جستجو در مقالات منتشر شده


۸ نتیجه برای بهشتی

پروین نصیری، ایرج علی محمدی، محمد حسین بهشتی، کمال اعظم،
دوره ۳، شماره ۲ - ( ۵-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: تیلر یک تراکتور دستی چند منظوره است که در ابتدا برای شخم زدن زمین و بعدا برای فعالیتهای دیگر کشاورزی استفاده می شود. ارتعاش منتقله از دسته تیلر به کاربران احتمال دارد منجر به بروز صدمات زیادی از جمله ناراحتی ، درد و اختلالات اسکلتی عضلانی گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی مواجهه با ارتعاش دست و بازو در کاربران تیلر مدل HT۹۰۰ به عنوان فراوانترین مدل تیلر مورد استفاده می باشد.

.

روش کار: در این مطالعه ۴۰ کاربر تیلر مدل HT ۹۰۰ در شهرستان کاشمر استان خراسان رضوی مورد بررسی قرار گرفتند . اندازه گیری ارتعاش دست و بازو بر اساس استاندارد ISO ۵۳۴۹-۱ و ISO ۵۳۴۹-۲ در ۳ حالت مختلف، ساکن و دنده خلاص (درجا) ، انتقال به زمین و شخم زدن زمین در دنده های مختلف انجام شد. جهت اندازه گیری ارتعاش از ارتعاش سنج پاسخ انسان B$K مدل ۲۵۱۲ استفاده شد.

.

یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در تمام موقعیتهای اندازه گیری شده میزان مواجهه با ارتعاش دست و بازو بیش از میزان استاندارد بوده و خطر بروز اختلالات ناشی از ارتعاش وجود دارد. بیشترین میزان مواجهه با ارتعاش در حالت شخم زدن تیلر می باشد . میزان مواجهه در ۳ حالت شخم زدن ، انتقال و درجا کار کردن تیلر به ترتیب برابر ۱۶,۹۵ ، ۱۴.۱۶ و ۸.۶۵ متر بر مجذور ثانیه می باشد. در تمام حالات اندازه گیری شده میزان مواجهه با ارتعاش در جهت x نسبت به جهت y و z بیشتر بود.

.

نتیجه گیری: این مطالعه بر نیاز برای مداخله و اتخاذ تدابیر کنترلی و مدیریتی جهت حذف و کاهش ارتعاش دست و بازو منتقله از تیلر به دست کاربران جهت جلوگیری از بروز مشکلات عمده از جمله وقوع اختلالات اسکلتی – عضلانی ، ناراحتی و خستگی زودرس تاکید فراوان داشته و همچنین تیاز به انجام مطالعات بیشتر جهت شناسایی منابع ارتعاش بر روی انواع مختلف تیلر نیز امری ضروریست.


پروین نصیری، ایرج علی محمدی، محمد حسین بهشتی، کمال اعظم، روح اله حاجی زاده،
دوره ۳، شماره ۳ - ( ۹-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: رانندگان تراکتور در طول رانندگی به‌طور دایم در معرض ارتعاش تمام بدن قرار دارند که این مساله ممکن است منجر به بروز اختلالات سیستم‌های اسکلتی – عضلانی ، عصبی ، گردش خون و بروز بیماری‌های شغلی ناشی از ارتعاش گردد. هدف از این مطالعه ارزیابی مواجهه رانندگان تراکتور با ارتعاش کل بدن می باشد.

.

روش کار: در این مطالعه پارامترهای مربوط به ارتعاش تمام بدن مانند شتاب ریشه مجموع مربعات، شتاب معادل کلی ، میزان دوز ارتعاش و فاکتور قله به صورت مجزا در سه جهت (x ، y و z) در ۳ تراکتور مسی فرگوسن مدل ۱۶۵ و در ۳ حالت مختلف انتقال (بدون تریلی، همراه تریلی خالی و همراه با تریلی با بار خاک) شخم زدن زمین و بارگیری تریلی خاک با تراکتور و در وضعیت‌های کاری با دنده‌های مختلف بر اساس رهنمودهای استاندارد ISO ۲۶۳۱ اندازه گیری شده و با میزان مجاز مقایسه شد.

.

یافته ها: نتایج این مطالعه نشان داد که در تمام موقعیت‌های اندازه گیری شده، میزان مواجهه با ارتعاش کل بدن بیش از میزان مجاز بوده و ریسک بروز اختلالات ناشی از آن وجود دارد. بیشترین میزان مواجهه با ارتعاش(برایند ۳ جهت ) در حالت انتقال با تریلی خالی (m/s۲ ۴۳,۱۱)، انتقال با تریلی با بار خاک (m/s۲ ۱۸.۹۲) و (شخم زدن زمین با دنده ۲ (m/s۲ ۱۷.۳۹) می‌باشد. بیشترین میزان CF ( فاکتور قله) نیز برای حالت انتقال بدون تریلی با دنده ۳ (۱۰.۷) ، سپس شخم زدن زمین( ۷.۳۵ ) و بارگیری (۶.۵۰) به‌دست آمد. بالاترین مقدار دوز ارتعاش به ترتیب برای حالت انتقال با تریلی خالی با دنده ۴ (m/s۱.۷۵ ۱۸۹.۹۲) و دنده ۳ (m/s۱.۷۵ ۱۰۸.۱۵) به‌دست آمد در تمام حالات اندازه گیری شده میزان مواجهه با ارتعاش در جهت y نسبت به جهت x و z بیشتر بود.

.

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه بیانگر آن است که رانندگان تراکتور با ارتعاش کل بدن بیش از حد مجاز مواجه بوده و ممکن است در دراز مدت با عوارض ناشی از این مواجهه دچار شوند. در نتیجه این مطالعه بر نیاز به مداخله و اتخاذ تدابیر کنترلی و مدیریتی جهت حذف و کاهش ارتعاش کل بدن رانندگان و به منظور جلوگیری از بروز مشکلات عمده از جمله وقوع اختلالات اسکلتی – عضلانی ، ناراحتی و خستگی زودرس تاکید فراوان دارد و همچنین نیاز به انجام مطالعات بیشتر جهت شناسایی منابع ارتعاش بر روی انواع مختلف تراکتور نیز امری ضروریست.


روح اله حاجی زاده، محمد حسین بهشتی، اسماعیل خداپرست، جواد ملکوتی، حسین رحیمی،
دوره ۳، شماره ۴ - ( ۱۱-۱۳۹۲ )
چکیده

مقدمه: استرس گرمایی در محیط های کاری، علاوه بر ایجاد ناراحتی های متعدد مانند کاهش آسایش حرارتی و ایجاد تنش‌های گرمایی، در موارد شدیدتر ممکن است منجر به ایجاد حادثه و بیماری‌های ناشی از گرمای بیش از حد گردد. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت استرس گرمایی در کارگاه های کوچک شهرستان قم بر اساس شاخص WBGT و همچنین بررسی ارتباط بین WBGT و شاخص های فیزیولوژیکی است.

.

روش کار: این مطالعه به صورت توصیفی – مقطعی در مرداد ماه ۱۳۹۱ در ۲۵ کارگاه کوچک شهرستان قم مشتمل بر۱۰ کارگاه روباز و ۱۵کارگاه سرپوشیده انجام شد. اندازه گیریWBGT براساس استاندارد ISO۷۲۴۳ انجام شد. همچنین پاسخ های فیزیولوژیکی ۲۵ نفر کارگر (یک نفر از هرگارگاه) شامل نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک سنجش شد.

.

یافته ها: میانگین شاخص WBGT برای مشاغل سرپوشیده شامل صافکاری، مکانیکی، نقاشی، جوشکاری و درب و پنجره سازی به ترتیب C◦ ۵۵/۲۷، C◦ ۴۵/۲۷، C◦ ۶۴/۲۴، C◦ ۷۳/۲۶ و C◦ ۸۹/۲۵، برای کارگاه‌های روباز صافکاری، مکانیکی و نقاشی C◦ ۰۱/۳۰ و برای کارگاه‌های جوشکاری و درب و پنجره سازی C◦ ۵۲/۲۸ به‌دست آمد. میزان WBGT در مقایسه با میزان استاندارد ISO ۷۲۴۳ درتمام کارگاه‌های کوچک اندازه گیری شده بیشتر از حد مجاز بود. کارگاه‌های صافکاری و نقاشی دارای بیشترین میزان WBGTبودند (به ترتیب C◦ ۲۲/۳۰ و C◦ ۰۳/۳۰) میانگین WBGT کارگاه های صافکاری که نسبت به دیگر مشاغل بیشتر در معرض فضای باز و تابش های خورشیدی بودند با کارگاههای جوشکاری و درب و پنجره سازی اختلاف معناداری داشت (آزمون T-test). بین WBGT و نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک رابطه معناداری مشاهده نشد (۰۵/۰). نتایج حاکی از آن است که کارگران در معرض استرس حرارتی قرار دارند و انجام مطالعات بیشتر و ایجاد تدابیر جهت مراقبت از کارگران امری ضروری است.

.

نتیجه گیری: میزان استرس حرارتی تقریباً در کلیه ی کارگاه‌های کوچک مورد مطالعه بیشتر از حدود مجاز توصیه شده بوده و در این میان کارگاه های روباز بیشترین میزان استرس حرارتی را داشتند، هرچند استرس های حرارتی با استرس‌های مورد مطالعه همبستگی معناداری را نشان نمی دهند.


علی خوانین، رمضان میرزایی، محمدحسین بهشتی، زهرا صفری، کیکاوس ازره،
دوره ۴، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: رایج‌ترین استانداردهای مورد استفاده برای پیش بینی ریسک بهداشتی ناشی از ارتعاشات تمام بدن ISO ۲۶۳۱-۱ و BS ۶۸۴۱ می باشد که فرکانس‌های توزین و ضرایب مختلفی را برای حساسیت های متفاوت در محور های مختلف ارایه می‌کنند در این مطالعه حدود ۹۰۰ دقیقه اندازه گیری ارتعاش بر روی ۹ قطار در یکی از خطوط فعال مترو تهران با هدف مقایسه استانداردهای مذکور در بررسی میزان مواجهه با ارتعاش تمام بدن انجام شد.

.

روش بررسی: در این مطالعه علاوه بر ارزیابی شاخص های ارتعاشی مختلف، تفاوت های دو استاندارد ISO ۲۶۳۱-۱ و BS ۶۸۴۱ مورد بررسی قرار گرفته است. مقادیر شتاب موثر، دوز ارتعاش و دوز روزانه ارتعاشی در محور های x،y و z نشیمن‌گاه و همچنین محور x پشتی صندلی رانندگان مترو طبق توصیه ها و راهنمایی های هر دو استاندارد به صورت جداگانه اندازه گیری شد.

.

یافته ها: میانگین مقادیر محاسبه شده شتاب موثر و مقدار دوز ارتعاش در استاندارد BS ۶۸۴۱ پایین‌تر از مقادیر محاسبه شده ISO ۲۶۳۱ شد. نتایج به‌دست آمده بیانگر سطوح ریسک بالاتر از ۱۷ ms۱,۷۵  در ۳ نمونه طبق استاندارد ISO و در ۳ نمونه نیز بالاتر از مقدار راهنمای کلی ۱۵ ms۱.۷۵  ارایه شده استاندارد BS ۶۸۴۱ بود.

.

نتیجه گیری: انجام محاسبات با روش ISO مقادیر بالاتری را نشان می‌دهد و بنابراین معیار ایمن تری را نسبت به BS ۶۸۴۱ ارایه می‌کنند. هرچند که راهنمای کلی ۱۵ ms۱,۷۵ در BS از میزان حد بالایی ناحیه احتیاط راهنمای بهداشتی، ۱۷m_(s^۱.۷۵ ) ، ISO کمتر است. به‌علاوه ارتباط بین مقادیر شتاب موثرو دوز ارتعاش در استاندارد ISO ۲۶۳۱ کمی کمتر از ارتباط میان همین مقادیر در BS۶۸۴۱ شد


روح اله حاجی زاده، فریده گلبابایی، محمد رضا منظم اسماعیل پور، محمد حسین بهشتی، احمد مهری، مصطفی حسینی، اسماعیل خداپرست،
دوره ۴، شماره ۴ - ( ۱۰-۱۳۹۳ )
چکیده

مقدمه: استرس گرمایی در محیط های کاری بیشتر مشاغل خصوصا مشاغلی که محیط کارشان روباز است و همچنین از طریق فرایند کار گرما دریافت می کنند، یک خطر جدی برای سلامتی و ایمنی کارگران به شمار می آید. هدف از این پژوهش بررسی وضعیت استرس گرمایی در کارگاه های آجرپزی شهرستان قم بر اساس شاخص WBGT و همچنین بررسی ارتباط بین WBGT و شاخص های فیزیولوژیکی است.

 

روش کار: این مطالعه در ۴۰ کارگاه آجرپزی شهرستان قم انجام شد. اندازه گیری WBGT بر اساس استاندارد ISO۷۲۴۳ صورت گرفت. همچنین پاسخ های فیزیولوژیکی ۱۸۴ نفر کارگر( یک تا ۵ نفر از هرکارگاه) شامل دمای دهانی، دمای پوست، دمای سرخرگ کاروتید گوش، نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک هم‌زمان با سنجش شرایط جوی اندازه گیری شد.. در نهایت با استفاده از نرم افزار SPSS۱۶ تجزیه و تحلیل آماری انجام گرفت.

 

یافته ها: میانگین شاخص WBGT برای مشاغل مختلف آجرپزی شامل کوره، جابجایی بار، نوار نقاله، خشت زنی و گلگیری ترتیب ○C ۸/۳۰، ○C ۷۴/۲۶، ○C ۵۸/۲۶ و ○C ۲۴/۲۵ و در مجموع میانگین WBGT، ۹۸/۲۷ به‌دست آمد. میزان WBGT در مقایسه با میزان استاندارد ISO۷۲۴۳ درتمام کارگاه ها اندازه گیری شده بیشتر از حد مجاز است. میانگین WBGT در بخش کوره دارای بیشترین میزان WBGT بود(○C ۸/۳۰) میانگین WBGT در سه ارتفاع سر، شکم و پا اختلاف معناداری نداشت (آزمون T-test). اختلاف بین میانگین WBGT با میانگین دمای دهانی، دمای پوست و دمای سرخرگ کاروتید گوش به ترتیب ۲۰۳/۰، ۳۱۹/۰، ۴۹/۰ به‌دست آمد که بیشترین ضریب همبستگی را با دمای سرخرگ کاروتید گوش نشان داد و همچنین بین شاخص WBGT با میانگین نبض، فشارخون سیستولیک و دیاستولیک رابطه معناداری مشاهده نشد(۰۵/۰

P).

 

نتیجه گیری: میزان استرس حرارتی در کلیه ی کارگاه های آجرپزی مورد مطالعه بیشتر از حدود مجاز توصیه شده بود و در این میان کارگران بخش کوره با استرس حرارتی بیشتری مواجه بودند که نیاز به کنترل های ویژه ای می باشد و باید تدابیری برای کنترل استرس حرارتی این کارگران اتخاذ شود.


محمد حسین بهشتی، اسماعیل خداپرست ، سیده سولماز طالبی، الهه پارسامنش ،
دوره ۵، شماره ۲ - ( ۴-۱۳۹۴ )
چکیده

مقدمه: همه ساله افراد زیادی در صنایع ساختمان سازی دچار جراحات و آسیب های متعددی می شوند. تعیین عواملی که بیشترین مشکلات را در یک فرایند ایجاد می‌نمایند، مهم‌ترین اقدام برای بهبود وضعیت می‌باشد. نمودار پارتو برای کشف موضوعاتی که بیشترین درصد مشکلات را سبب می شوند مورد استفاده قرار می گیرد. هدف از انجام این مطالعه بررسی حوادث ساختمان سازی در استان قم با استفاده از نمودار پارتو می‌باشد.

.

روش کار: در این مطالعه‌ی توصیفی- تحلیلی، کلیه حوادث مربوط به صنعت ساختمان سازی بین سال های ۹۱-۸۸ ثبت شده در سازمان تامین اجتماعی استان قم با استفاده از نمودار پارتو و با کمک نرم افزار مینی تب مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در این مطالعه ۱۹۱ حادثه ثبت شده در سازمان تامین اجتماعی استان قم بررسی شد.

.

یافته ها: بر اساس نتایج به‌دست آمده، ۳/۷۳ درصد از علل رخداد حوادث، از سقوط افراد و اشیاء نشات گرفته‌اند. ۳/۷۳% از حوادث در سنین ۲۰-۴۰ سال اتفاق افتاده‌اند. ۴/۵۳ درصد حوادث منجر به جراحت دست و پا شده‌اند. ۸/۶۱ درصد حوادث در شش ماهه اول سال اتفاق افتاده است. نتایج این مطالعه نشان می دهد که روزهای چهارشنبه و شنبه به ترتیب ۴/۱۹و ۸/۱۸ درصد وقوع حوادث را به خود اختصاص داده‌اند و در روزهای جمعه و پنجشنبه نیز به ترتیب با ۴/۸ و ۵/۱۰درصد وقوع حوادث، کمترین میزان حوادث را نشان داده اند.

.

نتیجه گیری: استفاده از نمودار پارتو به عنوان یکی از روش‌های تجزیه و تحلیل و شناسایی علل وقوع می تواند نقش موثری در مدیریت حوادث ناشی از کار، اختصاص صحیح بودجه و زمان داشته باشد


روح اله حاجی زاده، علی‌رضا کوهپایی، سید محمد حسن رضوی اصل، محمد حسین بهشتی، احمد مهری، سمیه فرهنگ دهقان، آرش اکبر زاده، حمزه محمدی،
دوره ۶، شماره ۳ - ( ۶-۱۳۹۵ )
چکیده

مقدمه: امروزه مواجهه با میدان مغناطیسی با فرکانس‌های بی‌نهایت پایین به دلیل ایجاد عوارض محتمل بر سلامت جسمانی-روانی انسان هدف مطالعات فراوان قرار گرفته است. از اینرو مطالعه حاضر با هدف ارزیابی مواجهه جوش‌کاران قوس الکتریکی با میدان مغناطیسی با فرکانس بی‌نهایت پایین (ELF)، و بررسی رابطه آن با میزان ترشح هورمون پاراتورمون و حالات خلقی آن‌ها صورت گرفت.

روش کار: مطالعه حاضر بر روی ۷۰ نفر در دو گروه مواجهه یافته و مواجهه نیافته با میدان ELF انجام شد. پس از بررسی فعالیت کاری افراد، طبق راهنمای موسسه ملی ایمنی و سلامت شغلی آمریکا (NIOSH)، میدان مغناطیسی با فرکانس بی‌نهایت با استفاده از ELF سنج کالیبره شده در ناحیه‌ی دست، تنه، سر و گردن اندازه‌گیری گردید. میزان ترشح هورمون پاراتورمون (PTH) در دو گروه توسط روش آنالایزر الکتروکمی لومینسانس مورد بررسی قرار گرفت. چک لیست استرس-تحریک (SACL)‌ به منظور ارزیابی حالات خلقی برای هر دو گروه تکمیل شد.  سپس داده های جمع آوری شده به کمک نرم افزار SPSS۱۶ مورد آنالیز قرار گرفتند.

یافته ها: اختلاف میانگین میزان مواجهه با میدان ELF در دو گروه مورد بررسی از لحاظ آماری معنی دار به‌دست آمد (۰۰۰۱/۰>p). میانگین سطح ترشح PTH گروه مواجهه یافته نسبت به گروه مواجهه نیافته کم‌تر بود (به ترتیب ۵۴/۳۴ و ۳۷ pg/ml) ، اگرچه این اختلاف میانگین از نظر آماری معنادار نبود (۶۷/۰p). در خصوص نوع ارتباط بین میزان مواجهه با میدان ELF و نمره استرس و تحریک و سطح PTH در دو گروه مورد بررسی،  صرفاً رابطه مثبت و معنی داری بین میانگین مواجهه با میدان مغناطیسی ELF و سطح PTH در گروه مواجهه یافته دیده شد (۰۰۹/۰> p, ۴۴/۰=r).  

نتیجه گیری: نتایج این مطالعه نشان داد که جوش‌کاری به صورت پیوسته می‌تواند به عنوان یکی از منابع تولید کننده میدان الکترومغناطیس با فرکانس بی‌نهایت پایین مدنظر قرار گیرد. برای اثبات فرضیه تاثیر احتمالی میدان مغناطیسی با فرکانس بی‌نهایت پایین بر روی حالات روانی و خلقی افراد از طریق تغییرات هورمون پاراتیرویید، نیاز به انجام مطالعات آزمایش‌گاهی و میدانی دقیق تر و جامع تری می‌باشد.


محمد حسین بهشتی، روح اله حاجی زاده، علی عالمی، مجتبی امکانی، یاسین منصوری، علی تاج پور،
دوره ۱۱، شماره ۳ - ( ۶-۱۴۰۰ )
چکیده

مقدمه: حوادث ناشی از تجهیزات بازی کودکان تهدیدی جدی برای سلامت کودکان تلقی می‌شود. ایمن سازی این تجهیزات مستلزم رعایت استانداردهای ایمنی و طراحی ارگونومیک است. هدف مطالعه حاضر طراحی تجهیزات مخصوص بازی کودکان (سرسره،تاب والاکلنگ) موجود در پارک های عمومی شهر بر اساس استانداردهای ملی و داده های آنتروپومتریک کودکان است. 
روش کار: پژوهش حاضر از نوع کاربردی است که در آن طراحی تجهیزات بازی کودکان شامل، سرسره، تاب و الاکلنگ بر اساس  استانداردهای ملی ۲-۶۴۳۶ ، ۳-۶۴۳۶ و ۶-۶۴۳۶ موسسه استاندارد و تحقیقات صنعتی ایران و همچنین اندازه گیری ابعاد آنتروپومتریکی مورد نیاز برای طراحی این تجهیزات، در مقطع زمانی پاییز و زمستان ۱۳۹۶ صورت گرفت. در این مطالعه کلیه ابعاد آنتروپومتریک ۳۸۵ کودک ۲ تا ۱۲ سال در یکی از شهرستان های شرق کشور اندازه گیری شد. طراحی بر اساس صدک های مربوطه و با استفاده از نرم افزار minitab انجام شد.  
یافته ها: نتایج مطالعه حاضر نشان داد در استانداردهای ملی ۲-۶۴۳۶ و ۶-۶۴۳۶ اندازه هیچکدام از ابعاد مورد نیاز برای طراحی الاکلنگ و تاب بیان نشده است و فقط نکات ایمنی بیان شده است در استاندارد ۳-۶۴۳۶  اندازه ابعاد مربوط به بخش سریدن بیان شده و ابعاد سایر قسمت ها از جمله مسیرهای دسترسی، راه پله و راهروها بیان نشده است. در مطالعه حاضر طرح ارگونومیک و استاندارد تجهیزات بازی کودکان شامل تاب، سرسره و الاکلنگ نشان داده شده است. مقایسه مدل طراحی شده با وضعیت موجود در پارک های مورد بررسی نشان داد طول و پهنای نشیمنگاه الاکلنگ باید برابر ۳۷/۰ و ۲۵/۰ باشد در صورتی در پارک های مورد بررسی میزان طول و پهنای نشیمنگاه به ترتیب برابر ۲۴/۰ و ۳۵/۰ می باشد.  بر اساس داده ها آنتروپومتریک کودکان، ارتفاع صندلی نشیمنگاه از زمین، پهنا و عمق صندلی تاب به ترتیب برابر ۲/۰، ۳۵/۰ و ۳۷/۰ متر بدست آمد. در صورتی که میزان واقعی آنها در پارک های مورد بررسی به ترتیب برابر ۲۵/۰، ۴۲/۰ و ۳۱/۰ متر می باشد. نتایج مطالعه حاضر طول و عرض بخش خروجی برابر ۷۵/۰ و ۵/۰  ، عرض پله ها ۷۵/۰ ، حفاظ جانبی پله ها، ۷/۰ و حفاظ جانبی بخش سریدن برابر ۱۸/۰ بدست آمد. در صورتی که نتایج ارزیابی میدانی کاملا متفاوت است.
نتیجه گیری: نتایج مطالعه حاضر طرح ارگونومیک از تجهیزات بازی کودکان بر اساس استانداردهای ملی و داده های آنتروپومتریک کودکان می باشد و در برنامه ریزی های شهری بسیار کابردی می باشد همچنین نتایج مطالعه حاضر بر بازبینی استانداردهای ملی و ذکر اندازه ابعاد مورد نیاز برای طراحی تجهیزات بازی کودکان بر اساس داده های آنتروپومتریک در این استانداردها تاکید دارد.  

صفحه ۱ از ۱     

کلیه حقوق این وب سایت متعلق به بهداشت و ایمنی کار می‌باشد.

طراحی و برنامه نویسی: یکتاوب افزار شرق

© 2025 , Tehran University of Medical Sciences, CC BY-NC 4.0

Designed & Developed by : Yektaweb