمیان، فروغ زارع دریسی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: بیوآئروسُل‌‌های منتشر شده از فرایندهای تصفیه پساب می توانند حاوی عوامل بیماریزای موجود در فاضلاب باشند و سلامت کارکنان شاغل در تصفیه خانه های فاضلاب را در معرض خطر قرار دهند. هدف از انجام این مطالعه ارزیابی وضعیت انتشار بیوآئروسُل‌ها در واحدهای مختلف یک تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی بود.

روش کار: این مطالعه به شکل مقطعی در بخش های مختلف یک تصفیه خانه فاضلاب بهداشتی انجام شد. برای این منظور از محیط های کشت آگار خونی و دکسترو آگار و نمونه بردار تک مرحله ای آندرسون با دبی ۳/۲۸ لیتر در دقیقه استفاده شد. مدت زمان نمونه برداری به طور متوسط ۱۰ دقیقه بود. نمونه های جمع آوری شده بلافاصله در آزمایشگاه به مدت ۴۸ ساعت در انکوباتور قرار گرفته و سپس مورد شمارش قرار گرفتند.

یافته ها: بر اساس نتایج این مطالعه میانگین تراکم ‌ بیوآئروسُلهای باکتریایی و قارچی در کل واحدهای تصفیه پساب به ترتیب CFU/m۳ ۳۰/۲۳± ۸۶/۴۱۲ و CFU/m۳ ۹۹/۲۳± ۷۲/۵۳ اندازه گیری شد. آلودگی میکروبی هوا در فاصله ی یک کیلومتری (نقطه مرجع) ۱۷ برابر کمتر از میانگین تراکم اندازه گیری شده در واحدهای تصفیه پساب بود.

نتیجه گیری: فرایندهای تصفیه پساب می توانند سبب آلودگی هوای اطراف تصفیه خانه به بیوآئروسُل‌ها به ویژه باکتری‌ها شوند که ضروری است اقدامات لازم جهت کنترل انتشار آلودگی و حفاظت از سلامت کارکنان در برابر مخاطرات ناشی از استنشاق آنها به عمل آید.


حسین ماری اریاد، فروغ زارع دریسی، مهدی جهانگیری، مسعود ریسمانچیان، علی کریمی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: یکی از عوامل موثر بر کیفیت هوای داخل ساختمان‌ها، عملکرد سیستم‌های تهویه مطبوع هوا است. این سیستم‌ها ضمن فراهم کردن هوای تمیز و بدون بو ، دما، رطوبت و نیز جریان هوا را جهت راحتی و آسایش ساکنان ساختمان فراهم می‌کنند. مطالعه فوق با هدف بررسی کارایی سیستم تهویه مطبوع در یک ساختمان اداری در شهر تهران انجام شد.

.

روش بررسی: به منظور بررسی نظرات کارکنان در زمینه عملکرد سیستم HVAC از یک پرسشنامه خود ساخته استفاده شد. برای ارزیابی عملکرد سیستم HVAC سرعت جریان در توزیع کننده‌ها اندازه‌گیری گردید. به‌علاوه میزان دی اکسید کربن، دمای هوا و سطح رطوبت نسبی در تمامی طبقات ساختمان مورد سنجش قرار گرفت. نحوه توزیع هوا به داخل ساختمان نیز با استفاده از تست دود بررسی شد.

.

یافته ها: بیشتر افراد مورد بررسی از جهت جریان هوا، گرما و بوی سیگار شکایت داشتند. بالاترین مقدار دی اکسید کربن در رستوران و به میزان ۹۳۰ پی پی ام اندازه گیری شد. حداکثر و حداقل رطوبت نسبی و دما به ترتیب ۴/۲۸ -۲۳ درصد و ۳/۲۸- ۸/۱۳ درجه سانتیگراد بود. بررسی‌های حاصل از تست دود نشان داد که جهت و یا توزیع جریان هوا در یک سوم از توزیع کننده‌های هوا نامناسب می‌باشد.

.

نتیجه گیری: این مطالعه نشان داد که مهم‌ترین نقص در سیستم HVAC مورد بررسی ناشی از توزیع و جهت نامناسب جریان هوا بوده و با تنظیم و بالانس سیستم HVAC می توان آن را اصلاح نمود.


محمد جهانگیری، رستم گلمحمدی، محسن علی آبادی،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

زمینه و هدف: نیروگاه‌ها از جمله صنایع مهم کشور می‌باشند که تعداد قابل توجهی از کارگران در آنها مشغول به کار هستند و تامین سلامت آنان حایز اهمیت می باشد. مواجهه با صدا، به عنوان فراگیر‌ترین آلاینده فیزیکی محیط کار یک معضل مهم ایمنی و بهداشت در بسیاری از مجموعه های صنعتی محسوب می‌گردد و تعیین منابع اصلی یکی از اولویت‌های مهم در کنترل صدا می باشد. نیروگاه‌ها به علت تنوع تجهیزات از جمله صنایع درگیر با این مشکل هستند. مطالعه حاضر با هدف ارزیابی آلودگی صدای صنعتی نیروگاه و به منظور تعیین منابع اصلی صدا انجام گردید.

.

روش بررسی: این مطالعه توصیفی تحلیلی و مقطعی در طبقه همکف واحد توربین یکی از نیروگاه‌های حرارتی انجام گردید. صدای محیطی با رعایت استانداردهای ISO ۹۶۱۲ و ISO ۱۱۲۰۰ توسط دستگاه تراز سنج صوت کالیبره شده مدل TES-۱۳۸۹ در شبکه A و در حالت Slow اندازه گیری و سپس داده‌ها وارد نرم افزار Surfer V,۱۰ گردید. پس از شبکه بندی عمومی و تعیین محدوده‌های هم‌تراز در هر واحد و نحوه انتشار صوت در محیط، منبع اصلی صدا شناسایی شد. در نهایت با استفاده از نتایج اندازه گیری تراز فشار صوت، با کمک روش شبکه‌بندی موضعی در ترکیب با نرم افزارSurfer تفکیک اجزاء اصلی دستگاه در انتشار صدا انجام‌ گردید.

.

یافته‌ها: نتایج اندازه گیری محیطی صدا نشان داد که تراز فشار صوت در کلیه واحدها در رده بندی محدوده خطر بود و از بین واحدهای مورد بررسی بیشترین میانگین تراز فشار صوت مربوط به واحد ۲ و با dB(A) ۱/۹۳ ثبت گردید. نقشه‌های هم‌تراز صوتی رسم شده توسط نرم‌افزار نشان داد که بیشترین تراز فشار صوت در کلیه واحدها مربوط به ایستگاه‌های اطراف پمپ تغذیه کننده آب (فید واتر پمپ) بوده و این دستگاه به عنوان منبع اصلی صدا در کلیه واحدها تعیین شد. همچنین از بین ۴ جزء اصلی این دستگاه، بیشترین تراز فشار صوت مربوط به پمپ اصلی و گیربکس و دارای تراز فشار صوت حدود dB(L) ۱۰۰ و فرکانس غالب Hz ۱۰۰۰ بود.

.

نتیجه‌گیری: با توجه به اینکه بخش ورودی آب پمپ‌های مورد بررسی نقش اصلی را در انتشار صدا دارد، طراحی و اجرای اقدامات کنترل فنی از جمله اتاقک سازی بر روی منابع به منظور کاهش تراز فشار صوت منتشره به حدود ایمن در این نیروگاه،‌ امری ضروری به نظر می‌رسد.


مهدی جهانگیری، فاطمه رجبی، صابره دوستی، محمد قربانی، سعیده جعفری،
دوره ۷، شماره ۴ - ( ۹-۱۳۹۶ )
چکیده

مقدمه: کارکنان شاغل در آشپزخانه ها به علت لغزندگی ناشی از آلاینده هایی مانند روغن، آب و مواد غذایی در معرض حوادث سرخوردن می باشند. این مطالعه با هدف بررسی شیوع و ارزیابی ریسک سرخوردن در آشپزخانه های صنعتی شهر شیراز انجام شد.

روش کار: این مطالعه مقطعی بر روی ۳۲۲ مورد از آشپزخانه های صنعتی شهر شیراز که مایل به همکاری بودند، (تعداد کل رستوران ها ۱۳۰۳ مورد و روش نمونه برداری تصادفی ساده) انجام شد. برای ارزیابی ریسک سر خوردن از نرم افزار ارزیابی ریسک سر خوردن (SAT) که توسط اداره اجرایی ایمنی و بهداشت انگلیس (HSE) ارایه شده است، استفاده گردید. اطلاعات مربوط به شیوع حوادث سرخوردن با استفاده از یک پرسش نامه خودساخته جمع آوری گردید. برای اندازه گیری ضریب زبری از دستگاه زبری سنج مدل TQC-SP۱۵۶۰ استفاده شد. تحلیل داده ها با استفاده ازنرم افزار SPSS-۲۲ انجام گردید.

یافته ها: سطح ریسک سر خوردن در ۴۷ درصد  آشپزخانه های مورد بررسی در سطح متوسط و در بقیه موارد در سطح پایین بود. سطح ریسک سر خوردن به طور معنا داری در  بین آشپزخانه های رستوران های سنتی بیش تر از فست فود ها به دست آمد. مقدار زبری سطوح اندازه گیری شده به طور میانگین ۴۱۹۱,۹۱ میکرومتر (µm) بود که بیش ترین و کم ترین مقدار به ترتیب ۴۴۵۸.۲ و ۳۹۷۷.۳ میکرومتر برآورد شدند. در این مطالعه شیوع حوادث سر خوردن در افراد مورد مطالعه  ۵۰.۳% گزارش شد و بیش تر حوادث رخ داده در آشپزخانه ها و مهم‌ترین علت حوادث نیز، کثیفی و مرطوب بودن کف بیان گردید.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد به علت تفاوت در نحوه و زمان سرویس دهی و نیز حجم کاری، سطح ریسک سرخوردن در آشپزخانه های رستوران‌های سنتی بیش تر از فست فود ها است. تقریباً در نیمی از اماکن طبخ مورد بررسی، ریسک سرخوردن در سطح  متوسط به دست آمد که جهت کاهش آن، ضروری است مداخلاتی در خصوص نحوه کنترل نشتی ها و  نظافت محیط کار، خصوصیات کفپوش و استفاده از کفش های ضد سرخوردن در آشپزخانه ها به عمل آید.


مهدی جهانگیری، حسین مولایی فر، مرضیه هنربخش، پیام فرهادی، بهبود خانی، فاضل رجبی،
دوره ۸، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۷ )
چکیده

مقدمه: بیماری های پوستی ناشی از مواجهه با مواد شیمیایی یکی از مشکلات مهم سلامت در محیط های شغلی محسوب می شوند. این مطالعه با هدف اولویت بندی روش های کنترل مواجهه ی پوستی با مواد شیمیایی در یک کارخانه ی رنگ کاری انجام شد.
روش کار: در این مطالعه ی مقطعی- تحلیلی، ابتدا از طریق سوابق موجود و دیدگاه های خبرگان و هم چنین نتایج حاصل از مطالعات گذشته ۷ معیار و ۸ گزینه برای کنترل مواجهه پوستی انتخاب و به روش FAHP-TOPSIS اولویت بندی شدند.
یافته ها: در مقایسه ی زوجی، معیار ایمن بودن روش (w=۰,۲۹۸) دارای بیش ترین اهمیت و معیار  به روز بودن روش (w=۰.۰۱۳۸) کم ترین اهمیت را به خود اختصاص داد. از بین گزینه های کنترلی نیز بالاترین و پایین ترین اولویت به ترتیب مربوط به آموزش (w=۰.۸۱۷) و برنامه ریزی کار و استراحت (۰.۲۳۳) بود.
نتیجه گیری: بر اساس نتایج حاصل از این مطالعه، در کارخانه رنگ مورد مطالعه، آموزش به عنوان بهترین    راه کارهای کنترل مواجهه ی پوستی با مواد شیمیایی    بر اساس معیارهای مورد بررسی شناسایی شد که می تواند در جهت ارتقاء سطح سلامت پوستی کارکنان مورد توجه قرار گیرد.
حجت الله کاکایی، مجتبی بیگزاده، فریده گلبابایی، محمدرضا گنجعلی، مهدی جهانگیری، سید جمالدین شاه طاهری،
دوره ۹، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۸ )
چکیده

مقدمه: سولفید هیدروژن یکی از مهمترین ناخالصی های موجود در گاز طبیعی است. با توجه به این واقعیت که این گاز بسیار خطرناک، سمی، خورنده و آتش زا می باشد، لذا حذف سولفید هیدروژن به روش های مختلفی مورد مطالعه قرار گرفته است که یکی از شناخته شده ترین آنها روش جذب سطحی می باشد. در مطالعه حاضر از کربن فعال و کامپوزیت کربن فعال داربست آلی-فلزی (MOF-۵) جهت حذف سولفید هیدروژن از هوای تنفسی به روش جذب سطحی استفاده شد.
روش کار: ابتدا کربن فعال (AC) توسط آسیاب گلوله ای تبدیل به پودر گردید و کامپوزیت  AC/MOF-۵بر پایه کربن با مقادیر۱۰، ۲۵ و ۴۰ درصد وزنی از داربست آلی فلزی MOF-۵ سنتز شد. سپس بررسی میزان جذب و زمان عبور آلاینده در دما، رطوبت و غلظت های مختلف با استفاده از سیستم شبیه ساز دستگاه تنفسی انسان طراحی شده مورد آزمایش قرار گرفت. برای تعیین ویژگی جاذب های کامپوزیتی تهیه شده از روش های دستگاهی XRD، SEM و BET استفاده گردید.برای سنجش میزان دقیق گاز سولفید هیدروژن از سنسور اختصاصی دستگاه قرائت مستقیم aeroqual S۵۰۰ با دقت
 ppm ۰۱/۰ برای گاز سولفید هیدروژن استفاده شد.   
یافته ها: کامپوزیت AC/MOF-۵ نسبت به سایر جاذب ها میزان جذب و زمان عبور آلاینده بالاتری را نشان داد. سطح ویژه (BET) برای این نمونهm۲/g  ۸۱۴، متوسط قطر حفره ها ۶۷۹۵/۱ نانومتر و حجم کل حفرات برابر cm۳/g ۳۴۲/۰ بدست آمد. نمودار ایزوترم نشان داد که بر اساس تقسیم بندی اتحادیه جهانی شیمی محض و کاربردی ( IUPAC ) بیشتر اندازه حفرات این جاذب در دسته میکرو متخلخل قرار گرفت. بیشترین میزان جذب (میلی گرم بر گرم جاذب) و زمان عبور آلاینده (دقیقه) مربوط به جاذب  با ۴۱/۶۰ (۰۸/۱=SD) میلی گرم بر گرم جاذب و ۲۶/۵۶ (۳۸/۲=SD) دقیقه در دمای ۱۵ درجه سانتی گراد، غلظت ppm ۸۸/۹ (۷۰/۰=SD) ، رطوبت ۰۶/۵۱ (۱۵/۰=SD) و افت فشار ۳۴/۵۱ میلی متر آب بود. با افزودن بیش از  ۲۵ درصد وزنی از داربست آلی-فلزی MOF-۵ به کربن فعال مقدار جذب و زمان عبور آلاینده افزایش یافت، اگرچه افت فشار آن نیز بیشتر گردید.
نتیجه گیری: نتایج نشان داد که جاذب کامپوزیتی AC/MOF-۵ ، باتوجه به ساختار متخلخل، سطح ویژه بالا، و از همه مهمتر داشتن گروه های Zn-O-C، باعث افزایش میزان جذب و همچنین زمان عبور آلاینده شد. با این حال افت فشار نسبتا بالاتری را نسبت به کربن فعال تجاری  (AC)نشان داد.
 

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb